معتبرترین موارد یوفوها عبارتند از 1) مشاهدات چندگانه توسط شاهدان عینی مستقل و معتبر. 2) مدرکی از چندین منبع، مثلا مشاهده ی چشمی یا رادار. کنار گذاشتن چنین گزارش هایی سخت است زیرا آنها از چندین سو بطور مستقل بررسی شده اند. مثلا در سال 1986 مشاهده ی یوفو بر روی آلاسکا توسط پرواز HAL 168 ( خطوط هوایی ژاپن ) گزارش شد که توسط FAA ( ادراه ی هوانوردی فدرال ) بررسی شد. یوفو توسط مسافران JAL دیده شد و توسط رادار زمنی نیز رهگیری شد. ( 1 ) به همین ترتیب در سال 1989-90 مشاهدات راداری شامل گستره ای از مثلث های مشکی بر روی بلژیک بود که توسط رادار و جنگنده های ناتو رهگیری شدند. ( 2 ) در سال 1976 مشاهده ای شی ای بر روی تهران در ایران گزارش شد که بنا به اسناد CIA منجر به از کار افتادن چندین سیستم در جنگنده ی رهگیر F-4 شد. ( 3 )

UFO

آنچه که برای دانشمندان دلسرد کننده است آن است که از بین هزاران مشاهده ی ثبت شده ، حتی یکی مورد هم مدرک فیزیکی ارائه نمی کند که بتواند منجر به نتایجی تجدیدپذیر در آزمایشگاه شود. تاکنون نه DNA فضاییان، نه تراشه ی کامپیوتری فضاییان، نه مدرکی فیزیکی از فرود آمدن فضاییان به دست نیامده است.
اگر برای لحظه ای فرض کنیم که چنین یوفوهایی نه توهم بلکه فضاپیمایی واقعی اند، آنگاه باید از خودمان بپرسیم که آنها چه جور فضاپیمایی می توانند باشند. اینها مشخصه هایی اند که توسط مشاهده کنندگان به ثبت رسیده اند:

1) آنها در هوا زیگزاگی می روند.
2) هنگام عبور، خودروها را خاموش و در نیروی برق اختلال ایجاد می کنند.
3) بی صدا در هوا شناور می مانند.

هیچ کدام از اینها مشخصه های موشک هایی که ما بر روی زمین می سازیم همخوانی ندارد. مثلا تمام موشک های شناخته شده به قانون سوم حرکت نیوتن وابسته اند ( برای هر کنشی، واکنشی هم اندازه و در جهت مخالف وجود دارد)؛ ولی یوفوهای ذکر شده انگار اصلا هیچ اگزوزی ندارند. و نیروهای g حاصل از پرواز زیگزاگی بشقاب پرنده ها از یک صد برابر گرانش زمین بیشتر می شود- این نیروهای g برای له و لوره کردن هر جاندار زمینی کفایت می کند.
سفینه ای که بتواند موتور خودروها را خاموش کند و بی سر و صدا در آسمان پرواز کند یادآور وسیله ای است که با مغناطیس پیش می رود. مشکل فناوری پیش برندگی مغناطیس در آن است که آهنرباهای آن همواره دارای دو قطب اند، یک قطب شمال و یک قطب جنوب. اگر شما آهنربایی را در میدان مغناطیسی زمین بگذارید، به جای اینکه مثل یوفو به هوا بلند شود، تنها می چرخد ( مثل سوزن قطب نما )، با رفتن قطب جنوب آهنربا به یک سمت، قطب شمال آن به سمت مخالف می رود، بنابراین آهنربا می چرخد و از جایش تکان نمی خورد.
یک راه حل ممکن برای این مسئله می تواند استفاده از « تک قطبی » باشد، یعنی آهنربایی تنها با یک قطب، یا شمال یا جنوب. بطور معمول اگر آهنربایی را دو نیم کنیم، به دو تک قطبی نمی رسیم. در عوض هر نیمه از آهنربا برای خودش آهنربایی تازه می شود، با قطب شمال و جنوب خودش؛ یعنی دو قطبی دیگر می شود. پس اگر به خرد کردن آهنربا ادامه دهیم، همواره به جفت قطب های شمال و جنوب می رسیم. ( فرایند شکستن آهنربای دو قطبی و تولید آهنرباهای دو قطبی کوچکتر تا سطح اتمی ادامه پیدا می کند، که در آن خود اتم ها هم دو قطبی هستند. )
مشکل دانشمندان در آن است که هیچ گاه در آزمایشگاه به تک قطبی ها بر نخورده اند. فیزیکدانان کوشیده اند که از رد تک قطبی عبوری از درون تجهیزاتشان عکس بگیرند و ناکام مانده اند. ( به جز یک عکس بسیار جنجالی که در سال 1982 در دانشگاه استنفورد برداشته شد.( 4 )

هر چند هیچ گاه تک قطبی ها قاطعانه بطور تجربی دیده نشده اند، فیزیکدانان به گستردگی عقیده دارند که زمانی جهان در لحظه ی بیگ بنگ سرشار از تک قطبی ها بود. این ایده در آخرین نظریات کیهان شناختی بیگ بنگ جا گرفته است. ولی چون جهان پس از بیگ بنگ به سرعت متورم شد، چگالی تک قطبی ها در در سرتا سر جهان کاهش یافت، پس امروزه ما آنها را در آزمایشگاه مشاهده نمی کنیم. ( در واقع نبود امروزی تک قطبی ها، نکته ی کلیدی بود که فیزیکدانان را به ارائه ی ایده ی جهان تورم یابنده رهنمون کرد. پس مفهوم تک قطبی های بازمانده کاملا در فیزیک جا افتاده است. )
بنابراین تصورپذیر است که نژادی فضایی بتواند با انداختن « تور» مغناطیسی بزرگ در فضا، از این تک قطبی های آغازین بازمانده از بیگ بنگ بهره بگیرد. زمانی که به حد کافی تک قطبی بدست آورند، می توانند با استفاده از خطوط مغناطیسی بافت شده در سر تاسر کهکشان یا یک سیاره، بدون موتور در فضا حرکت کنند. چون تک قطبی ها موضوع به شدت مورد علاقه ی بسیاری کیهان شناسان است، وجود چنین فضاپیماهایی قطعا با اندیشه ی جاری در فیزیک سازگاری دارد.

قسمت اول

پی نوشت:

1- یوفو در آلاسکا

2- امواج  یوفو در بلژیک مثلث یوفو در بلژیک

3- یوفو در تهرانTehran UFO

4- در سپتامبر 2009 برای نخستین بار آشکارسازی مغناطیسی در یخ اسپینی گزارش شد. بنگرید به: http://www.sciencedaily.com/releases/2009/09/090903163725.htm

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

3 دیدگاه

  1. اگر بشقاب پرنده تك قطبي پرواز ميكنه پس فقط به يك نقطه مشخص ميتونه پرواز كنه ولي من وقتي ويدئوهايي از يوفو ها ديدم متوجه شدم آنها ميچرخند و اين يعني ميدان مغناطيسي دارند همچنين قابليت يونيزه كردن هوا را دارند كه به شكل يك هاله نوراني در مي آيند اما راز حركت اين اشياء چيست:(كوانتوم) باورتان نميشود ولي بشر هم اكنون از مكانيك كوانتوم براي توليد انرژي و سفر كه به آن علم zero point energy يا انرژي نقطه صفر و يا انرژي كوانتومي استفاده ميكند

  2. این میگید نیست بشقاب پرنده ها بر پایه چگالی بار الکتریکی ساخته شده اند و در حقیقت یک وارپ درایو هستند و میتوانند به راحتی از سرعت نور فراتر بروند ولی داغ شدن صفحات خازن و تلفات برق و احتمال نابود شدن بشقاب پرنده وجود دارد پس بنابراین بشقاب پرنده ها میتوانند فواصل کوتاه را با سرعت بالاتر از نور طی کنند بشقاب پرنده ها ماده ای دارند که به کاپ معروف است و در حقیقت خورشید مرکزی بشقاب پرنده است که به راحتی صدها کیلووات برق تولید میکند ولی سخت ترین مرحله حرکت دادن بشقاب پرنده هست که آنرا باید انسان های دارای قدرت تله پاتی انجام دهند

  3. من به همراه پدر و مادر و برادر و خانواده دائی مرحومم که اون موقع تو گوهردشت کرج زندگی می کردن بشقاب پرنده هائی رو که به تهران اومده بودن دیدم.فکر کنم سال ۵۵ بود.یک شیئ گرد و بزرگ نارنجی که یک خط سیاه زیرش بود که میچرخید و یک صفحه بزرگ بوسیله یک بازو ازش بیرون اومده بود و به اطراف حرکت می کردومثل اینکه با اون داشتن اطراف رو نگاه می کردن.هرچی عکس که ازش گرفته بودیم موقع چاپ مشخص شد که سوخته.اونم با دوربین عالی کانن.هنوزم با یادآوری اون شب وحشت میکنم.