رویاها دست یافتنی هستند
بیگ بنگ: وقتی در دبیرستان تحصیل میکردم بعد از مدرسه پیش مادرم رفتم و گفتم: میخوام یک برخورد دهنده اتمی بسازم (شتاب دهنده اتمی) که از نوع بتاترون و با انرژی 2.3 میلیون الکترون باشد. مادرم به من خیره شد و گفت: چرا که نه؟! ? بعدش شروع به ساخت کردم! (میچیو کاکو)
دبیرستان برای پروژه نمایشگاه علمی، در گاراژ منزلمان یک شتاب دهنده سرهم کردم. به شرکت وستینگهام رفتم و 160 کیلوگرم فولاد قراضه ترانسفورماتور دست و پا کردم. طی کریسمس 35 کیلومتر سیم مسی را در زمین فوتبال مدرسه پیچیدم. سرانجام یک شتاب دهنده بتاترونی 2.3 میلیون الکترون ولتی ساختم که 6 کیلووات توان مصرف(معادل تمام خروجی های خانهمان) و میدان مغناطیسی 20 هزار برابر میدان مغناطیسی زمین ایجاد می کرد. هدفم تولید باریکه ای از پرتوهای گاما بود که برای ساخت پادماده توان کافی داشته باشد. پروژه نمایشگاه علمی، من را به نمایشگاه ملی فرستاد و سرانجام به رویاهایم جامه واقعیت پوشاند، بردن بورس دانشگاه هاروارد که در آنجا نهایتا توانستم به هدفم یعنی تبدیل شدن به فیزیکدان نظری و گام گذاردن در جای پای قهرمانم، آلبرت اینشتین، نایل شوم.
– میچیو کاکو – نقل از کتاب فیزیک ناممکنها
پدر و مادرها به رویاهای بچههامون توجه کنیم و سر سری ازش نگذریم، شاید یه روزی از همین رویاهای به ظاهر غیرممکن، میچیو کاکوها و آلبرت اینشتینها متولد بشن.
دم خودش گرم که هیچی. دم پدر مادرش به شدت گرم
موافقم
میچیو کاکو یکی از بهترین تئوریسین جهان که خیلی باهاش حال میکنم