بیگ بنگ: در این ویدئو «میچیو کاکو» فیزیکدان برجستۀ  آمریکایی ژاپنی تبار توضیح میدهد که چگونه فیزیک کوانتوم با استفاده از “اصل عدم قطعیت هایزنبرگ” به بحث قدیمی جبر و اختیار پایان میدهد.

میچیو کاکو، فیزیکدان مشهور و شاگرد ادوارد تلر میباشد که از نظریه پردازان بزرگ فیزیک کنونی جهان است. دکتر کاکو از بنیانگذاران نظریه ریسمان است. او کتاب‌های زیادی در زمینهٔ نظریه ریسمان و نظریهٔ کوانتومی میدان دارد. فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد و دورهٔ دکتری را در دانشگاه برکلی گذرانده است. هم اکنون او استاد دانشگاه سیتی کالج نیویورک است. او همچنین یکی از حامیان پروژه ستی می‌باشد.

پاسخ دادن به nima لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

17 دیدگاه

      1. شاید در تعمیم دادن قوانین فیزیک در قلمرو کوانتوم، به فلسفه ی اجتماع بزرگ انسان ها، شتابزده عمل می کنیم. واژه های جبر و اختیار ، در واقع خوش تعریف نیستند. شاید یک روز این مقوله را از فلسفه اجتماعی کنار بگذاریم .

  1. به نظرم این ویدیو بخشی دیگری از همان مصاحبه ای است آقای کاکو درباره مجموع صفر بودن انرزی جهان صحبت میکرد. آیا فیلم کامل این مصاحبه وجود داره؟
    با تشکر

    1. , نظر من رو بخوای فقط ما در صورتی میتونیم اختیار داشته باشیم که تصمیم های ما علاوه بر عوامل موجود در این دنیا و تحت قوانین این دنیا , به عاملی خارج از این دنیا و چارچوب قوانینش بستگی داشته باشه اون وقته که میتونیم تصمیم آزادانه بگیریم به یه چیزی مثل روح یا الهاماتی خارج از این دنیا که به مغز میشه. پس فقط در صورتی اختیار داریم که ما چیزی فراتر از این جهان ماده و جهان بیگ بنگ باشیم حالا اینکه اون تحت چه عواملی هست خارج از ذهن ما و قوانین جهان ما هست و ما نمیتونیم درک کنیم و همینه که خوبه

  2. این پدربزرگ میچیو زرنگتر از این حرفهاست، یه بار دیگه به حرفهاش گوش بدید….. میگه که “به نحوی” ما دارای ” نوع خاصی” از اختیار هستیم.این رو هم بگم که طبق نظر انیشتن زندگی ما مثل یک دی وی دی فیلمه که سر وتهش معلومه وفقط زمان حالش رو داریم میبینیم و طبق حرفهای هایزنبرگ زندگی ما یک دی وی دی بازی رایانه ای است که درسته باز هم سر وتهش معلومه ولی ” نوع خاصی” از اختیار توش داریم.
    اغتشاشات کوانتومی هم می تونن در دنیای بزرگ مقیاس به وسیله پدیده های آشوبی بزرکنمایی بشن و تاثیر بذارن.

  3. بینهایت انتخاب عواقبی خواهد داشت که پیش بینی تمامی ازمایشات ازمایشگاهی در هروعده جوابی مستقل از ازمایش قبلی خواهد داشت و انوقت محققان در تمامی تحقیقات و علوم ازمایشگاهی سردرگم خواهند ماند. چرا که اگرافریدگار شما برای هر عملی بینهایت گزینه داشته باشد چه بر سر علم خواهد امد؟ درحالیکه اگر هزاران بار اب را تجزیه بکنیم همان H2O به دست خواهد امد. اگر ما اختیار را واکنش نسبت به کنش تلقی کنیم منطقی خواهد بود تا اینکه ان را دل بخواهی تصور بکنیم. برای روشن شدن مسئله بازی قدیمی که اسمش{درنظرم گرفتم} میباشد را که ممکن هست الان هم مد باشد مطرح میکنم. قاعده بازی به این نحو هست که وسایل به فرض اشپزخانه ای را در نظر میگیرند و طرف مقابل موظف هست که اسم شیئی که داخل ان اشپزخانه میباشد را پیدا کرده و اسم ان را نام ببرد به شرط انکه اشیا در ان محدوده{ محدود باشد} طبیعی است که جوینده بعد از مدتی به جواب مورد نظرخواهد رسید مگر اینکه مدت تعیین شده به پایان برسد و جواب مجهول یافت نشود ولی شی مورد نظر در ان محوطه ازدید ناظران حقیقتا موجود باشد. ایا اگر در همان اشپزخانه فرضی ما بینهایت وسایل و اشیا موجود باشد ایا امکان اینکه به جواب برسیم وجود خواهد داشت؟ ویا اگر به طراح این اختیار را بدهیم که وسایل محدود و به تعداد مشخص را در نظر بگیرد ولی امکان اینکه هرلحظه بتواند وسیله مورد نظر را تغییر داده بخصوص وقتی که ما به جواب مورد نظر نزدیک شده باشیم . ویا اینکه طرف متقلب باشد و هرانچه که یافت شود را اشتباه بنامد. درنتیجه میتوان بینهایت را بغرنج و غیر صادقانه تلقی کرد چرا که فقط قصد فریب یا مخدوش کردن ذهن ما را خواهد داشت و هرچه زده باشیم به در بسته خواهد خورد . الا اینکه افریده ای فرض نشود و اگر فرض هم شد غیر غایی باشد و هیچگونه قصد قبلی یا اراده خاصی را به همراه نداشته باشد و اعمالش ذاتی و طبیعی از اب دراید دراین حالت هست که جبر و اختیار مفهومی جدا از معنی فعلی تفهیم خواهد شد…

  4. اصل عدم قطعیت اختیار را تبیین میکند ولی همین اختیار موجودات کوانتمی تحت قوانینی عمل میکنندو هوشمندی حاکم بر جهان هستی انرا کنترل می کند. در واقع موجود کوانتمی آگاه است و این آگاهی به یک منبع اگاهی کل متصل است.در واقع جهان ما نه جبر مطلق است و نه اختیار مطلق بلکه بینا بینست.

    1. بله . من میتونم همین الان به بزرگترین جانی و آدم کش دنیا تبدیل بشم و همین الان بزرگترین خدمت ها رو به تمام جهان هستی بکنم . اگه انتخاب اول رو داشته باشم جبر گرایی به من میگه که من باید تاوان اشتباهاتم رو پس بدم و (( مطلقا )) هیچ راه فراری هم ندارم ولی اگه انتخاب دوم رو داشته باشم بازهم جبر گرایی میگه که من پاداش کار های خوبم رو میگیرم . پس هم جبر بر من حاکمه و هم من اختیار کامل دارم . آفریدگار بی نهایت باهوشه و همه چیز به صورت بی نهایت آفریده شده ! . زمان حال بی نهایت عمق داره و بی نهایت انتخاب میشه داشت ! .

      1. با درود به ALI اقای عزیز: علم دنبال تحقیق واقعیتهایی هست که در حال رخ دادن میباشند چه به مذاق ما خوش بیاید ویا بد. پاداش ما نتیجه مطلوب و جوابهای صحیح میباشد که به حقیقت نزدیک باشد و قابل ذکر هست که با اینکه انشتین خود از پایه گذاران کوانتوم میباشد ولی افکارش با کوانتوم سازگار نبود به دلیل اینکه از نتیجه داده های کوانتوم راضی به نظر نمیرسید ولی حالا میبینیم که کوانتوم به راه خودش ادامه میدهد و موانع را یکی پس از دیگری فتح میکند و به موفقیتهای بزرگی از جمله لیزرها و داد های بسیاری را به ارمغان اورده است و همچنان به راه خود ادامه میدهد….

        1. اما آیا انیشتن تسلیم شد؟
          پنج سال بعد،هنگام قدرت گرفتن هیتلر ،انیشتن به همراه دو همکار جوان خود به نامهای (بوریس پودولسکی) و (ناتان روزن) چالش دیگری را برای بور به وجود آوردند که این بار بر اساس اصل عدم قطعیت نبود ، وانیشتن به احترام همکارانش آن را به عنوان پارادوکسEPR مطرح کرد.
          پودولسکی می گوید:به دست آوردن یک جفت ذره ،مثلا الکترون در وضعیت به اصطلاح تک حالت که اسپین آنها یکدیگر را خنثی می کند و اسپین صفر به دست می دهد، امکان خواهد داشت. بیاید فرض کنیم این دو ذرهAوB از یکدیگر دور شوند، بعد از اینکه اسپین Aدر یک جهت اندازه گیری شد و در حالت بالا یافته شد…
          از آنجا که دو اسپین باید همدیگر را به صفر خنثی کنند. در نتیجه ذره B باید در همان جهت اسپین پائین داشته باشد. در فیزیک کلاسیک این به هیچ وجه مسئله ای نیست. شخص نتیجه می گیرد که ذرهB از لحظه جدایی همیشه اسپین پائین داشته است.

          1. اصل عدم قطعیت از حقایق فیزیک است و انیشتین نمیتونست قبولش کنه دلیل بر اشتباه بودن عدم قطعیت نیست همون طور که سر آرتور ادینگتون فیزیکدان برجسته ی انگلیسی گفته:باز هم هایزنبرگ بود که پیشرفت جدید را به راه انداخته نتیجهآن اصلی کلی است که از لحاظ اهمیت همپایه اصل نسبیت است

  5. آیا وقتی نظریه همه چیز(M) را به دست آوردن بازهم عدم قطعت وجود داره؟

    1. قطعا خیر به قول استیون هاوفکینگ در ان صورت ما فکر خدا رو خوانده ایم به نظرم نمیشه به این چیز دست یافت چون در اون صورت دیگه بازی تمومه

  6. ولی به نظرم با این حال اصل عدم قطعیت هایزنبرگ وجود اختیار رو نشون نمیده. اختیار یعنی اینکه به هیچ قانون و قاعده ای در جهان وابسته نباشی. یه چیزی خارج از حیطه قوانین فیزیک. ولی در اینجا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ یک اصل موجود در طبیعته. پس ما در نهایت تابع قوانین طبیعت هستیم.

    1. اختیار معنی ش این نیست که به هیچ قانونی وابسته نباشی. انسان در این جهان است پس با قوانین این جهان کار میکند.
      اختیار به این معنی است که آگاهی انسان از قاعده و قانون خودش پیروی کنه و بتونه قوانین خودش رو برای تصمیم گیری ایجاد کنه و بر اساس اون تصمیم بگیره وبه هرحال این قانون جزئی از قوانین جهان خواهد بود. دقیقا مانند الکترون که طبق قوانین فیزیک کوانتوم نمیشه بگی دقیقا کجاست (در صورت دانستن سرعت)، فقط احتمال حضورش رو میدونی.