بیگ بنگ: استیون ویلیام هاوکینگ، در هجدهم دیماه سال ۱۳۲۰ در کشور انگلستان متولد و در ۲۲ اسفندماه سال ۱۳۹۶ در سن ۷۶ سالگی چشم از جهان فروبست. امروزه وی را به عنوان یک فیزیکدان، کیهانشناس و نویسندهی بزرگ میشناسیم. معروفیت وی بیشتر بخاطر کار بر روی سیاهچالههاست و صاحب پرفروشترین کتاب علمی تاریخ بریتانیا به عنوان «تاریخچهی زمان» است. وی را یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ بریتانیا میشناسند. در ادامه به بررسی ۱۰ دستاورد بزرگ استیون هاوکینگ در طول حیاتش، میپردازیم:
وی در کنار دانشمندان دیگری همچون پنروز، در زمینهی تکینگی گرانشی فعال کرد. تکینگی گرانشی نقطهای تکبعدی در فضاست که جرم عظیمی را در محدودهی بسیار کوچکی فشرده کرده. در یک تکینگی، نیروی گرانش به سمت بینهایت میل خواهد کرد و انحنای فضا به نهایت میزان خود خواهد رسید و قوانین شناخته شدهی فیزیک در این شرایط بیاعتبار خواهند شد. استیون هاوکینگ در کنار ریاضیدان شهیر انگلیسی، راجر پنروز، بر روی تکینگی کار کرد و اثبات نمود که جهان هستی میتواند از درون یک تکینگی ایجاد شده باشد.
۲-کشف چهار قانون مکانیک سیاهچالهها توسط هاوکینگ
هاوکینگ در کنار دانشمندانی همچون باردین و کارتر، چهار قانون در مورد مکانیک سیاهچالهها را کشف کرد. این قوانین که به قوانین ترمودینامیک شباهت دارند، میتوانند فیزیک سیاهچالهها را شرح دهند. در سال ۱۹۷۱، مقالهی وی با عنوان «سیاهچالهها» برندهی جایزهی معتبر مرکز پژوهشهای جاذبه شد.
۳-ارائهی نظریهی مهم «تابش هاوکینگ» در زمینهی سیاهچالهها
قبل از ارائهی این نظریه، فیزیکدانها معتقد بودند که هیچ چیز نمیتواند از درون یک سیاهچاله، خارج شود. در سال ۱۹۷۴ هاوکینگ نشان داد که سیاهچالهها نیز میتوانند تابشهای خاصی داشته باشند تا زمانی که به مرور از جرمشان کاسته شده و به اصطلاح تبخیر شوند. این نظریه در ابتدا مناقشاتی را در بین دانشمندان ایجاد کرد، ولی در نهایت پذیرفته شد و هماکنون به عنوان یکی از دستاوردهای مهم در حوزهی فیزیک سیاهچالهها شناخته میشود.
۴-فعالیت در زمینهی تورم کیهانی
نظریهی تورم کیهانی در ابتدا در سال ۱۹۸۰ توسط آلن گوث مطرح شد. در این نظریه که اکنون مورد پذیرش جامعهی علمی قرار گرفته، نشان داده میشود که لحظاتی پس از بیگبنگ، یک انبساط ناگهانی در جهان رخ داده و سپس این انبساط با سرعت آهستهتری ادامه یافته. هاوکینگ یکی از اولین دانشمندانی بود که روی این نظریه کار کرد و نقش نوسانات کوانتومی در زمان تورم در شکلگیری و گسترش کهکشانها در عالم را به شکل محاسباتی نشان داد.
۵-ارائهی مدلی در مورد شرایط ابتدایی کیهان
در سال ۱۹۸۳، هاوکینگ به همراه جیمز هارتل، مدلی را ارائه کرد که به عنوان مدل هارتل-هاوکینگ شناخته میشود. او پیشنهاد کرد که «زمان» پیش از مهبانگ وجود نداشته و به همین خاطر، هر گونه پرسش در مورد آغاز جهان، سوالی بیمعنی و نادرست است. این ایده تا کنون به عنوان یکی از بهترین تئوریهای توضیحدهندهی وضعیت آغازین کیهان شناخته میشود.
۶-ارائهی نظریهی «کیهانشناسی بالا به پایین»
در سال ۲۰۰۶ وی در کنار دانشمندی از سرن، بنام توماس هرتوگ، نظریهای را با عنوان «کیهانشناسی بالا به پایین» ارائه کرد که پیشنهاد میدهد جهان دارای یک حالت اولیهی منحصربهفرد نبوده ولی به شکل همزمان شامل حالات فراوان اولیهای بوده است. به همین خاطر، چون ما شرایط ابتدایی جهان را نمیدانیم، نخواهیم توانست مدلی را ارائه کنیم که به شکل پایین به بالا باشد. در این حالت بررسی کیهان تنها از دیدگاه بالا به پایین امکانپذیر خواهد بود و وضعیت نهایی جهان همان شرایط حالحاضر کیهان است. این نظریه به سرعت محبوب شد و با نظریهی شناخته شدهی ابرریسمان، در تطابق است.
۷-انتشار کتاب موفق «تاریخچهی مختصر زمان»
در سال ۱۹۸۸ کتاب تاریخچهی زمان، اثر هاوکینگ، منتشر شد. در این کتاب، هاوکینگ به زبانی نسبتا ساده موضوعات کیهانشناسی همچون انفجار بزرگ، سیاهچالهها و مفاهیم مخروط نور در نسبیت را شرح میدهد. سطح این کتاب به شکلی انتخاب شده که یک خواننده با دانشی مختصر نیز میتواند به خوبی مفاهیم پیشرفتهی کیهانشناسی را درک کند. همین موضوع باعث شد فروش این کتاب طی ۲۰ سال از ۱۰ میلیون نسخه فراتر رود و به یکی از پرفروشترین کتابهای علمی تاریخ تبدیل شود. انتشار این کتاب در به شهرت رسیدن هاوکینگ نقش مهمی داشت. تا جایی که رسانهها به وی لقب «استاد کیهان» دادند.
۸-انتشار مجموعهای از کتابهای علمی به زبان ساده برای عموم دانشدوستان
پس از انتشار «تاریخچهی زمان»، چندین کتاب دیگر توسط هاوکینگ نگارش و منتشر شد. کتابهای محبوبی همچون، سیاهچالهها و جهان اولیه در سال ۱۹۹۳، جهان در پوست گردو در سال ۲۰۰۱، بر شانههای غول در سال ۲۰۰۲، دستاوردهای ریاضی که تاریخ را تغییر دادند در سال ۲۰۰۵. همچنین وی با همکاری دخترش لوسی، مجموعهای از کتابهای علمی برای کودکان را به نگارش درآورد.
۹-دریافت جوایز متعدد و معتبر در طول حیات
چند هفته پس از انتشار مقاله تابش هاوکینگ در سال ۱۹۷۴، وی به عنوان یکی از جوانترین اعضا به انجمن سلطنتی لندن دعوت شد. همچنین در سال ۱۹۸۲ توسط ملکهی انگلستان به درجهی افتخاری فرماندهی ارتش امپراتوری بریتانیا منسوب و در سال ۱۹۸۵ مدای طلای انجمن سلطنتی نجوم را کسب کرد. در سال ۱۹۸۷ مدال پل دیراک را برای کمکهای خود به فیزیک نظری دریافت کرد.
۱۰- یکی از ۱۰۰ بریتانیایی برتر
طی یک نظرسنجی که توسط بیبیسی در سال ۲۰۰۲ با عنوان انتخاب برترین شهروندان تاریخ بریتانیا انجام شد، نام وی در فهرست ۱۰۰ تایی بزرگان به چشم میخورد. در سال ۲۰۰۶ مدال کاپلی را از انجمن سلطنتی دریافت و در سال ۲۰۰۹ مدال آزادی ریاستجمهوری امریکا را از دستان باراک اوباما دریافت کرد. در سال ۲۰۱۳ جایزهی ویژهی فیزیک بنیادی روسیه را دریافت کرد که با عنوان جایزهی نوبل قرن ۲۱ نیز شناخته میشود.
ترجمه: اشکان عارفی
منبع: earnodo-newtonic.com
با سپاس…
سلام به همه
بخاطر احترام به اسیون هاوکینگ نظریه خودم را در این صفحه قرار میدم .
الان چندین ساله و مخصوصا چند روز گذشته بعد از مرگ استیون هاوکینگ شدیدا در فکر زمان و (بود و نبود زمان ) بوده ام و با قاطعیت نظر شخصی خودم رو براتون اعلام میکنم لازم نیست بپزیرید فقط چند لحظه ای آن را در فکر و جسمتان تجسم کنید :
۰ و ۱ :
زمان گذشته حال و آینده یکی است و همزمان در جریان است و زمان هر لحظه تا بی نهایت صفر میشود مثال :
عدد یک و صفر را در نظر بگیرید و پشت سرهم آن را تکرار کنید ، ۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰۱۰ تا هر جا خواستین تکرار کنید مسئله زمان به مانند گفتن صفر و یک و تکرار آن هر لحظه صفر شده و از نو شروع میشود در جای خود بنشینید و صفر و یک را تکرار کنید ایا زمان شما را جابجا میکن ؟ یا اینکه فقط تکراری بی نهایت به مانند ساعت های ۲۴ ساعته شبانه روز که هر ۲۴ ساعت صفر میشوند و روزها ، هفته ها و سال را که برای خود ساخته ایم و آن را زمان طول عمر خود می نامیم ، که در واقع تکراری بی نهایت است را حس میکنید ؟ در واقع به همانطور که فکر میکنیم هر ثانیه یا هر لحظه روبه جلو و به اینده میرویم بر عکس در جای خود تکراری بی نهایت از یک لحظه که زمان همین الان که به این خط رسیدید که زمان حال است را حس میکنیم و تکرارهای سریع صفر و یک مارا فریب داده و فکر میکنیم در گذشته به حال و اکنون به اینده میرویم . هر لحظه که فکر میکنید میگذرانید همان تکرار و صفرشدن و از نو شروع شدن است .
مثال دیگری برایتان میزنم :
چشمان شما در هر ثانیه چندین بار پلک میزند و باوجودی که هربار پلک ها رو بینایی شما را میگیرد و تکراری بی نهایت دارد شما متوجه تاریکی نمیشوید چرا که سریع این اتفاق رخ میدهد و همیشه در حال انجام آن هستید . صفر شدن زمان هم ترکراری بی نهایت و سریع دارد که متوجه ان نمیشویم .
دوستان شدیدا این نظری بنده رو بهتون توصیه میکنم روش فکر کنید چون خیلی وقته در مورد زمان تحقیق و فکر و خیال کرده ام و در آخر به این نتیجه رسیده ام که در لحظه ای از گذشته ، حال و آینده زندگی را سپری میکنیم .
و اگر سوال برایتان پیش امد که چرا پیر میشویم و همه چیز فاسد یا از بین میرود :
در مورد پیر شدن و از بین رفتن اجسام و اشیاء هم ، همین صفر و یک ها با هر بار تکرار شدن شان در هر لحظه ، لحظه ای به عمر ما و اجسام و هرچیزی می افزایند .
این نظرتون درباره زمان خیلی جالب بود.
ولی این دید نسبت به دیدگاه پذیرفته شده که زمان رو گذرا میدونه چه امکانات بیشتری به ما میده؟
هر دو دیدگاه نتیجه اش حرکت همه چیز به سمت جلو است و ما در هر دو دیدگاه پیر میشیم، با اینکه شما زمان رو تکرار شدنی در نظر گرفتید اما عملا تاثیرش روی ما حرکتی برگشت ناپذیر است. شاید سازوکار زمان واقعا همون طوری باشه شما توی نظریه تون گفتید اما از نظر فیزیکی چه تفاوتی میتونیم ببینیم؟
سلام فرزانه . بعضی از مردم ساده فکر میکنند مخصوصا پدرانمان و روز و شب را سرمنشاء زمان یا حتی وجود خداوند میدانند در صورتیکه فقط بخاطر گردش زمین به دور خود و خورشید روز و شب صورت میپذیرد و اگر فقط تخللی در جاذبه مابین زمین و ستاره مان روی دهد . مدار آن قفل شود یک طرف زمین همیشه روز و طرفی شب خواهد بود و مطمنا زمان را به مانند حال احساس نمیکنیم و روزی تکراری و بلند و تمام نشدنی که انگار زمان ایستاده است را احساس میکنیم . خوب به نظر شما در چنین حالتی زمان گذرا وجود دارد یا فقط تکرار میشود ؟
من این نظر را الکی ننوشتم و معیارهای زیادی بجز ایستادن زمین و … را در نظر گرفتم . و از نظر فیزیکی که فرمودین هنوز توضیح کاملی ندارم اما من به شخصه در مراحلی از زندگی تکرار شدن زمان را حس کرده ام و بیشتر زمانیکه فیلیمی اسلوموشن را میبینیم هرچه بیشتر در نبود زمان و تکرار آن غرق میشوم . درست است که همه چیز روبه جلو است چراکه تکرارهای زمان صفر نمیشود بلکه از صفر به یک و برعکس تا بی نهایت است . ( اینها فقط نظر من است نه بزرگانی مانند استیون و غیره … )
سلام.
زمان چیست؟!
زمان یک تعریف نسبی هست .
و ما انسان ها یک معیار برا اندازه گیریش معین کردیم ک برای همه یکسان باشه.مثل ساعت و دقیقه وماه سال و هفته.
ما برای تعریف و طبقهبندی و ردیف کردن تغیرات از یک معیار رو ب جلو ب اسم زمان استفاده میکنیم.
ذهن انسان برای درک کردن یک چار چوب مشخص داره .در اصل زمان وجود نداره ولی ذهن ما قادر نیست نبود زمان رو درک کنه یا توضیحی یا توهمی ارایه بده.
و هر شخصی بنا ب دیدگاه خودش زمان رو درک میکنه.کسی ک در یک اتاق زندانی شده زمان براش ب کندی میگذره.کسی ک تو شهر بازی سرگرم شده زمان براش ب سرعت میگذره .
من یک دوست دار علم و متفکر هستی شناس هستم.امیدوارم توضیحاتم حداقل برای یک نفر هم ک شده مفید باشه.موفق باشید
افرادی مثل استیون هاوکینگ باعث میشن ادما به جای فکر کردن به زندگیه بقیه (که کار اکثریت مردمه و واقعا هیچ فایده ای نداره) به چرا های علم فکر کنن و واقعا ضرری به کسی نمیرسه و به نفع طرفم هست چون باعث بالا رفتن دانش میشه . من به شخصه علمم در حدی نیس که بخوام نظری درمورد نظریه ی شما بدم ولی به شخصه فکر میکنم طرز گفتن مخالفتتون درست نبود.خیلی طبیعیه اگر حرفای یکی دیگه رو قبول ندارین .ولی دلیل نمیشه که خوبیای طرفو نبینین . اراده و شخصیت قوی که استیون هاوکینگ داشت واقعا بی نظیر بود . خیلی بهتر بود اگ اولش میگفتید چه ادمه بزرگی بوده بعد میگفتید ولی من این حرفشو قبول ندارم چون ….☺☺☺☺
سلام نکیسا . بنده در نظراتم کی نظر بزرگان را رد یا مخالفت کرده ام ؟؟ نمیدانم این را کجای متنم نوشته ام که فرمودید ؟؟
ولی با نظر اولتون موافقم که افرادی به مانند استیون انسان را به فکر کردن چراهای علم و رسیدن به جواب هایش به پیش مبیرند .
وقتی از صفر به یک میرویم زمان روبه جلو رفته و می رود و اگر بخواد از یک به صفر بیاد قطعا باید زمان برگرده که این امکان وجود ندارد و زمان همواره روبه جلو می رود
عزیز شما نمیتونی یه روز کامل بشینی صفر و یک و تکرار کنی و بگی زمان اینده وجود نداره میدونی چرا ؟ چون گشنت میشه تشنت میشه 🙂
شاید در نگاه اول حرف من ساده و خنده دار باشه ولی درواقع دارم بهت میگم تو داری به زمان خیلی خطی نگاه میکنی
درسته زمان چیزیه که انسان ساخته ولی برای چی ساخته برای تحلیل اتفاقات شما نمیتونی جلوی اتفاقات رو بگیری چون طبیعت زندس حتی اگه تو دنیا کسی به چیزی و کسی کاری نداشته باشه که عملن محاله
بازهم اتفاقات میوفتن بازم مولکول ها درجریانن
شما اگه یه جا بشینی هیچ کار نکنی یه ساعت بعد همون ادم نیستی چون بدنت درحال تغییرات مختلفیه پس دیدت نسبت به موضوع زمان خیلی سطحیه
می گن دانشمندان وقتی میمیرن تنها کسایین که خوشحالن چون یه چیز جدید کشف می کنن به نام ((مرگ))
مگر ممکن است یک انسان هم اینقدر فندق و صمیمی باشد هم اینقدر خوب و با اراده باشد؟؟ هاوکینگ تا به حال نه منو دیده نه اسمم رو شنیده.ولی تنها کسی هست ک میشه گفت پدر دومم محسوب میشه و هم الگوی زندگیم و هم راهنمایم دقیقا برعکس بیشتر انسان های اطرافم. امروز تولد این انسان بزرگ است یک نوعی میشه گفت تولد دوباره ی من !! 🌹 تولدش مبارک و روحش شاد
از دست دادن مثل هاوکینگ و تسلا و انیشتین و ریچارد فایمن و استیو جابز و خیلی بزرگانی که با مرگ همه چی عوض شد حتی سرنوشت شناخت علم میتونستن تغییر بدهند.
خیلی دردناک مرگ بزرگان و دانشمندان و اندیشمندان
شاید نتونیم بر مرگ غلبه کنیم ولی امیدوارم روزی بشه خیلی بیشتر از هم اکنون زندگی کنیم.