بیگ بنگ: تمدن نوع 3 ، انرژی کامل  منظومه شمسی را به اتمام رسانده و بخش های بزرگی از کهکشان را تحت کنترل خود در آورده است. چنین تمدنی قادر است انرژی 10 میلیارد ستاره، یعنی در حدود 36^10 وات، را مورد استفاده قرار دهد.

map of the galaxyزمانی که جامعه به تمدن نوع سوم دست می یابد، به انرژی های خارق العاده ای می اندیشد که در آن فضا و زمان، ناپایدار می شوند. می دانید در انرژی پلانک ( 1 ) اثرات کوانتمی حاکمند و فضا-زمان مملو از حباب ها و کرمچاله های کوچک است. به دلیل اینکه ما از دیدگاه تمدن نوع 0.7 به مساله انرژی می نگریم، در حال حاضر انرژی پلانک بسیار فراتر از دسترس ماست. در حالیکه تمدن نوع 3، به انرژی هایی دسترسی پیدا میکنند که برابر با 10 میلیارد 10 میلیارد برابر انرژی هایی هستند که امروزه بر روی کره زمین یافت می شوند.

ستاره شناسی به نام یان کرافورد ، از کالج دانشگاهی لندن، در مورد تمدن نوع 3 اینگونه می نویسد: » اگر یک مجتمع مهاجر نشین معمولی فضایی را در فاصله 10 سال نوری از زمین در نظر بگیریم و بعلاوه سفینه ای با سرعت ده درصد سرعت نور در اختیار داشته باشیم، همچنین اگر دوره زمانی بین تاسیس مجتمع و توسعه و ارسال مجتمع های مهاجر نشین جدید از آن برابر 400 سال باشد، آنگاه جبهه موج ایجاد چنین مجتمع های مهاجر نشینی با سرعت میانگین 0.02 سال نوری در سال توسعه خواهد یافت. از آنجا که عرض کهکشان برابر با صد هزار سال نوری است، تسلط کامل بر آن بیش از 5 میلیون سال طول نخواهد کشید. اگر چه از نظر انسان این زمان بسیار طولانی است ولی این تنها 0.05 عمر کهکشان است.

دانشمندان تلاش های جدیدی انجام داده اند تا بتوانند تابش های رادیویی ناشی از تمدن نوع 3 را در کهکشان ما آشکار کنند. تلسکوپ بزرگ رادیویی آرسیبو در پورتوریکو ( 2 ) بخش اعظم کهکشان را به دنبال تابش های رادیویی با فرکانس 1/42 گیگاهرتز، یعنی نزدیک به خط تابش گاز هیدروژن، مورد پوشش قرار داده است. هیچگونه مدرکی دال بر وجود تابش های رادیویی در باند انرژی -18^10 تا 30^10 وات ( یعنی از تمدن های نوع 1.2 تا 11.4 ) از هیچ تمدنی یافت نشد. با این حال این مساله احتمال وجود تمدن هایی مثل تمدن نوع 11.5 و فراتر از آن را منتفی نمی سازد. همچنین احتمال وجود دیگر شکل های ارتباطی نیز منتفی نیست. بعنوان مثال ممکن است تمدنی پیشرفته به جای استفاده از امواح رادیویی، سیگنال ها را با استفاده از لیزر منتقل کند. یا در صورت استفاده از امواج رادیویی، ممکن است از فرکانس هایی غیر از 1.42 گیگا هرتز استفاده کنند. مثلا ممکن است سیگنال ها را در پهنای فرکانس های زیاد فرستاده و سپس در مقصد آن ها را مجددا بر هم سوار کند. با استفاده از این روش، برخورد با یک ستاره در عبور یا توفان کیهانی، کل پیغام را مختل نمی سازد. این پیغام گسترده، تنها از حروف شکسته و نا مفهوم تشکیل شده است.

یکی از مهمترین نگرانی های این تمدن، راه اندازی سیستم مخابراتی و ارتباطی است که بتواند کل کهکشان را به هم ارتباط دهد. این مساله کاملا به اینکه انسان های ساکن در یک جامعه دارای تمدن نوع 3 به گونه ای ( مثلا از طریق کرمچاله )  ( 3 )بتوانند به فناوری سریع تر از سرعت نور دست یابند وابسته است. اگر فرض کنیم به این فناوری دست نیابند، آنگاه به شدت از رشد بازخواهند ماند. فیزیکدانی به نام فریمن دیسون، با استناد به کار ژان مارک لِوی لِبلوند، نتیجه میگیرد چنین جامعه ای احتمالا در جهان » کارول » زندگی میکنند؛ که از نام لوئیس کارول گرفته شده است. دیسون می نویسد: در گذشته جوامع انسانی از قبایل کوچکی تشکیل می شدند که در آنها فضا مطلق و زمان نسبی بود. یعنی بر قراری ارتباط بین قبابل پراکنده غیر ممکن بود و از زمان تولد، انسان ها میتوانستند در نزدیکی محل زندگی خود فعالیت کنند. قبائل مختلف به واسطه وسعت فضای مطلق از هم جدا می شدند.

با ظهور انقلاب صنعتی،انسان وارد دنیای نیوتونی شد. در چنین دنیایی مفهوم زمان و فضا مطلق شدند. با این ترتیب انسان با اختراع چرخ و کشتی توانست ارتباط بین قبائل پراکنده در کشور های مختلف را امکان پذیر سازد. در قرن بیستم، ما به جهان انیشتین وارد شدیم. در جهان انیشتین فضا و زمان هردو نسبی هستند. به این ترتیب تلگراف، تلفن، رادیو و تلویزیون را اختراع کردیم که در نتیجه ارتباطات آنی بوجود آمد. یک تمدن نوع 3 ممکن است یکبار دیگر به وضعیت جهان کارول بازگردد؛ مجتمع های فضایی که با فواصل گسترده بین ستاره ای از هم جدا شده و به دلایل محدودیت سرعت نورد قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر نیستند. برای جلوگیری از قطع شدن ارتباط این جهان های کارول، شاید لازم باشد تمدنی از نوع 3 کرمچاله هایی بسازد و به این ترتیب ارتباطات سریعتر از نور را در سطوح زیر اتمی امکان پذیر سازد.

تمدن نوع 3، انرژی میلیاردها سیستم ستاره ای راب رداشت می کند، می تواند 10 میلیارد برابر خروجی تمدن نوع 2 را مورد استفاده قرار دهد، که با نوبه خود 10 میلیارد برابر خروجی تمدن نوع 1 را مورد استفاده قرار می دهد. اگرچه فاصله بین این تمدن ها بسیار زیاد است، ولی زمان لازم برای رسیدن به تمدن نوع 3 قابل تخمین و اندازه گیری است.

در چند روز آینده به تمدن نوع 4 می پردازیم.

میچیو کاکو – Parallel Worlds

پی نوشت:

1- Planck energy

2-Arecibo Radio Telescope

3-Wormhole : کِرمچاله در فیزیک یک پل میانبر فرضی در فضا و زمان است. کرمچاله‌ها ساختارهای فضازمانی پل مانندی هستند که دو گسترهٔ جدا از یک فضازمان یا دو فضازمان جدا از هم را به یکدیگر پیوند می‌دهند. کرمچاله‌ها مسافت و زمان بایسته برای رسیدن از یک نقطه به نقطهٔ دیگر را کوتاه و آسان می کنند.

Read More : http://mkaku.org/home/?page_id=246

از همین مجموعه:

تمدن نوع یک

تمدن نوع 2

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

4 دیدگاه

  1. چیزی که برام جالبه این مقاله مال 7 سال پیشه
    یعنی ممکنه الان به بعضی چیزها رسیده باشیم

  2. خیلی جالب بود مرسی .توجه کنید که در بخش تمدن نوع یک،وضعیت کنونی تمدن ما عدد 0.7 و در مقاله فوق 0.07 ذکر شده است.