بیگ بنگ: آیا هاوکینگ ما را گیج کرده؟ مشهور ترین اختر فیزیکدان جهان محبوب ترین علم جهان را بر اساس مطالعه در طبیعت سیاهچاله ها متزلزل کرده است؟ اما واقعا این تئوری رادیکال این ندا را می دهد که بلوک های بنیادی جهان چگونه کار می کنند؟ اما هنوز تعدادی از دانشمندان متقاعد نشده اند و بحث و جدل همچنان ادامه دارد.

HWاین تصویر نشان می دهد که زمانی که ابر گازی عبور می کند و به یک سیاهچاله بزرگ نزدیک می شود چه اتفاقی برای آن می افتد، قسمت آبی در 2006 قسمت سبز در 2010 و قسمت قرمز در 2013 را نشان می دهد. ابر G2 در فاصله 4 میلیون چند سال نوری از صورت فلکی قوس جای دارد و جرم سیاهچاله آن 4 میلیون برابر خورشید است.

مطالعات جدید هاوکینگ اطلاعاتی را حفظ می کند و حتی سیاهچاله ها را پیش بینی می کند و هنوز تحت بررسی استاندارد آکادمیک قرار نگرفته است. نوشته هاوکینگ کوتاه است و جزئیات کافی و واضحی ندارد و تصویر دقیقی نمی دهد یا توجیه نشده است. هاوکینگ در نظریه جدید خود بجای افق رویداد، افق آشکار را جایگزین کرده است، پدیده‌ای که به صورت موقتی ماده و انرژی را در خود نگه داشته و آنها را به تدریج و در نهایت آشفتگی آزاد می‌کند. هاوکینگ می‌گوید در نظریه کلاسیک هیچ راه فراری از چنگال سیاه‌چاله‌ها متصور نیست، با این‌حال نظریه کوانتوم به انرژی و اطلاعات مجال فرار از چنگال سیاه‌چاله را می‌دهد.

دو سال قبل دانشمندان در سنتا باربارا کالیفورنیا با استفاده از کواتنوم مکانیک افق رویداد سیاهچاله ها را بررسی کردند و به تاثیرات کوانتومی که در ابتدا توسط استیون هاوکینگ در دهه 1970 شرح داده شده بود را که افق رویداد قابل مشاهده نیست را بدست آوردند. “افق رویداد می تواند یک حلقه آتشین باشد که هرچیزی که داخل آن می شود را بسوزاند. پس بنابر این افق رویداد غیر قابل تشخیص است یا یک دیوار آتشین است؟ ولی نمی تواند هر دوی آنها باشد. در این نوشته جدید هاوکینگ یک راه حل برای این پارادوکس مطرح کرد که سیاهچاله ها نمی توانند افق رویداد داشته باشند. در عوض آنها دارای یک افق آشکار هستند که نیاز به دیواره آتشین اطلاعات در ترمودینامیک ندارند.

در هر حال برایان کوبرین می گوید پارادوکس دیواره آتشین تنها در یک منطقه خاص رشد می کند و نوشته ای در ماه گذشته توسط یک استادیار فیزیک انرژی منتشر شد که نشان می داد امواج هاوکینگ در یک منطقه خاص جای ندارند و بجای آن یک جفت از ذرات مرکب را نشان می دهد. یکی از جفت ها توسط سیاهچاله گرفتار شده اند در حالی که یک جفت دیگر توانستند فرار کنند. فرآیند شبیه به هدف نهایی هاوکینگ است اما ذارت هاوکینگ در یک منطقه خاصی قرار ندارند. بنابراین پارادوکسی وجود ندارد. سیاهچاله ها می توانند براساس قوانین ترمودینامیک نیز پرتو داشته باشند و ناحیه نزدیک افق رویداد نمی تواند دیواره آتشین داشته باشد، در نتیجه هدف هاوکینگ برای حل این مساله وجود ندارد. هردوی اینها کنار هم امکان ندارد و در افق ظاهری اطلاعات بیرون نمی آیند. استدلال استیون هاوکینگ واضح نیست که چگونه با آن مقابله شود.

یکی از فیزیکدانان گفته است که من فکر نمی کنم از بین بردن افق رویداد مشکل دیواره آتشین را حل کند. این ایده که سیاهچاله ها افق رویداد ندارند مربوط به سه دهه پیش است و من شگفت زده نیستم که کسی آن را در گذشته جست و جو کند.

منبع : dailygalaxy

مطالب مرتبط:
استیون هاوکینگ: سیاهچاله وجود ندارد!
چرا هاوکینگ در مورد سیاهچاله ها اشتباه می کند؟

پاسخ دادن به محمد مصلحی لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

2 دیدگاه

  1. نظریه دوم من، به نظر من ماده سیاه یک نوع از ماده ی تجذیه شده از ماده های اولیه است مانند مایع دست شویی که وقتی با آب ترکیب میشود به کف تبدیل می شود حجم آن زیاد و جرمش نسبت به تراکمش کم میشود و به نظر من خوده جاذبه به خاطر وجود این ماده وجود دارد مانند فشار آب بر روی سنگی که داخل آب می اندازیم و ماده سیاه هم به اجرام آسمان فشار وارد می کند و اگر جسم از حدی کوچک تر شود دیگر تاثیری ندارد یعنی رنگ سیاه همین جوری به وجود آمده چرا اگر نور نباشد همه جا سیاه است به نظر من ذرات نور انقدر ریزند که با ماده سیاه ترکیب شده و روشنایی را به وجود می آورد یعنی اگر ماده سیاه نباشد ما نور را نمیبینیم

  2. سلام.آقا تکلیف ما رو با این سیاه چاله ها و اقای هاوکینگ روشن کنید.اینهمه فیلمهای واقعی از هابل که وجود میلیاردها سیاهچاله رو ثبت کرده و عقیده ی جدید هاوکینگ ( تیوریها ) همه با هم تناقض دارند.