بیگ بنگ: در قسمت پیشین با “قدم دوم: یافتن کرمچاله ها و سفیدچاله هایی که بطور طبیعی رخ می دهند” آشنا شدیم، گفتیم یک تمدن که در آرزوی ترک جهان است، باید بتواند کرمچاله ها و احتمالا سفیدچاله که در نظریه انیشتین پیش بینی شده بود را بیابد تا بتواند از طریق آنها از جهان در حال مرگ فرار کند، امروز می توانید با قدم سوم آشنا شوید.

spaceship-12461-1920x1200

قدم سوم: ارسال یک کاوشگر به درون سیاهچاله

به گزارش بیگ بنگ، فواید مسلمی در استفاده از چنین سیاهچاله هایی به عنوان کرمچاله وجود دارد. آنطور که دریافته ایم سیاهچاله ها در جهان به وفور یافت می شوند. بنابراین هر تمدن پیشرفته ای پس از غلبه بر مشکلات متعدد فنی به سیاهچاله ها جدا بعنوان یک دریچه فرار از جهان ما خواهد نگریست. همچنین در هنگام عبور از درون یک سیاهچاله، دیگر با این مسئله که نمی توانیم به زمانی قبل از ساخت ماشین زمان برگردیم محدود نمی شویم. هسته مرکزی یک سیاهچاله می تواند جهان ما را به جهان های دیگر کاملا متفاوت یا به نقاط مختلف در همین جهان متصل کند. تنها راه برای مشخص کردن این موضوع انجام آزمایش با استفاده از کاوشگر و همچنین استفاده از یک ابر کامپیوتر برای انجام محاسبات مربوط به توضیع اجرام در جهان ها و محاسبه تصحیحات کوانتومی مربوط به معادلات اینشتین از درون کرمچاله است.

در حال حاضر اکثر فیزیکدانان عقیده دارند که انجام سفر از درون یک سیاهچاله می تواند مرگبار باشد. با این حال ما از فیزیک سیاهچاله ها هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و این مفهوم تاکنون هیچ گاه مورد آزمایش قرار نگرفته است. فرض کنیدکه سفر از درون یک سیاهچاله و بطور خاص از درون یک سیاهچاله چرخان امکانپذیر باشد. در این صورت هر تمدن پیشرفته ای بطور جدی به مسئله کاوش در بخش های داخلی سیاهچاله خواهد اندیشید.

ship_hole از آنجا که سفر به درون یک سیاهچاله، سفری بدون بازگشت بوده و همچنین بدلیل وجود خطرات متعدد در نزدیکی سیاهچاله، یک تمدن پیشرفته احتمالا سعی می کند پس از یافتن یک سیاهچاله نزدیک، نخست کاوشگری را به درون آن بفرستند. کاوشگر می تواند تا قبل از اینکه از افق رویداد عبور کند اطلاعات ارزشمندی را ارسال کند. اما پس از عبور از افق رویداد تمام ارتباطات قطع می شود. ( به احتمال زیاد بدیلیل وجود میدان تابش شدید، سفر در ورای افق رویداد مرگبار خواهد بود. پرتوهای نوری که به درون سیاهچاله سقوط می کنند، دچار انتقال به آبی شده و بنابراین با نزدیک شدن به مرکز، انرژی بیشتری کسب می کنند.) هر کاوشگری که از نزدیک افق رویداد عبور کند باید پوششی برای محافظت در مقابل این سد شدید تابش داشته باشد. به علاوه، این امر احتمالا سیاهچاله را ناپایدار می کند، بطوری که افق رویداد به یک تکینگی* تبدیل شده، کرمچاله بسته می شود. کاوشگر می تواند به دقت تعیین کند چه مقدار تابش در نزدیکی افق رویداد وجود دارد و اینکه آیا کرمچاله می تواند علی رغم وجود تمام این جریان انرژی پایدار بماند یا نه.

اطلاعات ارسال شده قبل از اینکه کاوشگر وارد افق رویداد شود باید به فضاپیمای مجاور مخابره شود. اما از این بابت نیز مشکل دیگری وجود دارد. از نظر ناظری که در فضاپیما قرار دارد به نظر می رسد که کاوشگر با نزدیک شدن به افق رویداد در زمان آهسته تر پیش می رود. در واقع به نظر می رسد در زمان ورود به افق رویداد کاوشگر در زمان متوقف شده است. برای جلوگیری از این مشکل، کاوشگر ناچار است داده های خود را تا فاصله مشخصی قبل از افق رویداد مخابره کند. در غیر اینصورت، حتی سیگنالهای رادیویی چنان دچار انتقال به سرخ می شوند که داده ها غیر قابل استفاده می گردند. در قسمت بعدی، قدم چهارم: ساخت یک سیاهچاله به صورت حرکت آهسته، را ارزیابی می کنیم.

ادامه دارد »»»

* بر اساس نسبیت عام، جرم یک سیاهچاله به طور کامل در داخل ناحیه ای با حجم صفر فشرده شده است. این ادعا بدین معناست که چگالی و گرانش این نقطه بینهایت است. علاوه بر این، خمیدگی فضا-زمان در این نقطه بینهایت خواهد بود. این مقادیر بینهایت باعث می شوند که بیشتر معادلات فیزیکی، از جمله معادلات نسبیت، کارایی خود را در میان مرکز سیاهچاله از دست بدهند. از اینرو فیزیکدانان این ناحیه، بی نهایت چگال با حجم صفر در مرکز سیاهچاله را “تگینگی” می نامند.

به قلم میچیو کاکو – جهان های موازی

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.