بیگ بنگ: دونالد هافمن، نظریه‌پرداز و دانشمند علوم شناختی از دانشگاه کالیفرنیا جدیدترین نظریه در مورد ماهیت کیهان را ارائه داد. وی معتقد است آن چیزی که بشر از محیط اطراف به عنوان جهان درک می‌کند در واقع یک توهم از نمای خارجی یک ماتریکس کاملا پیچیده است.

337362AF00000578-3554564-image-a-3_1461358309614هافمن معتقد است که پیچیدگی و عظمت جهان هستی بسیار فراتر از درک و فهم بشر است. وی اعتقاد دارد که ظاهر جهان اطراف ما یک توهم از ماهیت وجودی جهانی به مراتب پیچیده‌تر است که بشر تنها قادر به مشاهده بخش قابل دید یا بخش خارجی این ماتریکس پیچیده و غیرقابل درک است. ویدئوی گفتگوی هافمن در این خصوص که زیرنویس فارسی نیز دارد را در زیر مشاهده کنید:

دانلود ویدئو

هافمن که سال‌ها در دانشگاه کالیفرنیا به تدریس و مطالعه مشغول بوده اکنون با ارائه نظریه جدید ماهیت جهان گامی در جهت‌دهی مطالعات بعدی پیرامون ماهیت هستی برداشته است. طبق نظریه جدید هافمن هنگامی که شما چشمانتان را باز می‌کنید، تصور شما از جهان شبیه به یک دنیای در دسترس است، اما هنگامی که چشمانتان را می‌بندید، تجربیات شما در زمینه‌ای خاکستری ظاهر می‌شوند. نظریه‌پرداز آمریکایی معتقد است که جهان هستی به سادگی یک لیوان آب نیست بلکه یک سمبل یا نشانه‌ای از ماهیت ناشناخته منتهی به حقیقتی عظیم است.

33735A0E00000578-3554564-image-a-1_1461358075637وی برای درک بهتر نظریه خود به زبان ساده اظهار کرد: برای درک بهتر نظریه توهم جهان می‌توان از کامپیوتر کمک گرفت. هنگامی که شما به نمایشگر کامپیوتر نگاه می‌کنید در واقع تنها بخش ظاهری آن یا بخش توهم‌زای آن را مشاهده می‌کنید، چرا که در حقیقت کامپیوتر آن چیزی نیست که شما از طریق نمایشگر مشاهده می‌کنید. در حقیقت کامپیوتر هیچگاه حقیقت و ماهیت درونی خود را به انسان نشان نمی‌دهد و با ایجاد یک توهم از طریق نمایشگر برداشت انسان از حقیقت ماجرا را تغییر می‌دهد. پس ما تنها قادر به مشاهده بخش بیرونی جهان هستی هستیم و زوایای پنهان و بسیار پیچیده جهان هستی برای انسان قابل درک نیست.

سایت علمی بیگ بنگ / منبع: dailymail.co.uk

پاسخ دادن به سمیر الله وردی لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

40 دیدگاه

  1. سلام
    مطمئن نیستم ولی بنظرم میاد یه تناقض تو این دیدگاه وجود داره.
    اگه کل ادراک ما، حتی درک فیزیکی ما از واقعیت، توهمیه(که علت این توهم، بر اساس نظریه فرگشت توضیح داده میشه)، خب درباره خود فرگشت چی؟ بالاخره این نظریه هم توسط شواهد تجربی، پشتیبانی میشه که این نظریه، بهترین تبیین برای اونهاست(استنتاج بهترین تبیین). اما اگه خودِ اون شواهد هم توهم باشن، خب اصلا از کجا معلوم خود فرگشت درسته و توهم نیست؟ هافمن استدلالش بر توهمی بودن ادراک، مبتنی بر قبول یک واقعیته، و اونم فرگشته. در حالی که خودِ این نظریه و فکت هاش هم میتونن طبق حرف هافمن، توهمی باشن و اینجا تناقض و دور به وجود میاد.
    هافمن برچه اساس فرگشت و قواعد منطقی-ریاضی رو میپذیره، در حالی که هم این تصور معقولی بنظر نمیرسه که فرگشت و کلا زیست شناسی، از فیزیک دقیق تر و معتبرتره(مدلهایی که برای بررسی میزان دقت و علمی بودن نظریات به کار میرن، فیزیک رو بالاتر از زیست شناسی قرار میدن) و هم اینکه خود فیزیک، از ریاضیات استفاده فراوانی میکنه. این استفاده، نباید از توهمی بودنش کم کنه؟
    نکته دیگه اینکه هافمن در مصاحبه ای که توسط سایت “ترجمان” نشر شده، مدعی میشه که در کوانتوم، وجود چیزی خارج از ذهن اول شخص، یه مسئله عجیبه. اشیاء وجود ندارن. اما بنظر نمیاد کوانتوم مستقیما روی آگاهی زوم کرده باشه. “مشاهده گر” در کوانتوم، لزوما همون فرد آگاه نیست بلکه اشاره به برهمکنش دستگاه(فوتون) داره. حتی طبق تئوری های تخریب ذهنی، خود ذره(خود گربه شرودینگر) میتونه خودشو مشاهده کنه. یا تفسیر ارتباطی که همه اشیاء آگاه و ناآگاه آزمایش رو به عنوان مشاهده گر در نظر میگیره.
    هافمن در همون مقاله ترجمان، مغز رو هم توهم در نظر میگیره و اصالت رو به آگاهی میده. اما چرا؟ من هیچ دلیلی نمیبینم که خود آگاهی توهم در نظر گرفته نشه. و اصلا بدون مغز و با صرف آگاهی، نظریه فرگشت به چه صورت در میاد؟!
    و در آخر، بنظر میرسه که “گرایش و واکنش” ما به پدیده ها، گرچه توهمیه؛ مثلا دیدن چیزهای خطرناک به رنگ قرمز، اما از این نتیجه گرفته نمیشه که کل واقعیتی که درک میکنیم توهمه. یک مار جلوی منه، حالا فارغ از واکنش های جانبی من نسبت به اون که براساس مواردی توهمیه. با مثلا انتزاع کردن رنگ که کل ویژگی ها و موجودیت جسم مقابل عوض نمیشه! اگه اشتباه نکنم، مایکل شرمر هم چنین نقدی به این دیدگاه داره و خیلی خوب میشه اگه اون مقاله رو هم ترجمه کنید.
    خیلی ممنون میشم از دوستان آگاه، درباره این ابهامات راهنمائیم کنن.

  2. متوجه نمیشم ایشون میگه برایمان سخت است که بیخیال فضا-زمان و اشیاء بشویم یعنی فضا زمان وجود نداره؟ خب اگه همچین نظری دارن مربوط به تخصصشون نمیشه چون تخصصشون راجب مغز و ذهنه نه دنیای فیزیکی و با یک مثال سطحی و بدون استدلال سعی بر تایید حرفشون دارن ایشون میگن
    برایمان سخت است که بیخیال فضا-زمان و اشیاء بشویم همچنان که برای سوسک جواهری سخت است بی خیال بطری اش بشود. یعنی ایشون با بخاطر اینکه انسان و بقیه موجودات اشتباه میکنن کلا فضا زمان رو اشتباه میدونه؟ اگر این حرفشون رو بزاریم کنار تقریبا درست میگه

    1. هرچی یه موضوع گنده تر باشه، بحث انقلابی روش سخت تره بخاطر همین فقط با مثال و تمثیل میشه فکر انقلابی رو گفت اما با این وجود هم اون مثال و تمثیل هم ب فکر هر کسی می رسه، پس روی موضوع بزرگ باید به شکل مستقیم روش بحث کرد نه با کمک مثال و این اینجوریه پس اونم اینجوریه،گفت.
      این طوری احترام موضوع اصلی هم لوث و از بین میره.
      اگه کسی می خواد بگه فضا زمان توهمه باید مستقیم باشه در غیر این صورت هیچ وقت نگفته که فضا زمان توهمه بلکه حداکثر گفته برداشتی از فضا و زمان توهمه…

  3. متوجه نمیشم ایشون میگه برایمان سخت است که بیخیال فضا-زمان و اشیاء بشویم یعنی فضا زمان وجود نداره؟ خب اگه همچین نظری دارن مربوط به تخصصشون نمیشه چون تخصصشون راجب مغز و ذهنه نه دنیای فیزیکی و با یک مثال ابلهانه و بدون استدلال سعی بر تایید حرفشون دارن ایشون میگن
    برایمان سخت است که بیخیال فضا-زمان و اشیاء بشویم همچنان که برای سوسک جواهری سخت است بی خیال بطری اش بشود. یعنی ایشون با بخاطر اینکه انسان و بقیه موجودات اشتباه میکنن کلا فضا زمان رو اشتباه میدونه؟ اگر این حرفشون رو بزاریم کنار تقریبا درست میگه

    1. اگر کسی در زمان های دور ببیند که یک قطار به طرفش آمده، درکش از این صحنه اینست که یک موجود زنده غول پیکر طرفش آمده و بلعکس این اگر کسی در آینده که مثلا هیچ حیوانی وجود نداشته باشد و همه چیز ماشینی باشد ببیند که یک اسب به طرفش می آید درکش از واقعیت اشتباست و تصورش اینست که این هم ماشین یا ربات است که به طرفش می آید
      درک ما از واقعیت مربوط به هر کس است و از مغز او و تجربیاتش نشات می گیرد و در لحظه ساخته می شود اما واقعیت ثابت و برای همه یکسان است
      در مورد فضا و زمان هم که بزرگترین حد شناخته شده واقعیت هست هم همینطور هست، فضا زمان درک ما از واقعیت است نه واقعیت.
      ماهیت فضا زمان فقط یک واسط کاربری برای برداشت منحصر به فرد از بیشترین چیزی که قابل روئیته هست و واقعیت شبیه فضا زمان نیست…

  4. پیدا کردن حقیقت درباره جهان هستی؟خیلی سخت (شاید هم ناممکن)است.شاید راست میگه.شاید هم دروغ میگه.

  5. این بیانات می تونه توجیه کاملی برای سیاستمداران کثیفی باشه که قتل و کشتار و تجاوز به میلیون ها ادم رو توجیه کنند. به ای ترتیب برپایی جنگ ها و کثافت کاریهایی که توسط ابرقدرت ها در دنیا برگذار میشه رو یه جورایی ماست مالی می کنن و مردم رو گول می زنند که اینها همش رویا هست تا بدین وسیله به فریب و غارت مردم دنیا ادامه بدهند. تو همین زمینه هم می بینیم که بعضی از اساتید عرفان تقلبی گرگ صفت با پوشیدن لباس گوسفند در بین مردم ظاهر می شوند و کسب درامد می کنند.

    1. درسته.انسان هایی بی ارزش و بی اعتبار که هرکاری را فقط برای پول انجام میدهند.

  6. بنظر من بعضی از دوستان درست متوجه نشدین که دقیقا تز ایشون چیه ؛اون دسکتاپ کامپیوتر فقط یه مثال بود که میخواست اینترفیس و نشون بده؛نظریه هافمن با قضیه ماتریس متفاوته

  7. خانم حیرانه من یک خانم هستم و بطور مرتب مطالب عالی این سایت را می خوانم. نگران نباشید.

  8. متاسفم که من اولین بیننده ی خانم این ویدئو بودم… خانم ها چرا اغلب جاتون در مباحث علمی خالیه؟ کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    و دیگه اینکه لطفا نتایج کلی تحقیق و آزمایش رو با بی اطلاعی خودمون زیر سوال نبریم …اون هم وقتی اغلب یه سمت مساله ،کوهی از ریاضیات خوابیده که دیده نمیشه!

    1. سلام
      من هم يك خانم هستم و مدتهاست كه مطالب و ويديو هاي اين سايت رو دنبال مي كنم
      اين وبسايت آرامش عجيبي تو مغز من ايجاد مي كنه كه سعي مي كنم هر شب قبل خواب يه مروري به مطالب علمي و خوبش داشته باشم.
      شما هم جوسازي نكنين و به آقايون تلقين نكنين كه خانمها دنبال مطالب علمي نيستن.
      خانمها اگه در طول تاريخ مورد ارزش و احترام از طرف آقايون بودن الان بسياري از مشكلات بشريت كاملا حل شده بود.متاسفانه نگاه جنسيت گرايانه مانع درخشش بيشتر خانمها در عرصه علم بوده و هنوز هم هست!

      1. آرامش ؟
        یعنی با خوندن مطالب سایت بیگ بنگ آرامش میگیرید ؟
        یعنی ریلکس میشید ؟
        یعنی ذهنتون آرام میشه ؟
        چه طور چنین چیزی ممکنه ؟؟ من 16 سال دارم . دارم متلاشی میشم . سال گذشته از شدت وسواس و فکر و خیال ترک تحصیل کردم
        این جهان چیست ؟ من تمایل خیلی شدیدی به شناخت جهان دارم . من کل روز دارم به کیهان فکر میکنم . به زمان
        من اگه تا سال 1404نفهمم جهان چیه ، زمان چیه خودم را خواهم کشت
        من دچار یک آشوب بزرگ شده ام و این اشوب بالاخره پایان می یابد

  9. دوستان توجه داشته باشند که بین شک علمی و خیال پردازی تفاوت زیادی است.نمیتوان به صرف اینکه از چیزی اطلاع نداریم در موردش هر خیال بافی و تخیلی را مجاز بدانیم. البته پذیرفتن بدون تعصب این موضوع با توجه به تاثیر فرهنگ و تربیت شرقی کمی دشوار است.

  10. سلام دوستان عده ای بنام سوفسطاییان در تاریخ بودند که منکر حقیقت و واقعیت بودند و میگفتند ما هیچ واقعیتی نداریم ابن عربی فیلسوف بزرگ فرموده عالم پنهانی است که اصلا ظاهر نشده و خداوند ظاهریست که اصلا پنهان نشده ما هر چه را که می بینیم ساخته شده قوه خیال و درون خودمان است و بیرون از ما چیزی نیست و تاریکی محض است و بیرون معنا ندارد

  11. احمد جان منظور شما این هست که عالم ( Universe ) از دید ناظرهای مختلف متفاوت هست ….؟؟
    و در انتها واقعیت و حقیقت اصلی چه چیزی هست و اصلا دلیلش چه چیزی بوده
    باور کن چند وقت هست انقدر zoom کردن روی این موضوعات که انقدر سوال بی جواب توی دهنمون داریم که احساس می کنم توی دوره جاهلیت زندگی میکنیم ….

    1. مگه نمیکنیم ؟‌:)
      ۱۰۰۰ سال دیگه به عقاید و افکار ما میخندن؛ همون طور که ما به گذشتگان خندیدیم .

      ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می‌آید که آیندگان به خرافات ما خواهند خندید! صادق هدایت

      1. اگر کسی به گذشتگان بخنده به نظر من خودش هم نمی دونه و نادانه.چون اگه اون انسانها اشتباه نمی کردن الان ما آگاهی نداشتیم.چرا کل مجموعه انسانها رو یه پیکر و درخت نمی بینید که در حال رشد و شکوفاییه..ما هم اشتباه می کنیم تا آیندگان از اون درس بگیرن.

  12. باز یه ایده مربوط به آگاهی و ادراک مطرح شد، الان یه عده میان میگن: ” اثبات با فرمول ریاضی نداره پس در نتیجه این ایده اشتباهه!!! “

  13. با سلام خدمت جناب سمیر عزیز
    میخواستم بپرسم آیا این دیدگاه هافمن به همون دیدگاهی نزدیک نیست که میگه جهان یه کامپیوتر کوانتمی هست؟؟

    1. درود به شما، هافمن اعتقاد داره که برداشت های ما از کیهان که در مغزمون شکل میگیره و توسط مشاهده و آزمون صورت میگیره، میتونه اشتباه باشه؛ اونم یک اشتباه برنامه ریزی شده و این مورد رو با دسکتاپ کامپیوتر مثال زد تا بیشتر قابل فهم باشه، در واقع منظورش این بود چیزی که به ظاهر می بینیم، نمیتونه تمامی واقعیت موجود در جهان رو تشکیل بده. در مورد جهانی که مثل یک کامپیوتر عظیم کوانتومی هست باید گفت، دانشمندا تمام اجزای تشکیل دهنده ی کیهان رو در بنیادی ترین بخشش شامل “اطلاعات کوانتومی” سازندش میدونن. در این مورد هم برداشت های ما از واقعیت میتونن اشتباه باشن. به قول جان ویلر: « جهان و تمام چیزهایی که شامل می شود («اشیا») احتمالأ از هزاران انتخابِ بله-خیر برای اندازه گیری («بیت های») کوانتومی ناشی می شوند. در ابتدا باید درک کنیم اطلاعات چگونه واقعیت را می سازند؛ اطلاعات فقط دانش ما در مورد جهان نیست، بلکه اطلاعات جهان را تشکیل می دهد.»

      1. اطلاعات جهان را تشکیل می دهد.که چی؟هدف چیه؟هدف این بازی جیه؟هدف این ماتریکس عظیم یا کامپیوتر غول پیکر چیه؟

      2. من هم مدتهاست البته با شهودم نه از طریق اثبات های علمی، احساس میکنم حتی موج و انرژی هم عناصر بنیادی جهان نیستند. چیزی بنیادی تر باعث به وجود اومدن اونها شده یه چیز انتزاعی و غیر فیزیکی مثل اطلاعات محض یا داده یا یک حافظه ی جهانی محض…. اگر کسی در این زمینه اطلاعات داره لطفا به اشتراک بگذاره… ممنون از دوستان و سایت خوب بیگ بنگ

  14. من نمی دونم بعضی از دوستان مثل این نظریه رو تو دو کلمه رد می کنند چه چوری فکر می کنن. اصلا چه طور به همین راحتی می تونن یه مسئله رو رد و نقض کنن و عنوان کنن که این نظریه به درد فیلم مهیج و تخیلی به درد می خوره و یا اینکه خودش نمیدونه چی گفته.
    با مسائل علمی نمیشه به نظر من سطحی و سریع و صریح بر خورد کرد. باید شک رو فراموش نکرد.

    زحمات ترجمه و جمع آوری این مطالب شما بسیار قابل تقدیره

  15. بنظر من کاملا درست می گفت اما شاید نمی تونست خوب بیانش کنه. خلاصش این بود که این دنیایی که ما میبینیم دنیای درون مغز ماست و حقیقتا نمیدونیم بیرون از مغزمان چه خبر است. در واقع ما برداشت و تحلیل مغز خودمان را از جهان پیرامون خود میبینیم و مستقیم به بیرون دسترسی نداریم. مغز به سیگنالهایی که از محیط دریافت می کند برچسب حسی می زند (چون موج و نور جرمی با خود حمل نمی کنند) لذا هیچکدام از مفاهیم رنگ، جمودیت و … به این شکل که ما مبینیم اصلاً وجود ندارند. برای دریافت اطلاعات بیشتر به کتاب رویای حواس یا دنیای درونی مراجعه کنین تا مسئله کامل براتون جا بیفته.

  16. عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
    عارف از خنده می در طمع خام افتاد
    حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
    این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
    این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
    یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

  17. متخصص علوم شناختی یا ناشناختی!!. به نظر من یه سری ادعاهای و حدسیات بی اساس.مناسب برای داستانهای مهیج و تخیلی بود نه یک مطلب علمی .

      1. دانشمنده دانشگاه کالیفرنیا نمیدونه چی میخواد بگه . بنظرم توئه جهان سومی برو بهش بگو که چی بگه واسه دفعه بعد :))

      2. من نمیدونم چرا افرادی که اینجا کامنت دادند ، بدون هیچ گونه بررسی علمی و استدلال منطقی این فرضیه رو نقد کردند! آقایی که میگید این یک نظریه ی علمی تخیلی هست و پشتوانه ی منطقی نداره ، لطفا به صفحه ی ویکی پدیا برید و یه سرچ ساده راجب اطلاعات کوانتومی بکنید و سخنان جان ویلر رو هم پیدا کنید! دیگه پروفسور جان ویلر که دانشمند علوم اعصاب نیست. بحث دوم اینکه مباحث علمی همیشه مدارکی به نفع و به ضررشون وجود داره و همیشه در حد نظریه خواهند ماند و قطعیتی حاصل نمیشه (( به قضیه ی ابطال پذیری پوپر )) مراجعه کنید. شمایی که میگید این بحث از پایه بی اساس هست یک دلیل منطقی و علمی بیارید که ممکن نیست جهان توهم باشه تا استدلال های شمارو هم بشنویم!
        با دو کلمه نمیشه یک فرضیه ی علمی رو رد کرد عزیزان