بیگ بنگ: دو عصب شناس از دانشگاه هاروارد موفق به ارائه یک توضیح قوی اما ساده به پرسش دیرینه دانشمندان درباره تأثیر افزایش اندازه مغز در افزایش توانایی های انسان شدند.

brain

به گزارش مهر، نکته های بسیار متعددی وجود دارد که انسان را به یک گونه منحصر به فرد تبدیل کرده است اما در میان تمام این موارد مغز و ذهن ما در صدر این فهرست قرار می گیرند. ذهن انسان می تواند کارهای شناختی چون استفاده از زبان، تجسم آینده دور و پی بردن به تفکر دیگران و حدس آن را انجام دهد که سایر حیوانات نمی توانند.

دانشمندان از مدتها پیش تصور می کردند که مغز بزرگ و ذهن قدرتمند به هم مرتبط هستند. از سه میلیون سال پیش فسیل اقوام باستانی ما نشان دهنده یک افزایش چشمگیر در اندازه مغز بوده است. وقتی که رشد جمجمه ای انسان صورت گرفت نشانه هایی از شکل گیری ذهن پیچیده هم مشاهده شد و این نشانه ها در ساخت ابزارهای سنگی پیچیده تر و نقاشی روی دیوارهای غارها قابل مشاهده است.

دانشمندان از مدتها قبل در تلاش بودند به این نکته پی ببرند که چگونه یک افزایش ساده در اندازه مغز می تواند به تکامل این تواناییها منتهی شود. اکنون دو عصب شناس از دانشگاه هاروارد یک توضیح قوی اما ساده برای این موضوع ارائه کرده اند. این محققان استدلال کرده اند که در نیاکان ما که مغزهای کوچکتری داشتند عصبها به شکل ساده تری با یکدیگر ارتباط داشتند، وقتی که مغز نیاکان ما بزرگتر شد این ارتباطها از بین رفت و موجب شد که عصب ها مدارهای جدیدی تشکیل دهند.

دکتر راندی ال باکنر و دکتر فنا کرینن ایده خود را فرضیه افسار نامگذاری کرده و آن را طی مقاله ای در مجله گرایشهای علوم شناختی منتشر کردند. این محققان نظریه خود را پس از تهیه نقشه های جزئی از ارتباطهای مغزی انسان و پستانداران با استفاده از اسکنرهای f.M.R.I ارائه کردند. وقتی که آنها نقشه های خود را از گونه های دیگر با مغز انسان مقایسه کردند تفاوتهای چشمگیری قابل مشاهده بود.

لایه خارجی مغز پستانداران به دو منطقه قشری حسی و حرکتی تقیسم شده است. برای مثال قشر بینایی پشت مغز را اشغال کرده است که در این قسمت عصبها سیگنالهای چشم را پردازش می کنند و لبه ها، سایه ها و سایر ویژگیهای بصری را تشخیص می دهند. برای سایر حسها هم قشر در نظر گرفته شده است. قشرهای حسی به سیگنالهای مناطق قشرهای حرکتی متکی هستند. قشرهای حرکتی فرمان صادر می کنند. این مدار و اتصال برای کنترل رفتار اولیه پستانداران مناسب است. این رفتار نسبتا ساده چگونگی سیم کشی عصبهای ما را توضیح می دهد. عصبها در این منطقه عمدتا ارتباطهای کوتاهی با منطقه همسایه ایجاد می کنند. آنها سیگنالها را در مغز سلسله وار و به شکل دست به دست از قشرهای حسی گرفته و به قشرهای حرکتی منتقل می کنند.

168834415_wide-e3c69586d2e1242a3f0323f31006170237425f8d

پس از تولد پستانداران تجارب آنها این سیم کشی ها را تقویت می کند. برای مثال هنگامی که پستانداران دنیا را مشاهده می کنند عصبهای قشر بصری ارتباطهای بیشتری را برای قشرهای حرکتی ایجاد می کنند تا این حرکت سلسله وار سریع تر و موثرتر انجام شود. مغز انسانها متفاوت است، هر چه بزرگتر شود، قشرهای حسی و حرکتی آنها به ندرت گسترش می یابد و به جای آن مناطق میانی که به آنها قشرهای ارتباطی گفته می شود گسترش می یابد. قشرهای ارتباطی ما برای انواع تفکر که ما در آن نسبت به حیوانات برتری می یابیم حائز اهمیت است. درمیان سایر کارهایی که این قشر ارتباطی انجام می دهد، تصمیم گیری، بازیابی خاطره ها و تعمق درباره خود از مهمترین کارها به شمار می آید.

در مغز انسان، عصبها سیگنالهای شیمیایی دریافت می کنند که موجب می شود کارهای سلسله وار از قشرهای حسی به حرکتی انجام گیرد اما به علت اندازه مغز انسان، برخی از عصبها به قدری از سیگنالها دور هستند که نمی توانند فرمان ها را دنبال کنند، همین موجب می شود که این عصبها از سایرین جدا شده و یک مدار جدید را تشکیل دهند. این سیم کشی جدید برای تکامل ذهن انسان مهم است. قشرهای ارتباطی انسان، ما را از پاسخهای سریع که در مغز سایر پستانداران وجود دارد دور نگاه می دارد. این مناطق جدید مغزی می تواند بدون هیچ ورودی از دنیای خارج کار کند و بینشهای جدیدی نسبت به محیط و خود ایجاد کند.

Read More : nytimes

پاسخ دادن به ایلیاد لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

16 دیدگاه

  1. باسلام خدمت دوستان عزیز اگه می بینید نظرم خیلی سطحیه بذاریدش بحساب بی سوادیم آخه من 18 سالم بیشتر نیست 😊
    ولی یک سوال تو ذهن من هست. ایقدر همه از پیشرفت هوش مصنوعی حرف می زنن و میگن که در آینده هوش مصنوعی انسان رو استعمار می کنه. من میپرسم یعنی مغز انسان با کمک تکامل بهبود پیدا نمی کنه؟ چون تا جایی که من می دونم معمولا تکامل باعث تقویت بخش هایی از جسم میشه که بیشتر ازش استفاده می کنیم و به بقامون بیشتر کمک می کنه. میشه اینطوری گفت که تکامل مغز رو ارتقا میده ؟ چون به هرحال ما مدت زیادی نیست که این چیزا رو فهمیدیم. به نظر من اگه هوش مصنوعی پیشرفت کنه ذهن انسان هم پیشرفت میکنه.اینجوری نیست که ما درجا بزنیم و هوش مصنوعی هر روزش از دیروزش بهتر باشه. نمیدونم شاید نظرم صرفا بخاطر اینه که میخوام خودمو قانع کنم. ولی خب چه میشه کرد.

  2. چون انسان دارای قدرت تفکر هست برخلاف همه موجودات زنده حتی نیاکان ما با مغز فندقیشون سطح تفکر داشتن اما پایینتر بخاطر قدرت تفکر و بخاطر تحقیق و مطالعه که تا قبل اختراع تلویزیون شدت بیشتری داشت سر ی سری مساعل آدمها به تاثیر مواد غذایی ورزش و… در رشد اندازه مغز پی بردن و از این قضیه استفاده کردن

    1. این پروسه میلیون ها سال طول می کشه ازکجا معلوم شاید تا چن هزار سال دیگه یه موجود هوشمند مثه انسان تکامل پیدا کن.اخه همه مون در استبداد طبیعتیم .یه نمونه اش دلفین ها هوش شون خیلی بالا ..

  3. خیلی سوال دوستمون عمیق بود ! یک چرخش کامل بین فلسفه تا نطریه ی داروین درباره ی تکامل ! گاهی اوقات تفکر هم سخت میشه وقتی اینقدر عمیق باید اندیشید

    1. خب مغز خودش تحت فرمان ژن‌ها به وجود میاد. توالی مونومر های دی ان ای رو که مغز نمیتونه تغییر بده. میتونه؟ ینی فرض کنید تکامل مغز یه میلیون سال طول بکشه. این ینی در هر نسل تکامل خیلی خیلی کمی در مغز رخ میده اما بدون تغییر نیست. خب از طرفی ژن‌ها مسئول ایجاد مغز نوزاد جدید هستند. چی باعث شده اون ژن‌ها کم کم تغییر کنن؟ آخه تغییر کم کم فضای مخ آدم که توالی ژن‌ها رو تغییر نمیده. مثلا نسل قبل اگه یک نانومتر فضای مخش در طول زندگی رشد کرده باشه این رشد که توالی ژن‌های تعیین کننده اندازه مخ رو تغییر نمیده. منظورم اینه که اندازه‌ ی مخ نوزاد جدید طبق دستور همون ژن‌هایی ساخته میشه که در طول حیات پدر و مادر ثابت بودن.

  4. جواب شما خیلی به اون چیزی که در (( واقعیت )) اتفاق میوفته نزدیک بود ولی خیلی از (( حقیقت )) اون چیزی که داره اتفاق میوفته فاصله داره ! .

  5. فک کنم هر آنچیزی رو که ما باهاش سر و کار داریم مجموعه ایی از خواستنها یا نخواستنهاست که اونم (همه خصوصیتها و خصلتها که برخواسته از سیر تکامل هم هست)در دی ان ای ما ثبت شده، و همین با احساسها (حواس پنجگانه) در مواقع مختلف درآمیخته میشه و اینگونه سلولهای عصبی تحریک میشه و اون فرمان خاص در واقع از مغز صادر میشه..

  6. یه قانون خیلی بزرگ در فلسفه ذهن میگه : ما همگی قبل از به دنیا اومدن (( همه چیز )) رو میدونستیم و با به دنیا اومدنمون همه اون چیز هایی رو که میدونستیم فراموش کردیم . ولی میتونیم دوباره اون چیزها رو به خاطر بیاریم و به ذهنمون برگردونیمشون .

  7. یه پرسش ساده : اگه مغز من فرمانده بدن من هست و به بدن من فرمان میده پس چه چیزی یا چه عاملی به مغز من فرمان میده ؟ .

    1. جناب آقای علی
      سوال بسیار خوب و مهمی رو مطرح کردین. این سوال قدمتی به اندازه تاریخ فلسفه داره و هنوز بین فیلسوفان بحث در موردش می شه.
      اما با توجه به تشنگی شما برای دانستن خیلی پاسخها-که از سوالهاتون مشخصه-من ترجیح میدم جواب شما رو ندم و خواهش کنم کتاب «آشنایی با فلسفه» رو مطالعه کنید. در مبحث فلسفه ذهن به خیلی از این پارادوکس ها جواب داده شده.