بیگ بنگ: اگر به سمت سیاهچاله سقوط کنید، بیشتر مواقع احساس بی وزنی خواهید کرد. گرانش سیاهچاله درست مثل گرانش هر جرم بزرگ دیگری است تا جاییکه خیلی به آن نزدیک نشوید. اما همانطور که موافق هستیم، نیروهای گرانشی در بخش های مختلف بدنتان متفاوت خواهند بود. این مسئله همیشه به طور تکنیکی درست است اما آن را تشخیص نخواهید داد … حداقل در وهله ی نخست.

به گزارش بیگ بنگ، فرض کنید برای اولین بار به سمت سیاهچاله در حال سقوط هستید. همانطور که نزدیکتر می شوید، مثلأ پایتان در مقایسه با سرتان نیروی قوی تری را تجربه می کند. این اختلافات در نیروها «نیروهای جزر و مدی» نامیده می شود. بخاطر نیروهای جزر و مدی گویی سر تا پایتان در حال کشیده شدن است، در حالی که پهلوهایتان به داخل فشرده می شوند. در نهایت، نیروهای جزر و مدی به حدی قوی می شوند که شما را پاره می کنند. این تأثیرِ کششیِ جزر و مدی گاهی اوقات اسپاگتیسازی نامیده می شود. نام های دیگری نیز برای آن ساختم، مثل «پنیر رشته ای مورد علاقه ام»، «اثر خدمت رسانیِ ظریف» و «اه پاهایم، پاهایم!». بنابراین، به طور خلاصه باید گفت که از سقوط به درون سیاهچاله جان سالم به در نخواهید برد.

اما به طور فرضی می توان گفت که اگر بتوانید از افق رویدادِ سیاهچاله(Event horizon) جان سالم به در ببرید (مرزی که فراتر از آن حتی نور هم نمی تواند عبور کند)، آنگاه چه چیزی خواهید دید؟ برخلاف باورِ معروف، آینده ی کامل جهانِ پیش رو را نخواهید دید. چیزی که می بینید تاریکی سیاهچاله است که جلوی دیدتان را می گیرد و با نزدیک شدن به افق رویداد می بینید که ستارگان و کهکشان ها در لبه ی میدان دیدتان از لحاظ گرانشی به وسیلۀ سیاهچاله تبدیل به عدسی شده اند. آسمان به سادگی تاریک و تاریک تر می شود تا به افق رویداد برسید.

بسیاری از مردم فکر می کنند که از هم گسیختگی در افق رویداد رخ خواهد داد و هر چیز عجیب و غریبی در افق رویداد رخ خواهد داد. متأسفانه، بعضی ها شک دارند که سیاهچاله ها نوعی دروازه هستند. برای یک سیاهچاله ی ستاره ای پرجرم، نیروهای جزر و مدی در نزدیکی افق رویداد می توانند کاملأ بزرگ باشند، بنابراین قبل از عبور از افق رویداد شما را خواهند کشت. از آنجایی که افق رویداد کوچکتر است، بنابراین به تکینگی (مرکز سیاهچاله) نزدیکتر خواهید بود. اما برای یک سیاهچاله ی فوق پر جرم، نیروهای جزر و مدی اصلأ بزرگ نیستند زیرا قبل از رسیدن به تکینگی از افق رویداد عبور کرده اید. بنابراین، می توانید از این آستانه عبور کنید و بدون تجربۀ هیچ کششی زنده بمانید.

در حقیقت، هرچه سیاهچاله بزرگتر باشد، نیروهای جزر و مدی در نزدیکی افق رویداد ضعیفتر خواهد بود. بنابراین، اگر اتفاقأ نزدیک یک سیاهچاله ی فوق پرجرم باشید، از افق رویداد عبور می کنید بدون اینکه حتی متوجه شوید اما آیا کاملأ نابود خواهید شد؟ خودتان را امتحان کنید! در ویدئوی زیر مایکل استیونز ابتدا در مورد سیاهچاله ها و شکل گیری این اجرام صحبت می کند، سپس به این موضوع می پردازد که اگر درون سیاهچاله سقوط کنیم شاهد چه رویدادی هستیم.

ترجمه زیرنویس: امیر سلیمانی/ سایت بیگ بنگ

دیگران چه می بینند؟

دوستی که سقوط شما به سمت سیاهچاله را مشاهده می کند، هرگز رسیدنِ شما به سیاهچاله را نمی بیند. همانطور که سقوط می کنید، گرانش باعث می شود هر نوری که از سمت شما ساتع می شود به رنگ قرمز تبدیل شود. بنابراین همانطور که به سیاهچاله نزدیک می شوید بیشتر و بیشتر به رنگ قرمز درمی آیید و تصویرتان تیره و تیره تر می شود. دوستتان می بیند که با نزدیک شدنتان به سیاهچاله قرمزتر و تیره تر می شوید، اما هرگز کاملأ به افق رویدادِ سیاهچاله نمی رسید. اگر او همچنان بتواند ببیند از این نقطه عبور کرده اید، یک نور قرمزِ اضافی از داخلتان بیرون می آید که جلوی دیدتان را می گیرد. شما چه فکر می کنید؟

ترجمه: سحر  الله وردی/ سایت علمی بیگ بنگ

منبع: futurism.com

پاسخ دادن به hamid لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

3 دیدگاه

  1. تنها شرط پیشرفت علم فیزیک فهمیدن زبان ماتریسها ی کامپیوتر و کاربرد ان در فیزیک و دانستن هندسه اقلیدسی و نا اقلیدسی هست.شناختن نور هم مهم است.و راه حل اساسی ارتباط بین درس ریاضی فیزیک و علم کوانتوم و نسبیت است.اما هرچه علم فیزیک پیشرفت کرده پولش رفته تو جیب متخصصها برای چپاول مردم.