بیگ بنگ: آنتونیو پاریس ستاره شناس فکر میکند سیگنالی که شبیه صدای Wow بوده و بسیاری گمان میکردند از جانب حیات فرازمینی باشد در واقع یک دنباله دار در حال گذر بود که فرکانسهای رادیویی را تولید میکرد.
به گزارش بیگ بنگ، در حالی که برخی ستاره شناسان فکر میکنند سیگنال Wow از جانب موجودات فرازمینی بوده که در تلاش برای برقراری ارتباط با ما میباشند، این سیگنالها طبیعی و شاید ساختهی دست بشر میباشند که گاهی باعث میشود دانشمندان فکر کنند بالاخره شواهدی مبنی بر اینکه ما تنها حیات هوشمند در کیهان نیستیم، یافتهاند. لیستی از مثالهای مشهور نشان میدهند اگرچه تا کنون پیامی از موجودات فضایی دریافت نکردهایم اما سبب برخی از مهمترین اکتشافات در حوزهی ستارهشناسی رادیویی شده درک ما از کیهان را عمیقتر کردهاند. مثالهای این چنینی باعث میشوند تا همچون شخصیت هومر سیمپسون در مجموعهی سیمپسونها بگوییم : “دوه!”
مردان سبز کوچک
زمانی که جوزلین بل بورنل و آنتونی هیویش استاد راهنمایش، در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۶۷ مشغول کار بر روی تز دکترایش در زمینهی اخترفیزیک بودند یک سیگنال رادیویی تکرار شونده و درخشان دریافت کردند. اگرچه آنها سریعا به این فکر نیفتادند که این سیگنالی از جانب موجودات فضایی است اما با بررسی مجدد آن در سال ۱۹۷۷، او و هیویش اظهار داشتند این سیگنال به نظر سریعتر از آن بود که منشا آن ستارگان شناخته شده باشد و زمان بندی آن نیز بسیار دقیق بود. آنها ابتدا گمان کردند این از یک منشا انسانی بر روی زمین است اما منشا این سیگنال به جای آنکه مثل ماهواره به سرعت حرکت کند در آسمان و همراه با ستارگان جابهجا میشد.
زمانی که این سیگنال توسط تلسکوپهای رادیویی دیگر دریافت شد مشخص شد که منشاء آن جایی خارج از منظومهی شمسی و در داخل کهکشان میباشد. این تیم ابتدا نام “مردان سبز کوچک” را بر روی منبع رادیویی “LGM-1” نهادند. آنها ادعا نکردند که تمدن دیگری را یافتهاند چرا محتاط بودند و بعدها مشخص شد احتیاط آنها کار درستی بوده است.
بورنل سیگنال مشابه دیگری را نیز در نقطهی دیگری از آسمان پیدا کرد. از آنجایی که بعید به نظر می رسد دو تمدن از یک فرکانس برای ارسال پیام استفاده کنند به این نتیجه رسید که این سیگنال منشاء طبیعی دارد. منشا آن در واقع یک تپاختر بود که پیشبینی دههها پیشتر فریتز زوکی و والتر بائد را تایید میکرد. این دو ادعا کرده بودند یک ستارهای به اندازهی کافی چگال تشکیل شده از نوترونها میتواند پس از یک ابرنواختر شکل بگیرد. بل و هیویش علاوه بر مردان سبز کوچک، لاشهی یک ستارهی مرده را نیز پیدا کردند که منجر به یک شاخهی کاملا جدید از ستارهشناسی شد و هنوز هم در مورد چگونگی افزایش سن و مرگ ستارگان الهام بخش است.
ستاره HD 164595
HD 164595 ستارهای در صورت فلکی هرکول است که ۹۴ سال نوری از زمین فاصله دارد. این ستاره بسیار شبیه به خورشید است و حتی سیارهای به نام HD 164595 b را در مدار خود دارد. این سیاره همچون زمین ما قابل سکونت نیست چرا که جرمی ۱۶ برابر زمین داشته و فاصلهی آن از ستارهاش کمتر از فاصلهی عطارد تا خورشید است. بر اساس یافتههای ناسا هر سال این سیاره فقط ۴۰ روز زمینی است. در سال ۲۰۱۶ رسانههای خبری همچون (CNN) خبر از دریافت امواج مایکروویو از این ستاره دادند که توسط تلسکوپ رادیویی روسیه دریافت شده و میتوانست نشانهی یک تمدن بیگانه باشد. اگرچه معلوم شد که این چنین نیست.
برای تولید سیگنالی با طول موج ۱۱ گیگاهرتز به اندازهای قدرتمند که از فاصلهای این چنینی به این مقدار رسا دریافت شود نیاز به میزان بسیار زیادی انرژی میباشد و اگر این سیگنال در همهی جهات منتشر شده باشد به انرژی بیش از انرژی اشعهی خورشیدی که به زمین میرسد نیاز است که حدود ۱۰۰ میلیارد وات است. طول موج این سیگنال یک سرنخ است. فرکانس استفاده شده با برخی منشاءهای نظامی مشابه است. بنابراین ممکن است یک انتقال محرمانه از یک ماهواره یا یک سیگنال از زمین باشد که به گونهای منعکس شده که به نظر بیاید از آسمان ظاهر شده است. این سیگنال هرگز دوباره دریافت نشد.
ابرسازه بیگانگان؟
در سال ۲۰۱۵ تبتو بوایجیان و همکارانش از دانشگاه ییل در هنگام جستوجو به دنبال سیارات با استفاده از تلسکوپ کپلر به چیزی عجیب در مورد ستاره KIC 8462825 پی بردند. سیارات یک مشخصهی “منحنی نور” دارند. زمانی که یک سیاره از جلوی یک ستاره عبور میکند نور ستاره ضعیف شده و سپس دوباره درخشان میشود و این اتفاق در وقفههای منظمی رخ میدهد. این ستاره در وقفههای منظمی به شدت کم نور شده و سوسو میزد. دلیل این اتفاق هر چه که بود یک سیاره نمیتوانست باشد.
در ابتدا برخی فکر میکردند ممکن است ابرسازههای بیگانگان برای یک پروژهی عظیم انرژی باشد. جیسون رایت و ستارهشناسان دانشگاه پنسیلوانیا پیشنهاد دادند که ستاره ممکن است توسط مجموعهای از ماهوارههای عظیم احاطه شده باشد. با این وجود از آن موقع تا کنون این ستاره دیگر به این شکل رفتار نکرده و باعث شده است بیشتر ستارهشناسان فکر کنند منشا این اتفاق کاملا طبیعی است. شاید دستهای دنباله دار یا یک سیارهی نابوده شده یا شاید هم یک اثر غیر معمول مغناطیسی سبب آن شده است.
انفجارهای عظیم رادیویی
در ژانویهی سال ۲۰۱۷ آبراهام لوب و ماناسوی لینگ مقالهای که برای مجلۀ Astrophysical چاپ کردند در آن پیشنهاد دادند ممکن است انفجارهای رادیویی سریع (FRB) از فضاپیماهای بیگانگان باشد. انفجارهای سریع رادیویی فقط کسری از ثانیه دوام دارند و به نظر میرسد منشاء آن خارج کهکشان ما باشد. بر اساس محاسبات لوب و ماناسوی یک تمدن بیگانه ممکن است از انفجارهای این چنینی برای به جلو راندن یک سفینهی فضایی از نوع بادبان-خورشیدی به وزن میلیونها تن استفاده کند.
تا به امروز به نظر نمیرسد این فرضیه درست باشد. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که FRBها به صورت دورهای تکرار میشوند و به نظر میرسد با سیاهچالهها در ارتباط میباشند. این اکتشاف مسیرهای کاملا جدیدی را در تحقیقات فیزیک سیاهچالهها و رفتار ماده هنگام سقوط در آن باز کرده است.
پرتوها
چندین سال است که تلسکوپ رادیویی پارکس در استرالیا و رصدخانه رادیویی بلین در سوئیس سیگنالهایی به نام پرتوها(Perytons) دریافت میکند که به صورت گذرا (دوام آنها فقط چند میلی ثانیه است ) و در طیف فرکانسی باریکی (گیگاهرتز) میباشند و به نظر میرسد شبیه انفجارهای سریع رادیویی میباشند. این شباهت به این معناست که حتی منشاء انفجارهای سریع رادیویی نیز باید مورد سوال قرار گیرند. این سیگنالها شبیه تداخلهای عادی نیستند و به نظر میرسد در زمانهای خاصی از روز جمع میشوند.
دکتر امیلی پتروف زمانی که در دانشگاه سوینبرن استرالیا دانشجوی دکتری بوده تیمی را برای حل راز اجاقهای مایکروویو رهبری میکرده است. در تحقیقات سال ۲۰۱۵ او اشاره میکند اجاقها هر بار که یک کاربر کم حوصله شده و پیش از آنکه کاملا کارش تمام شود آن را باز میکند یک سیگنال رادیویی ساطع میکند و گاهی که ما از یک مایکرویوو با قدرت کمتر از ۱۰۰ درصد آن استفاده میکنیم یک دسته از پرتوها تولید میشوند.
ترجمه: معصومه رحیمی/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: livescience.com
شاید وجود نداشته باشه ولی واقعا اینکه بدونی یکی دیگه اون بیرون هست خییلی جذابه
شناخت جهان و بررسی پدیده ها همیشه با اشتباه همراه بوده است، اصولا پیشرفت علم و دانش در نتیجه آزمون و خطا صورت می گیرد و همین اشتباه ها هستند که باعث می شوند بشر پی به حقایق جهان برده و کیهان را بشناسد!
پس کی مبخواهیم دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم ؟
چرا میخواهیم با افکارمون جهان را بسازیم اونجور که دوس داریم؟
همیشه حقیقت مطابق میل ما نیست ولی چیزیه که هست و نمیشه اونو تغییر داد
شاید هم باشد