بیگ بنگ: کیهان، با داشتن سن 13.8 میلیارد ساله می تواند مکان خطرناکی برای پرورش گونه هایی از موجودات هوشمند باشد. اینکه در جریان حداقل 13 میلیارد سال حیات هوشمند به چه پدیده ای می تواند تبدیل شود موضوع کاملا علمی قابل ِ بحثی است. به صورت نمونه تصور کنید 11 میلیارد سال قبل از امروز موجوداتی هوشمندی درست همانند ما در گوشه ای از کیهان مشغول تماشا کردن تلویزیون و رانندگی بوده اند، حالا تکنولوژی و علم، چه بلایی بر سر آنها آورده است؟ جواب به این سوال هم می تواند شگفت انگیز و ترسناک باشد. اما در این مقاله تمرکز ما بیشتر روی چگونگی پرورش ژن موجوداتی است که احتمالا عمر چند میلیون ساله در پیشرفت علم دارند.

EGG_2565177bبه گزارش بیگ بنگ،  ژن، ساختمانی دارد که حتی امروز با تکنولوژی چندین ساله ما قابل مهندسی است. به این معنی که دانشمندان قادرند با تمرکز روی ژن ساختمان آن را یا به نفع ما و یا به ضرر ما تغییر دهند. حتی گزارشات مختلفی وجود دارد که دانشمندان ارتش برخی کشورها، از ژن حیوانات بعنوان عامل بیماری زا کمک گرفته اند. کین البیک، دانشمند روسی که در سال 1992 به آمریکا سفر کرد در کتابش با عنوان بیماری زایی اشاره می کند که ارتش روسیه طی تحقیقات علمی اش قادر بوده با مهندسی ژن بر روی حیوانات، موجوداتی کاملا متضاد با جغرافیای زمینی و کاملا نو خلق کند.

اگر دانشمندان در زمین به صورت نسبی قادر به مهندسی ساختمان ژن هستند، بنابراین نسل هوشمندی که در علم از ما 500 سال جلوتر است، می تواند از این موضوع به نفع خود استفاده و به موجودیتی کاملا متفاوتی دست یابد. شاید آنها بچه های خود را به صورت روزانه به مدرسه نفرستند، چون آنها ژنی به اطفال شان منتقل می کنند که به صورت حیرت انگیزی خود آموز می شوند و از همان سنین خردسالی آمادگی لازم برای آزمایشات پیچیده علمی را دارند. همچنین بیگانه ها می توانند ژنی تولید کرده باشند که در شرایط خیلی غیر عادی و نامحسوس به زنده بودن خود ادامه دهند، و یا اصلا خود را به صورت حرفه ای و زودرس با محیط جدید وقف دهند؛ روند طبیعی که در زمین هزاران سال طول کشیده، می تواند با مهندسی ژن در کمتر از چند ساعت انجام شود.

آیا به این نوع ژن مهندسی شده پیچیده بیگانه می توانیم بگویم ژن هوشمند؟ بله. به صورت نسبی می توان اینگونه تعریف کرد که ژنی که قادر به پیرایش و ذخیره سازی اطلاعاتی است که به جای جدیدی نقل مکان کرده و در بخش هوشمندش باید گفت ژنی است که با ویرایش کدهای پیچیده قادر به تحلیل اطلاعات فیزیکی است و می تواند پس از تحلیل اطلاعات ساختمان خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. اگر دقیق تر به این موضوع بپردازیم باید بگویم بدن خود را تصویر کنید، بعد به خود تلقین کنید که نمونه ای از این نوع ژن هوشمند در بدن شما وارد می شود، این ژن جدید در بدن شما نمی میرد، بلکه با نوع ساختمان ژن بدن شما خود را آشنا کرده و بعد راهی برای پرورش و سپس هماهنگی با ژن شما را پیدا می کند.

a21در اینجا اتفاق جالبی می افتد، این ژن تازه وارد بعد از هماهنگی با ساختمان ژنی بدن شما، شروع به تغییر الگوی ژن بدن شما به نفع خودش می کند. شروع به فرستادن خاصیت ساختمانی خود به ژن های اطراف می کند و بعد از چند ساعت نیمی از بدن شما تبدیل به ساختمان ژنی میشود که مربوط به شما نیست. اما شما کاملا متوجه این تغییر و پدیده نمی شوید، چون این ژن به حدی هوشمند است که ساختمان خارجی بدن شما را تغییر نمی دهد، فقط اطلاعات ذخیره در ژن را به نفع خودش تغییر می دهد. اما وقتی این ژن تمام بدن شما را تسخیر کرد، آنگاه شما دیگر می توانید یک بیگانه باشید با نوع ژن کاملا متفاوت ولی با ساختمان انسانی اما طرز برخورد بیگانه ای که با محیط ما به طور کامل سازگار به نظر می رسد.

حالا احتمالا برای ما یک ایده برای درک این موضوع پیدا شده که ژن هوشمند می تواند قوی تر و خطرناک تر از چیزی باشد که ما بتوانیم آن را کنترل کنیم، و ادعای اینکه ژنی خلق شده که از کنترل خارج شده هم عاقلانه به نظر می رسد. اما خالقان این نوع ژن هوشمند کاملا قادر به کنترل آن هستند، این نوع ژن برای آنها ساخته شده است، اما وارد شدن نمونه ای از این ژن در زمین می تواند عواقب جبران ناپذیری برای تمام گونه های حیات از جمله انسانها داشته باشد. این نوع پیشرفت ژنتیکی می تواند توسط موجودات بیگانه ی هوشمندی طراحی شده باشد که فقط در حدود 500 سال در علم از ما جلوتر هستند؛ تصور ژن بیگانگان هوشمند ِ فضایی که چند هزار سال از ما جلوتر هستند و یا حتی عمر پیشرفت آنها در علم ژنتیک به 1 میلیون سال می رسد بسیار سخت و غیر قابل تصویر میباشد.

1 su0OmH-y5HBtYP-SMSnZPQآنها احتمالا به پدیده ی عجیبی تبدیل شده اند، یک نو حیات که در سخت ترین شرایط هم به زندگی خود ادامه می دهند و قادرند با هر نوع نابودسازی دوباره خود را بازسازی کنند، یا حتی خود را تبدیل به اطلاعات کرده و دوباره در فرمی جدید به حیاتشان ادامه دهند. آنها می تواند توسط بدن خود به فضا سیگنال ارسال کنند و با موجودات هوشمندی مثل خود ارتباط برقرار کنند. آنها احتمالا درگیر سفرهای کیهانی اند و یا در حال ساخت و ساز و مهندسی پروژه های بزرگی اند که بخاطر سوخت اش تاکنون هزاران و یا میلیون ها ستاره را مصرف کرده اند و یا از انرژی های فوق تصور ما برای پیشبرد خود استفاده می کنند.

اگر کمی بیشتر در مورد موجودات هوشمندی که عمر پیشرفت آنها به چندین میلیارد سال می رسد فکر کنیم، باید گفت هرگونه تعریفی از این نوع پیشرفت می تواند دیوانگی باشد، چون آنها اصلا ژن ندارند، بلکه خودشان کسانی اند که در تلاش برای خلق ِ یک کیهان جدید هستند! می توانیم آنان را خدایان صدا بزنیم، چون احتمالا تاکنون در بیش از چند هزار کیهان دیگر برای تحقیقات و مطالعه رفته اند. این نوع نسل هرگز با ما تماس نخواهد گرفت، چون نه وقت برای صحبت کردن با ما را دارد و نه هیچ علاقه ای به نوع حیاتی که هستیم. همانطوری که ذکر شد، آنها احتمالا در تلاش برای خلق یک کیهان جدید هستند و یا اینکه، چطور می توانند خود فضا- زمان جدیدی را خلق کنند. بنابراین، ادعای اینکه کیهان جای خطرناکی است معقول به نظر می رسد، چون درک بعضی پدیده ها مانند پیشرفت حیات هوشمند و دسترسی آنها به رازهای پنهان کیهان گاهی غیر ممکن و غیر قابل درک به نظر می شد!

نویسنده : حکیم باور / سایت علمی بیگ بنگ

منابع بیشتر: sciencedaily.com , telegraph

 Ken Alibek – biohazard

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

20 دیدگاه

  1. وقتی به گذشته و دنیای امروز عمیق تر نگاه میکنیم در میابیم دنیای سیاست و جنگ بین قدرت هاست و مردم و واژه مردم سالاری در کل جهان فقط یک سمبل و نماد توخالی بوده وهست وبهش بها داده نشده و هنوز هم نمیشود. اما این سوال مطرح میشود چرا انسان انقدر دنبال اعمال قدرت و سلطه گری هست؟چرا انسان بدون نیاز به اعمال قدرت به سمت خوبی ها صمیمیت ها صلح و سازش نمیرود؟ شاید به گذشته انسان هم نگاه کنیم انسان همیشه با طبیعت چه با بلایای طبیعی و چه با موجودات دیگه درحال مبارزه بوده.اگر به موجودات دیگه زمین هم نگاه کنیم میبینم از همین اصول پیروی میکنن و میل به اعمال قدرت برهمنوع جنگ برسر غذا و محدوده تحت سلطه وهمنوع خواری (گوشت خواری) دارند. پس میشه نتیجه گرفت طبیعت کره خاکی ما وحشی هست.اما برای من این سوال مطرح میشه آِیا ممکنه سیاره ای دارای حیات پیشرفته باشه که طبیعت وحشی نداشته باشه؟یا چقدر احتمال هست طبیعتش مثل طبیعت کره خاکی ما وحشی باشه؟حالا بیاید به این فکر کنیم اگه طبیعت کره خاکی ماه وحشی نبود امکان داشت الان تمامی موجودات با صلح و ارامش کنار یکدیگر زندگی کنند و برای تامین نیاز های خود با یکدیگر نجنگند؟چطور میشه طبیعت یک سیاره وحشی نباشه؟بیاید با یک مثال ابتدایی و خیلی ساده فکر کنیم سیاره ای وجود داره که ترکیبات مواد عالی درونش جوری شکل گرفته که مثلا پروتیین توش به وفور یافت میشه و میشه منابع پروتیین رو کشت و تجدید کرد.آیا جانداران این سیاره برای تامین نیاز غذایی خود همدیگر را میکشند گوشت همدیگر را میخورند؟ اگر چنین سیاره ای پیدا بشود حتما طبعتش از زمین تکامل یافته تر است. طبیعت سیاره زمین علارقم تکاملی که پیدا کرده است و بر اساس آن موجودات شرایط زندگی و حیات پیدا کرده اند بصورت پایه ای ضعف های بزرگی هم دارد یکی از بارزترین ضعفهای آن طبیعت وحشی و همنوع خوار آن است.اگر طبیعت یک سیاره از پایه طبیعتی وحشی باشد هرچقدر موجودات اون سیاره هوشمند شوند و در آن تمدنی شکل بگیرد باز هم آن حیات هوشمند از قوانین پایه ای طبیعت آن سیاره پیرونی میکند.استیون هاوکینگ ستاره شناس و فیزیکدان بزرگ درباره کشف موجودات فرازمینی هوشمند و ایجاد ارتباط با آنها میگوید ارتباط با آنها ممکن است تلخ ترین تجربه تاریخ بشریت باشد.اما عده ای از دانشمندان نگرانی او را در این باره بیهوده میدانند و معتقدند موجودات سیاره ای که به مرحله ای از هوش و تمدن رسیده باشد که با ما ارتباط برقرار کند قطعا وحشی نخواهند بود.اما اگر کمی به تاثیرات طبیعت وحشی ما بر رفتارهای مدرن امروزیمان فکر کنید درمی یابید که چرا ما انسانها بعد از هزاران سال هنوز بر سر نیازهایمان باهم در حال جنگ هستیم و نتوانستیم صلح و صمیمیت را در جهان امروزحاکم کنیم. آیا در سیاره ای که اساس طبیعتش طبیعتی وحشی است این مهم امکان پذیر است؟ این فقط در قالب مساعل بزرگ بین حاکمان و قدرتها نیست.بلکه اگر لحظه ای به زندگی مدرن و شخصی خود فکر کنید به استرس ها و تنش هایی که با انسان های دیگر در محیط زندگی یا محل کارتان برسرتصاحب یا محافظت از قدرت و موقعیت های خود دارید درمیابید که عدم سازش میل به تصرف جایگاه دیگران و میل شدید به محافظت از جایگاه خود اثرات طبیعت وحشی بر افکار مدرن وامروزی تک تک ماست.اگر من کل تمدن های کیهان را به دوسته سفید(داری اساس وطبیعتی غیروحش)و قرمز(دارای اساس طبیعت وحش) تقسیم کنم شاید به همین دلیل است که موجودات ذی شعور فضایی با ما ارتباط برقرار نمیکنند چون ما خودمان جزعی از تمدن های قرمز کیهان هستیم.
    باتشکر از سایت خوبتون

  2. تکامل انسان هم احتمالاً توسط نوعی ویروس هوشمند هدایت شده که گونه ای از میمون را در مسیر فرگشت سریع قرار داد .

  3. هر چي كه هستيم ژن خيلي عقب مونده اي داريم يكي از دلايلش هم اينه كه مثلا منظومه اي كه توي كيهان هفت ميليارد
    سال عمر كرده و شش ميليارد سال پيش از بين رفته رو تا يك ميليارد سال بهش نگاه ميكنيم و از ديدنمون لذت ميبريم

  4. بهترین پژوهش که تا حالا دیدم، ممنون آقای باور کاری بسیار عالی بود.

  5. عجایب و شگفتیهای هستی را لازم نیست در میلیاردها سال نوری فراتر از خود جستجو کنیم بلکه اگر انسان نگاهی به درون خود بیاندازد و بخواهد لحظه ای به پیچیدگی سیستم جسمانی خود نظر کند شاید به این نتیجه برسد که خود او هم یک محصول است . ادراک انسان و شناخت انسان از خودش در حد یک توهم است و واقعا با همه پیشرفت علم انسان هنوز شناخت درستی از خود ندارد و نمی داند که این هوشمندی و پیچیدگی خود از کجا آمده است. منشاء خود آگاهی انسان از کجاست و چرا موجودی که حتی کمترین اطلاعات را نسبت به صرف کالبد مادی متشکل از اندامها و احشاء داخلی خود ندارد با وجود ابتدائی بودن این بعد ازوجود چند بعدی انسان باز خود را مالک خود می داند . چه چیزی باعث می شود من تصور کنم خودم هستم از کجا معلوم که این خود آگاهی ما و تصور ملکیت ما بر چنین سیستم پیچیده ای خود حاصل تلقینی از سوی موجودات هوشمند خالق ما نباشد چرا که من خود را مالک چیزی می دانم که کمترین اطلاعی از ماهیت آن ندارم پس من خودم نیستم و در واقع یک محصول برنامه ریزی شده و طراحی شده ام واکنون فقط می دانم که از شدت سرگیجه ناشی از تصور این پیچیدگی بر خود میپیچم وقتی میبینم که من این موجود مدعی هوشمندی هوشش تنها در مرزهای بسیار کوچک و محدود قدرت مانور دارد و در حیطه های بسیاری دچار ارورهای مرگبار و مهلک میشود چون نمیتواند حقیقت را تفسیر کند (درک کردن پیشکش) . به هر صورت اینگونه تفکرات و اندیشه های دهشتناک انسان را به وحشت فرو میبلعد.

    1. کجایش مزخرف بود، فکر کنم از درک شما خیلی بالا بوده چون هرچی را که ندانید آن به مزخرف میشود، اول معلومات خود را اندکی بالا ببرید و قضاوت کنید با پوزش

  6. سلام
    پا فراتر گذاشتن از خط قرمزها خوبه چون ذهن و دید رو باز میکنه برای خلاقیت و آفرینش های جدید.

    واقعن با بعضی مطالبتون خوب ذهن ها فراتر از واقعیت اطرافمون میبرین.
    دمتون گرم با این ساتتون

  7. باسلام
    داستان علمی-تخیلی زیبایی بود و ذهنی قدرتمند میتواند خالق چنین تفکراتی باشد اما از آنجایی که شناختی از کل عالم و فراسوی جهان نداریم، تصور خدایان(که بهتر است هوشمندان نامیده شوند و خدا به خالق کل عالم اتلاق میشود) و اینکه تکنولوژی چند میلیارد ساله چقدر میتواند پیشرفته وخطرناک باشد همه و همه از جهل ما ناشی میشوند. مثال این تفکر درابعاد زمین مثل کسی است که به شهری باستانی برود و شب در گوشه و کنار شهر درتاربکی تصور کند که ممکن است چندمتر جلوتر گرگ، ببر، سگ، قاتل زنجیره ای، دزدکودک و… وجود داشته باشد، پس تا زمانی که هوا روشن نشود تمامی تخیلات ما محتمل هستند!!

  8. به نظر میرسد کیهان جای است که در آن هر چیزی ، هرشکلی و در هر مقیاسی امکان پزیر است. واقعاً جالب است و با شکوه
    گاهی آدم به خود میبالد که اینها را میداند و وقتی به آن خواهد رسید و در چنین جهان زیست دارد و گاهی هم آدم سخت محو و غرق در این پیجیدگی هستی میشود.
    هرچه باشد من عاشق این کیهان و پیچیدگی های اش هستم. ممنون از وبسایت خوب تان.

  9. مطلب بسیار زیبا و قابل تاملی بود
    وجود حیات فرازمینی و بین کیهانی از مدت ها پیش وجود داشته و دستمایه ساخت خیلی از فیلم ها و داستانهای معروف بوده و هست
    واقعا با تمام توانایی هایی که انسان داره و بطور تدریجی بدست آورده باز هم بی نهایت عاجز و ناتوان هست ….