به اين پديده مي گوييم دژا- وو (Deja vu ) معني تحت اللفظي اين كلمه فرانسه «قبلا ديده شده» است. توضيح رايج امروزين روان شناسان درباره اين پديده، بروز اشتباه در فرايند حافظه انسان است، به اين معني كه وقتي صحنه اي را مي بينيم اين صحنه به حافظه كوتاه مدت ما سپرده مي شود و در هر لحظه ذهن ما چند ثانيه پيش تر را از روي حافظه كوتاه مدت به خاطر مي آورد ( وگرنه نمي تونستيم آن صحنه را لحظه به لحظه دنبال كنيم ) اما گاهي اوقات اين عملكرد به نحوي انجام مي شود كه گويي تصاوير چند لحظه پيش از حافظه طولاني مدت بازخواني مي شود و بنابراين تصور مي كنيم اتفاقي كه چند لحظه پيش تر افتاده در گذشته اي دور رخ داده و ما مشغول به خاطر آوردن آن از روي حافظه طولاني مدتمان هستيم.
397669_10151592029388496_1960543857_n
به همين دليل هست كه هميشه حس جست و جو براي خاطره اي دور دست در چنين لحظاتي بسيار قوي است و مدام داريم با خودمام مي گوييم « اين صحنه را قبلا كجا ديده بودم؟ ». هر چند هرگز نمي توانيم زمان و مكان دقيق بروز اين خاطره ي قديمي دروغين را دقيقا به خاطر بياوريم. درباره نحوه دقيق عملكرد مغز ( مثلا اينكه مغر ما پيش از درك هر لحظه آن را از حافظه كوتاه مدت بازخواني مي كند يا اينكه پيش از بازخواني از حافظه كوتاه مدت جريان زمان را به عنوان يك خاطره در جريان درك مي كند) بحث هاي زيادي وجود دارد، اما چيزي كه فعلا روشن است، اين است كه دژا-وو ربطي به روشن بيني و آينده نگري ندارد.
تقريبا دو سوم مردم جهان با چنين تجربه اي رو به رو مي شوند، پس نبايد نگران خراب شدن مغزتان باشيد. بررسي هاي روانپزشگان براي يافتن رابطه اي معني دار ميان بروز دژا-وو و اختلالاتي مثل اسكيزوفرني و عصبي بودن نيز هيچ نتيجه اي نداشته و ارتباطي ميان اين پديده با چنين اختلالاتي وجود ندارد. تنها عارضه مغزي كه ممكن است با دژا-وو مرتبط باشد حمله صرع در ناحيه گيجگاهي مغز است. اغلب مردم در زندگي خود با دوره هاي ملايم حملات صرع رو به رو مي شوند ( كه به معني ابتلا صرع نيست) و اين حملات هم لزوما به معني غش كردن و عوارض رفتاري ظاهري نيستند. دژا-وو مي تواند نشانه بروز چنين حملات زودگذر و خفيفي باشد.

پاسخ دادن به عرفان لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

240 دیدگاه

  1. شاید باورتون نشه من این روزا علاوه بر این ها افکار بعضی هاهم رو میخونم پر بچگی اتفاقاتی می افتاد که احساس داشتن نیروی ماورالطبیعه میکردم بعد 5سال هیچ حسی نداشتم بازم این روزا شروع شده احساس قدت روافکار خوندن و خیلی چیزای دیگه دارم دلیلش چیه

  2. این اتفاق برای من خیلی اتفاق میوفته جوری که اگر یک روز اتفاق نیوفته احساس میکنم ی جای کار میلنگه و برای سواله که این برای من ی مشکل جدیه؟

  3. برای اینکه ما قبلا در گذشته بودیم و بعضی خاطرات گذشته در ذهن ما مانده و امروزه داریم آن هاراتجربه میکنیم.

  4. سلام
    من نمیدونم چرا بعضی صحنه ها اشنان
    نمیتونم پیش بینی کنم اما وقتی اون اتفاق میوفته یادم میاد که من قبلا توی همچین وضعیتی بودم

    1. منم همین طور من پیش بینی هم میکنم که بعد چی میشه
      بعضی موقع ها

  5. من لیسانسه کامپیوترم . این فرضیه کاملا منطقیه . بندرت توی ذخیره و بازیابی اطلاعات در مغز مشکل جزیی بوجود میاید که نتیجش میشه این تصورات . توی کامپیوتر دیدید که گاهی یه ثانیه فیلم صحنه اهسته میشه و بعد یه ثانیه فیلم تند میشه و بعد طبق روال فیلم بصورت نرمال پخش میشه . توی مغزم شبیه همچین حالتی رخ میده . ذخیره و بازخوانی اطلاعات به ندرت از روی حافظه بلندمدت فراخوانی میشه و باعث ایجاد حس عجیب میشه . در صورتی که نود ونه درصد موارد ذخیره و بازخوانی از روی حافظه سریع کوتاه مدت صورت میگیره

  6. من خیلی زیاد این اتفاق برام میوفته که یه صحنه رو چندین بار میبینم همش میخوام کنترلش کنم که تغییرش بدم اما هیچ وقت نمیتونم این کار رو بکنم و هرکاری میکنم باز مثل اون صحنه ایست که قبلا دیدم

  7. برای من پیش اومده ک خودم توی فکرم نشستم مثل ی کارگران یه برنامه ساختم و چند ثانیه بعد هموووووون چیزا و حرکتایی ک من تجسم کرده بودن رو بازیگرا ک همون اطرافیانم بودن رو انجام دادن….دقیقا مو ب مو……و راستش من ترسیدم و شوکه شده بودم…..کاش میتونستم پیشرفت کنم اما هنوز تو همون پله ام….

  8. اگه این دژاوو هست پس چرا تو خواب میبینم بعد توی اون وضع قرار میگیرم میدونم اشناست میدونم قراره چی بشه ولی بازم همه چیز پیش میره مثل همون چیزی که میدونستم یا تو خواب دیدم در واقع اون لحظه هیچ کنترلی روی خودم و اطراف ندارم انگار دارم یه فیلم رو که قبلا دیدم میبینم

    1. من برای بار اول چنتا صحنه رو دیدم که قبلاً همینو یک جا دیده بودم ولی نمیدونم کی کجا چجوری خیلی میترسم بعد همین اتفاق دیدم که خالم داره میگه بعضی مواقع برای من همچین اتفاقی اوفتاده

  9. اره ما هم خانوادگی اینجوریم و بعضی وقتا واقعا اتقاف میوفته یه بار ابجیم به این فکر کرده بود که قراره دایی متدرم که خیلی دوسش داشتیم فوت کنه و فردا فوت شد .من نمیخوام فکر کنم اصن ییی خدااااا

  10. من بالای ۴ مورد رو تجربه کردم
    اولش که مرگ رفیقم بود
    بعدش شکستن دست رفیقم ک بهش گفته بودم چنین اتفاقی میوفته واست
    تصادفمون ک قبل۲روز من بین خوابو بیداری دیدم و به رفیقم گفتم ک اتفاق افتاد
    بعدش امروز حس خوبی به رفیقم نداشتم بهش گفتم حس میکنم چیزیت شده
    و شب رفته دکتر بهش گفته کبدت ازکار افتاده و فردا قراره بره دیالیز
    اصلا حس خوبی ندارم حس میکنم دیونه شدم

  11. با سلام.من نمیدونم این چه جور رویدادی هستش اما من مطمئنم که خیلی اوقات مغز یک سری پیش بینی ها میکنه خود من یک بار خواب دیدم که ما یک خونه می‌خریم و بعد چند ماه بعد دقیقا همون خونه ای که تو خوابم دیده بودم رو خریدیم به نظر من خیلی عجیبه اما هر چی هست شاید یک حکمتی پشتش باشه

    1. ن ببین تو فکردی همچین خوابی دیدی منظورم نمیتونم بت حالی کنم ولی تو همچین خوابی ندیدی

  12. قانع کننده نبود. این نمی تونه عملکرد مغز باشه.چون گاهی حتی آدم میدونه چند لحظه بعد قراره چه اتفاقی بیافته.من خودم بارها این احساس رو تجربه کردم و حتی تونستم چند لحظه بعدم پیش بینی کنم که چه اتفاقی می افته‌.مغز هرگز نمی تونه آینده رو به این دقت پیش بینی کنه این احتمالا به روح انسان برمیگرده.

  13. من الان دیگه اکثر صحنه ها و اتفاقات برام تکراریه.همین هفته پیش رفتیم شمال عروسی یه خونه بود که تا حالا نرفته بودم قبل ورود به بچه ها گفتم حالا میریم تو خونه و شکل و ظاهر خونه را براشون شرح دادم.و دقیقا همونی بود که براشون شرح دادم.اکثر اتفاقات روزمره زندگیم را انگار قبلا دیدم دیگه دارم روانی میشم. کلا یه چند وقتیه همه چی رو مخمه و تکراری کسی میتونه کمکم کنه

  14. نمیدونم شاید خیلی ها فیلم ماتریکس رو ندیده باشن ولی خیلی ازش میتونید استفاده کنید تعوری های زیادی درونش نهفته است . مثلا ماتریکس ۴ جایی توی ساختمان وقتی دارن نئو رو خارج میکنن گربه سیاه از کنار یک ستون رد میشه . و وقتی دوباره نگاه میکنه همون افتاق میوفته و همه کراکتر ها بهش میگن دژاوو وقتی اون اتفاق میوفته یعنی در دنیای مارتیکس داره گلیچی اتفاق میوفته و یک خطایی رخ داده . شما شاید فکر کنید در خواب دیدید ولی من هیچوقت به خاطر نمیارم که در خواب همچین صحنه هایی رو دیده باشم به طور معمول ۱ دقیقه این خاطرات به ظاهر ساختی برایمان رخ میدهد و فک میکنیم ک میدونیم ک چه افاقی بعدش در کار هست و به خودمان و اون اتفاق شک میکنیم . درسته شما اون اتفاق رو دیده اید ولی اینجا گلیچی در کار است باید شک کرد ب دنیای واقعی و ذهن خودمان . من خودم یکبار در زندگیم دماغم شکست ولی توی بیهوشی وقتی ک بیهوش بودم در خوابی بودم ک تداعی میکرد درون رخت خوابم هستم وقتی ب هوشم اوردنم گیج و منگ بودم و به خودم میگفتم من اینجا نبودم اینجا خواب من است . ولی واقعیت چیز دیگری بود سطح dmt مغز من برای اینکه آن لحظه شوکه نشوم و ترس ورم نداره تا بتونه اوضاع رو کنترل کنه به ماکسیمم رسید. خلاصه مطلب این است که شما شاید فکر کنید آیینده رو دیدید و این درست است و اگر درست باشد زندگی فعلی ما در گذشته زندگی میکند و این عذاب اور است

  15. من موقع هایی ک ی کاری انجام میدم چند لحظه بعد ک بش فکر میکنم میگم قبلن انگار واسم تکرار شده

  16. من کلا میتونم پیش بینی کنم وقتی داشتم با دوستم بازی میکردم بهش گفتم الان شاخه ی درخت میشکنه و چند ثانیه ی بعد شکست برام جالبه

  17. سلام بعضی اوقات وقتی خوابم چند تا از تیکه خوابم رو میبینم تو واقعیت خیلی به مغز فشار میاد خیلی بده

  18. سلام من یک تئوری از این پدیده دارم که میگه شما قبلا این اتفاق براتون افتاده و شما خواستید زمان به عقب برگرده و الان براتون آشنا میاد

  19. برای منم اتفاق افتاده یک بار که خواب بودم. دیدم که( یک استخر پر اب جلومه که یک طی که صورتیه با دسته ی چوبی میوفته روی اب دقیقا همونجا که من ایستادم و اب هاش می پاشه تو صورتم .)که فکر میکنم این خابمو همین هفته دیدم بفد دقیقا همین امروز به واقعیت تبدیل شد جلوی استخر توی باغ ایستاده بودم که یکی از اقواممون یک طی صورتی که چوبی بود انداخت روی اب و ابا پاشید روی صورتم من حتی حس کردم که این طی حی زاویه اش روی اب مثل زاویه های طی توی خوابمه. آیا به واقعیت تبدیل سدن خطرناکه?

    1. دقیقا یک بار داشتم با دوستم حرف میزدم احساس کردم این صحنه رو دیدم الان توپ میخوره دستم دقیقا همان چیزی که اینگار دیده بودم برام اتفاق افتاد خیلی عجیب است اینگار قبلاً برام اتفاق افتاد بود

  20. سلام دوست عزیز،من هم دقیقا مثل شما هستم،چند بار برام اتفاق افتاده که خوابهایی رو که تو گذشته دیدم رو دوباره میبینم،واین خوابها خیلی روشن و واضح هستند،زیاد برام اتفاق نمی افته ،اما چند باری که اتفاق افتاده خیلی منو درگیر خودش کرده. شما می دونید چرا آدم یه خواب رو دو بار یا چند بار میبینه؟؟؟

  21. اره من اینو گاهی اوقلت میدیدم اما چند وقتیه بیشترم سده علاوه بر این به چیزایی که زل میزنم و رویدادشو تو ذهنم میسازم دقیقا همون اتفاق میفته چندروزه خیلی سردرگم شدم…

    1. سلام من بعضی اوقات ۱ خواب رو حداقل ۲ تا ۴ بار میبینم که واسم خیلی عجیب هست و اینکه یکبار من در خواب دیدم دستم شکسته ظهر بود با دوستام بودم و همون فرداش دستم در همون موقعیت شکست

  22. سلام من سه روز است که وقتی به چیزی دست می زنم خاطراتی رو می بینم که هیچ وقت برای من اتفاق نیفتاده است و چند لحظه بعد همون اتفاق دقیق برایم می افتد نمی دانم چکار کنم و من خیلی درگیر این جریان هستم

  23. سلام من میخام بدونم در این مورد باید کجا بگردم و چطوری تحقیق کنم در مورد خودم میخام بدونم که چرا گاهی اوقات یه دروغی ناخواسته میگم دوساعت نشده میفهمم حرفم قبلش به حقیقت پیوسته یا گاهی اوقات دیگران در مورد بعضی از چیزهایی که اتفاق افتاده صحبت میکنند و من دقیقا همونجایی که نرفتم با کلیه اتفاقاتش تو ذهنم همون لحظه میبینم همه میگن من دیوانه شدم ولی دیوانه نمیتواند بدون کمک کسی از وقایع چند قدم جلوتر ناخواسته باخبر بشه و یه سری دیگه از وقایع که نمیتونم بشکافم لطفا به من بگید من کجا باید تحقیق کنم و در مورد این حس اطلاعات بدست بیارم در ضمن عرض کنم که هیچ ادعایی ندارم و با هیچ چیزی در ارتباط نیستم تمام این وقایع رو در ذهنم تصویرشو میبینم و درست در میاد گاهی اوقات اینقدر میترسم که از سرما و ترس میخام جون بدم

  24. این نظریه حافظه کوتاه مدت درست نیست. تجربه من چیز دیگه میگه… برای اولین بار به روستایی در استان ایلام رفته بودم که کسی به آنجا نمی‌رود مگر اینکه محل زندگیش آنجا باشد یا اینکه که موضوع زیر خاکی باشد. وقتی وارد اتاقی شدم خس کردم قبلا اینجا آمده ام ناخودآگاه سرم به صرف یک پشتی برگشت مطمئن بودمپشت این پشتی چیزی گذاشته ام ولی بیاد نمیاوردم چی گذاشتم. حتی مطمئن بودم طی یکی دو روز گذشته این کارو کردم پشتی رو به جلو خم کردم یک روسری بود ثء

  25. سلام.ما بعضی مواقع صحنه هایی میبینیم که صد در صد مطمئن هستیم که این صحنه رو قبلا (🛑تو خواب🛑)دیدیم.
    میخواستم بگم وقتی شما خوابی میبینید و بعد از بیدار شدن در صبح اون خواب یادتون هست بدونید که اون خواب میخواد یه هشدار یا یک خبر رو به شما بده.
    البته این رو هم باید بگم که همیشه اون خواب بعد از زمان کمی اتفاق نمی افته(یا چیزی شبیه به اون)به عنوان مثال ما دقیقا ۶ سال پیش در حال ساختن خونه ی جدید بودیم که من اونموقع یک خواب دیدم و اون صحنه ای که تو خواب دیدم دقیقا همین امروز(۲۴ تیر ۱۴۰۰)دیدم و اون خوابم(که شیش سال پیش دیدم)دقیقا و دقیقا و دقیقا و دقیقا همون صحنه برام اتفاق افتاد.من اینقدر خواب دیدم و اتفاق افتاده برام که بخوام تعریف کنم باد یه سایت بزنم و اونارو توش بگم😅.

    این دیدگاه من فقط برای بالا بردن اطلاعات شما بود.

    1. سلام دوست عزیز،من هم دقیقا مثل شما هستم،چند بار برام اتفاق افتاده که خوابهایی رو که تو گذشته دیدم رو دوباره میبینم،واین خوابها خیلی روشن و واضح هستند،زیاد برام اتفاق نمی افته ،اما چند باری که اتفاق افتاده خیلی منو درگیر خودش کرده. شما می دونید چرا آدم یه خواب رو دو بار یا چند بار میبینه؟؟؟

  26. سلام من تتجربه کردم وقتی به چیزی فکر میکنید اتفاق میفته چه بد چه خوب بعضی ها کم فعال بعضی ها با فعالیت زیاد یا متوسط مربوط به رگ ۲ ساعت هست این یک خطر برای بشریت چون لین اشخاص میتونند دنیا دست خود بگیرن فقط با یک فکر 😄 اکثر چیز های که میبنیم بی صدا زود تر اتفاق میفت ولی با صدا سختر و دیرتر😄 من از شما بدترم یعنی بقیر این ار بازم کارهای دیگه میتونم انجام بدم😈 ولی یک خطر برای بقیه هست🙃ولی چیزی فکر کنید به زود یا دیر نمیشه چون وقت زمانش نامحدود نمیشود پیش بینی کرد ولی زمان که ببینید میفهمید همون اتفاق میخواد بیفت 😄 هر کی این کار میتواند انجام بده فورا خودش کنتلا کنه چون بعد سخت میشه براشون حتما کنتلال کنید به اتفاق ها محل نزارین چون توی اینده به زرر شما درمیاد😊😁 و چند علت دیگه وجود دار قلب پاک محبت و مغز قوی در افکار که۲درصد توی جهان دارن یکی شون من که خودم دوست دارم بکشم چون این قدرت زیاده به خودکشی خیلی زیاد تعسیر داره

  27. سلام
    منم همینطور احساس کردم این صحنه رو یه جا قبلا دیده بودم
    مامانم داشت باهام صحبت میکرد گفتم مطمئنم اینو از قبل دیدم حتی حرفاش
    بعد مثلا میدونستم که بعدش من چی جواب مامانم رو میدم
    که من یه جوابی دادم به مامانم و بعد دعوا شد
    بعد گفتم که همون حرف رو بزنم ببینم دعوا میشه یا نه
    آخرش هم شد واقعا برام عجیب بود !

    1. من ۲ ماهه درگیر این موضوع هستم یه لحظه یه اتفاقی میوفته من فکر میکنم قبلا دیده‌مش بیشتر که فکر میکنم ادامه‌ش رو هم میبینم و اتفاقایی که بعدش برام میوفته شبیه هموناییه که تو فکرم بود چند لحظه قبل و سر درد و سر گیجه شدید میگیرم و گرمم میشه بعد هیچی یادم نیست که در مورد چی بود فکرم و تا یه ربع بعدش حالم بده و نمی دونم برای اینکه مشکلم حل بشه باید به کی مراجعه کنم و اگه کمک کنید ممنون میشم

      1. سلام منم دقیقا همینجوریم.رفتم متصص کغزواعصاب .MRIوسی تی اسکن و نوار مغز گرفت.گفتن که صرع خفیف دارم.قرص کاربامازپین روزی دوعدد برام تجویز کردم خوب شدم.اما اگر چندوقت داروهامو قطع کنم باز همونجوری میشم.

  28. سلام من ۱۳سالمه بعضی وقتا اتفاقایی میوفته فکر میکنم قبلا افتاده چن سال پیش بعضی وقتا سرم گیج میرفت و باید وایمیستادم همون لحظه ها چیز هایی یادم میومد حالم بد میشد من زیاد موسیقی گوش میدم ممکنه از اون باشه خیلیییی؟ و الان سریالی دیدم گفتم یه سرچ بکنم ممنون میشم کسی اگه میدونه و میتونه کمک کنه .کمکم کنه

    1. منم خودم همینطور میشم و به نظرم ممکنه بدای خودم از آهنگ و اینا باشه ولی خیلی شک بر انگیزه و منم ۱۴ سالمه😥 دقیقا سر گیجه میگیرم و گرمم میشه

  29. سلام
    من کلا در طول زندگیم دو بار یا شاید هم بیشتر این اتفاق افتاده
    خیلی باحاله
    انگار همون از ابتدا شروع میشه میدونی جمله بعدی چیه و با چه حس و حالی میگه
    یه بار هم مشغول لحاف پهن کردن بودم که دقیقا انگار اون اتفاق رو دیده بودم خودم
    ولی خیلی دوس ندارم زیاد شه

  30. سلام
    من کلا در طول زندگیم دو بار یا شاید هم بیشتر این اتفاق افتاده
    خیلی باحاله
    انگار همون از ابتدا شروع میشه میدونی جمله بعدی چیه و با چه حس و حالی میگه
    یه بار هم مشغول لحاف پهن کردن بودم که دقیقا انگار اون اتفاق رو دیده بودم خودم
    ولی خیلی دوس ندارم زیاد شه

  31. واقعا منم یه چیزایی از گذشته ادمایی میاد ناگهان تو ذهنم که اصلانمدونم کین چین.یا یه لحطه نشستم 10 دقیقه بعدم میبینم.یا یه کاری رو انجام میدم انگار ثبلا دیدم.من مشکل دارم.بنظرتون

    1. سلاااام منم همینجوریم این اتفاق برام زیاد افتاده ک صحنه های تکراری میبینم ینی حس میکنم ک قبلن این صحنه دیدم ولی دوبار اتفاق افتاد ک یه دفه ای ی صنه خیییلللییییی کوتاه مثل خاطره دیدم درحالی ک اصلااا اتفاق نیفتاده بود

  32. سلام مقاله کامل و کاربردی بود هرچند نواقصی داشت
    بنده دانشجوی مدرک دکتری روانشناسی بالینی هستم
    بسیاری از روانشناسان به این نتیجه رسیده‌اند كه بین احساس دژاوو و بیماری‌هایی روانپزشکی مانند روان‌گسیختگی (شیزوفرنی) و اضطراب ارتباطی وجود دارد. احتمال رخ دادن دژاوو در افرادی که این اختلالات را دارند، بیشتر است همچنین در افرادی که صرع قسمت گیجگاهی مغز دارند، دژاوو بیشتر از همه دیده می‌شود. مصرف برخی از داروها هم می‌تواند، باعث شود احتمال دژاوو بالا برود. داروهایی که باعث افزایش «دوپامین» در مغز شوند، می‌توانند احتمال دژاوو را افزایش دهند. پس علت این تصورات را میتوان در پس ذهن خودمان مشاهده کرد. پس بهتر است از دفعه بعد که این اتفاقات برای شما افتاد به جای علت تراشی و فکر کردن به اینکه کی صحنه را دیده اید راحت از کنار آن رد شوید و بگویید حتما رویا بوده . این را به یاد داشته باشید که بیشتر نود درصد بیماری های روانی به دلیل فکر و علت یابی های اشتباه ماست. با خواندن نظرات افرادی را دیدم که میگفتند هر اتفاقی که می‌افتد میگن که قبلاً هم آن را دیده اند. این به علت این است که وقتی که این اتفاق برای شما کم می افتاد فکر خود را به آن می دادید و اجازه حرکت این افکار در مغز شما داده میشد و نتیجه این اجازه دادن هم همین است که الان می‌بینید.

  33. همه اینا درسته ولی زندگی های قبلی ما هم هستند که تو خواب ما میان ویا تو بیداری فکر میکنیم که این صحنه رو یه بار دیدیم حتما دیدیم

    1. سلام من امروز داشتم روی چیزی کار می کردم تا این که با لحظه ای مواجه شدم که داشتم تو اون خاطرات همین کار رو انجام می دادم و برام عجیب بود

    2. پرا بعضی وقتا خواب کسی رو که دوسش داری رو میبینی ولی چهرشو نمیتونی ببینی؟؟

  34. سلام ، من ازخیلی سال پیش چنین احساسی رو که قبلا صحنه ای رو دیدم،اتفاقی رو تجربه کردم و…داشتم،الان چند وقته که احساس میکنم کارهایی رو انجام دادم ولی نمیدونم کی و کجا،و جالب اینکه وقتی برای اولین بار انجام میدم بسیار مهارت دارم که همه تعجب میکنن،بعضی وقتا برای انجام دادن کاری به دنبال ابزارهایی میگردم که اصلا نداشته ام و اصلا وجود خارجی ندارد،ولی وقتی توصیف میکنم که با همچین چیزی میشود فلان و چنان کرد همه با تعجب نگاهم می کنند و میگویند ای جان از این اختراع،بخدا دارم دیونه میشم این جوری دیگه نوبره،وقتی میشینم فکر میکنم از افکار درهم و تیکه و پاره همش بیشتر به این نتیجه میرسم که من یه جایی که نمیدونم کجاست و زمانی که معلوم نیست کی بوده زندگیها کردم،برایم خیلی چیزها که اصلا ندیدم کاملا آشنا هستند،گاهی حتی دستانم عادت به استفاده از چیزی دارند که مستمر در جایی دیگر استفاده میکرده اند و اینجا اصلا وجود خارجی ندارد حتی اسم ندارد،خواهش میکنم اگر کسی چنین تجربیاتی داره کمکم کنه تا واقعا دیوانه نشدم ،

    1. منم مثل تو همچین مشکلی دارم واقعا بده کل زندگیمو ریخته به هم فقط می خواستم بگم که سعی کنی بهش فکر نکنی و اگه این اتفاق برات افتاد چشماتو ببندی و نفس عمیق بکشی اینجوری آروم میشم چون من مثل توهم اینجوری میگم

    2. منم همینطورم .مثلا بعضی وقتا میام یه اهنگ میبینم میرم دانلود میکنم گوش که میدم یه جوریه قابل توصیف نیست احساس میکنم اینو قبلن گوش کردم یا یه چیزیو مینویسم یه لحظه یادم میاد من ینو یه بار دیگم نوشتم مثلا یادم میاد با خدکارم چجوری ورمیرفتم کجا خط چی گذاشتم این چیزا عجیبه واقعا برام

    3. سلام
      برای منم این اتفاق زیاد میوفته جوری که دیگه میدونم قراره چه اتفاقی بیوفته مثلا وقتی میخوام از خواب پاشم اون لحظه رو تو خواب میبینم و یه مدت بعد اون اتفاق میوفته 😐💔

    4. شما تا حالا فیلم اینفینیتیو همون بی نهایت رو دیدی
      دقیقن مثل شما بود

  35. دوستان چرا یکیتون ب این فکر نکرده ک ممکنه حیات قبلیتون (زندگی قبلی) اون صحنه رو تجربه کرده باشه یا شاید ی همزاد یا کپی از شما اون صحنه رو زودتر دیده و ب شما انتقال داده (منظور از انتقال اینکه ممکنه ما همه ی همزاد باشیم ک از تصمیم و دنیای همزاد قبلیمون بوجود اومدیم)

  36. من حدودا از یک ماه قبل برام این اتفاق خیلی پیش میاد حتی شده روز قبل از دیدن یک صحنه میدونستم فردا اون رو میبینم و طرف مقابلم بهم چه حرفهایی رو میزنه، اما اکثرا اتفاقات رو حدود یک دقیقه قبل به یاد میارم که بعدش اتفاق میفته ولی این که روز قبل یادم بیاد تا حالا 4بار تکرار شده، خیلی وقتها هم تو خواب اتفاقاتی رو میبینم که بدون آمادگی قبلی روز بعدش اتفاق میفته، این خیلی خوبه که باهاش تونستم جلو یه تصادف ساده رو بگیرم اما خیلی فشار رو حافظه و روحیه آدم میاره که اگه این بشه یا نشه چی میشه، من از این طریق و حذف خطاهایی که تو دید آیندم میبینم پیشرفت کردم و خیلی اشتباهات رو انجام ندادم ولی بازم تمرکز اصلی آدم رو بهم میزنه که خیلی سخته

    1. ولی خدایی منم همینجورم
      ولی من هرکدومو ک تغییرش دادم از یجای دیه خوردم برا همین سعی میکنم ک اصن نبینمش ک بخوام تغییرش بدم

  37. سلام من هم بعضی وقتها اینطور میشم چند روز پیش صدای مادرم رو شنیدم در حیات خونه که سرفه میکرد ولی در صورتی که مادرم خواب بود ولی بعد از ربع ساعت اون اتفاق افتاد که من بدو بدو دویدم و رفتم دیدم مادرم یه هسته توی گلوش گیر کرده بعد که خوب شد بهم گفت تو از کجا میدونستی که قبلش ربع ساعت بهم زنگ زده بودی چون من بهش زنگ زده بودم و گفته بود من خواب هستم

  38. سلام. اکثر کسانیکه اینجا نظر دادن از ساختار و کارکرد مغز خبر ندارند. علاوه بر خبر نداشتن از کارکرد مغز از موضوع احتمالات هم اطلاع ندارند و یا نمیخوان زیاد بهش فکر کنند. شاید اگر قبلاً کسی حرف های مثل روح و گذشته و روشن بینی را می زد می شد باور کرد چون نه دستگاه ام آر آی وجود داشت که بتونی مغز رو اسکن کنی و نه چیز دیگری. اما با پیشرفت هایی که امروزه بلحاظ پزشکی شده تا حدود بسیار زیادی می دانیم که چه اتفاقاتی در مغز رخ می ده. البته اگر هم یک پدیده عجیب غریبی هم اتفاق می افته که علم نمی تونه بهش پاسخ بده رومطمئنا در آینده ای نزدیک یا دور ، علم به اکثر اینها هم پاسخ خواهد. اما نباید موضوع را به اسرار خفیه و ارواح کشاند چون اونوقت هیچوقت امکان حل مسئله بوجود نخواهد آمد. در این عصر پیشرفت مطالعاتی مغزی باید کمی چشمانمان را بیشتر باز کنیم و مانند آدمهای قرن های پیش فکر نکنیم. در ضمن یک آزمایش کوچک انجام بدید برای خودتان: این جمله ای را که اینجا می نویسم را آیا می توانید کلمات بعدی اش را پیش بینی کنید؟ «اسم من…. » آیا جای خالی را در اینجا می توانید پر کنید. بله. کلمه «است» حتما هست. یک کلمه دیگه هم که باید قبل از «است» باشد ، نام خودتان و یا یک نفر دیگر است. پس موضوع این است شما اینجا چون الگو در ذهنتان بود توانستید باقی جمله را پیش بینی کنید. یک آزمون دیگر. شما وقتی اولین بار کسی را می بینید چه جملاتی را فکر می کنید که خواهد گفت؟ مشخص هست که الگو احوالپرسی را هم می دانیم. به احتمال بسیار زیاد خواهد گفت سلام. خوبید. حالا اگر کسی الگوهای بیشتری را بداند می تواند حتی جملات طولانی تر و پیچیده تر را هم پیش بینی کند.

    1. حرفاتون درست ولی این چیزهای که شماسوال میکنیدمیخواین بگید اون چیزهای که مافک میکنیم دیدیم تااین خیلی فرق نداره منکه اصلا فک نمیکنم اینجوری باشه وقتی یه جا یه نوشته خیلی بزرگ هستش و طرف تواون نوشته غلط عملازیادی داره شماوهمه میتونیدهمیجوری ک میخونیداونم درست کنیدولی اینهای ک مامیبینیم اتفاقه من چندوقت پیش رفتم جنگل وحس کردم ی باردیگه هم به این جنگل ب همین جا به همین جایی که وایستاده ام اومدم ولی هرچقدفک کردم دیدم نه من اینجانیومدم خواب دیدم حالامعلوم نیست که خواب دیدم یاچیز دیگه ای هست نمیدونم اصلانمیدونم

  39. ممنون از سایت بیگ بنگ و مقالات ارزشمند شما و تمام همکاران تان .
    در طول ۷ سال که مطالبتون را دنبال میکنم ، بسیار آموختم و حظّ بسیاری بردم و …

    پایدار بمانید.

  40. مقاله جالبی است ، و این رفتار مغز خصوصا در میان نوجوانان و جوانان بیشتر دیده میشود و همینطور بخاطر اختلالات منطقه صرع در مغز .
    چند سال پیش در مقاله ای پزشکی میخواندم که صدر صد انسانها در این قسمت از مغز همچنان مشکلات و .. دارند که بشکل وراثتی از اجداد قدیم ما و …. همچنان منتقل میشود هرچند که بسیار نسبت ب چند صد هزار سال قبل ، کمتر شده و در طول حیات انسان مانند برخی دیگر از کمبودها و نواقص مریضی و عیوب دیگر ، تا حدود بیشتری اصلاح شده و تکامل یافته تر و سالمتر (ب نسبت هزاران سال قبل ) گشته ، اما اختلالات همچنان وجود دارد و این دلیل قویتر علمی و اثبات شده است. (دژا-وو )

    1. سلام وقت بخیرخسته نباشیدمیگم به همه ی شما ک زحمت میکشید
      من خیلی وقته که یه کاری ک پیش میادحس میکنم یااین کار رو ی باردیگه هم انجام دادم ویااینکه خواب دیدم البته ن همه ی کارهاروبعضی بعضی کارها ک بازم باخودم هرچقدفک میکنم میگم نه من این کار رو باردیگه ای انجام ندادم یااین اتفاق واسم رخ نداده پس به این نتیجه میرسم که من خواب دیدم واینوخودم قبول میکنم

  41. سلام و درود، ۱- اغلب ما چنان مقهور احساس و درک خویش میشویم که فکر میکنیم درک صحیح از آنچه که در ذهن- مغز و حافظه ما میگذرد ، بر آنها اشراف کامل داریم و عین واقعیت است ، در صورتیکه اینطور نیست. ب لحاظ علم پزشکی و روانپزشکی و … انسان همچنان از تکامل نیافته‌گی اندام و سیستم اعصاب و مغز ، رنج میبرد و دچار مشکلات و کمبود و نواقص است . در مغز بلا استثنا در محدوده صرع دچار مشکلات هستیم و (تا اینجا در پیشرفت علمی ) صدها پژوهش و تجربهای مختلف این اصل ، ضعف در سیستم عصب ها و مغز ، ثابت شده و بخش عمده ای از مطالبی که دوستان ب عنوان تجربه و باور ذکر کرده اند، مربوط ب بیماریها و .. که بطور توارثی در ژنها منتقل میشود.در هیپنوتیزم این را ب وضوح میبینیم که سیستم مغز ، افکار القا شده را واقعیت محض میپندارد ، در صورتیکه چنین اتفاقی را فقط در تخیل ِ القا شده ، تجربه کرده آیم.
    بنابر این ، مغز و سیستم اعصاب هنوز تحت تاثیر ژنها ، بیماریهای موثر در انسان قرار دارد و کامل و بدون نقص نیست ، پس دریافتهای ما میتواند غیر از واقعیت باشد.
    ۲- روان انسان (کارکرد مغز ) ب مقدار زیادی در ارتباط با تولید موادی است که توسط غدد و دیگر عوامل ، تحت تاثیر قرار میگیرد و ب همان نسبت ، درک واقعیت و حقیقت میتواند در افراد متفاوت و حتی متضاد باشد.
    ۳- نوع رشد و تربیت عقلی از تولد میتواند بخشی از کمبودها و نواقص ساختار فیزیکی مغز را (اندیشه-منطق-درک-آگاهی،،،،،) بهبود بخشد و باعث دخالت کمتر ِ حوزهء تاثیر غدد و ژنها ، گردد که نهایتا ب درک واقعیت و حقیقت اصلی (که تاکنون ب لحاظ علمی یا فلسفی پذیرفته شده ) نزدیک گردد و از توهمات ِ ذهن ِ ناسالم دورتر شود تا بتواند بدرستی آگاهی از پدیده های خارجی و درونی خود داشته باشد.
    اگر درک من از پدیده بیرونی(جهان بیرون از “من”) یا درونی خود(من- ایگو- نفس ) را بعنوان اصل قرار دهم در اینصورت دچار خطای بزرگ شده ام ، پس باید “درک من” در چارچوب آنچه که بعنوان علم میشناسیم(که هنوز نواقص بسیار دارد و کامل نیست ) قرار گیرد و همخوان باشد و متکی بر علومی که تاکنون کشف و ب آگاهی در آن دست یافته ایم، مطابق باشد.
    جهانهای موازی یا شعور کیهانی یا درک هستی از خود و … فقط نظریه های فلسفی هستند که از چند هزار سال پیش قدمت دارد و مربوط ب علم امروز نیست ، اما برخی هم اگر اثبات فلسفی یا ریاضی دارد (که دارد ) هنوز دلیلی تجربی و قابل مشاهده و حاکم بر انسان یا جهان هستی نیست ، پس دنبال چسباندن ب هم و توجیه آنها از طریق “حواس خود” نباشیم.
    میماند یک راه ، که آن هم سخت و زمانبر است و هیچوقت ب انتها نمیرسد ، ” مطالعه بیشتر موارد علمی اثبات شده یا تایید شده توسط دانشمندان ِ آن موضوعات و گسترش آگاهی در حوزه های مربوط ب آن “،
    مسلما شبه علم یکی از راههای میانبر است که ذهن و مغز ما را جهت اقناع سریع و رسیدن ب جواب مطلوب ، ما را محاصره کرده و در مسیر آگاهی اول باید بپذیریم که هیچ نمیدانیم و سپس توسط اشخاصی که در حوزه آکادمیک قابل طرح هستند، کتابها و منابعی که جهت درک ساده تر و واضحتر موضوع هستند را ، بعنوان راهنما قرار دهیم و دنبال کنیم.
    در این موردی که همه ب نوعی با آن مواجه هستیم ، باید مجموعه ای از ، کارکرد منطقه صرع در مغز و پایه های روانشناسی ، کارکرد خواب و دلایل خواب دیدن و رابطه خواب با واقعیت ، شناخت ، فکر و اندیشه – تفاوت توهم و خیال – چگونه گی ارتباط سلولهایی مغزی و کارکرد آنها و جایگاه آنها در مغز …اطلاعات موثق بدست آوریم و سپس در حین استفاده ، بتوانیم جهت انتقال ب کسانیکه واقعا بدنبال دریافت آنها هستند ، بکوشیم.

    بنظرم *** کانال و سایت بیگ بنگ یکی از راههای دریافت اطلاعات علمی با منابع علمی و موثق هست ، در مدت حدود ۶ سالی که مطالعه میکنم.
    با تشکر از حوصله دوستان و نقدی که خواهند داشت.

    پایدار بمانید. بهمن برهانی

    1. وقتی این خاطرات رو می بینیم بعد از چند لحظه از یاد می رود خیلی جالب است

  42. سلام ما داشتیم با ماشینمون از شیراز به شهر خودمون که اسمش مرودشت هست میرفتم. من تو حالت خواب و بیداری بودم و به پنجره ماشین نگاه میکردم که دیدم یه سگ با چشمای سبز داره با سرعت خیلی زیاد میاد سمته ماشین و الانه که بخوره به ماشین. گفتم یا خدا و دوبار چشمام رو باز و بسته کردم وهیچ اتافی نیوفتاده بود. این اولین باری بود که همچین چیزی میبینم و واقعا ترسیدم. ایا من مشکلی دارم؟

  43. سلام دوستان این اتفاق واسه منم زیاد افتاده
    خیلی هم تحقیق کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم فکر کنم قبل از اینکه به دنیا بیایم صحنه های زندگیمونو نشونمون دادن و ما هم انتخاب کردیم شاید بخاطر اینه که ما واقعا بعضی از صحنه ها رو از قبل دیدیم خود من خیلی این اتفاق جالب برام میوفته و منم اجازه میدم صحنه تکرار بشه و جلوشو نمیگیرم

  44. ببخشید من چند وقته که میتونم بعضی از قسمتای اینده رو ببینم
    اما این حس خوبی نداره
    وقتی زمان اون موقع میرسه سرگیجه میگیرم و چشمام نور رو کمتر میبینه
    به خاطر این همش حالت تهوع و سردرد دارم

    1. چرا وقتی میخوام از خواب بیدار شم یهویی با سرعت خیلی بالا به ی سمتی میرم و بعد از خواب میپرم
      در صورتی که خوابم خرافات بود
      اصلا بی معنیه

    2. منم همینطوری میشه انگار فشارم بالا پایین میشه و فشار زیادی به مغزم میاد
      خیلی اذیتم میکنه، قبلا این حس رو دوست داشتم اما الان زیاد شده 🙁
      شما چه کردید هنوز این حس رو دارید؟ علتش چیه؟

    3. سلام . منم همینطوریم.فقط موقع دیدن اون صحنه ها حالم بد نمیشه و فقط برام عجیبه . نمیدونم برای شما هم همینطوره یا نه ولی چند تاشون دراز مدتن و چندتاشون زود اتفاق میوفتن.خوشحال میشم باهم دنبال دلیلش بگردیم. اگه دوس دارین .خیلی خوشحالم که یک نفر مثل خودم پیدا کردم.

  45. سلام . منم همینطورم .‌فک میکنم اتفاقی که الان افتاده رو قبلا یه جااایی و یه زمانی دیدم ولی هرچی فک میکنم نمیدونم برا کی هست و کجا اتفاق افتاده . البته خیلی کم این اتفاق میفته واسم .

    1. سلام من وقتی به یک طبیعت یا درخت یا اسمان و گاهی دریا نگاه میکنم احساس میکنم من این صحنه را دیدم یا خواهم دید فکر میکنم مغز من داره بهشت رو میبینه یا یک جای خیلی خوب لطفا در باره این حس من توضیح میدید

    2. منم همینجوریم همون لحظه برای چند دقیقه چشمام بسته میشه و وقتی باز میکنم احساس سرگیجه یا فکر میکنم مدل زندگیم تغییر میکنه و احساس اینو دارم که چشمام از خودم بزرگ تر شده

    3. دقیقا برا منم، اما من همین چند دقیقه پیش واسم اتفاق افتاد یک صحنه ایی که احساس میکنم یک بار دیگه ام دیدمش در همون مکانی که نشستم

  46. سلام من در هفته شاید دوبار اینجوری بشم احساس میکنم اون صحنرو ی بار دیدم ولی یادم نمیادهرچی فکر میکنم سردرد میگیرم و سر گیجه میشه راهنمایی کنین

  47. صحنه ای که تجربه میکنیم وگمان میکنیم قبلا اتفاق افتاده ؛؛پیش تر از این خواب دیده ایم اما یادمان نمانده

  48. من دارم خسته میشم کسی میتونه کمکم کنه؟!!!
    اکثر روز مرگیم هر اتفاقی میوفته حس میکنم تکراریه، و اینکه نمیتونم حرکت بعدیشو حدس بزنم فقط یادم میاد که این اتفاق افتاده ، بعضیاشو میتونم حدس بزنم ، حس میکنم کل این زندگیو یبار تجربه کردم ،واقعا دارم دیوونه میشم کارایی ک تا الان انجام ندادم وقتی انجامش میدم حس میکنم قبلا هم اینکارو کردم اصلا نمیتونم حالمو توضیح بدم اونقدری شدیده که به خودم میگم یعنی این زندگیو یبار تجربه کردم؟! یعنی باز متولد شدم که کارای تکراریو انجام بدم ،
    نیاز به کمک دارم اگه مطلبی چیزی باشه ک بتونه کمکم کنه ممنون میشم باهام در میون بزارید

    1. سلام
      شما فقط تا جای ک میتونی زیاد فک‌نکن
      سعی کن درباره گذشته خودت زیاد فک‌نکنی

  49. سلام من چندین ساله که خوابای عجیبی میبینم و همیشه کسی در خواب هام منو نجات میده و بهم چیزهایی نشون میده که هیچ ربطی به من ندارن و خوابام جوری واقعین که گاهی تو خواب با بقیه حرف میزدم وقتی بیدار میشدم بهم میگفتن در بیداری همیشه حس میکنم کسی من رو نگاه میکنه و مراقبمه و اصلا نمیترسم و در خوابهام همیشه بش اعتماد میکنم میحوام بدونم من توهم میزنم یا دلیل حاصی داره

  50. همونطور که میدونین مغز ما دائم در حال دریافت اطلاعات از محیط اطرافمون توسط چشمها ، گوش وپوست مون به صورت های مختلف هستش . تمام این اطلاعات در مغز وجود دارده و در مواقع وشرایط مختلف می نتونن پردازش بشن و از اونها استفاده کنیم.معمولا در حالت بیداری ما بطور منطقی تری می تونیم از این اطلاعات استفاده کنیم . در حالت خواب هم مغز ما غیر فعال نیست و دریافت هاش از محیط ادامه داره و در خواب هم چون اراده ما و همشیاری ما بر فرایند تحلیل ها و پردازش های مغزی حاکم نیست مغز می تونه اطلاعاتی که از اول عمر ما وجود داره رو می تونه به هرصورتی پردازش کنه و ما اونو بصورت خواب ببینیم و به حافظه هم سپرده بشه و ما وقتی از خواب بیدار میشیم می تونیم بعضی از اونها رو بیاد بیاریم. در حالت خواب چون هوشیاری و اراده بر فرایندپردازش مغزی حاکم نیست می تونیم چیزی هایی رو خواب ببینیم که در خواب به راحتی امکان پذیره و اصلا اونها رو غیرمنطقی حس نمی کنیم مثلا خواب می بینیم بال در آوردیم و راحت همراه با پرنده ها داریم پرواز می کنیم و ناگهان خیلی سریع خودمون رو توی خونه می بینیم و با اطرافیانی که سالهاست از دنیا رفتن داریم حرف می زنیم و اصلا هم در اون موقع که داریم این خواب رو می بینیم احساس نمی کنیم غیرمنطقیه .حالا بستگی به اینکه تو چه مرحله ای از فرایند خواب ما این چیزها رو خواب ببینیم ممکنه وقتی بیدار می شیم مقداری از این اتفاقات رو بیاد بیاریم یا اصلا هیچکدوم رو بیاد نیاریم ولی این اتفاقی رو که خواب دیدیم در حافظه ماثبت میشه و بعدها از چند لحظه تا چند سال دیگه ممکنه در مواجهه با یک رویداد مشابه اون رو مغز ما بیاد بیاره و ما حس کنیم که این واقعه یا مکان یا فرد رو قبلا دیدیم.به نظر من خواب تماما یک فرایند فیزیولوژیک هستش و چیزی تحت عنوان اینکه روح ما در حالت خواب پرواز میکنه و به جاها ی مختلف در اینده و گذشته میره وجود نداره بلکه این پردازش و تحلیل های مغزی ما هستش که در زمان خواب به هر شکلی بدون تاثیر اراده و هوشیاری انجام میشه و در خواب با اطلاعات عظیمی که در مغز ما وجود داره جریانهای عجیب و غریب ساخته میشه و ما اونها رو بصورت خواب می بینیم. اگه دقت کنید گاهی اوقات تحریکات محیطی با خواب شما یا تداخل پیدا می کنه یا هماهنگ میشه . مثلا شما خواب می بینین که دوچرخه سواری می کنین و دارین هی بوق می زنین در همین حال شما ناگهان از خواب بیدار می شین و می بینین که کسی الان پشت در خونه شماست و داره هی زنگ میزنه . این زنگ زدن زنگ خونه با بوق زدن شما با دوچرخه در خواب تداخل پیدا کرده و تا شما هوشیار نشین تو خواب هی بوق می زنین چون مغز شما اطلاعات خودش رو بدون دخالت هوشیاری داره به این نحو پردازش می کنه کمک کم که این تحریک محیطی(زنگ زدن در خونه) شما رو از خواب بیدار می کنه و هوشیاری غالب میشه شما با واقعیت اصلی مواجه میشین که اون زنگ خوردن زنگ در خونه است.ما در خواب بعلت اینکه هوشیاری دخالت نداره معز می تونه میلیاردها اطلاعات خودش رو بصورت های مختلف کنار هم بذاره و پردازش کنه و نتیجه اش میشه انواع مختلف خواب ها که باز خود این خوابها هم اطلاعاتش تو مغز ثبت میشه حتی اگه ما بعد از بیداری اونها رو بخاطر نیاریم و این اطلاعات می تونه دوباره تو خواب های دیگه و یا در بیداری در مواجهه با برخی اشخاص ، محیطها یا اتفاقها ازشون استفاده بشه و ما حس کنیم این موارد رو قبلا یه بار دیدیم یا شنیدیم یا برامون اتفاق افتاده.

    1. بله جالبه من هم از کودکی صحنه های تکرار شده برام تکرار میشن میدونم که این صحنه دقیقا برام اتفاق افتاده و دیدم ولی کی و کجاشو دیگه اصلا بخاطر نمیارم و فقط در همین حدود تو ذهنم صحنه سازی شده یه وقتایی هم خیلی نا خوداگاه حتی تو بیداری برای لحظاتی به جایی سفر کردم که حتی حس و بوی اون صحنه رو کاملا حس میکنم ولی بازم خیلی کوتاه.

  51. برا من صدها بار اتفاق افتاده برا فهمیدن واقعیت این پدیده حتی سراغ خرافات هم رفتم ولی وقتی تمرکز و فکرما روش گذاشتم بنظرم رسید صحنه ها را در خواب دیده بودم با گذشت زمان خواب هایم را تا حد امکان به خاطر سپردم و در مکان های جدیدی که حضور پیدا میکردم دو سه اتفاق را به صورت بسیار جزئی قبل از وقوع پیش بینی کنم و حدود 20 صحنه بعد از وقوع بخاطر بیارم مطمانم که این تصاویر از خواب شکل میگیرن

  52. این اتفاقات اصلا به روح یا چیز دیگری بستگی نداره بلکه همی انسان ها قبل از افرینش در عام ذر بودهایم و زندگیمان در حالت خیلی تند به ما نمایش داده شده است برای همین هم خیلی اتفاقات برایمان تکراری است مگر نه هیچ دلیل خاصی نداره

  53. سلام بچه ها .من دکتر علیزاده هستم
    ببینید بچه ها خود من سالی یکبار یا دوبار اینطور میشم .به چه شکلل
    اونم اینه که شب خواب میبینم و روز بعد از خواب بیدار میشم بعد چند ساعت یه لحظه احساس میکنم هر اتفاقی بیفته من دیشب تو خواب دیدم و با تپش قلب تنگ نفسی و فشار کم اتفاق میفتد چونکه ترس وجود ادمو میگیره که چطور من تمام اینارو تو خواب دیدم .تو اتوبوس مترو میرم حتی ایستگاه هایی که قطار میایستد رو دیدم .
    ببینید این قضیه به این شکله که ما خواب رو دیدیم اما در اصل هر اتفاقی فرداش میفته واقعا در خواب نبوده یعنی این مغز ما داره میگه که تو دیشب تمام این هارو تو خواب دیدی .و شما در اصل خوای دیگه دیدین.
    ادم های باهوش و خلاق و کارافرین خیلی زیاد این اتفاق براشون میفته .
    پس دوستان هر وقت اینطور شدید اب قند کنارتون باشه چون فشارتون پایین میاد .

    1. بعد اقا دکتر چطور میشه ک من ی مدت مرتب لینطور میشدم ب طور مداوم هر چی خواب میدیدم برام اتفاق میفتاد هر وقتم بیدار میشدم مینوشتم دقیقا جز ب جزشو همونی بود ک شبش خواب دیرم حتی یبار خواب دیدم تو ی جام ک ی زلزله شده دقیقا بیدار شدم همش ب فکر خوابم بودم تو تی وی همون صحنه خوابم دیدم و گفتن ک شب مشهد زلزله اومده ب نظر من اینا همه ی الهامه وقتی ادم دنبالشو بگیره این قدرتش قویتر میشه چون تجربه کردم دقیقا وقتی بیشتر توجه میکردم واضحتر شدن

  54. سلام منم خیلی وقتا برام این اتفاق افتاده یه چیزی رو میبینم احساس میکنم یبار قبلا دیدم.
    در مورد این کتابی چیزی هست؟

  55. درود. بعضی دوستان میگن این یه اختلال مغزی هست یا در حافظه بلند مدت و … ولی من برای اولین بار سوار هواپیما شدم و حدود ۱۰ ثانیه هر اتفاقی که میفتاد رو پیشبینی میکردم پس شاید واقعا ما قبلا یک بار زندگی کردیم ….

  56. من یک فیلم به نامit دیدم ولی مطمعنم اون در گذشته وقتی بچه بودم دیدم مطمعنم تازش ۲این فیلم امد مطمعن تر شدم اشتباه نمیکنم چطور ممکن با خودم فکر میکنم این فیلم شاید از گذشته باسازیش کردن ولی میگن تازه ساختنش ایا ممکن به خاطرات کس دیگه مربوط باشه

  57. اگه اینطوری پس من دیگه رد کردم.چون نود درصد تصاویر زندگیم اشنا هستن.هر لحظه ای که میبینم و گاهی احساس میکنم کلا در یک خواب عجیب هستم.موافق این دیدگاههای علمی نیستم چون بشدت احساس میکنم در پس اونها یه پیامی هست که باید درکش کرد

  58. من این اتفاق برام میفوته و بعدش سردرد و حالت تهوع می گیرم
    کاش یکم کامل تر توضیح بدید

  59. برای منم اتفاق افتاده که یه صحنه ای رو میبینم چند روز بعدش اون واسم اتفاق می افته البته گاهی وقتا ولی در کل این حسو دارم

  60. موافق نیستم بارها. برایم پیش آمده و فکر می کنم این پدیده واقعی است.

    حتی فراتر از آن حس می کنم سیر وقایع نیز ممکن است تغییر کند
    در حالت هایی که دچار وضعیت بغرنج یا استرس دار بوده ام دچارش شده ام
    هنگام خدمت دچار وضعیت ناخواسته و غیر قابل پیشبینی شدم در آنِ واحد در همان زمان وقایع بعدی و آتی را دیدم ( حضور خودروهای مقامات مافوق برای بررسی اتفاق ( روی مین رفتن دو سرباز در اثر غفلت من ) که عینا آنها را می دیدم که وارد صحنه می شوند ) اما دژوو تغییر کرد سیر وقایع عوض شد تلفاتی روی نداد اما فشار سنگین روحی برایم پیش آمد
    مورد دیگر:
    ازدواج برادرم با دختری که خانواده ام با آن مخالف بودند
    وقتی که به مرخصی آمدم برادر کوچکترم به من اطلاع داد
    در آن حال به سختی خود را کنترول کردم که سقوط نکنم
    بدتر از ( عوض شدن سیر وقایع):
    در رویایی دیدم که با پسر برادرم صحبت می کنم و آن پسر بسیار فهمیده و عاقل و دانا بود
    سیر وقایع عوض شد برادرم صاحب پسر معلول ذهنی شدید شد
    می دانید چرا سیر وقایع عوض شد؟ For a greater good
    چون در رویای سالم و دانا بودن پسر برادرم در انتها دیدم که برادرم فوت گردید
    بنابراین دژوو به من ثابت کرد رویداد ها را می توان پیشاپیش دید
    و سیر وقایع می تواند تغییر کند
    از آن زمان 27 سال گذشته و اکنون ده ها فیلم هالیوودی با فیلم نامه هایی بر این اساس ساخته شده که حتما دیده اید
    اما با این وجود خوشحالم که برادرم زنده است و با همسر و فرزند معلولش زندگی را ادامه می دهند
    این مطالب را به هیچکس در خانواده نگفته ام (حتی همسرم) چون باعث آشفتگی خواهد شد . مطمئنم هیچکدامشان از این سایت خبر ندارند
    ذهن انسان یک کیهان بی انتهاست آن را دست کم نگیرید

  61. بله منم این اتفاق برام افتاده تحلیل آقا سمیر رو خوندم شاید این تحلیل با اون چیزی که من ودیگر دوستان گفتن فرق دارد و ۲چیز متفاوت هست،یا میشه گفت یکی از جوابهای علمی هست،حالا جواب علمی تخیلی این هست که بعضی اعتقاد دارند به موجودات فضایی ربط دارد و کسانی که که با اونا ارتباط برقرار کردن ولی یادشون نیست مثلا اون موجود بیگانه که قدرت آینده بینی داره ۴یا۵ روز آینده رو به ما نشون داده ،برخی از ادیان هم اعتقاد به ۲ یا چند بار زندگی کردن دارن و چند نظر دیگه که اگه دوستان کنجکاو بودن بگن بعدا توضیح بدم

  62. اصلا هم درست نبود ما چند لحظه بعد رو هنوز ندیدیم ک بخاد بره تو حافظه بلند مدت ولی انگار این اتفاق یه بار افتاده و من خیلی گشتم و هنوز ب جوابی نرسیدم

  63. خیلییی جالبه، اما واقعا نمیشه گفت دقیقا چیه بنظرم این موضوع به جهان موازی مرتبطه

  64. برای علم روانشناسی تجربی هنوز زود و یا غیرممکن است که پاسخی به این پدیده بدهد و برای اینکه جوابی بدهد کمی از صورت مسئله را پاک میکند و یا نادیده می گیرد.
    اینکه برخی دوستان گفتند ما ثانیه های بعدی را هم می توانیم حدس یا به صورت قطعی بدانیم یک واقعیت شایع است. واز نظر فیزیک و فلسفه هیچ توجیهی ندارد.
    به نظرم این پدیده حاکی از قوانین ماوراء طبیعی عالم و اعمال و زندگی انسان (فکر – گفتار و رفتار) او دارد. هر یک از این اعمال در شرایط خاصی نتیجه خاصی را به دنبال دارد. روح ما بسیاری از حقایق را خارج از زمان و مکان درک کرده و می تواند درک بکند. با توجه به خلوص شهود واقعه ادراکی و وقوع این وقایع یادآوری وضوح بیشتری خواهد داشت.
    به همین خاطر است که افراد هر اندازه در زندگی پیرتر و از نظر روحی آلوده تر و درگیرتر و ناآرام تر از نظر روحی هستند این تجارب هم اتفاق نمی افتد.

  65. اینا واسه در لحظه است، ولی من چند روز زود تر میدونم، یا مثلا کسیو ندیده بودم و باهاش چت میدادم فهمیدم کیه و انگار باهاش سالها زندگی کردم و قیافش تو ذهنم بود ، وقتی بعدا دیدمش ب یقین رسیدم ک خودش بوده واقعا

  66. براي من قانع كننده نبود چون وقتي براي من اتفاق ميوفته ديگه بقيه ي اتفاقاتم ميتونم پيش بيني كنم اما نميتونم تغييرشون بدم يعني قبل از اينكه كسي چيزي بگه يا هر اتفاقي بيوفته من قبلش ميدونم ميخواد چي بشه

  67. همونطور که در بالا اشاره شده دژا-وو بر اثر اختلال لحظه‌ای و آنی ای که بین دو حافظه (کوتاه مدت و بلند مدت) ایجاد می‌شه، شخص به این باور می‌رسه که عین همین صحنه رو قبلا در زمان و مکان دوری تجربه کرده و دیده.
    اما چیزی که برای خیلی ها قابل هضم نیست اینه که چرا دقیقاً می‌تونم بفهمم چند لحظه بعد چه اتفاقی می‌افته و به عبارتی پیش بینی کنم.
    در این مورد اختلال مذکور شکل آنی خودشو از دست می‌ده و همچنان در حال پردازش و انتقال جریانات در حال اتفاق به حافظه بلند مدته و چون سرعت پردازش خیلی سریعه باعث ایجاد توهم فهم و پیش بینی در شخص میشه

  68. منم ۱۴سالمه بعضی چیزارو که میبینم حس میکنم قبلا دیدمشون مثلا دعوای دوستام از قبل توی خواب یا رویا نمیبینمشون فقط وقتی میبینمشون میفهمم که قبلا دیدمشون به بابامم گفتم اونم یه کتاب داشت اورد خوند واسم توش نوشته بود این ادما قبلا هم زندگی کردن و مردن و دوباره به وجود اومدن اینارو که من میبینم چند بار میبینمشون نه یه بار?

  69. سلام
    براي من پيش اومده كه خوابي ديدم و در موردش صحبت كردم يا مرورش كردم و بعدا شايد ١ سال يا بيشتر برام اتفاق افتاده طوري كه ادامه جريان رو ميتونستم درست به خاطر بيارم البته در حد چند ثانيه بعدش

    1. سلام منم دقیقا همینطور من الان پیش دانشگاهی هستم ۱۸ سالمه خونه دو طبقه داریم دوسال سه سال پیش که کلاس یازده بودم تازه خونه رو خریده بودیم و ما طبقه بالا بودیم و پایین دست مستاجر بود منم زیاد توی فاز درس خوندن نبودم به فکر شغل اینده و برنامه برای کنکورم نبودم ولی جریان از اینجا شروع میشه من ی خوابی رو دیدم دو قسمت داشت هر دو قستمشم توی ی شب بود قسمت اولش این بود که من و خانوادم طبقه پایین بودیم و داشتیم درباره خرید یه پکیج کنکوری حرف میزدیم قسمت دوم خوابه پرید به چند سال بعدش حالا دقیق نمیدونم چ سالی ولی خوابم اینطور بود ک من رشته دندان پزشکی قبول شدم ،بعدش ک از خواب پا شدم دیگ اصلا توجه ای نکردم کلا یادم رفت.بعد دوسال یعنی تابستان ۹۶ ما طبقه پایین بودیم دیگ مستاجر هم نبود و شبم بود یدفعه اون صحنه دوسال پیش به طور خیلی عجیبی اومد جلو چشمم حتی طرز قرار گرفتن وسایلای خونه و خانوادم
      منی که اصلا دوسال پیش نمیدونستم وسایلای خونه چطور چیده میشن چطور بعد دوسال دقیقا همونطور به طور ناگهانی میاد جلوی چشمم
      همون موقعه هم با صدای بلند گفتم من این صحنه رو دیدم و خانوادمم اهمیت نداد
      حالا قسمت اول خوابم اتفاق افتاد
      قبلا هم اینطور صحنه های دیدم ولی مثل این اینقد جالب نبوده
      و چون خوابم مال دوساال پیش بود حرفای اون زمان یادم نمیاد اما شکل شمایل طرز قرار گیری وسایلا و خانوادم و حتی بحث درمورد خرید اون پکیج اتفاق افتاد
      در واقع اون خوابم خبر از اینده داد که ی قسمتش اتفاق افتاد خییییلی باحاله اونم چی مربوط شد به دوسال بعدش و قبول دندان پزشکی معلوم نیست چ سالی باشه خیلی جالبه و بنظر من یه اختلال ذهنی نیست

  70. واقعا جالبه …بعضی وقتا برای منم این اتفاق می افته که واقعا زمان اون صحنه ی مورد نظر مشخص..
    اما ی حسی ی چیزی مبهم به شما می گه که شما در یک زمانی نامشخص در همچنین موقعیتی بودی بخاطر اشتباه در ضمیر ناخودآگاه مائه و اینکه شما یک بار قبلا اون صحنه رو زندگی کردین.
    ممنون از مطلب مفیدتون:-)

  71. سلام ببخشید من هر روز این مشکل را دارم هر روز اتفاقایی که برای می افته مثل یک تصویر توی بیداری تجربه می کنم نمی تونم دقیقا بفهمم مال چه روزی هست یا چه ساعتی فقط با اتفاقای جزئی که توی اون تصاویر می بینم می تونم بفهمم مال چه زمانی است گاهی اوقات این باعث اذیت من می شود که می دونم که اتفاق بدی برام می افتد ولی نمی تونم جلوش رو بگیرم من از 12 سالگی این مشکل رو دارم الان 15 سالمه چی کار کنم؟

  72. ساملک
    دوستان خب
    عزیز من
    من فکر میکنم این زندگی از آخر به اوله چون مهمله اصلا با این کیفیت از دیدن آینده …،⁦?
    البته قدرتهای ما هم غیر قابل انکاره …

  73. دوستانی که این تجربه رو داشتن و میگن بعدش حس بدی بهشون دست داده و حالشون بد شده یا سرگیجه گرفتن و … حتما خودشون رو به یک متخصص مغز و اعصاب نشون بدن و یه نوار مغز بگیرن. این حالت در کسانی که سابقه صرع دارن یا مشکلی در عملکرد مغزی دارن، بیشتر دیده میشه.نمیخام بترسونمتون ولی این رو از متخصص مغز و اعصاب بپرسید حتما راهنماییتون میکنه. تاکید میکنم فقط کسانی که حس بدی مثل حالت تهوع یا گیجی بهشون دست میده.

  74. سلام و خسته نباشید واسه من یه اتفاقی افتاده که میخوام باهاتون درمیون بزارم من از سر کار اومدم خونه دیدم پسرم میگه من نماینده کلاس شدم ولی من که یادم بود اون چهارشنبه نماینده شده بود با تعجب ازش پرسیدم گفت نه من شنبه نماینده شدم منم بهش گفتم مگه من دم در بهت نگفتم که چرا یتورو دوروز اخر نماینده کردن گفتی عیبی نداره

  75. ببخشید یک سوال؟؟
    خیلی ها که بار اول منو‌ میبینن ازم سوال میکنن قبلا کجا دیدن منو و خیلی مطمعن میگن که منو دیدن ولی یادشون نمیاد.
    اولش فکر میکردم شاید اشتباه ذهنی افراد باشه الان هس کنجکاوی بهداین قضیه پیدا کردم چون بصورت غیر معمولی افراد تعدادشون بیشتر شده که ازم این سوالو میکنن.
    اطلاعاتی در این باره بدید ممنون میشم.

  76. بیشتر انسانها از نیمه ی کمتر از مغزش تو کارای روزانش استفاده میکنن اگه در صد حساب کنیم شاید۲۰درصد از۱۰۰.به نظر شخصی من کسایی که توانایی اینو دارن که از ۲۰ در صد فراتر برن شاید ۲۰در صد اضافه تر از حد معمول باشه ، میشن کسانی مانند انیشتین یا… انسان هایی هستن که کارهایی میکنن که هیچکسی قادر به انجامش نیست، باز هم میگم این نظر من و دانسته های ۲۶ساله ام هست. دوستانی که میگن لحظه ای جلوتر رو میبینن درست هست میبینند! ولی کشش مغز اجازه ادامه پیشبینی رو نمیده؟ مثال همون کامپیوتر رو میزنم، شما یک سیستم پنتیوم ۴(قدیمی) را اگه برنامه ای بیش از حد توانش اجرا کنید سی پی یو به نقطه ۱۰۰میرسه و انقدر داغ میکنه cpu هنگ میکنه و اخرین مرحله یا خودتون باید دکمه ری استارت رو بزنید یا خود سیستم ری استارت میشه،خب الان cpu بعد هنگی قادر هست بفهمه چه برنامه ای اجرا کرده ولی هیچ دیتایی به رام نداده که بشه فهمید موقعی که داشته cpuجون میکنده واسه چکار برنامه بود یا داشته چی رو سیو میکرده . خود ما قدرتشو دارییم چند ثانیه یا بیشترو لحظه ای بیاد بیاریم ولی مغز ما هنگ میکنه (طبیعیه چون مغز انسان به مرور زمان داره رشد میکنه و در دهه ی ما یا شایدم در قرن ما روی ۲۰ درصده ) اینجاست که اگه کششو داشته باشی میفهمی جریان چی بوده درسته شاید بعضی دوستان بگن اصلا امکان نداره و خیلی حرفای دیگه،ولی شما اگه از همین حال به سال ۱۵۰۰بری شاید نظرت عوض بشه ،چون فعلا دارن تو کشورای خارجی انسان فریز میکنن که چند قرن دیگه اونهارو شاید بتونن زنده کنن

    1. دقيقا همينطوره.وقتي تايه جايي متوجه ميشي چي به چيه.موضوع يا اتفاق يا دژاوو از ذهنت فرار ميکنه.مثل وقتايي که ادم ميخواد اسم شخصي روبگه اما يادش نمياد وميگه نوک زبونم هست.این هم دقيقا همين شکليه.موقع دژاوو براي من همين اتفاق افتاد که تا يه جايي متوجه شدم چي به چي بود اما درعين حال از ذهنم فرار بود.مدت زمان تمام اتفاقات ازثانيه بيشتر نميشه.تو همون يک ثانيه انگار ميخواد حجم عظيمي از اطلاعات وارد ذهن بشه که محدويت زمان وکوتاه بودن ثانيه اين اجازه رو نميده

  77. برای منم اتفاق افتاده خیلی زیاد واینکه همش حس میکنم بعدشو میدونم ووقتی اتفاق میفته میگم عه من میدونستم میخوای اینو بگی در صورتی که اگ از من میپرسیدن واقعا چی میخواد بگه جوابی نداشتم اما انگار ذهنم اتفاقی که افتادو میدونس بنظر من همون اشتباهه شماها که میگین حتی تا یه دقیقه میدونین چی میخواد بشه اگ یکی ازتون بپرسه واقعا نمیدونین فقط حس میکنین که میدونین

  78. حالا خوبه دوستان فکر میکنن اون صحنه رو یک بار قبلا دیدن
    اما من صحنه ای دیدم که احساس کردم بار چهارمه?

  79. کاملا از نظر علمی تایید شده است،چرا که این اتفاق برای خیلی از ماها از جمله خودم تجربه شده است، اینکه اتفاقی برای ما در زندگی روزمره میوفته و مغز ما فکر میکند یا حدس میزند که قبلا با چنین صحنه ای مواجه شدیم یا قبلا این صحنه رو دیده بودیم کاملا درسته، به دو دلیل یکی اینکه ادم در طول شبانه روز بالای هزاران خواب رو میبینه که بدون اینکه ما اونا رو بیاد بیاریم توی حافظه ی بلند مدت ما ثبت میشن،و وقتی با چنین صحنه های مشابه مواجه میشیم، حافظه ی بلند مدت ما فعال میشه و شبیه سازی اون صحنه رو بیادمون میاره و فکر میکنیم این صحنه رو قبلا در واقعیت دیدیم و تجربه کردیم،یه دلیل دیگه هم همون محاسبات و خطاهای لحظه ای حافظه ی خیلی از ماهاست که توی همون لحظه ای که فکر میکنیم این صحنه تکراریه، اتفاقا نیست و مغز ما چنین تحلیلیو انجام میده.

  80. منم از بچگی همین جوری بودم خیلی چیزارو انگار از قبل دیده بودم و وقتی به بقیه میگفتم میگفتن این دیوونس یا خیلی چیزای عجیبی میگفتن بهم

  81. سلام
    منم هم تجربیات این چنینی داشتم که مثل دوستان حتی به عینه میدونستم که در آینده ( چند ثانیه بعد) چه اتفاقی قرار هست که رخ بده و به نظرم دلایل این مطلب برای توضیح این پدیده قانع کننده نیستش. اما مهمتر از این موضوع برای من نوعی نگرانی و ترس وسواس گونه از اینه که تا آخر عمرم هم علت این مسئله رو درک نکنم، نه فقط این مورد خیلی از مباحث دیگه هم همینطور مثل مبحث ماهیت زمان یا درک دنیای عجیب کوانتوم. این فکر وسواس گونه که هستی چه راز هایی درونش پنهان داره و ما بی خبریم مثل خوره منو اذیت میکنه، ميخوام بدونم بقیه ی دوستان هم همچین حس بدی رو دارن؟

  82. اینا بخاطر اینه ک ما قبلا تو ی دنیای دیگه ای زندگی کردیم واون عالم ذر هستش ولس همین یسری اتفاقا یادمون میاد…

  83. نه من که قبول ندارم این مقاله رو. به قول بعضی دوستان پس چرا دیالوگای بعدی رو میتونیم قبل از اینکه بگن بدونیم چی هستن یا حرکاتی ک میخوان انجام بدنو میدونیم چی هستن؟

  84. من همین موضوع رو تو خواب دیدم خیلی عجیب بود من تو اون خواب یه دختری رو دیدم یهو کلی خاطره تو خوابم از اون دختر که تو واقعیت وجود نداره تو ذهنم اومد!!! انگار بچسگیمو باهاش بزرگ شدم ،شروع کردیم به تعریف خاطره برا هم و…. نمیدونم انگار تو اون خواب یه دنیای دیگه بود که من توش زندگی کردم و بزرگ شدم ،نمیدونم شاید دنیای موازی باشه شاید ذهنم خاطره ای از گذشه از اینده از بعد دیگه ،یا از خودم تو یه زمان دیگه نشون داده ،واقعا گیج شدم ، اون خواب برای من خیلی دیر گذشت ولی کلا زمانی که خواب بودم 1 ساعت بود ولی برای من انگار 1 سال گذشت

  85. اقا یه سوال بعضی وقتا شده که یه ادمی رو تو خیابون منظورم محیط بیرون از خونه دیدم و اون شخص انقدر برام اشنا بوده که انگار یک عمر میشناختمش و انگار با یه نخ بهش وصلمو به سمتش کشیده میشم به تناسخ اینا اعتقادی ندارم ولی برام عجیبه که چرا ادمی که تاحالا ندیدم باید انقدر برام اشنا باشه اسم این چیه چیزی تو اینترنت پیدا نکردم.

    1. این موضوع به تبادل انرژی فی‌مابین مرتبطه. انسان همیشه درحال ارسال و دریافت انرژیست، و مغز آنها را پردازش میکند، اگر انسان مقابل انرژی همسطح شما داشته باشد، فیدبک آن باعث بروز حس خوب و ترغیب به نزدیکی و همسویی میکنید. ولی اگر انرژی طرفین همسطح نباشد، همدیگر را دفع میکنید، و حس خوبی نسبت به وی ندارید، تمایلی به همصحبتی، دوستی یا پذیرش فکر و اعمالش را نخواهید داشت.

  86. سلام . من این مطلب رو قبول ندارم . به کرات چن بار شده با صحنه ای رو به رو شم ک تو زندگی واقعیم نبوده و دو دیقه سه دیقه طول بکشه . ما خونمون رو کوبیده بودیم از نو بسازیم و همسایمون داشت دعوا میکرد و داداشم از مغازه تخم مرغ خریده بود . مگ ادم چن دفعه خونش رو میکوبه از نو میسازه . خیلیییی شفاف بود. من یه بار توو خواب دیدم تو یه کلاسی نشستم و سوال میپرسم از خواب ک بیدار شدم گفتم ینی چی بود این خواب دقیقا هفته ی پیش همین اتفاق افتاد ک من دانشجو شده بودم و با همون استاد بودیم و من همون سوال رو پرسیدم

  87. سلام من چن تا سوال داشتم
    راستش این که شما گفتید برای من اتفاق نیوفتاده تاحالا . ولی حدود یک ماه میشه که اتفاقات رو پیش بینی میکنم هر روز این اتفاق برای من میوفته چجوری میتونم تقویتش کنم چون من فقط اتفاقات ثانیه ای رو پیش بینی میکنم .

  88. سلام .من اتفاقات و جاهای خاصی بعضی موقها به ذهنم میاد که اونجاها بودم و اتفاقاتی برام افتاده ولی یادم نمیاد کی و کجا .فقط صحنه هایی عجیب یادم هست که هیچ وقت اونجاها نبودم .مثل تناسخ یا زندگی قبلی،که این فرضیه اشتباه محض،ولی خوب اون جاها کی و چه موقع من در داخلش بود
    ای خدا خیلی برام پیچیدس و مهم ????

    1. سلام . منم همینطورم .‌فک میکنم اتفاقی که الان افتاده رو قبلا یه جااایی و یه زمانی دیدم ولی هرچی فک میکنم نمیدونم برا کی هست و کجا اتفاق افتاده . البته خیلی کم این اتفاق میفته واسم .

  89. به نظر من این پدیده بسیار عجیب و شگفت انگیزی هستش،که تا به الان علم
    بشری قادر به توجیه اش نیست.
    امیدوارم هر چه زودتر این معما حل شود

  90. سلام. این اتفاق برای بارها افتاده که یه صحنه برام تکراری هستش و اون لحظه تو ذهنم این فکر هستش که قبلا برام اتفاق افتاده تو بیداری نه توی خواب و دقیقا میدونم اون ثانیه قرار چه اتفاقی بیفته و چی قرار گفته بشه.اما واقعا نمیدونم چه دلیل علمی براش وجود داره.اما افرادی که به صرع مبتلا هستند حافظه بلند مدت اونها و همچنین کوتاه مدت اونها به طور کامل کار نمی کنه و اکثر اتفاقات یادشون میره.مخصوصا صحبت ها – رنگ ها و چیزای دیگه

  91. این جوابی ک شما در مورد این موضوع گفتید صرفا نظر خودتونه یا توجیه علمی داره اگ از نظر علمی و پزشکی ثابت شده میشه منبعشو بفرمایید

  92. منم برام اتفاق افتاده اینجور مسائل . .وقتی خواب یه نفرو میبینم یا یه چیزی رو فرداش اتفاق میوفته .خیلی عجیبه

  93. من اتفاقاتی رو یک شب قبل در خواب میبینم یا مکان هایی رو که حتی خودم رو هم میبینم بعضی از خواب ها خیلی برام مسخرست ولی جای عجیب اون اینه که وقایع تا نود و هشت درصد اتفاق میوفته و اون دو درصد که که اتفاق نمیفته چند سال شاید طول بکشه ولی اتفاق میفته خوب یا بد بارها تا خواب و دیدم چه به کسی گفتم چه نگفتم باز اتفاق میوفته

  94. سلام من هم همین مشکل را دارم وقتی قدم به بعضی جاها میگذارم که درعمر ندیده ام احساس میکنم که قبلا هم آمده ام حتی آدمهایش را تصور کرده میتوانم یا با دیدن بعضی اشخاص احساس میکنم که او را قبلا هم دیده ام یا بعضی حوادث که بعدأ اتفاق می افتد قبلا حس میکنم
    البته بی خیال گذر میکنم اگر نه دیوانه خواهم شد

    1. شاید علتش جهان های موازی و تکرار شونده باشه . سیکل تکراری اومدن ما به این جهان

  95. سلام…
    من چند وقتی میشه ک این اتفاق برام زیاد میفته و ب شدت مغزمو درگیر خودش کرده….نمیتونم چندثانیه بعد رو پیش بینی کنم…ولی کوچک ترین حرف و تصویر به نظرم اشنا میاد…گاهی مدت ها فکر میکنم ک شاید خاطره ای یادم بیاد ولی هیچ چیزی پیدا نمیکنم و این بیشتر گیجم میکنه
    اوایل این اتفاق کمتر بود مثلا چندماه یک بار ولی الان چند روزی میشه ک پشت سرهم این اتفاق میفته….دنبال یک دلیل قانع کننده هستم…به شدت این موضوع اذیتم میکنه…

  96. سلام
    من يك سوالي داشتم
    علت اينكه گاهي اوقات به چيزي كه فكر ميكنيم براي مثال غذا بدون اينكه وحود داشته باشه بوي آن رو حس ميكنيم و يا در مورد سم يا هرچيزي كه بوي قوي داره بوي آن رو حي مي كنيم چيه؟

  97. منم دقیقا بعضی موقع ها حس میکنم اتفاقی ک الان افتاد قبلا هم افتاده.حتی ب صراحت میتونم بگم ک عین جملات و حرکات رو هم میتونم بگم ک قراره چی اتفاق بیفته

  98. دوستانی که میگن این یک اختلال مغزی هست یا اینکه اشتباه مغزه و از این نظرها به یک چیز توجه نکردن البته بهشون حق میدم چون احتمالا برای خودشون اتفاق نیفتاده.برای من سالهاست که داره اتفاق میفته ولی خب نه اینکه هر روز و هر روز اتفاق بیفته ولی تا به حال خیلی زیاد برام اتفاق افتاده.به این موضوع توجه کنید که در اون لحظه ای که اتفاق میفته مثلا برای خود من میتونم چند ثانیه بعد رو حرکات و دیالوگ هایی که رد و بدل میشه رو پیش بینی کنم یعنی کاملا میدونم که بعدش چی میشه چه برای خودم و چه اون نفر یا نفراتی که تو اون جمع هستم رو کاملا میدونم که میخوان چیکار کنن و چی بگن.این امکان نداره که توهم باشه یا از خستگی باشه یا چه میدونم از اختلال حافظه باشه یا از این چیزها که دوستان میگن.اگر و اگر فقط یکبار خودتون تجربه کنید عمیقا میتونید درکش کنید.البته من این حس رو خیلی دوست دارم و خیلی هم در موردش تحقیق کرده و میکنم.بحث های زیادی رو میشه بهش ربط داد .از پرش زمانی گرفته تا جهان های موازی و غیره که همگی اینها رو دارن دانشمندان معتبر دنیا سالهاست که روش کار علمی انجام میدن.فراموش نکنید نکنید که چیزهایی تا سالیان پیش دقیقا شبیه به تخیل بود و یاحتی خرافات میدونستن رو امروزه دانشمندان و یا مخترعان به واقعیت تبدیل کردن و کشف یا اختراع کردن.دلیل نمیشه چیزی که الان در ذهن من و شما و یا حتی بشر امروزی نمی گنجه رو بگیم تخیل و یا خرافات.این رو هم بدونین البته که بعضی از چیزها امروزه کشف میشه و یا اختراع میشه که سازمانها و دانشمندان اون رو عمومی و رسانه ای نمیکنن و در اختیار عموم قرار نمیدن این اطلاعات رو.مگر اینکه از جایی این اخبار درز پیدا کنه به بیرون که خب این اتفاق هم در مواردی افتاده.موفق باشید و بیایید عمیقا به موضوعات فکر کنیم.

    1. سلام منم دقیقا همین اتفاق برام افتاده و بعضی اوقات شده که اتفاقاتی رو کاملا پیش بینی میکنم مثلا نتیجه یه بازی فوتبال دقایق زده شدن گل ها توسط چه بازیکنی و بعضی اتفاقات تلخ و شیرین زندگی احساس میکنم تمام این ها رو قبلا یکبار زندگی کردم و زندگی برام بیخود و پوچ شده لطفا اگه میتونین کمکم کنید

    2. افرین👏👏👏👏
      اگه راهی پیدا کردی و به چیزی دست پیدا کردی خواهشا به من هم بگو
      ممنون😘

  99. به نظر من ما اون و خواب دیدیم من 13 سالمه وهمیشه این اتفاق برام افتاده یه بار دیدم پدر داره میافته بعد دو باره اون اتفاق افتاد ومن نزاشتم پدرم بیوفته بهش گفتم مراقب باشه ولی من انگار اونو شب قبلش خواب دیده بودم و به نظر من افراد خاصی این توانایی و دارن شاید انسان در سال های دور بتواند این را کنترول کند چون بشر هر لحضه در حال تغیر است شاید ما بتوانیم از طریغ امواج باهم ارتبات داشته باشیم

  100. این اتفاق برای من هم پیش اومده .یه چیز پیچیده ایی.چون من صحنه ایی رو که دیدم یادم اومد که کجا دیدم وحتی اون موقع برای شخصی دیگه تعریفش کردم که چنین اتفاقی که الان برام اتفاق افتاده اون موقع تو خواب دیده بودم وحتی یادم اومد که تو مدرسه برای دوستم خوابم (چیزی که الان اتفاق افتاده)رو تعریف کردم وچیزهای دیگه ایی که انقدر پیچیده بود اصلا یادم نمیاد که چطور د که بخوام تعریفش کنم اما این رو مییادم میاد که همه چیز در لحظه یکی شد اتفاقات الان گذشتهجزییات

  101. بنظرمن این فقط یک نظریه هست.چون من خواب مرگ مادربزرگم ومراسم چهلم ایشون رو دوسال قبل از وقوع موبه مو دیده بودم.این یه اتفاق واشتباه مغزنیست.بنظرمن مبنای پیچیده تری داره

  102. سلام
    ممنون ..خیلی گلی
    واقعآ از آشفتگی نجاتم دادی داشتم گیریپاژ میکردم

  103. ممنون از سایت خوبی که دارید موفق باشید

  104. پدیده دژا-وو چیزی نیست که بشه با آزمایش و بررسی، نتیجه گیری کرد که چیه و چه اتفاقی توی مغز میوفته.
    چون همونطور که همه ی ما تجربه کردیم، خودمون هم نمیدونیم کِی اتفاق میوفته
    نمیشه بگی الان میخوام دژا-وو بشم تا بیشتر بررسیش کنم!
    یا توی آزمایشگاه به یه نفر بگی تا امروز دژا-وو بشو! تا ما سیگنال های مغزتو بررسی کنیم
    پس همه ی نتیجه گیری ها تا الان درموردش درست یا قطعی نیست.

    واینکه دانشمندا هنوز با خودِ پدیده آگاهی مشکل دارن و تو حیطه ی فلسفه و عرفان قرارش دادن
    و فقط تعداد کمی فیزیکدان درمورد آگاهی حرف زدن مثل جان ویلر و… اونوقت چطور انقدر قطعی درمورد دژا-وو نتیجه گیری میکنن…

  105. من با این موضوع خیلی مواجه شدم . یک ماه پیش 3 صحنه متفاوت تو خواب دیدم یکیش سه هفته پیش رخ داد یکیش همین امروز و بعدیش که میدونم چیه هنوز رخ نداده و این به نظرم پیش بینی هست و اتفاقی که باعث میشه آدم احساس کنه قبلا اتفاق افتاده علاوه بر تصویر و حرف یک حس میاد سراغ آدم این حس خیلی حس عجیبیه من خیلی این حس و دوس دارم خیلی جالبه برام

  106. من هروقت این اتفاق برام میفته حالم به شدت بد میشه و سرم درد میگیره ??

    1. منم این حالت رو دارم احساس خفگی می کنم انگار سرم داره منفجر میشه.یه لحظه از همه چی بدم میاد.خیلی حس بدیه زیاد اتفاق میفته واسم خسته شدم

  107. سلام من بار ها با این رویداد روبه رو شده ام. اما وقتی این اتفاق می افتد من میتوانم اتفاقات چند ثانیه بعد راپیش بینی کنم و شما به این موضوع اشاره نکرده اید. لطفا در مورد ان توضیح دهید.ممنون

  108. فارغ از سایر بحث هایی که مطرح شده توصیه میکنم نگاهی هم به نظریه دکتر داریل جی بم ( Dr.daryl j bem) بندازید. البته اصل کار ایشون دژاوو نبود بلکه بحث دیگر و جذابی است که تا حدودی تجربه دژاوو را هم دربر میگیره.

  109. علم نمیتونه همه چیزو توجیه کنه.
    دانشمندان هم وقتی چیزی رو نتونستن درست توجیه کنن بهتره اعتراف کنن.
    عقل و شعور انسان تا یه حدی می تونه موضوعات رو درک کنه ، تا یه حد دیگه هم احساسات انسان درست میگن. و احساس انسان ناخوداگاه اون رو به وجود یک دنیای دیگه می رساند.

  110. با سلام من این اتفاق یکسالی میشه برام میفته.چند ثانیه بیشتر طول نمیکشه حالمم خیلی بد میشه تو اون لحظه احساس میکنم این صحنه هارو قبلا دیدم وشنیدم واقعا حالم بد میشه ایا درمانی هم داره؟

  111. بنظر من مغز انسان چند میکرو ثانیه دیر تر تصاویر رو رندر میکنه و بعضی تصاویر هستن که به صورت نا گهانی زود تر تشخیص میده. در هر حال تجربه بسیار جالبیه
    ولی در کل به این چیزا فک نکنیم بهتره چون پروژه زمان واقعا چیز سنگینی هست که درک اون برای انسان میسر نیست.

  112. نکته جالب در این پدیده اینه که میتونه بصورت جمعی اتفاق بیفته. یک بار احساس کردم که یک صحنه برایم آشنا هست. در همین موقع دوست من که در کنارم بود به من گفت که انگار این صحنه را قبلا دیده.

    1. خیلی دقیق تر بگم.! در حال دویدن بودم که یک گودال آب رو به روم بود.تا چشمم به گودال افتاد ادامه دویدنم رو در ذهن دیدم.!! چند متری از خودم جلو تر بود! در یک گام خاص تصاویر از جلو چشمم گذشتن.به نوعی زمان متوقف شده بود یا سرعت پیش بینی من در حد سرعت نور بود.تا جایی که از گودال پریدم و نیمی از پاشنه پام خیس شد و چند گام جلو تر رفتم و ایستادم.زمانی که این امر اتفاق افتاد چند گام با گودال فاصله داشتم.بعد از اینکه اتفاق افتاد :ایستادم و روبه پایین خم شدم و دستم رو روی زانوهام گذاشتم.و شدیدن در تعجب بودم.و بعد از شاید 15سال هنوز در تعجب هستم.این اولین باری بود که برام اتفاق افتاد.و از دفعات بعد نهایت استفاده رو بردم.به شماهم پیشنهاد میکنم در زمان وقوع به فکر فرو نرید و لذت ببرید از آینده بینی کوتاه مدت.به امید تکرار های بعدی

      1. من از بچگي اين خواب هارو ميبينم و جديدن خيلي زياد شده ،ولي زمانش مشخص نيست كي اتفاق ميفته و آيندمو نشون ميده مثلن سر كار رفتنمو كه چيز عجيبي بود و وقتي در اون شرايط قرار گرفتم حتي ميدونسم تا يك دقيقه بعد چي ميشه و حتي خرمايي كه براي ختم پدربزرگم ميچيدم نميدونسم چرا دارم اونكارو ميكنم ولي وقتي تو شرايطش قرار ميگيرم سري ميفهمم كه خوابشو ديدم و وقتي از خواب بيدار ميشم سعي ميكنم اون خوابو براي خودم مرور كنم تا يادم نره و وقتي خواب ميبينم با كسي حرف ميزنم در اون زمان كه اتفاق ميفته همه ي حرفاي خودمو و اونو ميدونم ،پيش خودم ميگم همون حرفو بزنم يا آيندمو عوض كنم

  113. به هر كس كه در ذهنم مى آد توى اون روز ملاقات مى كنم .
    نا خودآگاه راجع به چيزى صحبت مى كنم اتفاق مى افته!
    معمولا بيشتر زمانى هست كه سخت كار مى كنم خيلى خسته مى شم.

  114. سلام راستش من رو این موضوع خیلی تحقیق کردم بله درسته از نظر علمی این پدیده یه جور اختلال مغز انسانه ولی داخل یه سری کتاب ها من خوندم که هنگامی که انسان میخوابه خب خودتون میدونید هنگامی که خوابه روحش از بدنش جدا میشه به همین دلیله که میگن خواب برادر مرگه…حالا وارد جزئیات نمیشم ولی نوشته بود هنگامی که روح از بدن جدا میشه میتونه به اینده یه گذشته هم سفر کنه تا زمانی که تنسان خوابه و اینکه وقتی روح دوباره به جسم انسان برگشت و در صورتی که به اینده سفر کرده باشه ممکنه صحنه ای که میبینه اونو یاد یه چیزی بندازه که قبلا اتفاق افتاده و واقعا هم افتاده ولی روحش اونجا بوده…ولی اسم کتاب ها رو یادم نیس چون من دو سه سال پیش ذهنم درگیر تین مسئله بود و باعث شد راجبش تحقیق کنم

  115. ببخشيدا ولي ضريب هوشي بعضي ها در حد لاليگاست ها بابا ميكه همون لحظه شما فكر ميكنيد داريد اطلاعات رو از حافظه ي بلند مدت بازيابي ميكنيد نه الينكه قبلا اتفاق افتاده باشه همون لحظه ببين داداشم همون لحظه….

  116. درود بر همه جویندگان دانایی…
    با توجه به اینکه مطلبی که توی این صفحه بهش پرداخته شده به نوعی به رشته ی تحصیلی من مربوط میشه لازم دونستم چند تا مطلب رو بگم …

    حقیقت اینه که هیچ کس هنوز علت واقعی این پدیده رو نمیدونه و همه ی اون چیزی که بیان میشه صرفا فرضیه است که خب البته برای بیان یک فرضیه هم باید شواهد علمی قابل قبولی در دست داشت.

    اولین سری مطالعات رسمی روی این پدیده در انگلستان و در سال 1888 انجام شده که هیچ نتیجه گیری دقیقی در بر نداشته و فقط تنها چیزی که به صورت قطعی مشخص شد این بود که بیمارانی که به انواع مختلفی از بیماری صرع مبتلا هستند نسبت به آنهایی که از این اختلال عصبی رنج نمی برند، بیشتر چنین حالتی را تجربه می کنند.
    بعدها یک روانشناس فرانسوی به نام امیل بویراکدر کتاب روانشناسی آینده که در سال 1918 منتشر شد برای اولین بار واژه ی دژا-وو deja vu رو برای این حالت به کار برد. باید بگم که واژه دژا-وو رو اگه بخوایم به فارسی لغت به لغت ترجمه کنیم میشه اما اگر دنبال معادل صحیحی بگردیم به نظر من واژه بهترین گزینه ی معرفی شده تا امروز هستش.
    نبودن دلیل قطعی علمی برای توضیح این پدیده باعث شده تا به نوعی مرموز جلوه کنه و اذهان بسیاری رو به خودش مشغول کنه. تا جایی که همون طور که میدونید بر این اثاث یک فیلم سینمایی هم در هالیوود تولید شده که آقای دنزل واشنگتن در اون ایفای نقش میکنه.
    خلاصه میکنم …. تا کنون فرضیه های مختلفی مورد علت بروز آشنا پنداری مطرح شده که دلایل مختلفی رو از بروز حمله در لوپ تمپورال مغز گرفته تا در هم ریختگی رشته های عصبی رو بعنوان علل احتمالی این پدیده مطرح میکنن اما در این بین یک فرضیه هست که بیشترین محل پذیرش علمی رو داره که در موردش بیشتر براتون میگم…
    فرضیه پرداز: خانم پروفسور Anne M. Cleary استاد دانشکده علوم طبیعی دانشگاه کلورادو ایالات متحده
    آدرس وبسایت http://anne.cleary.colostate.edu
    طبق این فرضیه بروز پدیده دژا-وو به اختلات عصبی بر میگردد ولیکن این بار پای اختلالات حافظه در میان است.
    به گفته پروفسور کلیری چیزی در لحظه ی وقوع دژآ-وو باعث فعال سازی خاطره ی مشابه ای مربوط به گذشته میشود که مغزتوان یادآوری کامل آن را ندارد و نهایتا این اتفاق منجر به بروز آن حالت آشنا میشود که همانطورکه آقای الله وردی در بالا به درستی اشاره کرده اند بیش از 70 درصد انسان ها حداقل یک بار در طول مدت زندگی آن را تجربه میکنند.
    البته باید گفت آن چیزی که در لحظه باعث یادآوری مطلبی در گذشته میشود میتواند اطلاعات پردازش شده توسط چشم (تصاویر دیده شده) و یا بینی ( بوی خاصی که در محیط منتشر شده است) و یا گوش ها (صدای شنیده شده) و یا سیستم یکپارچه لامسه ( همچون حس شدن برخوردی با پوست، شرایط دمایی محیط، …) و یا مجموعه ای از اینها باشد.
    پروفسور کلیری در طی نطق علمی در دانشگاه بولتون برای توضیح بیشترفرضیه خود مثالی در این رابطه بیان کرد که عینا این مثال را در مقالات علمی خود نیز آورده است. وی میگوید: کسی که فیلم رمز داووینچی را دیده باشد وقتی برای نخستین بار در پاریس به موزه لوور برود به محض ورود چشمانش به هرم شیشه ای غول پیکری می افتد که در حیاط موزه قرار دارد و به ناگاه آن حس عجیب به سراغش خواهد آمد. در آن لحظه مغز آن شخص از یادآوری خاطره ای که می تواند توضیح مناسبی برای این موضوع باشد باز می ماند: البته دلیل آن تماشای فیلم رمز داوینجی است . فیلمی که نگاهی نزدیک به هرم لوور دارد.ناتوانی مغزدر یادآوری آن تجربه خاص باعث می شود که شخص صرفا همین حس آشنایی را با موقعیت فعلی خود تجربه کند.
    کلیری گمان می کند که این حس آشنایی از توانایی ما برای یادآوری پیکره بندی مکانی محیط پیرامونمان نشات می گیرد و برای تست این فرضیه تصمیم می گیرد که آن را در محیط آزمایشگاهی به وجود آورد.
    او و تیمش با استفاده از بازی شبیه سازی شده سیمسون ها دو صحنه یکسان را در لوکیشن های مختلف ایجاد می کنند. نخستین صحنه به یک منطقه روستایی مربوط می شود که درختی در مرکز آن قرار دارد و گیاهان مختلفی آن را احاطه کرده اند و گلدان هایی هم روی دیوار آویزان شده اند. صحنه دوم موزه ای را نشان می دهد که در آن مجسمه ای از همان درخت در مقیاس بزرگ تر قرار دارد و گیاهان مختلف نیز آن را در احاطه خود دارند و سبدهایی از گل نیز با دیوارکوب به دیوارها متصل شده اند.
    زمانی که شرکت کنندگان در این آزمایش اتاق دوم را دیدند اعلام کردند که حسی شبیه به رویای صادقانه را تجربه کرده اند اما نتوانسته بودند که آن را به زمان دیدن اتاق نخست ارتباط دهند.
    کلیری می گوید: زمانی که مردم صحنه ای با نمای مشابه را می بینند این حس آشنا بودن را تجربه می کنند اما نمی توانند بفهمند که علت بروز چنین احساسی چیست.
    نوع دیگری از این پدیده که توسطروفسور سوزومو تونگاوا برنده نوبل پزشکی در سال ۱۹۸۷ معرفی شده دژا-اونتونجوو deja entendu یا شنوده پنداری است که در آن شخص مطمئن است چیزی که هم اکنون میشنود را قبلاً شنیده است اما از جزئیات زمان و مکان شنیدن آن مطمئن نیست و این تردید را نیز دارد که ممکن است شنیدن این موضوع را تصور کرده‌ باشد.
    اخیرا دانشمندان توانسته اند با به کار گیری هیپنوتیزم حالت های مشابه را باز آفرینی کنند.
    ببخشید اگر کمی طولانی شد … اگر کسی علاقه داشت که بیشتر بدونه میتونه از طریق ایمیل dr.afsaan@gmail.com با من ارتباط برقرار کنه.

    پیروز و موفق باشید

    1. من زیاد به دنبال این چیزا نیستم ولی این حالت در کودکی زیاد برای من اتفاق افتاده ولی اعلان که یک نوجوان هستم اخرین بار 1یا 2سال پیش برایم این رویداد پیش امده است و اگر این رویداد
      بخواهد چیزی را برای من برساند در کودکی 15تا 20بار این اتفاق افتاده و به من کمک زیادی کرده مثلا همین 2هفته پیش داشتم با ماشین دور میخوردم که کوچه یک شخص را دیدم که دارد به ف یک نفر میدود و من انگار این صحنه را دیده بودم دقیقا در کودکی این صحنه را دیده بودم ایستادم ببینم ایا ادامه این کار هایش مثل خواب من است که یک لحضه دیدم از ررو به رو با سرعت بسیار زیاد به طرف من میاید ولی انجا که ایستاده بودم یکم عرض کوچه زیاد بود ولی تهه کوچه کم اگه در انجا با ماشین توقف نمیکردم با آن ماشین که میامد تصادف میکردم .
      وحتی این یک مورد بود مورد زیادی هم بود که برای من کمک باد یه یک صحنه الکی

    2. سلام حسام نجفی هستم
      ممنون از توضیحات کاملتون و با احترام به تمام دانشمندان و محققین
      ولی بنظرتون اون حالتی رو که در بالا توضیح دادم و برای من اتفاق میفته رو چه جوری میشه بصورت علمی بیان کرد
      پیش بینی اتفاقات بصورت کاملا واضح و با جزئیات

  117. آه و یه چیز دیگه. درباره ی نظرات بقیه دوستان.
    غیب بینی و پیشگویی از نظر علمی در اینگونه موارد وجود نداره. یعنی ما شاید بتونیم مسایل فیزیکی رو پیش بینی کنیم ولی درباره موجودات زنده یا خاطراتمون… حب من که قبولش ندارم!
    درباره ی سفر در زمان هم که پروفسور حسینی گفتن میخوام بگم اگه رشته تون مربوط باشه که دیگه باید بدونین سفر در زمان فقط از طریق کرمچاله امکان پذیره. و کرمچاله وجود نداره چون سفید چاله ای وجود نداره. تازه حتی اگه بتونیم کرمچاله ای تولید کنیم خیلی ناپایداره و به محض اینکه شما نوک دماغتونو بکنین توش از بین میره! بعد از همه ی اینها کسی که به گذشته بیادو ما میبینیم و اطلاعات رو میشنویم. چطور قراره خاطرات به ذهن شما وارد بشه و تنها وقتی به یادشون بیارین که دارن اتفاق میوفتن؟ موضوع پارادوکس زمانم هست. اگه کسی به گذشته بره معنیش اینه که قبلا هم رفته بنابراین برای اینکه بتونه شرایط زمان جلوتر رو تغییر بده باید در زمان عقب تر اتفاق افتادن چیزی رو برنامه ریزی کنه. یعنی مثلا وقتی توی یه صندوق عقب ماشین زندانی شده فکر کنه که وقتی در آینده اس یه پیغام برای دوستش به گذشته بفرسته تا بیاد از تو صندوق عقب نجاتش بده. نمیدونم متوجه شدین یا نه! اگه سوالی براتون پیش اومد میتونین برام میل بفرستین: ZeinabQ1717@gmail.com

  118. سلام دوستان
    من تمام نظراتتون درباره این مطلبو خوندم. در مورد اینکه گاهی اوقات احساس میکنید صحنه ای براتون تکراریه و قبلا دیدید، برای اونایی برای چند لحظه احساسش میکنند دلیلیش میتونه اختلاف مشاهده باشه. یعنی یکی از چشم های شما در بازه ی زمانی مثلا سه ثانیه اتفاقات رو سریعتر تحلیل میکنه و به مغز میفرسته حالا این سریعتر میخواد یک میلیونیم ثانیه باشه یا کمتر یا بیشتر. بنابر این مغز اول خاطره رو از یک چشم ثبت میکنه و وقتی چشم دیگه هم اطلاعات رو برای مغز میفرسته چون مغز اون خاطره و تصویرو قبلا ثبت کرده اعلام میکنه که خاطره ی این سه ثانیه تکراریه. ولی درباره کسانی که این واقعه رو برای مدتی طولانی تجربه کردن راستش توجیه علمی نمیدونم داره یا نه اما چیزی که به ذهنم رسید این بود که ما در زمان محدودیت داریم ولی دلیلی برای اینکه مغز ما هم در زمان محدود باشه وجود نداره. یعنی مغز من به زمان تمام عمر من تسلط داره و بعضی وقت ها اشتباهی یه چیزی از آینده ی مغز به زمان حال میاد چون خب میدونید که مغز میتونه اشتباه کنه. البته این فرضیه ی منه و نمیدونم درسته یا نه چون درباره اش تحقیق نکردم. ولی به نظر منطقی میاد اگه یه روزی ثابت بشه مغز در بعد زمان زندانی نیست!

    1. این پدیده حقیقیه و دقیقا آینده رو نشون میده جناب مدیر…..

      ما به تازگی خونه ساختیم و من خوابش رو چند ماه پیش دیده بودم که هنوز شروع به ساختش نکرده بودیم، دقیقا دیدم که روی کاناپه دراز کشیده بودم و داشتم تلوزیون نگاه میکردم یه لحظه چشمم افتاد به فرم دیوار کنار پنجره که یجورایی گچ کار اونرو میزون درنیاورده بود و احساس وسواس کردم نسبت بهش، این موضوع دقیقا همونجوری که دیده بودم رخ داد و وقتی توی واقعیت دیدم این صحنه رو شکه شدم و به دوستم زنگ زدم و گفتم ماجرار رو، اونروزی که من این خواب رو دیده بودم یه بحثی بین منو دوستم شکل گرفته بود که قرار شد خوابهای همدیگه رو به هم بگیم، من خوابم رو اونروز بهش گفته بودم و بعدا که توی واقعیت رخ داده بود و وقتی براش تعریف کردم اون هم شکه شده بود و از اون روز بهم میگه سینا اوراکل

      بنده به شخصه تجربه دارم و میگم که این خوابها از آینده به انسان خبر میدن فقط اینو نتونستم بفهمم که منظور از این خوابها چیه؟ به عبارت دیگه، این خوابها چه پیامی رو میخوان به آدم برسونن؟ آیا در اون لحظات اتفاقی در جهان میوفته که ما اونرو از قبل میبینیم و مهمه؟

      1. من با این خوابها چند بار مسیر اشتباه زندگیمو اصلاح کردم اونم فقط در زمانی که بعد بیدار شدن کل خواب یادم باشه

  119. اصلا فکر نمی کردم.. حتی یه نفر هم نیست که مثل من یا بعضی از افراد استثنا باشه…
    برای همه چیز از دید علمی نگاه میکنید!
    من این صحنه رو بار ها تجربه کردم..
    ولی ۱ یا ۲ ثانیه نیست…
    اتفاقی که برام افتاد بین ۱۰ تا ۶۰ ثانیه هست.
    این یه اختلال مغذی یا یه بیماری روانی نیست.
    این یه ویژگی ـه که هر کسی این ویژگی رو نداره.
    مثلا همه شما از‌ این معذورید و در سایت های دیگه هم نگاه کردم.. برخوردشون درست نبود .. اونایی که‌نظر داده بودن رو مسخره میکردن.
    البته این پدیده رو به هر کس که میگفتم یه جوری نگاه می کرد انگاری ….
    این چیزی که گفتین دو سوم جهان این پدیده رو احساس کردن… خیلی از این افراد ۲یا ۳ ثانیه احساس کردند.
    ولی بعضی ها حتی تا ۱ دقیقه هم میتونن ببینن.
    من خودم این پدیده رو تا ۴۰ ثانیه هم دیدم..
    و اول نمیدونستم کی دیدم.. ولی حالا میدونم کی دیدم..
    مثلا سه هفته پیش من یه رخداد بهم پیش اومد و تا ۴۰ ثانیه هم میدونستم چی میشه.
    با برادرم حرف می زدم میدونستم چی میخواد بگه..
    بعد یادم اومد همین صحنه رو توی خواب دو هفته پیش توی یکی از روز ها دقیقا یادم نیست.(خواب کوتاه مثل خواب آنی یک دقیقه یا ۳۰ ثانیه ای یا توی بیداری یه لحظه بهت الهام میشه و همون لحظه یادت نمیاد ولی بعدا یادت میاد)

    حالا هرکی این نظر رو خوند و این پدیده براش اتفاق افتاده را من در تماس باشه
    تلگرام :
    http://Www.Telegram.me/Erfanshamsazar

    1. سلام. اکثر کسانیکه اینجا نظر دادن از ساختار و کارکرد مغز خبر ندارند. علاوه بر خبر نداشتن از کارکرد مغز از موضوع احتمالات هم اطلاع ندارند و یا نمیخوان زیاد بهش فکر کنند. شاید اگر قبلاً کسی حرف های مثل روح و گذشته و روشن بینی را می زد می شد باور کرد چون نه دستگاه ام آر آی وجود داشت که بتونی مغز رو اسکن کنی و نه چیز دیگری. اما با پیشرفت هایی که امروزه بلحاظ پزشکی شده تا حدود بسیار زیادی می دانیم که چه اتفاقاتی در مغز رخ می ده. البته اگر هم یک پدیده عجیب غریبی هم اتفاق می افته که علم نمی تونه بهش پاسخ بده رو باید به حساب این گذشت که در آینده ای نزدیک یا دور ، علم به اکثر اینها هم پاسخ خواهد. اما نباید موضوع را به اسرار خفیه و ارواح کشاند چون اونوقت هیچوقت امکان حل مسئله بوجود نخواهد آمد. در این عصر پیشرفت مطالعاتی مغزی باید کمی چشمانمان را بیشتر باز کنیم و مانند آدمهای قرن های پیش فکر نکنیم. در ضمن یک آزمایش کوچک انجام بدید برای خودتان: این جمله ای را که اینجا می نویسم را آیا می توانید کلمات بعدی اش را پیش بینی کنید؟ «اسم من…. » آیا جای خالی را در اینجا می توانید پر کنید. بله. کلمه «است» حتما هست. یک کلمه دیگه هم که باید قبل از «است» باشد ، نام خودتان و یا یک نفر دیگر است. پس موضوع این است شما اینجا چون الگو در ذهنتان بود توانستید باقی جمله را پیش بینی کنید. یک آزمون دیگر. شما وقتی اولین بار کسی را می بینید چه جملاتی را فکر می کنید که خواهد گفت؟ مشخص هست که الگو احوالپرسی را هم می دانیم. به احتمال بسیار زیاد خواهد گفت سلام. خوبید. حالا اگر کسی الگوهای بیشتری را بداند می تواند حتی جملات طولانی تر و پیچیده تر را هم پیش بینی کند.

  120. به نظر این ربطی به فیزیک کوانتم دارد.
    انگار کسانی از آینده به زمان حال می آیند و تغیراتی در زمان ما می دهند.

    1. من تو 5 سالگی خواب دیدم که در جوانی خونه ای رو در محله ای خواهیم خرید بعد 18 سال دقیقا همون خونه رو خریدیم و همه صحنه هایی که در 5 سالگی دیده بودم رو همون لحظه برام تداعی شد

      1. ببخشید ولی این نمیتونه واقعی باشه .ادم تا حدود 5سالگی که زندگی میکنه هنوز مغزش کامل نمیتونه کارهایی کی کرد را تو حافظه نگهداره مگر این که اون رو همینطوری مرور کنه که اونم دیگه کم تر از 10سال یادش میره
        ویا اون رو همینطوری مرور کنه بعد یادش بره بعد 1یا2سال براش یاد اوری کننن بعد شاید تا 18یا 19سالگی یادش بمونه اگرم تا اون موقعه یادش بمونه تو حافظه طولانی مدت ذخیره میشه و اون دیگه برا همیشه یادش میمونه

  121. سلام.براي من خيلي وقتا توي خوابم شده مسائل رياضي را كه توي بيداري حل نكردم بتونم حل كنم يا بعضي وقتا شعرهايي كه ناتمام گفته بودم را بدون تكرار و تقليد از جايي كامل كنم. اينها علاوه بر موارد روياهايي كه بعدن واقعيت ميشن برام اتفاق ميافتن. من ديونه دارم ميشم كمك…

  122. ولی گاهی اوقات برای مثال اگر با کسی در حال حرف زدن باشید حرف بعدی طرف مقابل رو گویا از قبل میدونیم حتی قبل از اینکه طرف مقابل حرفی بزنه ،وقتی اون کلمه یا جمله ای که به ذهن خطور کرده رو میگه که معمولا هم درسته نمیتونه یه خاطره ی دروغین باشه

  123. باسلام
    بحث محدوديت مغز هم مطرحه. مغز انسان به دليل احاطه شدن در روزمرگي قدرت خودش رو نميتونه بروز بده. يه نظريه بود كه تمام اتفاقات دنيا يه جور معادله رياضي هستش كه اگه بشه اون ها رو حل كرد ميشه آينده رو ديد. حالا حساب كنيد كه مغز انسان با قدرت خيلي زياد بتونه اين معادله ها رو حل كنه و به آينده سفر كنه. اين چه موقع ممكنه؟ زمان خواب. مخصوصاً‌ اون قسمت هايي كه ما به عميقترين قسمت خواب ميريم. چون در خواب مغز ما به جاي فكر كردن به مسائل روزانه شروع ميكنه اتفاقات رو تحليل كردن و تو اين اوضاع اگه يه مقدار پيش بره ميتونه معادلات رو حل كنه و ؟آينده رو ببينه. مثلا خود من يه بار يادمه دقيقا يادم اومد اتفاقي كه تو اون لحظه افتاد رو چند وقت پيش و كجا تو خواب ديدم. اينم نظر منه

  124. سلام خیلی ببخشید چطور وقتی ما یک صحنه ای رو ندیدیم به حافظه ی بلند مدتمون میره؟مگه میشه مغز برا خودش خود به خود یه صحنه ای رو بسازه بعد بره رو حافظه بلند مدت؟بعد ما هم اون صحنه ها رو لحظه به لحظه بدونیم چه اتفاقی بعدش میوفته؟توضیحتون اصلا قابل هضم نیست.بعضی ها هم میگن شما فقط فکر میکنی که قبلا اون صحنه رو دیدید!!!!!!!!!!!واقعا تعجب آوره.چطور وقتی ما صحنه ای رو ندیدیم اینطور دقیق همه چی جلو چشمون اتفاق میوفته؟به نظر من همون نظریه ای که میگن انسانها دوباره زنده شدند تا اینجا عاقلانه تره.

    1. سلام این پدیده که مطمئنا باید بیشتر روش کار بشه، برای برخی از دوستان من به ویژه جوون ترها رخ میده! به نظر دلایل گفته شده در بالا هرچند خیلی هم باور پذیر نباشند ولی میتونن درست باشن! برخی ها گفتن چطور میشه آینده که هنوز نیومده به حافظه بلند ما بره؟! به نظر بنده اصل حرف هم این جاست این میتونه یک اختلال باشه چرا که حتی فرد رو مستعد صرع میکنه ! پس ما با یک پدیده غیر طبیعی یا شایدم اختلال نه چندان مهم در مغز مواجه باشیم!

  125. سلام.شما فقط فکر میکنی که قبلا اون صحنه رو دیدید.و این دلیلش اختلالات مغزیه

  126. سلام
    مطالبتونو كامل خوندم وايعا برام قابل هضم نيست
    چيزهايي كه احساس مي كنم اين صحنرو قبلا جايي ديدم واقعا چنين صحنه ايرو توي زندگيم تجربه نكرده بودم كه بره توي ذهن طولاني مدتم و به موقع واكنش نشون بده مثل يك اينده نگري ميمونه برام ، وقتي صحنه برام اتفاق ميوفته ميدونم بعدش چي ميشه يعني نه اينكه به قطعيت بدونم ولي تو ذهنم هست كه چنين اتفاقي ميوفته و يه جورايي هم نگران ميشم

    1. سلام من همیشه توخوابهایی که میبینم برای این زمان حال من نیست واصلامحیط زمانی که دران دارم خواب میبینم فرق داره نمیدونم چرانمی تونم خوابی ببینم که دران خوانواده خودم باشه همیشه درخوابهایم افرادی هستن که نمی شناسم ولی درخواب میشناسمشون

  127. به نظر من این امر اشتباه مغز هست که صحنه ای که داریم میبینیم اشتباها در حافظه بلند مدت میشود و به صورت خاطره و بسیار سریع به ذهن ما می آید و این خاطره دروغین همان دژا وو است

  128. سلام
    خیلی کوتاه در ادامه بحث دوستان:
    برای روشن شدن این موضوع حداقل برای خودم،بلافاصله بعد از بیدار شدن رویاهایی که یادم بود رو نوشتم.بعد از حدود هفت ماه اولین مورد رو با کمی تغییر در بیداری تجربه کردم.
    دوستان علاقه مند به این موضوع ، لطفا شماهم امتحان کنید.

    1. نمی دونم هدفتون از مطرح کردن این موضوع چی بود ولی این اتفاقی که برای شما افتاده هیچ چیزی رو رد یا ثابت نمی کنه، در طول یک روز اتفاقات بسیار زیادی برای یه آدم و کسانی که باهاشون ارتباط داره رخ می ده و به همین خیلی طبیعیه که بعد از 7 ماه یه اتفاقی برای انسان رخ بده که با خوابی که یه زمانی دیده تناظر داشته باشه اونم با کمی تغییر

      1. سلام من حیام نجفی هستم که مطلبی رو در پاسخ به یکی از نظرات گذاشتم
        دوستان فکر میکنم این موردی که برای من پیش اومده و خیلی از چیزهای عجیب غریبی که تو دنیا وجود داره رو به این راحتیها نمیشه با علم توضیح داد
        ولی شاید بشه بوسیله چیزهایی مثل انرژی کائنات یا قدرت ناخودآگاه توضیح داد
        این حالت شاید بخاطر این توی من بوجود اومد که من چند سال پیش یکسری از تمرینات خلسه و نزدیک شدن به ناخودآگاهو انجام دادم که البته احتمالا اثراتش الان دیده میشه
        باور کردنش واقعا سخته ولی من اگه در خیالات خودم اگه به موضوعی فکر کنم یا همون لحظه یا چندین روز بعد خیلی واضح و با تمام جزئیاتش اتفاق میفته به عنوان مثال من توی اداره نشستم و دارم فکر میکنم که یکی از کارمندهای یک بخش دیگه که شاید سالی یک بارهم جای ما نمیاد الان میاد اینجا و یک مسئله ای رو با من مطرح میکنه که باعث تنش میشه و بحثمون میشه باور کنید تو همون لحظه همین اتفاق میفته یا تو خیالاتم به سوالات علمی فکر میکنم دقیقا همون مسئله رو همون روز توی سایت مقاله شو میبینم یا توی خیالتم یک فیلمو با یک روند خیلی خاص توی ذهنم بازسازی میکنم باور کنید چند روز بعدش فیلمی رو دقیقا با همون جزئیات و سکانس به سکانس که توی ذهنم بوده بدون کوچکترین تغییری توی تلوزیون میبینم
        پس فکر نمیکنم اون چیزی که تو این مقاله گفته شده خیلی درست باشه
        ببخشید طولانی شد خیلی برام جالبه

    2. سلام درباره نوشتن رويا و ديدن در واقعيت کتاب خواب آفرين رو امتحان کن بسيار جالب و مفيده

  129. بعضی ها میگوینداین به خاطراین است که مایک بارزندگی کرده ایم وبعدخدا مارابخشیدودوباره مارابه این جهان آوردتادوباره ازنوشروع کنیم به همین خاطر احساس میکنیم که بعضی چیزهاراقبلا تجربه کردیم(معلم احکاممون گفت:|)
    به نظرشمااین درست است؟!

    1. به نظر من این یک دید علمی هست :دلیل اینکه بعضی ها میگویند ما حتی میتوانیم چند لحظه بعد را هم ببینیم که هنوز اتفاق نیفتاده که صد البته توجیه هست وغیر علمی برای اینکه انسان موجودیست با قدرت پیش بینی که تا حدود 1 الی 2 ثانیه را میتواند حدس بزند نه پیش بینی کند وهمین امر مارا در یک لحظه گیج وگمراه میکند وبعد هرانچه دوست داریم تصور میکنیم نمی دانم توانستم منضورم را برسانم یا خیر……..

  130. من به مباحث علمی علاقه بسیاری دارم
    از مطالب نجوم بیشتر در سایتتان قرار دهید.
    چرا گاهی اوقات در واقعیت احساس می کنیم که داریم رویا میبینیم؟
    گاهی وقتا این حس به من دست میدهد.

  131. ببخشیدا… جسارتاً خیلی توجیه مسخره و بچه گانه ای بود. “اما گاهی اوقات این عملکرد به نحوی انجام می شود که گویی تصاویر چند لحظه پیش از حافظه طولانی مدت بازخوانی می شود و بنابراین تصور می کنیم اتفاقی که چند لحظه پیش تر افتاده در گذشته ای دور رخ داده و ما مشغول به خاطر آوردن آن از روی حافظه طولانی مدتمان هستیم” اینکه نشد کار علمی… یه جور توجیه فقط

  132. این تجربه را من بسیار داشتم، و هر بار در حین بیاد آوری مدت پیش بینی نیز بیشتر می شد، مثلا از چند ثانیه بعد رویداد در حال اتفاق آگاهی داشتم پس این مطلب شما نمی تواند درست باشد، چون چند ثانیه بعد هنوز اتفاق نیفتاده که در حافظه کوتاه مدت ثبت شود.

  133. برای منم بارها اتفاق افتاده
    اما اینجا یک اشکال هست ، که به اون توضیح نداده شده ، و اونم اینکه ، برای مثال خود من هر وقت که این اتفاق میوفته، دیالوگهای بعدی که هنوز گفته نشده رو حتی میدونم و یا اینکه چند لحظه بعد ، طرف چه حرکت فیزیکی می کنه؟؟؟؟!!!!! و صد درصدم میدونم که باز آفرینی رویا نبوده!!!!
    و اصلا همین بازآفرینی رویا اونم به همون شکل دقیق چطور توضیح داده میشه؟؟؟!!
    سپاس

    1. دقیقا.برای من هم بارها اتفاق افااده که شاید تا سی ثانیه بعد از اون زمان رو پیش بینی کردم.و در همان زمان فهمیدم که من قبلا این کار رو انجام دادم و ادامه کار رو انجام دادم به صورت ناخوداگاه.مثل یک کلیپ چند ثانیه ای که دو یا چند بار ببینیش

    2. برای منم همینطور با این تفاوت که مثلا چند ثانیه بعد رو میبینم که لیوان رو برداشتم و اب رو روی خودم ریختم و این اتفاق تا لیوان رو برداشتم می افته اما بقیه رو خودم کنترل دارم ومیتونم لیوان اب رو بندارم یا بخورم برای این چه توضیع علمی دارید

    3. سلام دوست عزیز حرف شما درسته منم همین طوری هستم علاوه بر این که فکر میکنم اینو قبلا دیدم حتی حرکت های بعدی رو هم میدونم قراره چی بشه مثلا همون حرکت فیزیکی چند ثانیه بعد فرد یا جسم و یا همون حرفی ک میخواد بزنه!!!!

      1. من به این نتیجه رسیدم که این اتفاق میتونه ربط به خواب های دوران نوزادی یا کودکی ویا حتی دوران جنینی داشته باشه! چون من یک بار وقتی 11 ساله بودم خواب دیدم توی یه مکان ناشناس روی یک صندلی یک نفره ی چوبی نشسته بودم و داشتم امتحانی رو میدانم که سوالاتش هیچ بلد نبودم؛از خواب که بلند شدم برای 7،8 نفر تعریف کردم. وقتی 14 سالم شد دقیقا همین صحنه برام اتفاق افتاد! توی مدرسه ی فرزانگان و سر امتحان حرفه و فن دقیقا همون صندلی و دقیقا همون مکان بودم و سوالاتش رو هم هیییچ بلد نبودم

    4. آررره دقیقاا برای منم پیش اومده و فکر میکنم موضوع فراتراز این حرفا باشه..چون گاهی حتی یه سری حرفهای تواون صحنه گفته میشه ک خیلی عجیب جالب یامهم نیس ..پس اصلا چرا باید بره تو حافظه بلندمدت?تا چیزی مهم نباشه و تکرارو تمرین نباشه توحافظه بلندمدت نمیره

    5. دقیقا موافقم چون منم این اتفاق نادر واسم افتاده مکالمه ها و حرکت هارو دیده بودم و چند ثانیه بعد دوباره اتفاق افتاد انگار به چند ثانیه بعد رفتم و دوباره برگشتم به زمان حال توصیفش سخته

  134. خیلی سادست. مثال کامپیوتریشو میزنم. اطلاعان همیشه تو حافظه ی رم موقتی نگهداری میشوند و سپس با سی پی یو تحلیل میشود. حال فکر کن اطلاعات بجای اینکه تو حافظه ی رم ذخیره شود تو حافظه ی هارد دیسک ذخیره شود و از روی اون تحلیل شود. در مغز هم همین اتفاق می افتد و زمانی که از روی حافظه ی طولانی مدت (هارد دیسک) خوانده شود فکر میکنیم که این اتفاق زمانهای دور برایمان پیش آمده است. البته زمانی که اطلاعات از روی حافضه ی کوتاه مدت خوانده میشود مغز متوجه میشود که همین حالا اتفاق در حال رخ دادن هست

    1. درود،خیلی خوب مطلب رو فهمیدی و به همین‌خاطر یک مثال فوق‌العاده زدی،راستش چندتا کامنتی که راجع اصالت روح و رویای صادقه‌ و این جور حرفهای خرافاتی خوندم خیلی نامید شدم که چرا جامعه‌ی ما آنقدر خرافه‌زده است تا اینکه رسیدم به کامنت تو و مثال قشنگ‌ات رو خوندم،زنده‌باد خرد

  135. موضوع خیلی جالبی بود. لطفأ از این نوع موضوعات در رابطه با بدن انسان بیشتر مطلب بگذارید.

    1. سلام دوستان نمیتونه اختلال حافظه باشه چون من خودم پیش بینی هایی کردم که اتفاقا درست بود به احتمال زیاد به عالم زر یا جهان های موازی یا سفر در زمان مربوط میشه یا شایدم ارتباط با روح باشه چون روح محدود به زمان و مکان نیست دوما احتمال دخالت روح هم زیاده چون من خوابهای صادق زیاد میبینم که با فرض کردن روح قابل توجیه تر میشه اینم میتونه دخالت روح یا ارتباط با روح باشه البته بازم بگم احتمال هر چیزی هست

      1. خیلی حالت بدیه همین الان یهو اینجوری شدم بخدا این صحنه هارو قبلا دیدم ولی هرچی به مغزم فشار میارم هیچی یادم نمیاد کلا قاطی کردم

      2. سلام
        به طور یقین بهتون میگم این ربطی به حافظه کوتاه مدت نداره و واقعا اتفاق میمونه مثل رویای صادقه میمونه
        من از بچگی این حالتو خیلی زیاد داشتم ولی خیلی بهش توجه نمیکردم ولی کم کم بیشتر شد الان یک ساله که دیوانه وار زیاد شده حتی اطرافیانم هم دارن تعجب میکنن
        جدیدا من هر چیزیو که توی خیالاتم بهش فکر میکنم به احتمال پنجاه تا هفتاد درصد توی واقعیت رخ میده حالا یا برای خودم اتفاق میفته یا برای دیگران دقیقا با همون جزئیاتی که توی افکارم تجسمش کردم
        خیلیم داره زیاد میشه نمیدونم آخرش چی میشه فقط میترسم دیوونه بشم
        نمیدونم میتونم متمرکزشون کنم و بهشون جهت بدم یا نه ولی فکر نمیکنم بتونم کنترلشون کنم چون این افکار از ذهن ناخودآگاهن و کنترل ناخودآگاه کار بسیار سختیه

      1. منم اینجوری ام ولی بعضی وقتا که حرکات بعدی رو میبینم اشتباه از آب در میاد

    2. خیلی حالت بدیه همین الان یهو اینجوری شده بخدا این صحنه هارو قبلا دیدم ولی هرچی به مغزم فشار میارم هیچی یادم نمیاد کلا قاطی کردم

    3. سلام به همگی
      این اتفاق واسه پنجاه درصد مردم میافته که احساس میکنن این صحنه رو قبلا دیدن حتی تو فیلم لاست (گمشدگان)قشنگ نشون میده من هیچ نظری ندارم که علتش چیه ولی تنها کاری که ا ز دستم بر میاد یه نصیحت برادرانست زیاد فکر نکنید که علتشو پیدا کنید چون مغز ما گنجایششو نداره که بفهمیم هنگ میکنیم من اینقدر فکر کردم حتی به جایی رسیدم که قبل از اینکه روحم برگده به بدنم چشمامو باز کنم موقع خواب یه اتفاق بد برام افتاد الانم هم میترسم از خواب بیدار بشم قبلنا احساس میکردم صحنه های تکرای رو قبلا دیدم ولی الان یه صحنه هایی بیادم میاد تو یه لحظه میخوام بهش یلحظه فکر کنم ا ز مغزم پاک میشه تا شب بهش فکر میکنم ولی یادم نمیاد هنگ میکنم دیوونه میشم خواهشن زیاد به چیزهایی که نمیدونیم فکر نکنیم
      مرسی از همتون

  136. سلام
    ببخشيد قسمت اول مطلبتون رو نفهميدم كه وقتي چيزي رو ميبينيم اول به حافظه كوتاه مدت ميرود وذهن چند لحظه زودتر تشخيص ميدهد
    اگه ميشه خيلي ساده وبا ذكر مثال “مثل حافظه كامپيوتر”توضيح دهيد

    1. پدیده دژا-وو ناشی از خطای حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت ماست، مغز ما در هر لحظه تمام دریافت های حسی را به حافظه ی کوتاه مدت می فرستد و به همین دلیل ما زمان را درک می کنیم، یعنی هر لحظه به سرعت به خاطره ای کوتاه مدت در لحظه بعد تبدیل می شود. برخی خاطرات هم که مهم ترند سپس به حافظه بلند مدت فرستاده می شوند. گاهی اوقات یک خاطره به سرعت به خاطره بلند مدت می رود و ناگهان ما حس می کنیم این لحظه را مدت ها پیش تر دیده بودیم، در حالی که این خاطره قدیمی، عمری چند لحظه ای دارد. درست مثل اینکه وقتی در کامپیوتر خود مشغول کار کردن با یک پرونده تازه هستید ( مثل فایل متنی )، کامپیوتر دچار خطا می شده و یک نسخه از پرونده شما به صورت خودکار ذخیره می شود، در حالی که معمولا تا وقتی شما دستور ذخیره ندهید، محتوای پرونده تنها در حافظه کوتاه مدت کامپیوتر موجود است و اگر در حافظه بلند مدت ذخیره نشود، پس از خاموش شدن کامپیوتر قابل دستیابی نخواهد بود.

      1. ممکنه بعضی وقتا دژا وو های دوقلو یا سه قلو هم داشته باشیم؟ مثلا احساس کنیم که چند بار این صحنه را قبلا دیده ایم؟ من بعضی وقتا این احساس رو میکنم. حتی از پیش بینی کردن بعد از دژا وو هم عجیب تره !

      2. سلام من دنبال یه چیزیم که هیچ مطلبی نتونستم راجعبش پیدا کنم من همیشه این حسو دارم که ادمی که الان هستم نیستم.همیشه فکر میکنم توانایی های یا کارهایی بلدم که دیگران نمیتوتونن خوابایی میبینم توی زمان های گذشته که توی خواب اون ادم خوده منم .همیشه فکر میکردم یه چیز مسخرست و من اشتباه میکنم و هیچ وقت جدی نگرفتمشتا اینکه راجعبه اینکه روح ادم ها دوباره به این جهان بعد از مرگ بر میگرده چیز هایی شنیدم و گفتم احتمال داره این امکان وجود داشته باشه از کودکی دچار چنین مشکلی بودم و پیش روان پزشک هم رفتم اما گفتن همه چیت نرماله .اگه کسی راجب بازگشت روح چیزی میدونه راهنمایی کنه مرسی