من جبرگرایی هستم که وادار شدم به گونه ای رفتار کنم که انگار اختیار وجود دارد، زیرا اگر می خواهم در جامعه ای متمدن زندگی کنم باید رفتاری مسئولانه داشته باشم. میدانم که از نظر فلسفی یک قاتل مسئول جرایم خود نیست، اما ترجیح می دهم با او چای ننوشم. فعالیت های من به وسیله ی نیروهای مختلفی که هیچ کنترلی بر آن ها ندارم تعیین شده است؛ پیش از همه توسط قیود اسرار آمیزی که طبیعت با آنها ضرورت زندگی را تدارک دیده است .

هنری فورد ممکن است آن را ندای درون بداند، سقراط آن را اهریمن خطاب کند؛ هر کس با روش خود این حقیقت را بیان میکند که انسان آزاد نیست… همه چیز از قبل تعیین شده است… از طریق نیروهایی که بر آن هیچ کنترلی نداریم… برای هر حشره، برای هر ستاره. انسانها، سبزیجات یا گرد و غبار کیهانی، همه تا زمانی نامعلوم با نوای نوازنده ای ناپیدا که از دور می خواند، خواهند رقصید.

– آلبرت اینشتین –

albert

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

4 دیدگاه

  1. من شیفته این مرد یزرگم اما راجع به حرف ادمای بزرگی مثل این نمیشه سطحی قضاوت کرد شایدم بهتر باشه اصلا قضاوت نکرد اما راجع به این حرفش نکته ای که برای من اهمیت داره و بیشتر دانشمندا هم بهش اشاره میکنند اون هماهنگی جهان که توسط یک ذهن واحد به وجود اومده حالا هر کی برای اون ی اسمی انتخاب میکنه …………….

  2. من هر چند روز این سحنو میخونم و هر بار که میخونم موهای تنم سیخ میشه.به جرات میتونم بگم سخنه این فیزیکدان بزرگ نگرش منو نسبت به زندگی کلا تغییر داد.

  3. باخوش امد گویی به AHMADکه خیلی وقت بود از مطالب خوبشون استفاده نکرده بودیم. منم با شما موافقم و ضمنا اگر تضاد تزهای مختلف نبودتکامل و پیشرفت مفهوم پیدا نمیکرد دراصل اگر پوزیترون نبود الکترون هم معلوم نبود که چه سرنوشتی داشت بلکه خود هستی هم باید غیر از این بود که اکنون شاهدش هستیم بلکه هم اشتباه میکنم…شاید هم بدون تز و انتی تز هستی بوجود نمیومد ویا اینکه…دیکه چیزی به فکرمون نمیرسید بلکه مشاهده گر هم نبودیم چیزی هم به مفهوم چیزی خالی از پر یا پر از هیچ!

  4. با سلام مجدد به همگی.البته اگه حضور داشته باشید یا ما رو قابل بدونید.
    در خصوص این حرف ایشون نمیشه حرفی زد.بحثی که ریشه در فلسفه داره و فلسفه ریشه در هیچ داره، هزاره های زیادی افکار زیادی رو پرورش داده که به جای اتحاد ضد هم شدن و این دشمنی افکار هم به نوبه خود باعث پیشرفت های زیادی شده.
    من با منطق و فلسفه ناب میتونم با حرفشون موافقت و یا مخالفت کنم.ذات فلسفه همینه.
    پیش به سوی دکترای فیزیک ;D