چهار نیروی شگفت انگیز طبیعت
ذرات بنیادین عالم مانند پروتون، نوترون و الکترون برای ایفای نقش در جهان هستی و انجام کنش متقابل با یکدیگر از چهار قانون اساسی پیروی میکنند که مجموع آنها را قوانین چهارگانه طبیعت مینامیم. اگر جهان هستی را به یکی از زبانهای بشری تشبیه کنیم، ذرات در حکم واژهها و نیروها در نقش دستور زبان هستند. البته دستور زبان بسیار ساده ای که توانسته فقط با استفاده از چهار قاعده اصلی، کتابی با شکوه و زیبا بیافریند و عامل پیدایش موجودات هوشمندی شود که صفحات این کتاب را ورق بزنند، در مورد آن نیروها بیندیشند و از عهده توصیف کمی و کیفی آن بخوبی برآیند. شواهد محکمی در دست است که نشان می دهد منشا این چهار نیرو ابتدای خلقت، یک ابرنیروی واحد بوده که با افت شدید دما در نخستین لحظات پس از بیگ بنگ به چهار نیروی متفاوت شکسته شده و کنترل جهان هستی را به دست گرفته است. آشناترین و ملموس ترین عضو این خانواده، نیروی گرانش است.
گرانش
گرانش، نیروی جاذبه ای است که میان همه ذرات دارای جرم وجود دارد. افتادن اجسام بر اثر نیروی گرانش میان تک تک ذرات کره زمین و همه ذرات جسم مورد نظر روی می دهد. متراکم شدن مواد پس از انفجار بزرگ و تشکیل کهکشان ها و همین طور تجمع گازها درون کهکشان ها برای تشکیل ستارگان، حاصل نیروی گرانش است. چرخش ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید و خورشید به دور مرکز کهکشان راه شیری هم بدون وجود گرانش ممکن نیست. گرانش به حرکت اجرام آسمانی نظم و آهنگ می بخشد.
گرانش دو ویژگی منحصربه فرد دارد. نخست این که این نیرو همیشه جاذبه است. حتی دو ذره با بار الکتریکی یکسان هم یکدیگر را بر اثر گرانش جذب می کنند، ولی این نیرو به قدری ضعیف است که تاب مقاومت در برابر نیروی دافعه الکتریکی آن دو را ندارد. ویژگی دیگر گرانش دوربرد بودن آن است. در فواصل کیهانی که جرم ساختارها چشمگیر است، نیروی گرانش بخوبی اثر خود را آشکار می کند. فاصله میان کهکشان راه شیری و کهکشان آندرومدا حدود 2.5 میلیون سال نوری است؛ ولی نیروی گرانش میان آنها، از این فاصله هم موثر است و این دو کهکشان با سرعت 300 کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند و حدود 4.5 میلیارد سال دیگر به هم برخورد خواهند کرد.
اگرچه داستان کشف جاذبه فقط با افتادن یک سیب از درخت، افسانه ای بیش نیست ولی اگر در این افسانه، نیوتن اندکی باهوش تر بود و پس از کشف جاذبه این را هم از خود می پرسید که چرا سیب به درون زمین فرو نرفت؟ احتمالا امروز او را کاشف نیروی الکترومغناطیسی هم می دانستیم.
نیروی الکترومغناطیسی
این نیرو، اجزای ماده را کنار هم می نشاند. الکترون را در اتم مقید و با پیوند اتم ها به یکدیگر مولکول ها و ساختارهای بزرگ تر را تولید می کند. این نیرو مسئول همه تغییرات شیمیایی است و اساس کار آن یک جمله معروف است: «بارهای همنام یکدیگر را دفع و بارهای غیرهمنام همدیگر را جذب می کنند.» چرخش الکترون به دور پروتون برخلاف چرخش زمین به دور خورشید نمی تواند ناشی از نیروی جاذبه باشد، چراکه با جرم ناچیز الکترون و پروتون نیروی گرانش حاصل بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. بنابراین به نیرویی با سازوکاری متفاوت نیاز داریم. نیروی الکترومغناطیسی باعث می شود الکترون با بار منفی جذب بار مثبت هسته اتم شود و با چرخش به دور هسته، اتم های پایدار به وجود بیاورد. نیروی الکترومغناطیسی 1036 بار قوی تر از گرانش است؛ یعنی اگر بزرگی گرانش را به اندازه یک نخود تشبیه کنیم، بزرگی نیروی الکترومغناطیسی از کل عالم هستی بزرگ تر است. زمانی که یک براده آهن جذب آهن ربا می شود، یک مجموعه کوچک با تعداد محدودی الکترون و پروتون بر کل نیروی گرانش حاصل از برهم کنش همه ذرات براده آهن با همه ذرات کره زمین غلبه می کند. نیروی الکترومغناطیسی با ایجاد پیوند میان اتم ها و مولکول ها ماده را می سازد و به آن انسجام می بخشد و باعث می شود سیب پس از افتادن از درخت به درون زمین فرو نرود.
ولی اگر نیروی الکترومغناطیسی میان بارهای همنام باعث می شود آنها یکدیگر را دفع کنند چگونه ممکن است 92 پروتون با بار مثبت همراه 143 نوترون، درون هسته یک اتم تجمع کنند و اتمی مانند اورانیوم 235 را به وجود آورند؟ پاسخ به این پرسش، دانشمندان را به کشف نیروی سوم یعنی نیروی هسته ای قوی هدایت کرد.
نیروی هسته ای قوی
نیرویی که باعث پایداری هسته اتم می شود نیروی هسته ای قوی نام دارد. پسوند قوی، از شدت این نیرو نسبت به نیروی الکترومغناطیسی حکایت دارد. نیروی هسته ای قوی به قدری کوتاه برد است که حوزه تاثیر آن به درون هسته اتم محدود است و ما هیچ گاه نمی توانیم احساس مستقیم و درک ملموسی مانند آنچه از گرانش و الکترومغناطیس داریم از آن داشته باشیم. اگر یک متر را به ده میلیارد قسمت مساوی تقسیم کنیم، به فاصله ای می رسیم که می توانیم نیروی الکترومغناطیسی بین دو ذره باردار را احساس کنیم ولی برای احساس نیروی هسته ای قوی باید یک متر را ابتدا به یک میلیارد قسمت و سپس هر قسمت را به یک میلیون قسمت دیگر تقسیم کنیم.
پروتون و نوترون که خود از ذراتی کوچک تر به نام کوارک ساخته شده، تحت نفوذ این نیروی قوی قرار دارد. البته اگر یک نوترون پر انرژی وارد یک هسته سنگین مانند اورانیوم 235 شود نیروی الکترومغناطیسی بر نیروی هسته ای قوی چیره خواهد شد و با متلاشی شدن هسته، انرژی فراوانی آزاد می شود. این پدیده شکافت هسته ای نام دارد و در ساخت بمب اتم از همین قاعده ساده استفاده می شود. ولی نیروها لزوما دو ذره را به سمت یکدیگر نمی کشند. نیروی چهارم نیرویی است که نقش اصلی آن کمک به واپاشی عناصر، تبدیل آنها به عناصر دیگر و ایجاد اثر رادیواکتیویته است.
نیروی هسته ای ضعیف
این نیرو باعش واپاشی نوترون و پروتون و تبدیل آنها به یکدیگر است که در نتیجه به هسته یک عنصر به عنصر دیگر تبدیل می شود. این تبدیل عناصر، عامل اصلی پرتوزایی و تولید انرژی هسته ای است. نقش این نیرو در واکنش های هسته ای خورشید و تبدیل هیدروژن به هلیم بسیار حیاتی است. این نیرو 1011 مرتبه از نیروی الکترومغناطیسی ضعیف تر است و برد آن خیلی کوتاه تر از نیروی الکترومغناطیسی و با برد نیروی هسته ای قوی قابل مقایسه است.
اتحاد نیروها
اواسط قرن 19 میلادی کلارک ماکسول توانست نشان دهد نیروهای الکتریکی و مغناطیسی که تا آن زمان تصور می شد دو نیروی متفاوتند در واقع دو روی یک سکه به نام نیروی الکترومغناطیسی هستند. شاید خود ماکسول هم از درک جایگاه ویژه کشف شگفت انگیزش باخبر نبود، ولی زمانی که اواخر قرن 20 عبدالسلام و واینرگ نشان دادند نیروی الکترومغناطیسی و هسته ای ضعیف هم در انرژی های بالا به یک نیرو به نام الکتروضعیف تبدیل می شوند اوضاع دگرگون شد. ظاهرا همه نیروها در انرژی های بالا مانند آنچه بلافاصله پس از انفجار بزرگ وجود داشت با هم متحد می شوند. البته تلاش هایی که تاکنون برای اثبات اتحاد همه نیروها صورت گرفته هنوز به پاسخ قطعی منجر نشده است.
همکاری حیرت انگیز
هماهنگی نیروهای چهارگانه برای کنترل پدیده های عالم و ایجاد جهان کنونی بویژه برای ایجاد امکان حیات، حیرت انگیز و باورنکردنی است. بهترین نمونه برای نشان دادن این هماهنگی در فرآیند ایجاد انرژی در دل خورشید مشاهده می شود. این فرآیند پیچیده چنین آغاز می شود که نیروی جاذبه میان پروتون های خورشید، آنها را به هم نزدیک می کند. گاهی دو پروتون به قدری به هم نزدیک می شوند که بر اثر انرژی زیاد خود برای یک لحظه بر نیروی دافعه الکتریکی غلبه و به هم برخورد می کنند. در همین لحظه نیروی ضعیف، یکی از پروتون ها را به نوترون تبدیل می کند و در این هنگام نیروی قوی وارد عمل شده، پروتون و نوترون را به هم پیوند می دهد و اینجاست که هسته هلیم متولد می شود. بر اثر این پیوند، انرژی فراوانی ساطع می شود که به لطف نیروی الکترومغناطیسی به شکل تابش به زمین می رسد. حیات زمینی آهنگ مناسب سوختن خورشید را مدیون هماهنگی میان این نیروهاست. براستی این سازوکار باورنکردنی را باید حاصل اتفاقات و احتمالات دانست یا هنرنمایی یگانه وجودی هوشمند و مقتدر؟
مسعود توکلی / جام جم
ایا براستی اینهمه نظم و دقت و عظمت در خدمت حیات زنده که همه با دریدن یکدیگر قادر به بقای خود هستند حاصل هنر نمایی یگانه هوشمند است؟!!
خیلی عالی بود. چقدر ساده و قابل فهم .ممنون
عالی بود. خسته نباشید به آقای توکلی و تیم بیگ بنگ.
خیلی خوبه که صریح و ساده مینویسید. قابل فهم برای همه ست. خسته نباشید
با سلام.سپاسگزارم،ازدست اندرکاران سایت بیگ بنگ.موفق و فرهیخته باشید.
مقاله بسیار مفید و در عین حال زیبا نوشته شده بود علی الخصوص بند آخر. بینهایت ممنون.
سلام متشکرم ، مقاله نیاز مند تصاویر بیشتر برای درک بهتر مطلب میباشد. همچنین مطالب کمی بیشتر بودند. خیلی خلاصه وار بود و باعث میشد سوالات بی پاسخ در ذهن تولید شوند
درود و عرض ادب….تین چند جمله اخر با ذات علمی سایت شما در تضاده….علم بوجود امد تا ماورا وطبیعه رو کنار بزاریم…اگر تعداد دنیاهای بیشمار هستی رو در نظر بگیریم ؛احتمال تصادفی جور در امدن پارامتدها برای حیات در جهان ما احتمالی منطقی و نیاز به خلقی هوشمند کاملا رد شده است…..
سلام
من متین رضایی هستم
چهارده سالمه اما شاید باورتون نشه
چون دارم یک مقاله می نویسم که چهار نیرو را با هم متحد می کند
در اصل نیروی هسته ای قوی انچه که ما فکر می کنیم نیست
مقالت اماده نشده؟
به نظر من تمام این اتفاقات توی جهان به طور تصادفی وبسیار شگفت انگیز است
سلام به همه دوستان عزیز
اصلا چه نیازی به اثبات یا عدم اثبات خالق هست بهترین کار برای ما بالا بردن سطح علم و دانشمون و بهتر دیدن پدیده های اطرافمونه …همین که هستیم و میتونیم با هوش و شعور انسانیمون یکی یکی به اسرار این دنیای شگفت انگیز پی ببریم و از وجودمون لذت ببریم خیلی عالیه در واقع تمام مطالبی که خوندیم از چهار نیروی بنیادی و تعامل شگفت انگیز آنها تا به حال به نقطه ای ختم شده که من وشما صاحبش هستیم و اون مغز ماست که به غایت عصاره تمام شگفتی های عالمه….پس بهتره بجای وجود یا عدم وجود خالق انرژیه این عصاره عالم بیکران رو برای درک بهترش بکار بگیریم شاید روزی واقعا هم بتونیم به جواب این سوال اینگونه برسیم.
از همه دوستان عزیزی که نظر دادن سپاسگزارم و افتخار میکنم که هموتنان متفکر و اندیشمندی مثل شما دارم….
من تو خاک ذرات نور پیدا کردم کسی میدونه چیه؟
با سلام در مورد نظریه ریسمان ها و تابع اویلر که توسط گابلیر به طور اتفاقی کشف شد. اگه کسی آموزش فارسیشو داره .من خیلی علاقه مند هستم مطالعه کنم.(بیزحمت قسمت اثبات ریاضیش که چطور تابع اویلر در نظریه ریسمان ها به کار گرفته شد.علاقه دارم بدونم.)
با سلام چطور فرمول تابع گاما و بتا ریاضیدان اویلر تبدیل به انرژی هسته ای قوی شد.آیا اویلر از انرژی هسته ای قوی خبر داشت.یا این فرمول را برای کا دیگری کشف کرد.بیزحمت اگه امکان داره از اول توضیح بدید.با تشکر..
سلام من میخوستم بدونم نیروی فنر و نیروی اصطکاک جزءکدامیک از چهار نیروی بالا محسوب میشوند؟؟؟
سلام
به نظر من نیروی فنر که همون نیروی کشسان ،منشاءش نیروی هسته ای ضعف
باسلام و تشکر
مقاله جالبی است که به طرز ساده و قابل فهم این نیروها را بیان کرده است.
توضیحات کسانی که می گویند اینها تصادفی است، اگر کلمات و جملات تصادفی بودند شاید بیشتر منطقی به نظر می رسید.
لطفاً نظر ماکس پلانگ را در مورد خالق جهان بخوانید.
من با نظر سینا و جهان بینی اش موافقم عظمت جهان رو که بی نهایتیش میتونه دود از کله ی ما بلند کنه رو اگه در نظر بگیریم اصلا عجیب نیست که یه گوشش همه شرایط برای پیدایش حیاط جور بشه و حیاط شکل بگیره و بعدش موجود هوشمندی مثل انسان از اینکه موقعیتش رو تو جهان هستی میبینه متعجب بشه و ره افسانه بزنه…تو شهاب سنگهایی که به زمین برخورد کرده اسید آمینه کشف شده و اسید امینه قدم اول برای حیاط موجود زنده است پس حیاط مختص زمین نیست پروتین شاید با علم ناقص من قدم دوم باشه بعد تک سلولی ها جلبک ها و موجودات اولیه دریا زی دوزیستها و جانورها و بالاخره این موجود حسود متفکر شهوت پرست و البته خشن یعنی انسان.
همون که بازیگر ناخواسته ی یک تراژدی کهکشانیه تراژدی زندگی.نیچه حرف جالبی میزنه و میگه فکر نکنید کارهایی که روی زمین میکنید نابود میشوند حتی ملیونها سال پس از نابودی شما پرتو نوری که در لحظه عمل و دوران کلی زندگیتون از زمین ساطع میشه در فضا طی طریق میکنه و قابل مشاهده است .ما همه بازیگریم و داریم زندگی های خودمونو روی این پرده نمایش بازی میکنیم و یک به یک از این صحنه میریم. برای همیشه…اگه این یک تراژدی نیست پس چیه البته از دید بازیگرانش …شاید تماشاچیهایی باشن که پاشونو انداختن رو پاهاشونو دارن پاپ کرن فضایی میخورن و از تماشای پرتو نور ما که تو فضا در حال رفتن هست لذت میبرن و احتمالاً این براشون یه کمدیه.
افرادی ک اینجا میان اطلاعات پایه فیزیک دارن… اینکه خالقی وجود داره یا نه ب نظر من … بهترین راه درکش اینه ک ب خودمون نگاه کنیم بهترین راه برای درکش خود شناسی هست … من تمام وقت اضافه ام رو روی خواندن مقاله های فیزیک ذرات… دیدن مستندات فیزیک میکنم… ولی برای جواب ب بودن خالق یا نبودنش … بهترین راه رو تفکر در مورد خودم احساس کردم… و بجواب رسیدم… تفکر عمیق در مورد خود = جواب… خودتون بجواب میرسید.
بهترین راه و سریع ترین راه
همین هست که شما می فرمایی
نهایتا این خود انسان هست که بخواد بپذیره یا نه. میتونه با دیدن یه آبشار بلند بالا این رو قبول کنه میتونه هم با درک شگفتی جهان هستی انکارش کنه
همه این گشتن و جستوجو کردن ها برای این هدف بهخصوص، ره باطله!
بیایید مرکز هر کهکشان را با هسته ی اتم و منظومه ها را همانند اربیتال و هرستاره را به عنوان یک الکترون و هر سیاره را به عنوان یک پزیترون در نظر بگیریم.آنگاه کهکشانها در کنار یک دیگر خوشه های کهکشانی یا همان مولکولها را تشکیل می دهند و خوشه های کهکشانی در کنار یک دیگر ذرات سازنده ی یک جهان بسیار بزرگ تر را ایجاد می کنند.
البته اینجانب در راستای این نظر ادعایی ندارم چرا که رشته ی تحصیلی من ربطی به فیزیک ندارد.
شما تنها کسی نیستید که این ایده در ذهنش هست.
با سلام و درود.مطلب خیلی عالی و آموزنده ای بود.شناخت و آموزش مطالب علوم پایه توی هر جامعه ای از موثرترین عوامل پیشرفت و توسعه علمی و اقتصادی می باشد.خیلی خوبه که در زمینه ی آموزش و نشر علوم پایه فعالیتهای بسیار گسترده ای در کشورمون انجام بگیره.
با سلام و تشکر
نیروی هسته ای ضعیف چگونه باعث واپاشی هسته و نوترون ها میشود؟؟؟
در مطلب بالا کمی گنگ و مبهم توضیح داده شده
وقتی دوستان روشن فکری مثل ارین خلیل نسب سینا سامان و … نظر میدن ادم لذت میبره
واقعا ممنون خیلی از علم خوشم می آد
نظر کیهانشناسان در مورد ابر هوشمند و برنامه نویس تکنولوژی کیهانی
در جستجوی ابر هوشمند ، و ارتباط با او….
کُره انفجار اتمی ماکت کوچک خورشید وستارگان است.
ذات اولیه اجسام عالم یعنی آجرهای سازنده جهان ، ضد ماده است و در هر منظومه ای این اجسام در اثر دریافت بی وقفه چسب های هسته ای از سوی ستاره مرکزی تبدیل به ماده شده اند و در کُره زمین هم هر گاه و به هر دلیلی « مثلاً درآزمایش انفجار اتمی » لحظه ای ماده از زیر یوغ و تسلط قدرتمند وپُر نفوذ این چسب های هسته ای مزونهای تشعشعات کیهانی ارسال شده ازخورشید ، آزاد شود « پوسته فرضی اتمها محو گردد » ، این ماده به اصل اولیه خودش بر می گردد و ضد ماده می شود و نمود ضد ماده هم به شکل فیزیکی هندسی کُره است …کُره ای کاملاً منظم و بر این اساس است که خورشید کُروی ست و کُره آتش انفجار اتمی هم کاملاً کُروی منظم است با همه خصوصیات خورشید.
ولی آزاد شدن این کُره ضد ماده انفجاراتمی فقط چند ثانیه ای به طول نمی کشد و دوباره تحت نفوذ چسب های هسته ای تشعشعات کیهانی پُر قدرت خورشید سنتز هسته ای شده برسطحش لکه بوجود می آید « ماده و عنصر بوجود می آید مانند بوجود آمدن لکه های خورشیدی » و سپس با سرعت تمام این لکه ها یا عناصر سنتز شده همه وجود این کُره ضد ماده انفجار اتمی را فرا می گیرد و بدینگونه عمر ضد ماده بودنش سریعاً به پایان می رسد .
برای دیدن و تحقیق این خورشید بوجود آمده از انفجار آزمایش اتمی نیاز به سرعت عمل در حد کسری از ثانیه است یعنی همان لحظه بوجود آمدن نور شدید و شکل گرفتن کُره ای عظیم وکاملاً منظم هندسی…این همان ماکت خورشید است با همه ویژگی های خورشید .
همه بررسی ها و ثبت تصویر کامل آن باید ثانیه اول و قبل از :
1ـ قبل از بوجود آمدن نیروی دافعه اش با ضد ماده درون زمین و دفعش از سطح زمین به سوی آسمان باشد.
2 ـ قبل از بوجود آمدن نیروی جاذبه اش و جذب اجسام «ماده » به سوی خود و مکیدن خاک زمین محل اپی سانتر و بلند کردن این خاک به صورت ساقه از سطح زمین و اتصال آن به زیر خود که کانال مکیدن و جذب اجسام پیرامون به درون خود باشد.
3 ـ قبل از بوجود آمدن جاذبه الکتریکی و جذب بار الکتریکی ابرها به صورت رگه های نورانی آذرخش به سوی خود باشد .
احمد فتحی ـ مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »
سلام سامان
درسته. این توالی بی نهایت معنی نداره. ولی توالی وجود داره. پس نباید بینهایت باشه. تنها راه حلش اینه که یکی از این ابرهوشمندها (یا همون اولی) نیاز به سازنده نداشته باشد. بی نیاز مطلق باش.
این هم که طبیعت تفکر ندارد و ما داریم پس منشاء تفکر ما از طبیعت نیست پس از ماوراء طبیعت است. از یک منشاء هوشمند فراتر از طبیعت
«این هم که طبیعت تفکر ندارد و ما داریم»
من هر چی فکر می کنم به جوابی کامل مثل روح نمی رسم
ممنون خليل نسب ادمه فهميده اي هستي
اين نظم و قوانين زيباست و اگر نبودن ماهم نبوديم كه نظر بديم پس ما فقط زاييده اين قوانين وطبيعت هستيم الكترون دايم دور اتم ميچرخه اين ذاتشه قدرت واحد يا متفكر برتري اونو نميچرخونه نميشه گفت قدرت برتري متفكرانه وبا هدف اينارو اداره ميكنه اونوقت ديگه طبيعت نيست ميشه مصنوعي وساخته دست يك ابر هوشمند وبعد اين سوال مضحك پيش مياد كه كدام قدرت برتري اون ابر هوشمندو شاخته و اين سوالات ادامه داره تا بينهايت.با عقل جور در مياد كه بگيم قوانين طبيعته وطبيعت هميشه بوده وهست طبيعت تفكر نداره اما ما تفكر داريم پس ما ميتونيم اون ابر هوشمند باشيم وجهانرو هوشمندانه جلو ببريم زماني كه طبيعتو كامل بشناسيم البته اگر قبل تر از ما موجودات ديگري دنيارو دست نگرفته باشن
سامان! الکترون که به دور هسته می چرخد نه به دور اتم. تصور اینکه کلمه طبیعت دارای بار معنایی و مفهوم خودسرانه بودن است؛ اشتباهی فاحش است. طبق نظریه Big Bang یا همان انفجار بزرگ، طبیعت ازلی و ابدی نیست. یعنی روزی به وجود آمده، پس زمانی هم از بین خواهد رفت. (حفظ کردن طوطی وار، آن هم به اشتباه و غلط ، نتیجه اش انتقال یا تولید علم منفی یا همان ضد علم است)
بسیار عالی بود! خیلی لذت بردم. منطق همیشه زیباست و جذابه
«…تا بينهايت» حرفی که شما زدی درسته اما بنظرم میتونیم بگیم که توالی معنا نداره پس اگر بیگ بنگ همینجوری و اتفاقی به وجود نیامده باشد (این رو دیگه باید دانشمندان جوا۰ب دهند) کسی باید باشد که توالی برای او بی معناست. و اون همونیه که احتمالا نیاز به وجود نخواهد داشت.
حال ازلی بودن اون کس هنوز برام اثبات نشده
از اینجا به بعد حوزوی ها قانعم نکردن :)))
از میان میلیارد ها میلیاردها ستاره و سیاره شکل گرفتن حیات در یک سیاره هیچ هنرنمایی وجود نداره. مثل این میمونه صد میلیارد بار در جوایز قرعه کشی بانک شرکت کنی و فقط یک بارشو برنده بشی. خوب این همچین مساله ی عجیب غریبی نیست
sina مگه به کهکشانهای دیگه سفر کردی که ببینی اثری از حیات در آنها نیست. آیا میتونی تا یک میلیارد بشماری؟(چه برسد به صد میلیارد! ) میدونی که صحبت کردن بدون فکر، مانند توهم برنده شدن در قرعه کشی جوایز میلیاردی، بدون داشتن هیچ گونه پس انداز و امتیاز است.
ثابت میکنه که جرم پوروتون از بوزون هئگزه ئعنئ از هیجی
بسیارجالب بود والبته تناقضی با دیدگاه بوجود آمدن تصادفی کیهان نداره. چون بسادگی این سوال مطرح میشه که قبل از بیگ بنگ چه بود؟
” براستی این سازوکار باورنکردنی را باید حاصل اتفاقات و احتمالات دانست یا هنرنمایی یگانه وجودی هوشمند و مقتدر؟ ” اتفاقات و احتمالات هم خودش تابع قوانین حاکم بر ریاضیاته و تضاد یا تناقضی با وجود هوشمند و مقتدر نداره ! باید تو استفاده از کلمات و جملات به صورت علمی خیلی بیشتر دقت کنیم و با شور و هیجان !! وارد عرصه علم و دانش نشیم .
سلام بر علی
به نظر شما چه مشکلی هست اگر کسی این سوال را بپرسد، که شما بلافاصله گفته اید باید بیشتر دقت کنیم. مگر شما مسول نظم عالم هستی یا مدیر و یا معاون این نظم دهنده هستی. به نظر من تمام مشکلات کنونی ما برمیگردد به همین خود سانسوری که افرادی مثل شما به جامعه تحمیل میکنید.
ali , arian انتقاد درست و به جایی کرد. به جای پاسخ دادن منطقی، دری وری گفتن نشانه ضعف اخلاقی است. (به جای، خورشید شدن، کوتوله سرخ شدن، نشانه زوال و خاموشی و پس رفت است)
هنرنمایی برای نوع بشر بله ولی برای طبیعت ذاتی میباشد. هوشمندانه هست ولی غیر ارادی و غیر غایی. مقتدرانه برای کسی که توانایی محدود دارد بله ولی برای طبیعت قطعی و عادی و بینهایت ممکن های غیر ممکن و اسان و غیر تعجب اور و بدون شگفتی.
زیرا کارهای شگفت انگیز – .. انگیزه میطلبد و غایتی مشخص …ولی طبیعت یکسان طراح و برنامه نویس نیست بلکه تمامی کنش ها و واکنش ها ذاتی و عادی است… البته … چرا برای من و شما و نوع بشری غیر عادی و بسیار مشکل و مبهم… البته تقصیری هم نداریم که متعجب میشویم و انگشت به دهان مناظره میکنیم تا بلکه از کار هستی سردربیاوریم…بلکه هم…………………………
خداقوت به نویسنده محترم. بسیار عالی و روان و قابل فهم حتی برای یک فرد عادی هستش.
درمورد نظر دوستان هم باید جمله لوئی پاستور بزرگ را تکرار کنم
دانش اندک انسان را از خدا دور میکنه و دانش بسیار انسان را به خداوند نزدیک میکند
احتمالا در آینده ای نه چندان دور ارتباط بین این چهار نیروی بنیادی طبیعت به زبان ریاضیات مشخص و اعلام میشه !
چطور
من عاشق فیزیک هستم ولی از ریاضیات متنفرم،متنفر😡
اون بخش از ریاضیات که در فیزیک کاربرد ندارد،جزء تخیل بحساب می آید و بیشتر از یه بازی منطقی، روی کاغذ نیست!!
من سالهاست همین فکر تو ذهنم چرخ میخوره اما نمیتونستم اعلامش کنم! ماشالله همه بچه ها خر خونن و عشق ریاضی!