بیگ بنگ: تیتر جنجالی این یادداشت، شاید قدری سوگیرانه به نظر برسد و این شائبه را ایجاد می کند که گویا وجود واقعیت هایی پشت پرده در علم و فناوری، قطعی و مسلم است. همیشه از گوشه و کنار می شنویم که آزمایشگاه های مخفی کشورهای پیشرفته دهها سال از آنچه که در رسانه ها می بینیم و می شنویم جلوترند و نتایج یافته های علم و فناوری در بسیاری از موارد، رسانه ای نمی شوند.

Illuminati_1024مثلا رشد و توسعه اینترنت را مثال می آوردند که در دهه ۶۰ میلادی با کاربرد نظامی در ایالات متحده استارت زده شد اما معرفی آن به عموم مردم تا دهه ۹۰ میلادی طول کشید و با این همه تاخیر در دسترس همگان قرار گرفت. برخی پا را از این هم فراتر گذاشته و مثلا می گویند که دانشمندان هم اکنون توانسته اند انسان را کلون کنند یا انسان مصنوعی بسازند؛ اما اخبار آن بنا به دلایل سیاسی منتشر نمی شود و این یافته ها به صورت فوق محرمانه باقی می مانند. بسیاری از مروجین شبه علم در شبکه های اجتماعی از آزمایشگاه های مخوف علمی صحبت میکنند؛ از تکثیر انسان؛ از دیدار موجودات فضایی زمین؛ از دروغ بودن سفر به ماه؛ یا حتی دروغ بودن مساله گرمایش زمین؛ خطرناک بودن واکسیناسیون؛ پنهان کردن داروی سرطان ها برای حفظ منافع شرکت های داروسازی و …

تصور کنید که فرود انسان بر ماه در ماموریت آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ میلادی؛ یک سناریوی ساختگی و نمایش تلویزیونی در استودیو بوده باشد. آیا می توان پس از گذشت این همه سال؛ چنین راز سر به مهری را همچنان مخفی نگاه داشت؟ به نظر می رسد یک فرد به خصوص که از یک راز بخصوص آگاه است می تواند در سراسر زندگی اش آن راز مخفی نگاه دارد. اما هر چقدر تعداد افرادی که از آن راز با خبرند بیشتر شود، احتمال افشای آن به همان نسبت بیشتر و بیشتر می شود. برای بررسی بیشتر این موضوع؛ دیوید گرایمز(David Grimes) سعی کرده که الگوی ریاضی افشای رازهای سر به مهر تاریخ را مدلسازی کند. او در مجله تخصصی Plos One فرمولی را معرفی می کند که به کمک آن می توان محاسبه کرد که یک راز مخفی پس از گذشت چه مدتی به احتمال ۹۵ درصد افشا می شود. این محاسبه آماری بر مبنای توزیع و احتمال پوآسون(Poisson statistics) است. فاکتور زمان در این معادله در قالب تابع نمایی ظاهر شده و عواملی مانند تعداد افراد مطلع از یک پروژه فوق محرمانه N ، احتمال اینکه یک فرد، راز را به مدت یک سال مخفی نگاه دارد و چیزهای مهم دیگری در این فرمول لحاظ شده است.

رابطهٔ مطرح شده از سوی دیوید گرایمز، کارآمدی خود را در توضیح ۳ رویداد تاریخی نشان می دهد. افشای اطلاعات مربوط به شنود و جاسوسی آمریکا از شهروندان که پس از تقریبا ۶ سال توسط ادوارد اسنودن انجام شد. یا پیش از آن در سال ۱۹۹۸ در ماجرای افشای روش اشتباه پلیس فدرال امریکا در یافتن مدارک علیه متهمان که افراد بی گناهی را به کام مرگ کشاند. (این موضوع پس از ۶ سال مخفی کاری افشا شد). و نمونه دیگر نیز که باز می گردد به در دهه ۴۰ میلادی. در این سال ها سرویس بهداشت عمومی آمریکا برای مطالعه روی پیشرفت بیماری سفلیس از سال ۱۹۳۲ ، روی ۳۹۹ فرد سیاهپوست آزمایش های خطرناکی انجام داده بود و ۲۵ سال طول کشید تا پرده از این راز برداشته شود. در همه موارد فوق می توان افشای این مخفی کاری ها را با فرمول دیوید گرایمز توضیح داد. اما آنچه بیش از هر چیز ؛ جالب توجه است؛ استفاده از این رابطه در ۴ موضوع مشهور گروه های شبه علمی است.

• اولین مورد آن فرود انسان بر روی ماه است. این شایعه از سال ۱۹۶۹ یعنی زمانی که انسان طی ماموریت آپولو ۱۱ بر ماه فرود آمد وجود داشته است که تصاویر و گزارش های ماموریت ماه جعلی و ساختگی و به عبارتی پروپاگاندای رسانه ای آمریکایی ها بوده است. بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ دست کم ۷ درصد از مردم آمریکا باور دارند که سفر به ماه یک پروژه ساختگی بوده است.

• مورد دوم مساله تغییرات آب و هوایی است. هواداران توهم توطئه این مساله را رد می کنند که انسان موجب تغییرات آب و هوایی جهانی شده است. از دید آنها این مساله یک خطر ساختگی رسانه ای است که به کمک آن دانشمندان بتوانند بودجه های کلان تحقیقاتی به جیب بزنند.

• سومین مورد مساله واکسیناسیون است. مخالفین واکسیناسیون معتقدند که واکسن ؛ توصیه شرکت های بزرگ داروسازی است و مضرات آن بیش از منافع آن است. اندیشه خطرناک این گروه ها در برخی کشورها، هواداران بسیاری هم پیدا کرده و حتی در برخی مناطق آلمان منجر به شیوع دوباره بیماری سرخک شده است.

• مورد چهارم درمان سرطان هاست. این افراد معتقدند درمان سرطان مدتهاست که کشف شده است اما شرکت های داروسازی از افشای آن خودداری می کنند تا بتوانند بدین وسیله داروهای گران خود را به فروش برسانند.

Pour-Le-Scienz_Mystery-of-the-New-Mathحال باز گردیم به فرمول دیوید گرایمز؛ طبق آنچه که گرایمز می گوید هر چهار پروژه سری فوق ؛ بایستی از مدتها پیش افشا شده باشد. در پروژه فرود انسان بر روی ماه؛ نهایتا ۴۱۱ هزار نفر مشارکت داشته اند. بر اساس محاسبه گرایمز در صورتی که پروژه فرود بر ماه دروغ بوده باشد می بایست به احتمال ۹۵ درصد، ۳ سال و ۸ ماه پس از انتشار آن افشا می شد. در تحقیقات مربوط به تغییرات آب و هوایی بر اساس محاسبات گرایمز؛ در حدود ۴۰۵ هزار نفر در سراسر دنیا درگیر بوده اند. مثلا ناسا؛ اعضای موسسه ژئوفیزیک آمریکا و انجمن فیزیک اروپا European Physical Society. بر اساس مدل گرایمز، افشای جعلی بودن خبر تغییرات آب و هوایی تنها ۳ سال و ۹ ماه زمان نیاز داشته.

اما درباره خطر واکسیناسیون و اینکه شرکت های دارویی برای منافع خود دارویی بی اثر یا مضر را توصیه می کنند ؛ حداکثر ۳ سال و دو ماه زمان لازم بوده که این دروغ برملا شود. طبق محاسبات گرایمز کارمندان مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ها در آمریکا(CDC)، سازمان بهداشت جهانی و شرکت های بزرگ دارویی بایستی از بکارگیری این ماده خطرناک مطلع بوده و در حفظ این راز فوق محرمانه؛ ۷۳۰ هزار نفر با یکدیگر هم دست باشند. در خصوص اینکه درمان سرطان سالهاست پیدا شده ولی شرکت های دارویی، عمدا و برای فروش داروهای گرانقیمت خود از رونمایی آن خودداری می کنند، باید در نظر گرفت که ۷۱۴ هزار نفر در ۸ کمپانی بزرگ دارویی دنیا فعالیت می کنند و و طبق محاسبه گرایمز بایستی این خبر، قاعدتا ظرف ۳ سال و ۳ ماه از صندوقچه اسرار فوق سری بیرون کشیده شده باشد.

البته این فرمول، نقاط ضعفی هم دارد و نمی شود بر مبنای آن نتیجه گرفت که پروژه های فوق محرمانه علمی در جهان انجام نمی شود؛ یا اگر انجام می شود حتما به نوعی روزی افشا می شود. یک نکته مهم این است که در این فرمول تعداد افراد مطلع از راز سر به مهر و جعل علمی فوق محرمانه همیشه زیاد بوده، در حالیکه شاید در برخی پروژه های زیرزمینی علمی در آزمایشگاه های سری دنیا؛ تنها تعداد اندکی از افراد درگیر پروژه از آن اطلاع داشته باشند. این معادله هنوز نمی تواند به ما اطمینان دهد که پروژه های سری علمی در جهان وجود دارد یا ندارد. ممکن است که مثلا سالها پیش؛ شبیه سازی انسان در آزمایشگاه های فوق محرمانه انجام شده باشد اما به دلیل اینکه تعداد افراد درگیر با آن بسیار بسیار کم بوده اند؛ خبر انجام آن به بیرون درز نکرده باشد. این پژوهش به معنای آن نیست که بگوییم دانشمندان همیشه شفاف عمل می کنند و علم روی تاریک ندارد. از قضا همچنان ممکن است دانشمندان بسیاری در پروژه های خطرناک و آزمایش های غیرانسانی مشارکت کنند. اما با این مساله نمی توان توهم توطئه را موجه کرد و با بیان ادعاهای شبه علمی؛ دستاوردهای علم و فناوری را به چالش کشید و با حدس و گمان و بدون سند و مدرک؛ از آزمایشگاه های مخوف شبیه سازی انسان و نظایر آن سخن گفت.

نویسنده: عرفان کسرایی: پژوهشگر مطالعات علم در دانشگاه کاسل آلمان/ به نقل از علمنا

سایت علمی بیگ بنگ / اطلاعات بیشتر: sciencealert.com

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

9 دیدگاه

  1. ضمن تشکر و خسته نباشید ?باید عرض کنم که

    همانطور که خودتون هم میدانید هیچ کدوم از ما نه از مدیران ارشد CIA /MI6 یا حتی از نوادگان نوامچامسکی نیستیم ک از اطلاعات سری خبر داشته باشیم?

    این است که ما هنوز جزو 99% کارگر جهانیم برای موفقیت آن یک درصد در رسیدن به اهدافشان?
    و این تاسف بار است که باید بپذیریم با این مقالات (گرچه بی فایده نیستند) راه به جایی نمیبریم ?

    ولی اگر اینها افکار و مشغله ی روزانه یمان شود قطعا بی ضرر نخواهند بود?

    به امید آزادی همه ی انسان ها از بند های پنهان سیاستمداران?

    ???ممکن است عرایض بنده برای کسری از عزیزان نامفهوم باشد پیشنهاد میکنم اندکی درباره ی انقلاب 99% تحقیق کنید???

    موفق و پیروز باشید

    1. سلام آقای کسرایی.
      مقاله تون پر بیراه هم نمیگه
      آمماااا تو فرمول مذکور ی مطلب مهم در نظر گرفته نشده و اون فاکتور مهم حیطه بندی هست.
      حیطه بندی از بدیهیات فعالیت های جوامع اطلاعاتی هست.افراد همه ی حقیقت رو نمیدونن فقط بخش جزئی یا قشر نازکی از اون رو میدونن در حقیقت پوسته ای از اصل قضیه رو باهاش مرتبط هستن.
      اطلاع از حقیقت سلسله مراتب داره
      و هرکس به اندازه ای میدونه که بتونه کارش رو انجام بده اگر بیشتر بدون و ایجاد خطر کنه برای منافع سازمان و یا نهاد مذکور به صورت فیزیکی حذف میشه.
      در مورد مضرات واکسن هم این نکته رو بگم که واکسن حاصل مجاهدت و کار علمی دانشمندان طی سالهای دراز بوده و مضراتی هم داشته باشه محاسنش به مضراتش میچربه.
      مشکل اونجاست که برخی مواقع برای خرید واکسن اون دلال ها واسطه ها مراجعه میکنن به کمپانی های درجه سه هندی تا واکسن ارزون بخرن و سودشون بیشتر بشه.
      این کمپانی ها هم بخاطر سود بیشتر تولید فله ای دارن و برای ماندگار بیشتر واکسن از ترکیبات سرب و جیوه استفاده میکنن.نتیجش میشه اینکه از بین صدتا نوزاد یکی دو تا سیستم ایمنیشون در اثر این سموم نگهدارنده بهم میریزه و دچار اوتیسم میشن.
      فرض کنیم من بخوام این مطلب رو ثابت کنم.آیا کمپانی اجازه میده؟اصلا به کمپانی نمیرسه.همین الان همون واسطه از دارک نت و دپ وپ ی قاتل اجیر میکنه و تمام .
      همیشه تو پروژه های فوق سری ی دسته آدم میان دست اندرکاران اولیه رو میکشن.حالا قاتلای دسته دوم دسته اول رو میکشن تا هیچ ردی و نشونی نمونه.

      ی مثال تقریبا مع الفارغ بزنم که روشن تر شید.
      فرض کنیم ما میخوایم فلان آنزیم کاتالیزور رو تهیه کنیم.ساختش در انحصار چن تا کمپانی هست تهش مالک این کمپانی ها هم یکی دو تا شخص هستن.
      وقتی مراجعه میکنی به سایت های معتبر که مقالات علمی درش هست مقالاتی که بخواهیم به وسیله ی اونها به هدف تولید نزدیک بشیم پیدا میشن اما گاها تناقضات آشکار با هم دارن و حتی باعث گمراهی محققین میشن.

      علم و حقیقت از رنسانس تا الان مخفی میشه چون علم و اطلاعات و حقیقت منشاء پول و پول هم والد قدرت هست هر کسی که صاحب علم باشه پولدار میشه و به طبع قدرتمند.
      مثال بارزش باورمندان به کیش یهود.یهودیان از دیرباز فهم قابل ملاحظه ای در اقتصاد و سرمایه و گردش اون داشتن با احاطه بر فهم همین موضوع سرمایه هاشون چندین برابر شد حتی در قدیم الایام کارشون به جایی رسید که با نفوذ قابل توجهی در دربار پادشاهان اروپا داشتن و آروم آروم جزو حاندان سلطنتی شدن.
      آیا میان اصل قضیه رو به ما بگن؟معلومه نه همش استدلال استنتاجی هست مثل حدس زدن تصویر نهایی از تیکه های پازل به شرطی که با عقل و اصل قضیه جور در بیاد.
      خیلی پر حرفی کردم.
      روزهاتون خوش
      ساعت های زندگیتون رام
      و لحظه های زندگیتون دانشین و پرخاطره.

  2. ضمن آنکه در بسیاری از پروژه های مخفی حتی خود افراد درگیر در پروژه دقیقا خودشان هم نمی دانند واقعا روی چه چیزی کار میکنند . و کلیت پروژه حتی از دانشمندانی که بطور تخصصی بر روی بخشهای جزیی تر کار میکنند پنهان و مخفی نگه داشته میشود.

  3. یه دنیا
    یه جهان هستی
    تشکر میکنم
    واقعا مطلب خیلی خوب و جالبی بود.
    ممنون از آقای عرفان کسرایی و سایت بیگ بنگ.

  4. حالا مسایل سری که مطمینا هست بخصوص در مسایل نظامی. ولی در مورد مسایل دیگه دغدغه ی دانشمندا اینه که هرچه زودتر مقالشونو ارایه بدن و مردم و آگاه کنن. به قول جان استوارت

    «هرگاه خوی عمومی مردم چنان باشد که هر فرد تنها منافع خودخواهانه‌ی خود را درنظر می‌گیرد، و به سهم خود در منفعت عمومی اهمیتی نمی‌دهد و توجهی ندارد، در چنان شرایطی، حکومت خوب غیر ممکن است>>
    کسی که واسه علم تلاش میکنه مطمینا دوست داره علمشو مردم ببینن و ازش استفاده کنن

  5. (افسانه )
    خیلی جالب بود، چیزی که من همیشه بهش فکر میکردم که میتونه اینطوری باشه….
    متاسفانه خیلی پیچیدست. این فکر که آدم از بین اینهمه پیچیدگی باورش رو بر مبنای خاصی استوار کنه دلهره آوره. همیشه نتیجه ی غلط حاصل خواهد شد. هولناکه…. اینطوری خطر ابتلای بسیاری از آدما به پارانویا زیاد میشه.‌یکیش خودم…

  6. مطلب خیلی خیلی خوب و جالبی بود. ممنون از آقای عرفان کسرایی و سایت بیگ بنگ.

  7. به نظر من هم بدون شک پروژه های علمی سری هستند که مقتضیات زمان برای علنی کردن برای انسان های دنیا رو ایجاب نمیکنه.چون علنی کردن اونها ممکنه بسیاری از مسائل و باورهای اشتباه انسانی رو زیر سوال ببره.

    تشکر از کاری که انجام میدین و اطلاعات رو رایگان در اختیار آدما می ذارین.