بیگ بنگ: برای درک مباحث علمی، باید تصویری داشته باشید از اینکه علم چیست و دانشمندان چه می کنند. برخی مردم با لحنی تحقیر آمیز ادعا می کنند که تکامل یا فرگشت « فقط یک نظریه است » است، در گاهی اوقات هم به این بسنده نمی کنند و ادعا می کنند که فقط یک فرضیه می باشد! چنان که گویی عقیده ی موهومی است که می توان براساس سلیقه شخصی آن را پذیرفت یا نادیده گرفت! اما تا آنجا که با اندیشه علمی می توان دریافت، گفتن اینکه عقیده ای فقط یک نظریه است در حقیقت احترام گذاشتن فراوان به آن عقیده است! حال، سوال پیش می آید که نظریه علمی چیست و چطور می توان یک نظریه موفق را از یک فرضیه تشخیص داد؟ در این مقاله سعی شده است به این پرسشها پاسخی مناسب داده شود.

به گزارش بیگ بنگ، نظریه علمی عبارت است از مجموعه ای کوتاه و منسجمی از مفاهیم، دعوی ها، و قوانینی که غالبا به صورت فرمول های ریاضی بیان می شوند و می توان از آنها برای توضیح و پیش بینی دقیق و صحیح پدیده های طبیعی استفاده کرد.

IMG_002

اکنون نظریه فرگشت را ارزیابی می کنیم تا ببینیم که آیا « فقط یک نظریه است یا خیر. نخست درباره این نظریه که چارلز داروین سنگ بنای آن را گذاشته و در اثر انتخاب طبیعی شرح داده شده به گزاره هایی نیاز داریم. اصول بنیادین این نظریه بدین قرارند:

  • تغییر قابل وراثت در ارگانیسم ها وجود دارد.
  • میزان زاد و ولد ارگانیسم ها بیش از اندازه ای است که محیط بتواند امکانات زیستی را برایشان فراهم آورد. اگر تغییری در محیط به وجود آید تغییراتی مثبت یا منفی مرتبط با زاد و ولد صورت می گیرد.
  • تغییر ممکن است چندان زیاد شود که گونه های تازه بتوانند پدیده آیند.

نظریه تکامل یا فرگشت در اثر انتخاب طبیعی سرشار از اصطلاحات گمراه کننده است! اصطلاحات « انتخاب طبیعی» ، «سازش» و « بقای شایسته ترین» را چه کسی نشنیده است؟ ما در اینجا مجموعه اصطلاحات مربوط به فرگشت را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
فعل انتخاب کردن معمولا به معنای متعددی به کار برده می شود و از این رو فرض می کنیم که باید هم انتخاب کننده ای وجود داشته باشد و هم انتخاب شونده ای. داروین این ترکیب را برگزید زیرا همانندی عمیقی میان آن و انتخاب مصنوعی، که به توسط پرورندگان جانوران صورت می پذیرفت قائل بود. تنوع بی پایان سگ هایی در اندازه ها، شکل ها، رنگ ها و طبایع مختلف گواه روشنی بر انتخاب مصنوعی است. آنچه در نظریه فرگشت با آن همانندی دارد این است که سازش یا انطباق صورت می پذیرد زیرا انواع و گونه های مختلف در درون موقعیت های محیطی انتخاب می شوند. معیار انتخاب دیگر مجموعه ای مقررات حاکم بر نمایشگاه های سگ نیست، بلکه توانایی تولید مثل کردن در محیط است. اما همانندی در اینجا کامل نیست زیرا هیچ پرورش دهنده ای وجود ندارد که انتخاب را به اجرا در آورد.

حقیقت این است که ارگانیسم های پیچیده در اثر سازش با شرایط فوق العاده اختصاصی تکامل می پذیرند، اما هیچ قصد و هدفی در تکامل وجود ندارد. بسیاری از ارگانیسم های پیچیده منقرض شده اند و بسیاری از آنها در سیر قهقرایی وجود دارند، مثلا ویروس هایی در آغاز ساز واره های مستقلی بودند و بصورت ابتدایی تری در آمدند و سرانجام به میزبانانشان وابسته شدند.

اما تردیدی نیست که نخستین جایزه مربوط به اصطلاحات گمراه کننده باید به عبارت بقای شایسته ترین تعلق گیرد؛ اتفاقا این اصطلاح را خود داروین در کتاب اصل انواع به کار نبرد بلکه هربرت اسپنسر جامعه شناس از آن استفاده کرد. این اصطلاح ، اگر چه بعنوان مترادفی برای برتری در زاد و ولد از لحاظ فنی بسیار دقیق است، این معنای ضمنی کاملا نادرست را در ذهن القا می کند که کلمه شایشته به نحوی معنی شایسته بودن از حیث جسمی یا ذهنی یا اخلاقی را می رساند. در دنیای غزال ها، بقای شایسته ترین به معنی بقای آن افرادی نیست که بتوانند تا آخر با شیری مبارزه کنند، بلکه بقای افرادی است که خطر را سریع تر تشخیص دهند، تندتر پا به فرار بگذارند، یا خود را در محیط استتار کنند. برای شکارچی که بقایای شایسته ترین در نظرش به معنی انتخاب برای ستیزه جویی است، شکاری وجود دارد که بقای شایسته ترین در نظرش انتخاب برای ترسویی است.

Charles Darwin tree of life poster
نظریه فرگشت پهنه حاصل خیزی فراهم آورد که همه انواع نظریه پردازان از آن خوشه برچینند، به ویژه کسانی که هوادار پیشرفت بودند، آن عقیده بر این استوار بود که اگر طبیعت با پروراندن موجودی به پیچیدگی و سازش یافتگی انسان می تواند پیشرفت کند، پس مسلما انسان ها با پروراندن ویژگی های اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خویش می توانند پیشرفت کنند. تاکید نهادن بر این که داروین، در صدد توجیه خاستگاه همه چیز بر نیامد، تمامی کاری که او انجام داد توضیح خاستگاه انواع بود، این که چرا این همه شکل های زندگی متفاوت هم زنده و هم منقرض شده وجود دارند که با محیطشان بخوبی سازش کرده اند. او در آخرین جمله “کتاب اصل انواع” چنین می نویسد: در این نگرش به زندگی، با نیروهای متعددش، که در آغاز در شکل های متعدد یا در یک شکل دمیده شده اند، شکوه و غظمتی وجود دارد؛ و نیز در همان هنگام که این سیاره بر طبق قانون ثابت جاذبه می چرخیده است، از شکل های بیکرانی که در آغاز بسیار ساده بودند زیباترین و شگفت انگیزترین شکل ها تکامل یافتنه اند، و تکامل می یابند.»

نظریه فرگشت در اثر انتخاب طبیعی ، در جوهر خود مجموعه ای از اصول و قوانینی است که می توانند سیر تحول صورت های زندگانی در گذر زمان را توضیح دهند و پیش بینی کنند. این نظریه کوتاه و منسجم بود و به تبیین ها و پیش بینی هایی پرداخت که در آن زمان هم صحت و هم دقتشان به اثبات رسید. اما تکامل، برخلاف نظریه گرانش نیوتن، در قالب قانون های ریاضی توصیف نمی شد و نیز همانند نظریه گرانش فاقد ساز و کار بود. داروین نشان داد که جهش ها و سازش ها روی می دهند، اما نتوانست قانون هایی ریاضی بدست دهد و نتوانست ساز و کاری برای تغییر و وراثت توصیف کند. خود داروین تقریبا بطور قطع از این سختی های موجود در نظریه اش آگاهی داشت.

هر نظریه علمی آغازی برای پژوهش است: علاقمندیم که پدیده ها را بیش از پیش توضیح دهیم، برای پرداختن به پیش بینی هایی که تایید پذیر یا ابطال پذیر به پژوهش در شاخه های مختلف نظریه بپردازیم، و در زمینه ساز و کارهای بنیادین عمیق کند و کاو کنیم. نظریه علمی ماهیتی پویا دارد و هرگاه شواهدی تجربی بیشتری به دست آیند و نظریه های دیگری بتوانند ساز و کاری برای آن نظریه فراهم آورند، در معرض مباحثه و اصلاح قرار می گیرد. نظریه تکامل در اثر انتخاب طبیعی فقط یک نظریه نیست؛ واقعا نظریه است و بر طبق معنی علمی این واژه نظریه است موفق.

Just a theory: exploring the nature of scinece, 2005 – Ben  Ari, M

بیگ بنگ/ ترجمه: فریبرز مجیدی – نظریه علمی چیست؟

پاسخ دادن به زهره لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

71 دیدگاه

  1. سلام دوستان.
    وقتی که خوب فکر می کنم، با این نتیجه می رسم که چاره ای ندارم جز اعتماد به دانشمندان و علم شان. خیلی از اکتشافات انجام شده و اختراعات صورت گرفته حاصل علم دانشمندانی بوده که بصورت تصادفی و سعی – خطا تونستن کشف و اختراع کنند. همان چیزهایی که ما الان وسط حرفامون میگیم خب بدیهیه که اینجوریه. ولی اون ی روزی اصلا بدیهی نبوده. مثل همین کروی بودن زمین.
    نظریه ی تکامل حتی اگر بصورت قطعی هنوز ثابت نشده باشه، یا برای همه ی سوالات جوابی نداشته باشه(البته فعلا)، و یا اینکه علم و فیزیک کوانتوم تاکنون نتونسته باشه به همه ی سوالات پاسخ بده، بازهم عاقلانه تر و قابل قبول تر از خلقت هوشمندانه است.
    امیدوارم سن من قد بده تا بتونم کشفیات تازه رو هم ببینم.

  2. سلام دوستان یک سوال مهم ….چرا این تکامل از شامپانزه به انسان تبدیل شدن فقط در این حیوان وجود داره ؟چرا سگ یا خوک یا مثلا مرغ بعد از گذشت میلیونها سال فقط از لحاظ جسمی تغییراتی کردند ومثل انسانها صاحب قدرت تعقل نشدند؟

    1. اول مطلب رو بخون بعد نقدش کن اخه حداقل یه نگاهی به اون چارت میکردی
      انسان و شانپانزه نزدیک 6 میلیون سال پیش جد مشترکی داشتن که نه انسان بودن نه شانپانزه همینطور به قبل تر میریم هردو شانپانزه و انسان با گوریل جد مشترک داشت و اون جد هیچکدوم از اینا (نه شانپازه نه گوریل نه انسان) نبود و هر سه اینها در میلیون ها سال قبل تر با اورانگوتان جد مشترک داشتن
      تقریبا یکی قدیمی ترین فسیل انسان هومو اراکتوس هستش که مربوط به 2 میلیون سال پیشه شما یه نگاه به اون بکن تکامل رو درک میکنی

  3. اگر فرگشت را قبول ندارید
    مدارک خود را ارائه داده و جایزه نوبل را دریافت کنید.
    پروفسور ریچارد داوکینز

  4. دوستانی که مخالف با نظریه هستن و کلی دلیل و دانش تو اینجا گذاشتن .
    در جریان باشید که طی 160 ساله گذشته تا به امروز نه تنها هیچ کسی با هیچ دلیل علمی موفق به اشتباه بودن این نظریه نشده بلکه به مرور زمان درستیه خیلی از نقاطش دیده شده و در آمریکا چند واحد از نظریه تو درسهای عمومی در حال تدریس هست.
    حال اگر کسی بتونه اشتباهه این فرگشت رو ثابت کنه جایزه نوبل میگیره نه اینکه تو اینجا دانش خورد کنه.

  5. ازدیدگاه همگی استفاده کردم. علم بی انتهاست ،وبرداشت های شخصی دوستان که بواسطه اندوخته های علمی تجربی واعتقادی رقم خورد دراین بحث چکیده ای از حقیقتی پنهان بود که اصرار برناشناخته بودن وماندن داره

  6. اگه این نظریه درست باشه یعنی دیگه بعد از مرگمون هیچکس کاری به کارمون نداره؟

    1. اگه این نظریه درست باشه فقط قواعد بازی این دنیایی که درش قرار داریم مشخص تر میشه !
      به این فکر می کنم که اگر بند نافم رو از این دنیا ببرند و قلبم بایسته ، دست و پای اضافی با خودم می برم که جراحی ترمیمی ام بکنند یا نکنه چشم تشکیل نداده باشم !

  7. داروین در واقع اولین موجود زنده‌ای بود که به صورت آکادمیک و علمی نشون داد موجودات زنده چطور بوجود اومدن و این خیلی باشکوهه.

  8. وقتی کسانی مانند داعش و مشابه داعش را میبینم بنظرم میاد هیچ جونوری به پای ادمی نمیرسه از پستی . و کاهی که به فکر تلاش انسانهای همچون داروین انیشتن هاوگینگ برای بالا بردن دانش بشری میافتم باز هم به این نتیجه میرسم که هیچ جونوری انسان نمیشه

  9. ادمی همیشه دنبال اینه که ساده ترین نظریه رو که چهار چوب ذهنی متعصبانه اش رو تامین میکنه بپذیره بعد در ان چهارچوب با خیل راحت بمونه غافل از اینکه علم به مانند اسمان بی انتهاست پس بدون هیچ قضاوت و چهار چوب بندی ذهنی باید ذهن بی کران را در کنار علم بی کران به تکاپو انداخت چیزی که هیچ شکی به ان نداریم اینه که هستی از لحظه اول تلاش بر هست بودن داشته وما و مغذ و بدنمان هم لحظه ای از این تلاش باز نمی ایستد ما وعمرمان هم قسمتی از برنامه تکامل گیتیه ونسلهای بعدی ادامه ما هستند پس بیاییم به این شعر جامع عمل بپوشیم چوفرای کسن هیچ لذتی بهتر از علم نیست. زگهواره تا گور دانش بجوی

  10. با سلام
    بنده دانش آموخته فیزیک هستم و اظهار نظر درباره نظریه تکامل (فرگشت) را به دوستان متخصص در این زمینه واگذار می کنم. بحث من درباره چارچوب یک نظریه خوب است که فیزیکدانان به روشنی آنرا ترسیم نموده اند. بر این اساس یک نظریه خوب دو ویؤگی باید داشته باشد؛ 1) باید بتواند دست کم مجموعه ای از مشاهدات و پدیده ها را توضیح دهد.
    2) بتواند پیش بینی درستی از آینده ارائه دهد.(بعبارتی دیگر، مدلی ازواقعیت را ارائه دهد که با مشاهدات و زویدادها مطابقت داشته باشد و رفتار بعدی سیستم و حوزه مورد مطالعه را پیش بینی نماید.) در ضمن ویژگی اصلی یک نظریه علمی ابطال پذیری است نه اثبات پذیری آن به این معنی که نظریات علمی تنها در حوزه ای ابراز لیاقت نشان می دهند و ممکن است در مواردی با مشاهدات سازگار نباشند.
    بنابراین، نظریه تکامل باید بر این اساس مورد بحث و بررسی قرار گیرد که آیا مشاهدات تکرار پذیر به اندازه کافی وجود دارد یا نه و نیز آیا رفتار بعدی سیستم را پیش بینی می کند یانه و کدامند؟ ( مثلا در صورت پیش بینی و درحالت شمول گونه انسانی در حوزه نظریه، شکل تکامل بعدی انمسان چیست؟)

  11. با سپاس. من معتقدم فرگشت یک نظریه اثبات شده است دوستان توجه داشته باشد که این تعغیرات روی جانداران طی میلیونها سال اتفاق افتاده همون طور که گربه سانان شامل گربه خانگی تا شیر وپلنگ میشه میمون سانان هم شامل گوریل و شامپانزه و انسان میشه که طی 200هزار سال انسان به اینجا رسیده شاید 100 هزار سال پیش انسان با حیوانات درنده زیاد تفاوتی نداشته. من خودم به شخصه به خدای اسپینوزا اعتقاد دارم

  12. همه ی نظراتونو خوندم.من داروینیسم روپذیرفتم…تفاوتی روحس نمیکنم…
    من داروینیسم رو نپذیرفتم…عجیبه…بازم تفاوتی احساس نمیشه…
    ای از نسل هموسپین ها….یا….ای مخلوقات خردی بی همتا
    شگفتی تویی نه طبیعت….یا….شگفت انگیزترازاون خرد خودتوهستی.
    بچه ها …صادقانه….
    من به این زندگی به این هستی
    من به خود من عقل شک دارم
    یا اگرکه سرشته از خاکم
    درسفال تنم ترک دارم
    من همینم همین که میبینی
    ازکجا امدم…نمیدانم
    به کجا میرم…خیالی نیست…
    کاش تنها بدانم انسانم.
    امین.م

    1. وسط دعوای تعریف انسان و مفهوم انسانیت به تعدادآدم های روی زمین و ادیان و علوم مختلف ، نرخ اومانیسم چنده ؟

  13. همانطور که همه میدونین DNA شامل حجم سرسام آوری از اطلاعات سالم هست که هرگونه تغییر در این اطلاعات هر چند کوچک باعث از بین رفتن جاندار میشه حالا چند تا سوال پیش میاد:
    1 – چرا طی هزاران سال هر چی جهش در DNA انسان به وجود اومده مفید بوده و حتی 1 جهش مضر وجود نداشته؟؟ در حالی که تقریبا همه ی جهش ها مضر هستند؟؟
    2 – اطلاعات توی DNA از کجا به وجود اومد؟؟؟؟ همونطور که میدونیم تنها راه به وجود اومدن اطلاعات سالم آن هم در این حد فقط و فقط یک ذهن آگاه و هوشمنده

    1. کی گفته جهش مضر واسه انسان وجود نداشته؟والا نمیدونم تعریف شما از جهش چیه؟اما اگر همون تعریف معمول باشه باید به اطلاعتون برسونم که ما دو دسته جهش مضر میتونیم در نظر بگیریم اول جهش هایی که توی سلول های جنسی اتفاق میوفته و میتونه به نسل بعد منتقل بشه و دوم جهش هایی که توی سلول های پیکری اتفاق میوفته و نمیتونه به نسل بعد منتقل بشه(البته کل این توضیح در مورد انسان هست)مثلا حتما شما تا حالا شنیدید که یه نوزاد با یه انگشت اضافه به دنیا اومده یا مثلا چشمش بالای سرش بوده(من به شخصه این جور جنین ها رو تو موزه های تاریخ طبیعی دیدم) این جور نواقص به دلیل ایجاد یه جهش تو DNA اون نوزاد اتفاق افتاده هر چند بعضی از این جهش ها مثل مورد اولی که ذکر کردم شاید به نظر مضر نیاد اما به همه ی این نوع جهش ها که در واقع توازن حالت طبیعی بدن رو به هم میزنن میگن جهش مضر امیدوارم توضیحاتم درست بوده باشه(چون همون جور که همه میدونیم توی بحث علم همه چیز زیر سوال هست و هیچ چیز اثبات شده نیست

      1. جهشی که مطرح کرده اند جهش از یک موجود نزدیک به انسان به انسان است که موجب تکامل این نسل شده! ، که به قول خود شما جهش های دیده شده تماما موجب نقصان و دور شدن از شرایط ایده آل شده است

        1. مقالات،ویدئوها، مستندها و کتابهای زیر را توصیه می کنیم تا به درک فرگشت دست یابید:

          داستان شکل‌گیری حیات در زمین

          نظریات جدید داروینیسم – قسمت اول
          نظریات جدید داروینیسم – قسمت دوم

          فرگشت چگونه کار می‌کند
          اشتباهات رایج در درک فرگشت

          اثبات نظریه تورینگ درباره فرگشت انگشت‌ها

          اقیانوسِ کهنِ بازسازی شده، اسرارِ منشاء حیات را آشکار ساخت

          مستند چارلز داروین و درخت زندگی

          مستند اولین حیات

          پیشنهاد می شود کتابهای: 1- پیدایش انسان – یوزف رایش هلف 2- ساعت ساز نابینا – ریچارد داوکینز 3- ادیسه انسان – مانفرد بائور، گودرون سیگلر 4- تکامل انسان – ارنست مایر را مطالعه بفرمایید.

  14. اگر مغز را به دو دسته سخت افزار و نرم افزار تقسیم کنیم وقتی می گوییم چند درصد از مغز مسئله سر استفاده از توان نرم افزاری مغز است وقی که فیزیک کوانتم را با مغز ارتباط می دهید می بینید که استفاده درصد برای مغز دور از واقعیت نیست.

  15. در درست بودن نظریه تکامل که شکی نیست . حال باید داستان آدم و حوا ذکر شده در کتب مذهبی را با این نظریه توجیه کرد . برخی از مذهبیون معتقدند داستان آدم و حوا تمثیلی است از موقعی که انسان واقعا” انسان شد یعنی دارای ذهنی خلاق و پویا شد . و توانست به خود شناسی برسد و دنیای اطراف خود را درک کند . و محیط اطراف خود را تغییر دهد . ادیان انسان قبل از آدم و حوا را به رسمیت نمی شناسند و اختلاف در همین است .

  16. من واقعاً به نظریه فرگشت معتقدم. ولی به نظر من در پس ساز و کار انتخاب طبیعی که شالوده این نظریه ست یک هدایت و یک گرایشی وجود داره. یعنی گویا این تغییرات به نحوی هدایت شده بوده

  17. Expelled (مستند اخراج شدگان ) : مستندی است درباره ی نظریه داروین که در آن عده ای از دانشمندان تلاش میکنند صحت این نظریه را اثبات کنند اما …

    تماشای این مستند جنجالی را به جویندگان حقیقت توصیه میکنم .

    لینک مستند : http://www.rasekhoon.net/media/show/384048/Expelled-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%AC-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86/

    1. من خوندمش مهسا خانوم.
      جای فکر داره…
      من به به سبک خودم تحلیلش کردم(خیلی وقت پیشا) ولی هنوز به جواب نرسیدم.
      ممنون.

  18. یک خواهش از همگی خصوصا مهرگان دارم. در سایت استاد عباسمنش مطلب معجزات قرآن رو بخونید. نظرتون رو بگید. منتظرم… ممنون از همگی.

  19. دوستان ! (( حداقل )) زبونی رو که میشه باهاش دنیا رو توصیف کرد ریاضیاته ! (( حداکثر )) زبون رو من که نمیدونم و کس دیگه ای رو هم سراغ ندارم که بدونه و از هیچ کس دیگه ای هم راجع به زبون پیشرفته تری از ریاضیات که باهاش بشه دنیا رو توضیح داد هیچ چیز دیگه ای هم نشنیدم ! . کسی هم که اینطوری فکر نمیکنه (( شیاطین )) درش نفوذ کردن و باید راجع به افکارش تا (( خیلی دیر )) نشده تجدید نظر کنه و دنیا رو حداقل با منطق حاکم بر ریاضیات نگاه کنه. همین . ! خیلی ساده و واضح و مشخص

    1. من چند وقتی است به تحقیق در مورد مادر ریاضیات علاقه مند شدم !
      بالاخره منطق مادر ریاضیات است یا فلسفه ؟! و این ریاضیات در هر فاز چه قوانینی بر آن حاکم است ؟!
      گنگ گفتم نه ؟!

  20. فکر میکنم پس هستم.
    بچه ها دمتون گرم که باهر عقیده و فکری باز حرفتونو میزنید و علاقه به مسایل بنیادی نشون میدید.چشم همتون روشن.عمرتون به بطالت نمیگذره

  21. بر اساس انسان از گل افریده شد!
    گل :
    اب+خاک
    پس یخشی از خلقت انسان از اب است !
    که اشاره به تکامل موجودات ذره بینی دارد! پس یر این اساس این نظریه تا حدودی درست است.

  22. تمام عناصري که توليد شده از سطح ستارگان بوجود آمده. چند وقت پيش با يکي از متخصصان اين رشته بحث کردم که اگر در هسته خورشيد همجوشي هسته اي صورت مي‌گيرد چرا پس تاج خورشيد داغ تر از فوتوسفر آن است؟ چرا قطب هاي خورشيد داغ نيستند چرا مقدار نوترينويي که در سطح زمين انتظار داريم آشکار شود يک سوم مقدار ي است که در فرآيند همجوشي خورشيد ميباشد. چرا لکه هاي خورشيدي هر يازده سال يکبار بطور متوسط مقدارش زياد مي‌شود و چرا شاهد چرخش قطب مغناطيسي خورشيد هستيم. چرا شهابسنگها در نزديکي خورشيد دنباله دار ميشوند و چرا بايستي در رده سوپر نوا هاي فوق درخشان در نبولاي حاصل از انفجار آن در فعالترين بخش نبولا گاز يي اثر ببينيم و خيلي علت هاي ديگه که همه نشان ميدهد ما از واکنش هاي دروني ستارگان چيز زيادي نمي دونيم. علم امروز ما مشکلات بسيار داره بخصوص در زمينه فيزيک. مثلا تعوري سينگولاريته اينيشتين در مورد سياه چاله ها زير سوال رفته بنابر اين بايستي شاهد زلزله علمي در چند سال آينده باشيم. اگر کسي هست که مدعي آنتروپي خودبخودي جهان هست بياد فقط براي من علت داغ تر بودن کرونا خورشيد از فوتوسفر رو شرح بده چون با اين ترتيب ترموديناميک و مفهوم انرژي هم زير سوال هست.

    1. با سلام دوست گرامی
      شما گفتید که برای من سوال درباره خورشید پیش اومده و به تفضیل هم پرسشتون رو مطرح کردید
      و بعد هم نتیجه گرفتید که علم فیزیک مشکلات بسیار زیادی داره
      ببینید در کتاب استاتیک و مقاومت مصالح همون فصل اول اومده که
      شش اصل بنیادین فیزیک با استفاده از روش های تجربی به دست اومده و نمیشه با عملیات های ریاضی اون ها رو به دست آورد ولی همین شش اصل بنیادی مسائل بیشماری را تونستن حل کنن و بسیاری از جواب های به دست اومده به شیوه تجربی هم وارسی شدند. و بخاطر همین هم به تایید رسیدن.
      منظور این که قوانین فیزیکی راحت راحت تایید نشدن که با یک پرسش شما اصلش زیر سوال بخواد بره.
      حال شما میگید که چرا تاج خورشید داغ تر از لایه فوتوسفره ؟؟؟؟
      خب باید برای پیدا کردن جوابش تحقیق کنید و به یک متخصص بسنده نکنید و از چند نفر دیگر هم بپرسین نه اینکه به خاطر یک سوال کل فیزیک رو زیر سوال ببرین چون همونطور که گفتم بسیاری از مسائل جدید و قدیمی توسط این قوانین حل شده و…..اعتبار این علم به این راحتی ها کسب نشده که با یک سوال بخواد خدشه دار بشه
      در باره پرسشتون هم من یک سرچ انجام دادم و تو سایت های مختلف جوابش رو داده بودن و دانشمندان فرضیه هایی رو براش ارائه کردن..
      لوب مطلب من اینه که بشر با استفاده از همین علم فیزیک تونسته به فضا راه پیدا کنه پیشرفت کنه دمای خورشید رو اندازه بگیره و خیلی کار های دیگه و به نظر من اینکه شما میگید چون دمای تاج خورشید بیشتر از فوتوسفر هست باعث زیر سوال بردن ترمودینامیک و مفاهیم فیزیک نیست

  23. تمام عناصری که تا بحال کشف شده همه از قلب ستاره ها بوجود اومدن.همینطور همین خاکی که میگن ازش بوجود اومدیم

  24. فرگشت ذهن از فرگشت بدن خیلی مهم تره . چون دنیای ذهن بینهایته ولی دنیای بدن محدوده . یعنی ریشه یابی علت شرطی شدگی های ذهنی و و الگوهای ذهنی که از گذشته ها به ما رسیده . ذهن به مثابه نرم افزار و بدن به مثابه سخت افزار . نرم افزاری مثل سیستم عامل رو در عرض یک ساعت میشه عوض و به روز کرد ولی سخت افزار رو نمیشه به این راحتی به روز کرد ! .

    1. بینهایت وجود نداره فقط یه فرضیه است.
      و سخت افزار و نرم افزار به خوبی تمام تعویض میشوند.
      و امکان ناهماهنگی سخت افزار با نرم افزار نیز است.
      تعویض سخت افزار تنها چند لحظه و نرم افزار چند ساعت(خودت گفتی).
      تشبیه بسیار ضعیف و ناقضی بود.

      لطفا سکوت کن و بنده با سخت افزار ها به خوبی اشنایی دارم.

      1. آقای کامپیوتر دان و مهندس ای تی و نویسنده رمان های دیوید کاپر فیلد و داستان دوشهر و… روانشناس اصلا اقای همه چیز فهم اولا که علی اقا گفتند نرم افزار در یک ساعت سخت افزار در چند ساعت
        البته منم از تشبیه ایشون خوشم نیومد ولی شما که میای اینو میگی حداقل دقت بکن…

  25. هر موقع متوجه شدیم اصل و منشا انسان از خاک نیست اونوقت تمام گره های ذهنیمون باز میشه و دیگه نقطه کوری واسمون باقی نمیمونه و دیگه مغالطه و بازی با کلمات نمیکنیم . به امید رسیدن اون روز واسه همگی ! .

  26. گيريم حرف شما درست انسان بر اثر انتخاب طبيعي داروين به وجود آمده پس چرا 4 ميليون سال پيش انسان اين همه تغيير کرد و آن هم سريعتر از هر موجود ديگر. چرا گوريل همان گوريل ماند و امروز ما گوريل مهندس نداريم! چرا شامپانزه و يا گوريل فقط يک نوع گروه خوني دارند و انسان گروههاي خوني مختلف در ضمن در ژنتيک انسان.و تک سلولي ها فقط دو درصد مربوط به پروتعيين سازي هستند و 98 درصد توضيح حالات روشن شدن اين دو درصد ژن که حدود بيست هزار ژن پروتعيين را شامل مي‌شود ، ميباشد. يعني. انسان حتي در ژن هاي پروتيين سازي نيز تفاوت ندارد بلکه تفاوت در نحوه کدينگ کدون ها است يعني همان 64 حروف ژنتيكي که ماه گذشته مشخص شد يک زبان دوم ديگري نيز بر روي کدون ها وجود دارد که نحوه روشن شدن همان دو درصد ژن پروتيين سازي را شرح ميدهد.در ضمن لطفا لينک مرجع شبيه سازي مغز انسانرا اراﺋه کنيد تا بقيه نيز استفاده ببرند.

    1. دوست خوبم، بینابین خطوط نوشته هایتان می فهمم که دارای دانشی در زمینه زیست شناسی درون سلولی هستید. اما متاسفانه در مورد فرگشت مطالعه بیشتری باید بکنید. شما نمی توانید نظری را رد بکنید بدون اینکه وافعیت آنرا درست بدانید.
      شما فرموده اید چهارمیلیون سال قبل انسان خیلی سریع انسان شد، اینطور نیست. انسان هم در طول زمان فرگشت پیدا کرد. گرچه نداشتن فسیلهای بینابینی چیزی را رد نمی کند اما تا کنون دانشمندان فسیلهای متفاوتی از انسانها در برشهای مختلف زمانی یافته اند.
      کج فهمی مهم دیگری که رایج این است که می گویند انسان از گوریل پدید آمده. اینطور نیست. ما و گوریلها در یکجا از این درختچه فرگشت اجداد مشترک داشته ایم نه اینکه از آنها به وجود آمده ایم.

  27. اگه این نظریه درست باشه پس مغز انسان باید در طول 3000 سال رشدی معادل 3 برابر مقدار اولیه داشته باشه باید دید در آن دوران چه عواملی باعث چنین رشدی شده !!!

  28. هر موقع محققان مغزي شما تونستند يک مغزبسازند که مانند مغز انسان کار ميکنه و فکر ميکنه من اون موقع باور ميکنم که نظر محققان مورد نظر شما درسته. شما بهتر يک نگاه فقط به يک ارتباط نرون هاي مغز بندازي تا متوجه يبشي که هنوز با هيچ اسکني نميشه کارکرد مغز رو فهميد مگر اينکه که مشابه سازي بشه که اون هم مستلزم درک مهندسي ژنتيک انسان هست تا بخش به بخش ساخته بشه و عملکرد مجزاي هر بخش در هماهنگي با بخش هاي ديگر بررسي بشه و از طرفي مغز انسان همانند يک کامپيوتر با پردازشگر موازي کار ميکنه و خيلي از بخش ها ميتونند کار بخش ديگر رو انجام بدهند براي همين خيلي از افراد که صدمه مغزي مي‌بينند ميتونند باز زندگي کنند و کار خودشان رو انجام بدهند مانند مورد بيماري آلزايمر و بيماري ويلسون.

    1. دوست عزیز اسکن کامل و شبیه سازی مغز در حال انجام است. دانشمندان در سال 2007 توانستند 100 درصد مغز موش صحرایی را با 55 میلیون نورون، که بسیار بیشتر از مغز موش است، شبیه سازی کنند. دانشمندان با تجهیزات کنونی و هزینه های بیشتر در زمینه مغز می توانند سریعتر ، مغز انسان را با 100 میلیارد نورون شبیه سازی کنند، که البته در جال انجام است و طی 5 سال آینده شبیه سازی و اسکن مغزی انسان کامل می شود و می توانیم به درک کامل تری از مغز آدمی پی ببریم. جالب است بدانید که توان چنین کامپیوتر پیشرفته ای برای شبیه سازی چیزی در حد یک میلیارد وات، به اندازه یک نیروگاه هسته ای خواهد بود و بعد از آن دانشمندان 100 درصد می توانند مغز پس بیولوژیکی بسازند.

  29. مقايسه انسان با موجودات ديگر مانند مقايسه ماشين حساب سي سال پيش با اسمارت فون هاي امروزي است که همه از مبناي باينري استفاده ميکنند ولي ماه من کجا و ماه گردون کجا!

  30. نخست اينکه شباهت ژنوم انسان با خوک 85درصد است دوم اينکه اين شباهت با علم فعلي ما در ژنتيک است. سوم اينکه هنوز هيچ سنگواره اي که نشان از ارتباط انسان مدرن با شامپانزه باشد يافت نشده که نشان مستقيم از اين ارتباط باشد. چهارم اينکه خواستگاه انسان مدرن از آفريقا بوده و شايد آفريقا همان بهشت آدم و حواه باشد. پنجم اينکه اين اشتباه است فرض کنيم فقط يک زوج از انسان در آفريقا بوجود آمده و بعد گسترش يافته.ششم اينکه مغز انسان حداکثر از 15 درصد از توان خود استفاده ميکند و اگر نظريه داروين درست باشد که براي سازگاري با محيط موجودات تکوين ميابند چرا 85 درصد ديگر ظرفيت مغز کاري انجام نمي‌دهد.به نظر من نظريه داروين صحيح است ولي انسان را شامل ننمي‌شود درست است که همه از مواد ژنتيکي يکسان و احتمالا قوانين کدينگ همانند ساخته شده اند که ههمان استفاده از 64 حرف کدون ها است ولي نظريه فرگشت نميتواند توضيح دهد چرا توان مغز انسان بيش از اندازه مورد نيازش رشد کرده. واينکه تمامي طول رشته هاي دي ان اي انسان مانند ديگر حيوانات کره زمين متقارن نيست ولي در تمامي موجودات ديگر در طول رشته دي ان اي آنها چهار آمينو اسيدبه صورت کاملا متقارن دو رشته دي ان اي را به هم وصل ميکنند و به همين خاطر درانسان حدود چهار هزار بيماري ژنتيک وجود دارد و يا اينکه ژن تکلم در هيچ موجود ديگري ديده نميشود. دي ان اي انسان به نظرمهندسي شده ميرسد زيرا هيچ انتخاب طبيعي نميتواند اين عدم تقارن را توضيح دهد.

    1. اگر شما جزء کسانی هستید که اعتقاد دارید انسان از 10 الی 15 درصد از مغزش استفاده می کند، بهتر است به این هم فکر کنید که بقیه مغزتان به چه دردی می خورد. دلیل شیوع این افسانه اشاره به موفقیت هایی است که انسان در صورت استفاده از تمام توانایی خود می تواند به آنها دست یابد. عصب شناسان دلایل زیادی برای غلط بودن این باور دارند مهم ترین این دلایل عبارتند از :

      • اسکن های مغزی انجام شده به وضوح نشان می دهد که حتی طی انجام کارهای نسبتا معمولی مثل صحبت کردن، راه رفتن، گوش دادن به موسیقی، تقریبا تمام نواحی مغز فعال هستند.
      • اگر افسانه 10 الی 15 درصد صحیح بود، افرادی که در اثر حادثه دچار صدمه مغزی می شدند نباید متوجه هیچ تاثیری می شدند. اما در واقعیت، هیچ ناحیه ای از مغز وجود ندارد که دچار صدمه شود، بدون اینکه پیامدهایی از خود بر جای بگذارد.
      • مغز حدودا 20 درصد انرژی بدن را مصرف می کند. اگر قرار بود چنین بخش بزرگی از منابع انرژی ما توسط چنین بخش کوچکی از مغز مصرف شود، طی میلیون ها سال فرگشت صاحب چنین مغزهای بزرگی نمی شدیم.
      • محققان که رد زمینه نقشه بردرای مغزی کار می کنند. هنوز تلاش دارند تا ناحیه ای از مغز را پیدا کنند که هیچ کارکرد خاصی ندارد. با این وجود، هنوز موفق نشدند ناحیه ای را پیدا کنند که بطور کامل خاموش یا غیر فعال باشد.

      1. دقیقا.اینکه میگن انسان از ۱۰الی ۱۵ درصد از مغز استفاده این نیست که از مغز خودش تنهایی استفاده کنه صحبت ۱۰الی ۱۵درصد هوش جمعی هست یعنی هر اختراع یا علمی ویا …که ثبت شده هستش.

      2. دوست عزیز مغز به دو بخش کلی تقسیم میشه 1- خودآگاه 2- ناخوداگاه
        منظور از استفاده 10 تا 15 درصدی مغز اینه که ما قسمت ناخودآگاه رو در اختیار داریم که همین حدود از مغز استفاده میکنه، نه اینکه کلا از مغز اینقدر استفاده میشه!
        منظور کلی اینه که اگر انسان به ناخوداگاه خودش دسترسی پیدا میکرد یه چیزی میشد در حد…!
        چطوری بگم ، آها فیلم لوسی با بازی اسکارلت جانسون!
        البته یکم زیادی بهش بال و پر دادند ولی منظور کلی اینه که شما کنترل تمامی ارگان های بدنت رو خودت در اختیار داشته باشی!
        یعنی کروموزم هات ، سلول های سفید، گلبول ها و پلاکت های خون، ترمیم پوست و بدن و….
        قطعا اگه همچین کنترلی بر روی بدنت داشته باشی یکی از عظیم ترین و قدرتمند ترین سیستم های جهان در اختیارت خواهند بود!
        پس دوستان عزیز منظور از 10 الی 15 درصد اینه!

    2. ببخشید، کی گفته مغز انسان حداکثر از ۱۵٪ توانش استفاده می‌کنه؟ ممکنه مرجع بدید؟

    3. تنها پرسشی که بنظر من بی جواب است اینکه با کپی شدن سلولها باید از اصل سلول کمرنگتر شوند و انسانها بی شباهت تر و ضعیف تر از سلول اصلی ولی اینچنین نیست و آدمها همچنان قوی و مانند ژنهای اصلی هستند

  31. تو همین شکل هم که نگاه کنیم تنها عاملی که از پایین شکل به طرف بالای شکل ( ساختار درختی ) داره زیاد میشه و ساختار به سمت اون داره گرایش پیدا میکنه عامل (( هوشمندی )) یا همون قدرت تجزیه و تحلیله ! . از موجودات تک سلولی تا جلبک ها و سنگ پای دریایی و … تا انسان های مخترع و مکتشف و تحلیل گر .

  32. بنده شخصا روی یک نظریه فلسفی تحقیق میکنم در همین زمینه ای که گفتید که دقیقا اون انرژی مرموز چی هست! و شاید بعدا کتاب یا مقاله ای در این زمینه نوشتم.در حال حاظر روی پایان نامه دکترام یه شدت تمرکز کردم.هرچند رشته بنده فیزیکه ولی شیمی فیزیک سپس بیو شیمی من رو به علم زبست متصل میکنه.

  33. ممنون محمد جان از نظرت.تو ی جا خوندم که خلقت بر اساس یه سری اشتباهات و بی نظمی ها (انتروپی) پدید اومده.مثلا همین جوش خوردن کروموزوم ها که اشاره کردی.
    یعنی میشه گفت بوجود اومدنمون بر اساس همین اشتباهات بوده باشه؟یا این پدیده ها توسط ی نیروی مرموز دارن هدایت میشن؟(گفته آلبرت انیشتین)

  34. دو حالت داره:
    1-یا ساخته ذهن است و واقعیت ندارد.
    2-شاید واقعا با همان کیفیت گفته شده باشد.
    3-در تکامل یک شیب ملایم و یک شیب نقطه ای داریم.
    همانطور که گفته شده 98 درصد ژنوم انسان و گویل شبیه هم است و ان تفاوت جزئی هم نتیجه جوش خودرن دو کروموزوم شامپانزه بوده است.شاید ان جهش(نه انتخاب طبیعی که ممکن است چند صد هزار سال طول بکشد،جهش نقطه ای یک باره صورت میگیرد مثل حادثه چرنوبیل که از والدینی سالم از نظر جسمی کودکانی عجیب و غریب متولد شده اند) و این عمل جوش خودرن باعث بوجود امدن گونه ای جدید شد و کارکرد مغزی و شعور برتری نسبت به والدین خود داشت،به عبارتی شاید این داستان همان واقعیت علمی بر اساس ادبیات زیبا و داستان باشد!)
    4-من نمیدونم!