بیگ بنگ: قوی ترین نظریه ای که در مورد پیدایش جهان مطرح هست این است که تمام ماده و پاد ماده و انرژی تاریک و هرچیزی که در جهان موجودیت دارد در ابتدا در یک نقطه خیلی کوچک بطور بی نهایت فشرده قرار گرفته بود. هنوز زمانی خلق نشده بود و مکانی وجود نداشت چون کل جهان در همان یک نقطه بود. این نقطه بسیار داغ و با چگالی شدیدا زیاد منفجر میشود…اما نه یک انفجار معمولی !

darkmatterparalleluniverse

نمیدانم در کارگاه های شیشه سازی دیدید که چطور داخل شیشه رو با حباب باد میکنند؟ آن نقطه کوچک و بسیار داغ هم دقیقا همانطور اول دچار تورم میشود و کمی بعد چون چگالیش از بی نهایت به سمت یک عدد مقدار دار حرکت کرده سریعا سردتر میشود و پلاسما خلق میشود… کم کم کوآرک ها و گلوئون ها بوجود می آیند، با ترکیب های مختلف این مواد پروتون ها و نوترون ها تشکیل میشوند، جلوتر که میرویم الکترونها شکل میگیرند و بعد اولین و ساده ترین اتم جهان یعنی هیدروژن شکل میگیرد. بعد اتم های بزرگتر یکدیگر را جذب میکنند، ترکیبهای مختلف اتم های مختلف و مولکولهای مختلف، بعد بدلیل جاذبه بین اجرام اتم های سنگین تر همدیگر را جذب کردند و توده های گاز شکل گرفتند. توده های گاز بدلیل جاذبه بهم چسبیدند و فشرده شدند و اولین ستاره ها و کهکشان ها را شکل دادند و بعد ها جامدات شکل گرفت و بعد از 13.8 میلیارد سال این جهان به شکل امروزی درست شد.

اما جهان فقط از ماده تشکیل نشده است، جهان متشکل از ماده، پاد ماده، ماده تاریک و انرژی تاریک هست… ماده همان چیزی هست که ما می بینیم و لمس میکنیم و شامل تمامی الکترون ها و پروتون ها ، ذرات زیر اتمی و هر چیزی که جهان رو ساخته میباشد. اما ماده فقط 5 درصد جهان رو شامل میشود، یعنی هرچیزی که ما از جهان میتوانیم کشف کنیم فعلا در حد همان 5 درصد است. تمام جهانی که دیدیم و کشف کردیم محدود به همان 5 درصد میشود. اما عنصر دیگر پاد ماده میباشد، مقدار ماده و پاد ماده در جهان و در همان ابتدای بیگ بنگ (انفجار بزرگ) برابر بود. پاد ماده چیزی بود که در برخورد با ماده نیستی شکل میگرفت، ماده و پاد ماده اگر جداگانه باشند یعنی هم ماده داریم و هم پاد ماده… این ماده و پاد ماده بطور کاملا تصادفی و بطور کاملا متوالی و دائما در فضا از نیستی از هم جدا میشوند، انگار از یک ذره فرضی در جای جای فضا دو عدد ذره یکی بنام ماده و دیگری بنام پاد ماده از هم جدا میشوند و بعد در همان آن بهم برخورد میکنند و دوباره نیستی تشکیل میشود و اتفاقی نمی افتد.

اما اگر حادثه ای رخ بدهد که احیانا ماده و پاد ماده به هم برخورد نکنند یا احیانا مقدار ماده در جهان بیشتر از پاد ماده شود، آن وقت ماده تشکیل میشود. حدس زده میشود که در همان لحظات اولیه بیگ بنگ یک واقعه نادری بنام باریوم زایی رخ داده که میزان ماده در جهان را بیشتر کرده که ما امروزه شاهد وجود ماده هستیم. شما با هر ذره پاد ماده میتوانید یک ذره از ماده را نابود کنید، نابود به معنای واقعی .. یعنی نیستی… پارامتر دیگر، “ماده تاریک” هست. “ماده تاریک” چیزی است که تا بحال مشاهده یا رصد نشده اما اثرش دیده شده است. تحقیقات نشان میدهد در هر جایی که ماده هست در واقع توسط ماده تاریک هم احاطه شده است. انگار جاذبه بین ماده ها موجب وجود ماده تاریک میشود، با حرکت ماده در فضا مشاهده شده که ماده تاریک هم مثل یک توده نامشخص در پی آن حرکت میکند و ماده رو احاطه کرده است، به آن می گویند تاریک چون برای ما همچنان ناشناخته است.

از همه جالبتر “انرژی تاریک” است، انرژی تاریک یا به قول اینشتین ثابت کیهانی. حالا اینجا دیگر مربوط میشود به اینکه سرنوشت جهان چه خواهد شد؟ دانشمندان بعد از اینکه متوجه شدند جهان در حال گسترش و انبساط است و کم کم کهکشان ها در حال دور شدن از هم هستند و به مرور فهمیدند که پس حتما در ابتدا این کهکشان ها به هم نزدیک بودند و با مهندسی معکوس به بیگ بنگ پی بردند. نکته جالب این میباشد که با اینکه جهان از یک نقطه با یک انفجار تقریبا یکسان و متوازن خلق شده و جهان به طرفین این نقطه گسترش پیدا کرده، اما هیچ کسی ادعا نمیکند که جهان کروی شکل باشد !!! چون ذاتا جهان کروی شکل نیست…

feature-size_Dark-Matter-Map

واقعیت تلخ این است که جهان دقیقا تخت هست !!! ببینید وقتی بیگ بنگ رخ داد در همان لحظه جهان مثل یک بادکنک شروع به گسترش کرد. فضا و زمان هم در پی آن گسترش و تورم پیدا کردند. فرض کنید روی یک بادکنک با خودکار چندین نقطه را علامت گذاری کردید. حالا آن بادکنک رو باد میکنید… این نقاط از هم دور میشوند، فضا و زمان و کهکشان ها گسترش پیدا میکنند، اما دقت کنید که شما برای اینکه از یک سمت بادکنک به سمت دیگر آن بخواید حرکت کنید نمیتوناید از داخل بادکنک حرکت کنید چون داخل بادکنک فضا و زمان وجود ندارد، شما باید از سطح بادکنک مسیر را طی کنید. حالا اگر این بادکنک رو پاره کنید و روی یک میز قرار بدید می بینید که جهان بصورت تخت و یک صفحه گسترش پیدا کرده است.

درست است که جهان بطور دایره ای گسترش پیدا کرده، اما این گسترش داخل این دایره را تو داخلی کرده و در سطح پهن شده است، بله جهان به شکل تخت در حال گسترش هست. اما مشاهده این گسترش جهان موجب شد تا پژوهشگران به این نتیجه برسند که این گسترش بدلیل شتاب اولیه در هنگام بیگ بنگ بوده و اذعان کردند که پس بنابراین به مرور این شتاب و سرعت گسترش جهان متوقف خواهد شد و بدلیل اصل جاذبه بین اجرام کم کم دوباره کهکشانها و ستاره ها همدیگر را جذب میکنند و جهان دوباره کوچکتر میشود و رفته رفته جاذبه قوی تر میشود، در نهایت مجددا جهان در اندازه یک کوآنتوم خلاصه میشود و دوباره منفجر میشود و بیگ بنگی دیگر و دوباره جهانی دیگر با قوانین خاص خودش پدیدار می شود. یعنی فکر کردند که این توالی پی در پی اتفاق خواهد افتاد، تا اینکه ادوین هابل از طریق مشاهدات خود و بررسی انتقال به سرخ کهکشانها و مقایسهٔ آنها با یکدیگر به این نتیجه رسید که “کهکشان‌های دورتر با سرعت بیشتری در حال دور شدن هستند” این نتیجه را امروز به عنوان “قانون هابل” می‌شناسیم. هابل پس از بررسی ۲۴ کهکشان ، مشاهده کرد همانطور که معادلات اینشتین پیشگویی کرده بودند، هر چه کهکشانها دورتر باشند با سرعت بیشتری از زمین دور می شوند. از اینجا بود که پدیده ای جدید بنام انرژی تاریک وارد علم شد.

انرژی تاریک مسئول این گسترش بی رویه جهان هست، انرژی تاریک رفته رفته کهکشان ها و تمامی اجرام عالم را از هم دورتر میکند. حالا فرض کنید مثلا 10 میلیارد سال پیش تمام مواد جهان به هم خیلی نزدیکتر از الان بودند، پس می توان گفت فشردگی ماده در جهان زیاد بود یا چگالی ماده دنیا زیاد بود، اما رفته رفته “انرژی تاریک” مواد را از هم دورتر کرد و کهکشان ها از هم فاصله گرفتند و فواصل بین کهکشانی بیشتر شد. در نتیجه مقدار ماده در جهان با اینکه ثابت هست اما فاصله این مواد از هم بیشتر شده است، پس می توان گفت که غلظت ماده در جهان کمتر میشود و این فشردگی مواد روز به روز منبسط تر ، در نتیجه بعبارتی جهان هر روز در حال رقیق تر شدن هست.

این کاهش غلظت فعلا در حد کهکشانی هست. اما به مرور انرژی تاریک بعد اینکه کهکشانها را از هم جدا کرد کم کم ستاره ها را از هم جدا میکند، بعد منظومه ها رو از هم جدا میکند. بعد سیارات رو از هم جدا میکند و بعد سیارات کم کم دچار فروپاشی میشوند و به اجزای کوچکتر تقسیم میشوند. بعد ها انرژی تاریک تا جایی پیش میرود که اجزای مواد از هم جدا میشوند و به مولکولهای تشکیل دهنده شان تقسیم میشوند، بعدها اتم ها از هم جدا میشوند، بعدها نوترون ها، پروتون ها، نوترونو ها، پوزیترون ها و در مراحل بعدی حتی کوارکها هم از هم جدا میشوند و در نهایت ذرات زیر اتمی هم دچار فروپاشی شده و چیزی بنام وجود موجودیت نخواهد داشت. بله.. این است پایان جهان توسط انرژی تاریک. فروپاشی مواد به کوچکترین اجزای سازنده تا دیگر نتوان به آن ماده گفت. به این فرایند اصطلاحا “بیگ فریز” یا سرد شدن بزرگ جهان میگویند و که در نهایت جهانی سرد، عاری از ستاره و پر از سیاهچاله برجا خواهد ماند.

universe

در این بین نظریه دیگری هم هست بنام ریسمان یا جهان های موازی… در این نظریه هر ذره ای که در این جهان هست اعم از پروتون و الکترون و حتی ذرات خود شما ذره نیستند بلکه یک ریسمان هستند که هر تکه از این ریسمان در یک جهان نمودار میباشد. در واقع هر ذره ای که در جهان وجود دارد یک ذره از یک ریسمان میباشد که مابقی ذرات این ریسمان در جهان های موازی جهان ما وجود دارند. جهان های بی نهایت موازی هم قرار گرفته اند که هرکدوم بخشی از یک ریسمان را در خودشان جا داده اند. هر بخشی از هر ریسمان دارای ویژگی خاصی است، مثلا اگر در جهان ما ذره گراویتون موجب جاذبه میشود ممکن هست که در جهان های موازی چسبیده به جهان ما امتداد ذره گلوئون در ریسمان خودش موجب دافعه شود. نکته جالب این است که تمام این جهان های موازی واقعیت دارند در عینی که هیچ کدوم از دیگری خبری ندارند، ممکن است در این جهان شما 27 سال سن داشته باشید در حالی که در جهان دیگر شما 87 سال سن داشته باشید. یا هر امکان دیگری.

بطور خلاصه جهان های موازی میگوید که هر ذره ای که در این جهان ما تا کنون شناخته ایم صرفا یک بخش از یک ریسمان است که این ریسمان هر قسمتش در یکی از جهان ها قرار گرفته است. امواج گرانشی که جدیدا مشاهده و در حال کشف هستند وجود جهان های موازی رو اثبات میکنند. نظریه خلق جهان و نابودی از جهان های موازی و نظریه ریسمان هم جالب توجه میباشد. بنا به نظریه ریسمان بیگ بنگ صحیح است اما نظریه ریسمان سعی میکند دلیل بیگ بنگ رو توصیف کند. طبق نظریه ریسمان این جهان های موازی که تو در تو هستند و بهم چسبیده هستند در واقع ممکن هست گاها بهم برخورد کنند، نظریه ریسمان میگوید که چنانچه دو جهان موازی بهم برخورد کنند بیگ بنگ اتفاق می افتد، و جهان قبلی هم طبیعتا طی این برخورد نابود میشورد!!! پس دوباره میگوییم برای تاکید! طبق نظریه ریسمان بیگ بنگ زمانی رخ میدهد که دو جهان موازی بهم برخورد کنند !

ارسالی از : Vice Presiident

ویرایش: بیگ بنگ

پاسخ دادن به ایلیاد لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

25 دیدگاه

  1. سلام ممنون شما ثابت کردید بیگ بنگ علت العلل وجود نیست و خودش هم علت وجودی داره

  2. من فکر کنم به جای باد کنک بهتره جهان را به یک تیوپ تشبیه کنیم که مدام در حال باد شدن است و جهان ما همان باد داخل تیوپ است وداخل این تیوپ از هر طرف حرکت کنیم دوباره به جای اول خودمان خواهیم رسید به خاطر همین موضوع جهان تخت است وقسمتهای خارج از تیوپ بعد های ناشناخته که ما به ان دسترسی نداریم

  3. یه سوال داشتم چطور ممکنه بیگ بنگ 13 میلیارد سال پیش اتفاق افتاده باشه در حالیکه کهکشان هایی هستن که 30 میلیارد سال نوری از ما دور هستن؟

    1. با توجه به انبساط کیهان دانشمندان تخمین می زنند که دورترین کهکشان باید 30 الی 45 میلیارد سال نوری از زمین فاصله داشته باشند، به گفته دانشمندان هر چه به کهکشان های دورتری نگاه کنیم، سرعت دور شدن آن ها را بیشتر و بیشتر خواهیم دید، حتی بیشتر از سرعت نور از هم دور می شوند.
      البته در این صورت نظریه های نسبیت اینشتین نقض نمی شود، زیرا،این کهکشان ها نیستند که دارند با چنین سرعتی در فضا به پیش می روند، بلکه این خود فضاست که در حال گسترده شدن و انبساط با آهنگی سریع است و تنها دارد کهکشان ها را با خود می برد. پس چون کهکشان ها با چنین سرعت هایی حرکت نمی کنند، بنابراین خدشه ای هم به هیچ قانون فیزیکی وارد نمی کنند.

      1. این اینشتین پرستی دانشمندا اشتباست. این نظریه میگه هیچ چیز نمیتونه سریع تر از نور حرکت کنه، خب اگر فضا حرکت کنه پس ماده هم حرکت میکنه و همین باعث نقضش میشه، ولی اگر قبول ندارید, نوترینو ها، همونطور که میدونین از ذرات بنیادین که جرم کمی دارن (پس جزو ماده هستن) میتونن از سرعت نور سریع تر حرکت کنن (کشف شده در مرکز تحقیقاتی سرن). درباره این چه نظری دارین؟

  4. دوست عزیز؛ جهان تخت نیست، بلکه سه بعدیه. برای درک بعد چهارم فضا مثال بادکنک رو می زنند نه اینکه جهان واقعاً تخته :))))))

    1. بعد چهارم فضا نیست دوست عزیز ! . بعد چهارم زمانه ! . زمان یعنی (( تکرر )) و (( تعدد )) جسم سه بعدی در یک راستای مشخص منحنی یا مستقیم . ابعاد پشت سر همدیگه به وجود میان . هر بعدی ابعاد پایین تر از خودش رو به وجود میاره .

      1. نه عزیزم بعد چهارم زمان نیست، پیشنهاد می کنم مقاله های دیگری از همین سایت رو مطالعه بفرمایید متوجه میشید.

  5. با عرض خسته نباشید به همه دستاندرکاران سایت و کاربران گرامی
    در جایی از مقاله گفته شده: «امواج گرانشی که جدیدا مشاهده و در حال کشف هستند وجود جهان های موازی رو اثبات میکنند»
    من این قسمت از مقاله رو اصلا متوجه نشدم کسی از دوستان می تونه این موضوع رو بیشتر توضیح بده؟
    اگه لینک مطلبی هم بزارید خوبه
    ممنون میشم

  6. به عنوان يك علاقه مند آماتور!! اين مطالب را قبلا و از منابع مختلف خوانده بودم ولي شيوه شرح و توضيح شما خيلي در درك مساله به من كمك كرد. يك سوال: تصويري كه ما از ساختار جهان داريم، يك ساختار سه بعدي تشكيل شده از فيلامنت هاي كهكشاني است كه ظاهرا از همه طرف ادامه دارد، اين مساله و گسترش صفحه اي جهان ، مانند آنچه در مثال بادكنك گفتيد، چگونه توضيح داده مي شود. ممنون از زحمتي كه مي كشيد و از جوابتان

    1. دوست عزیز ! طبق گفته استیون هاوکینگ جهان سه بعدی ما روی یه گردو ( پوسته گردو ) یا بادکنکی که گفتید قرار داره و سطح اصلی این بادکنک یا پوسته گردو همون صفحه فضا زمان هست که از لحظه ابتدای بیگ بنگ سریعترین چیزی که در همه ابعاد گسترش پیدا کرد همین صفحه فضا زمان بود و الانم داره با سرعت خیلی خیلی سریعتر از نور در تمام ابعاد گسترش پیدا میکنه و تمام اجسامی بزرگ و کوچیکی که ما داریم اطراف خودمون میبینیم روی این سطح یا صفحه فضا زمان قرار داره و علت اصلی (( جاذبه )) هم (( انحنای )) همین صفحه فضا زمان هست که با خودش کند بودن یا تند بودن گذشت (( زمان )) رو هم به دنبال داره . یعنی اول صفحه فضا زمان گسترش پیدا میکنه و در واقع بادکنک باد میشه و بعد از اون تمامی اجسام و مواد و به تبع اون انرژی و نور و … به دنبال گسترش صفحه فضا زمان گسترش پیدا میکنه . یعنی اگه جسمی خیلی چگال باشه مثل ستاره نوترونی یا چگالتر مثل یه سیاه چاله صفحه فضا زمان خیلی انحنا پیدا میکنه و در نتیجه جاذبه شدید میشه و گذشت زمان هم کند میشه . پس علت اصلی به وجود اومدن زمان و جاذبه انحنای شدید یا ضعیف صفحه فضا زمانه ! .

  7. دانش اگر در ثریا هم باشد مردمانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت. ..
    با سپاس از زحمت های شما مطلب بسیار پر مغز و روانی بود همانا که زکات علم نشر آن است.
    با آرزوی توفیق الهی برای شما در پیشبرد اهداف عالیتان.

  8. سلام.این دانستهای مردمان 4000 سال پیش رو بیشتر توضیح بدین و اینکه چگونه به این دانش دست یافتند؟چرا این دانستها بطور مستند در اختیار نیست؟چرا همه چیز از اول کشف میشه؟

    1. میشه بیشتر توضیح بدید که دقیقاً در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟ البته اگر منبع هم بدید بسیار ممنون می شوم

    2. مردمان 4000 سال پیش حتی از دانش مکانیک وفیزیک کوانتوم هم باخبر بودن و میدونستن که مثلا انسان های اوائل قرن بیست و یکم و دقیقا سال 2012 میلادی از عصر نقره ای بشر قدم میذارن به عصر طلایی و پیشرفت های الان انسان در حوزه ارتباطات و محاسبات کوانتومی تو حول و حوش سال 2010 همین قضیه رو به خوبی نشون میده . یعنی دانشمندا و عالمان چند هزار سال پیش علاوه بر مسلط بودن به تمامی علوم تجربی و ریاضی و مهندسی … علم (( غیب ! )) هم داشتن و تونستن (( پیش بینی )) کنن که مثلا بشر قرن بیست و یکم میلادی و یا قرن های آینده میلادی به چه دانش هایی دست پیدا میکنه ! .

      1. خب می دونم. منظورم اینه که میشه بی زحمت یه منبع معتبر هم ذکر کنید که من هم در این زمینه مطالعه کنم؟

        1. منبع معتبر و موثق ؟ کتابخونه عمومی محله و کتابای مربوط به تمدن یونان باستان و تمدن های گذشته مربوط به چندین قرن قبل از میلاد مسیح .

  9. تمام اینها رو مردمان 4000 سال پیش میدونستن . اونها مسئله جهان های موازی و همینطور تا 11 بعد از جهان رو به طور کامل میشناختن . وشاید هم مسائلی بیشتر از اینها رو هم میدونستن ! .