معرفي كتاب: اديسه انسان
بیگ بنگ: انسان امروزي، از گونه ي انسان انديشهورز كه همهي انسانهاي زنده جزء آن به شمار ميآيند، بدون ترديد موجود خارقالعادهاي است. زيرا قادر است دربارهي سرمنشأ خود بينديشد و راجع به گذشتهاش تفحص و تحقيق كند. اما همهي صفات و تواناييهايي كه ويژهي انسان ميپنداريم، در گذشتهي حيواني او ريشه دارند. استفاده از ابزار، سخنگويي، مناسبات اجتماعي، حتي شعور در سرمنشأ بيولوژيك انسان قرار دارد و بخشهايي در حيوانيت آن، بارزترين آن مشخصات را هنوز در نزد نخستينيان (پريماتها) ميتوان ديد.
اديسه انسان
——————–
Die Odyssee Des Menschen
نوشتهي : مانفرد بائور، گودرون سيگلر (Manfred Baur)
ترجمه: سلامت رنجبر
انتشارات: ققنوس
موضوع: انسان – تكامل
چاپ اول، 1386
تعداد صفحه: 407
يك فيلم سينمايي را در نظر آوريد كه تاريخ حيات را روي كرهي زمين نمايش ميدهد. اين فيلم سه ميليارد سال تاريخ حيات را در نود دقيقه خلاصه كرده است. براي نخستين بار، سه دقيقه قبل از پايان فيلم، پريماتها ظاهر ميشوند. يعني هفتاد ميليون سال پيش. پس از انقراض دايناسورها، امكاني براي بقاي پستانداران، به ويژه نخستينيان به وجود ميآيند. در اين زمان نخستين جانوران شبه ميمون و شبه انساننماها پديدار ميشوند. دوازده ثانيه پيش از پايان فيلم يعني پنج تا هفت ميليون سال پيش، مسير تكاملي شامپانزهها و انسانها از هم جدا ميشوند. نخستين انسانگونه يا هومينيدها بخشي از آفريقا را مسكون ميسازند.
ما آنها را روي راهرفتن ايستادهشان ميشناسيم. بعد از ظهور هومينيدها همه چيز خيلي سريع رخ ميدهد. چهار و نيم ثانيه پيش از پايان، يعني دو و نيم ميليون سال قبل، نخستين هومينيدها كه ميتوان آنها را انسان ناميد، نخستين ابزارها را توليد ميكنند. تقريباً يك ثانيه پيش از پايان يعني 500 هزار سال قبل، انسان در كنار آتش نشسته است. در آخرين ربع ثانيهي پيش از پايان، آخرين تصوير فيلم، انسان انديشهورز، در آفريقا ايستاده است. يخچالهاي دوران يخبندان ذوب شدهاند و رودخانههاي عظيم به سوي درياها جاري است. انسان اسكان مييابد، اهرام را درشهر جيزه ميسازد و در قرون وسطي محققين و دانشمندان و همچنين مخالفين دستگاه حكومت پاپها را به اتهام جادوگري درآتش ميسوزاند، دستگاه چاپ را اختراع ميكند، بمب اتمي را بر روي هيروشيما و ناكازاكي پرتاب ميكند و به ماه سفر ميكند. اين كتاب به مرحلهي آغازين واپسين دوازده ثانيهي تاريخ حيات پرداخته است.
به قسمتهايي از متن اين كتاب توجه فرماييد:
در آغاز هومينيدها لابد از سنگهايي كه به طور طبيعي شكسته شده و لبههاي تيزي داشتهاند، استفاده كردهاند و در مراحل بعدي است كه اقدام به شكستن سنگها كردهاند تا قطعههاي برنده و تيزي در اختيار داشته باشند و بتوانند با آنها پوست سخت برخي ميوهها را بشكنند يا اينكه پوست كلفت جانوران شكارشده را بشكافند و از گوشت جدا كنند. بايد مدتي بسيار طولاني گذشته باشد تا اينكه آنها شوند به گونهاي هدفمندانه سنگابزارهايي به شكل معين بسازند.
فرايند انسانشدن پديدهاي است كه براي رسيدن به آن چندين دورهي تكاملي گوناگون دست به دست هم دادهاند. با وجود اين در اين مسير نقطه عطفهاي گوناگوني را بايد مشخص كرد. غالباً فيمابين اين نقطه عطفها چندصد هزار سالي فاصله است و حتي گاهي يك قابليت معين تأثير خود را بسيار ديرتر آشكار ميسازد. برجستهترين نمونه در اين مورد راه رفتن قائم است كه امكان داد تا از دستها بهتر استفاده شود. اما دو يا سه ميليون سال به درازا كشيد تا اينكه دستهاي آزاد شده بتوانند سنگابزار بسازند.
هر كسي كه سنگابزار را ساخته، همچنين كشف كرده كه ميتواند طبعيت را طبق خواستهي خودش شكل دهد. در عين حال از ظرفيتها و تواناييهاي بيولوژيكي محدود خود فراتر رفته است. با اين وجود حتماً نبايد قديميترين سنگابزار، در عين حال قديميترين ابزار انسان بوده باشد. به احتمال زياد، نخست ابزارهايي از مواد ديگر، مثلاً چوب را براي بيرون آوردن ريشهي خوراكي گياهان و محصولاتي همچون سيبزميني، چغندر، هويج، ترب، كلم و غيره از زير خاك به كار برده است. اما سپس سنگابزارها امكانات و تواناييهاي نويني را به همراه آورد:
از يك سو با آنها ابزارها و وسايل چوبي ميساختند و از سوي ديگر ميتوانستند با آن ها گوشت حيوانات بزرگ شكار شده را از پوست و استخوان آنها جدا كنند يا بدن جانوران كوچك صيدشده را با آنها بشكافند. بدينترتيب سنگابزارها منابع خوراكي جديدي براي آنها فراهم ساختند. ايستاده راه رفتن در اين فراگرد، خود را سودمند و اثربخش نشان داد. هومينيدها (انسانگونهها) اكنون ميتوانستند ابزار و وسايل خود را حمل كنند و گوشتي را كه در دشتهاي باز و بيدرخت پيدا كردهبودند از دسترس جانوران درنده به در برند و در جاهاي مناسبي پنهان سازند. ….
فهرست مطالب
پيشگفتار
(آفريقا)
خروج از آفريقا
نخستين اروپاييان
حركت انسان انديشهورز براي تسخير جهان
(آسيا)
راه چين
انسان پكن (سينانتروپوس)
(استراليا)
گذر از آبراههها
نخستين استرالياييها
(آمريكا)
آمريكاييان نخستين
پي نوشت
واژهنامه
نمايه
همین که از واژهی منسوخ و نادرست «تکامل» به جای «فرگشت» استفاده شده و همینطور عکس روی جلد نقاشی قدیمی نظریهی فرگشت مستقیم میمونسانان به انسانسانان رو که خیلی مدتها پیش کنار گذاشته شده رو چاپ کرده نشان از مطالعهی با احتیاط مطالب این کتاب میده. شاید هم بهتر باشه که بجاش کتابهای معتبرتر دیگری رو خوند.