در سال 1981 مسائل مربوط به سرچشمه و سرنوشت گیتی توجه مرا به خود جلب کرد، قضیه از آن قرار بود که در آن هنگام در کنفرانسی که از سوی یسوعیها در واتیکان برگزار شده بود و به مباحث کیهان شناسی اختصاص داشت، شرکت کردم. کلیسای کاتولیک در مورد گالیله دچار اشتباه بدی شد و با اعلام اینکه خورشید به دور زمین می چرخد، کوشید یک قانون علمی وضع کند. اکنون قرنها پس از آن ماجرا ، کلیسای کاتولیک بر آن شده بود که شماری از کارشناسان را دعوت کند تا آنرا در جریان امور کیهان شناسی قرار دهند. در پایان کنفرانس ، پاپ برای شرکت کنندگان به سخنرانی پرداخت. او به ما گفت که مطالعه ی پیدایش هستی پس از بیگ بنگ ( انفجار بزرگ ) کاری است نیکو، اما ما نباید به کنکاش در مورد خود بیگ بنگ بپردازیم زیرا آن لحظه آفرینش و در نتیجه کار پروردگار است. جالب بود که پاپ موضوع سخنرانی که اندکی قبل در کنفرانس ایراد کرده بودم را نمی دانست، امکان متناهی بودن فضا-زمان و در عین حال بیکرانگی آن، که به معنای فقدان آغاز و لحظه ی آفرینش می باشد. البته هیچ دوست ندارم به سرنوشت گالیله دچار شوم. احساس میکنم به گالیله بیشتر شباهت دارم و این احساس تا حدی بخاطر آن است که درست 300 سال پس از مرگش به دنیا آمدم !

– استیون هاوکینگ –

hawking

پاسخ دادن به amin لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

6 دیدگاه

  1. خب این سوالات هیچ وقت پاسخ براشون نیست تصور کنید ملیارد ها جهان به وجود امده و نابود شده و دوباره بیگ بنگ و باز نابودی باز ادامه اما بیائید به قبل از اولین جهان خلق شده برگردیم اینجا نمیتونم بگم شخص بزار بگم انرژی یا چیزی بسیار قدرتمند که اولین سیستم جهانی رو خلق کرد خود اون انرژی کیه چیه چرا خلق کرد و جالب تر اینکه چی یا چه انرژی خود خلق کننده رو خلق کرد؟خب اگه اینطوری پیش بریم بی فایده میشه و هرکدوم باید بر اثاث یا ساختار چیز دیگری خلق شده باشند یا اصلا اینطوری میشه که چرا باید خلق کننده ها کلی خلق کننده خلق کنند که اخرش یکی از خلق کنده ها یا همون اخریش بیاد جهان رو طرح ریزی کنه؟اما اینم میشه که بگیم فقط یک خلق کننده است اما بی نهایت است خب گمونم حتی بی نهایت هم شاید انتها نداشته باشه اما ابتدایی باید داشته باشه و اون ابتدا هم باید بر اثاث ساختار دیگری طرح ریزی شده باشه که بازم اینطوری به هیچ جوابی نمیرسیم گمونم هیچ وقت.اما یه عقیده دیگه هم هست که همه باهاش اشنا هستید اونم اینه که میگه جهان میل به وجود امدن داشته خب از نظر من چطور میشه جهانی با این پیچیدگی و ابعاد زیاد باور نکردنی که ما درصد فوق العاده بالایی از رمز راز ان را هنوز کشف نکرده ایم و به اطلاعات ان پی نبرده ایم بر اثاث هیچ به وجود امده درضمن اگر عادت جهان این بوده است که از هیچ به این پیچیدگی برسد پس امروز هم در جهان و کهکشانها باید شاهد اتفاقاتی میشدیم که هیچ علت معلول خاصی نداشتند و فقط بر اثاث هیچ اتفاق می افتادند و یا به وجود می امدند ان هم به دلخواه پس از نظر من فرضیه ای بوده از طرف اشخاصی که به جواب هیچ کدام از سوال هایی که بالا گفتم و سوال هایی که برای خودشون مطرح کرده اند نرسیده و تنها نتیجه منطقی میل به وجود امدن بوده ان هم از هیچو پوچ.خدای من تازه اگه ابعادو بازم دورتر کنین و قصد سفر به نقطه صفر رو داشته باشین که دیگه هیچی من وقتی در این حد ابعادو دور میکنم مغزم از همه چی تهی میشه و هیچ نظر خاصی ندارم.خدارو شکر که حداقل به بیگ بنگ پی بردیم و یه چیزایی روشن شد اما خب این تازه شروع سوالات بی پایان بی پاسخ بود و گمون نکنم هیچ وقت هم هیچ جوابی براشون پیدا کنیم انگار که بیگ بنگ یا بهتره بگم بیگ بنگهای زیادی که تا حالا اتفاق افتاده اند و جهان های فراوانی که از انها به وجود امده اند یا نابود شده اند فقط جواب صورت مسئله هستند و خود صورت مسئله پاک شده است.اما من یه راه حل برای رسیدن به خیلی از جواب سوالها طرح کردم حالا شاید بگین خیلی خیلی تخیلی هست اما خودتون بسنجید.راه حل اینه که ماشین زمانی اختراع و طراحی کنیم که قادر باشد بی نهایت به گذشته و بی نهایت به اینده سفر کند یعنی برای اینده شما فقط کافی است عدد های غیر قابل شمارش یعنی رقم هایی بالا که دیگرقابل شمارش نیستند را به ان بدهید و به هر تاریخی از اینده سفر کنید شاید تا حد انتهای همه چیز ولی برای گذشته و رسیدن به جواب ان همه سوال در مورد پیدایش و قبل از بیگ بنگ کافی است تاریخ قبل از بیگ بنگ را وارد کنید و و به حقایق پی ببرید و صورت مسئله را دریابید اما باز هم جای عقب رفتن داریم شاید بتوانید به نقطه ی صفر بازگردید یعنی زمانی که به معنای واقعی کلمه همه چیز از انجا آغاز شد تصور کنین اون موقع شاهد چه اتفاقی خواهید بود هرچند در تصور جای نمی گیرد اما در کل به نظر من این تنها راه حل واسه پی بردن به جواب سوالهایه پیدایش جهان بود نظر شما چیه؟؟؟
    واسه خودم که سفر لذت بخشی بود این مطلب.

  2. اين نظريه با خلقت جهان توسط خداوند تناقضي نداره اگر تمام جهان از يك جسم به اندازه توپ به وجود آمده سوال اينه كه اون توپ از كجا اومده و چه نيرويي باعث شده اون انفجار انجام بشه و ما الان وجود داشته باشيم؟

    1. به نظرم باید حتی به عقبتر بریم.. طبق نظریه ها بیگ بنگی که ما ازاون صحبت میکنیم اولین و اخرین بیگ بنگ نبوده و شاید دنیاهای خیلی زیادی قبل از ماوجود داشتند و نابود شدند… ولی سوال اصلی اینکه بالاخره اول زمان کجاست؟باور اینکه اصلا اولین چیز موجود در دنیا چی بوده ادمو دیوونه میکنه؟ مثلا فکر کن قبل اون هیچی نبوده… مگه میشه؟ مخ ادم سوت میکشه

  3. به نظر من با شواهد موجود نظير يافتن ابر گازي در کهکشان راه شيري که ترکيب آن همانند ترکيب ستاره ها دربدو تشکيل هستند يا اينکه جهان چرا بصورت همگن . پخش شده و يا ويا. جابجايي نوري ستارگان به سوي ناحيه قرمز و آبي در کنار هم همه نشانه عدم وجود مهبانگ يا انفجار بزرگ هست. به نظر من تفسير مکانيک کلاسيک از جهان زير اتمي کاملا اشتباه است و فيزيك ذرات بنيادي در تفسير وجود ذرات مشکلات بسياري دارد.بزرگترين موفقيت بشر در ارايه اتم بور به شکل کوانتومي يا همان معادلات شرودينگر بود که با تعوري هاي ديگران نظير عدم قطعيت هايزنبرگ و ديگر دانشمندان نظير پاولي به موفقيت دست يافت وتعوري نسبيت. اينشتين و مشاهده اثر لنزي ميدان هاي جاذبه به کاري بينظير تبديل شد.که همه به خاطر بکار بردن معادله موج که برگرفته از حرکت فنر هست در اتم بور دو بعدي و با اعمال انرژي کوانتايز شده و ارتباط جرم وانرژي بود که البته نتيجه کار شگفت آور بود و تفسير فعليآن کاملا مجزا از تفسير مکانيک کلاسيک هست.از خطاهاي فعلي آستروفيزيک در مشاهده بلک . هول ها است که قانون اثر لنزي ميدان هاي جاذبه را به اين پديده‌هاي کيهاني نسبت داده و مي‌گويند که جاذبه در اين اجرام آنقدر زياد هست که حتي فوتون نميتواند از آن فرار کند که به نظر کاملا اشتباه است يک اينکه فوتون جرم ندارد و دوم اينکه پديده توليد فوتون يا بخاطر تغييرات حالت هاي کوانتايي الکترون و يا بخاطر توليد توسط واکافت ويا همجوشي هسته‌اي و يا بخاطر آنيليهيشن ماده و ضد ماده همه در اين اجرام متوقف شده و اين بخاطر از بين رفتن ماده هست و به همين خاطر اين اجرام سياه تاريک هستند و نه بخاطر جاذبه. بدين ترتيب ديدگاه ما از انرژي و جاذبه صحيح نيست چون اگر توجه کنيم بلک هول ها تمامي مواد بدام افتاده را از سمت ديگر اکريشن ديسک بطريق جت استريم دوباره در سمت ديگر بازتوليد ميکنند.حتي ما نميدانيم سرعت اين جابجايي مواد چقدر هست و احتمالا از سرعت نور بيشتر هست. به همين خاطر ديدگاه فعلي ما از جهان صحيح نيست.

    1. حامد جان من سطح سوادم در سطحی نیست که بخوام بحث علمی انجام بدم ولی من با نظریه مه بانگ موافقم و استیون هاوکینگ در مورد این موضوع خیلی صریح توضح داده پس این را هم بگوییم که درست است که هنوز تایید کلی وجود ندارد ولی واقعا این نظریه ادم را به فکر میندازد ،به نظر من که از اجزا کوچک تر میتوان به جزء کلی رسید یعنی همان استدلال استنتاجی و اینکه با مطالعه از بخشی از زمین میتوان به درستی این نظریه پی برد ،اگر میشد هسته زمین را مورد مطالعه قرار بدیم همه چیز مشخص میشد هسته زمین خنثی هست و علل وجود قطب ها جاذبه خورشید و جابجایی کانون هاست پس من به نوبت خودم نظریه این دانشمند را تایید میکنم