ایلان ماسک: احتمالا در یک شبیهسازی رایانهای زندگی میکنیم!
بیگ بنگ: کهکشان آندرومدا و هر چیز دیگرِ موجود در این جهان، مِن جمله خود ما انسانها، می تواند بخشی از یک شبیهسازی پیشرفته باشد. «ایلان ماسک» مدیرعامل اسپیس ایکس در یکی از پادکست های «جو روگان» در هفتم سپتامبر 2018 گفت: «در واقع، این محتملترین سناریو است.» به باور ماسک، احتمالا همه ما در یک شبه حیات ماتریکس مانند به دام افتادهایم. بر اساس این سناریو، آنچه در اطراف خود مشاهده می کنیم (از جمله کیهان، کهکشانها و ستارهها) همگی بخشی از جهان ِ شبیهسازی شده هستند.
به گزارش بیگ بنگ، ایلان ماسک، با حضور در پادکست مشهور «جو روگان» در گفتگویی جالب و طولانی این گونه توضیح داد: «جهان قدمتی به درازای 13.8 میلیارد سال دارد. پس هر تمدنی که در سرتاسر جهان پای به عرصه ظهور گذاشته باشد، می بایست زمان بسیار طولانی برای توسعه فناوریهای خود داشته باشد. اگر هر نوع پیشرفتی مفروض باشد، امکان تفکیک میان بازی از واقعیت وجود نخواهد داشت یا تمدن به پایان خواهد رسید. یکی از این دو مورد به وقوع خواهد پیوست. پس ما به احتمال زیاد در یک شبیهسازی رایانهای زندگی می کنیم چرا که وجود داریم. البته این تنها یک احتمال است؛ جهانهای شبیهسازی شده از جایی کنترل می شوند و اینکه چرا در این پایگاه فرایند شبیهسازی آغاز شده، به احتمال زیاد به این دلیل بوده که واقعیت در دنیای آنها خسته کننده بوده است. یعنی شبیهسازی فرصتی است برای خلاص شدن از شر واقعیتهای خسته کننده.»
از دیدگاه ماسک، همانطور که انسانها با توسعۀ بازیهای رایانهای و یا ساخت فیلم به انجام شبیهسازی پرداخته و سعی می کنند چیزی جذابتر از واقعیت ارائه کنند، به احتمال زیاد جهانهای شبیهسازی شدهای که خود ما انسانها نیز بخشی از آنها هستیم، راهی برای خلق چیزی جذابتر از واقعیت است. یعنی واقعیتی که در پسِ پرده ساخت شبیهسازی ما وجود داشته، واقعیت خسته کنندهای بوده است. البته این کارآفرین میلیاردر موافقانی هم در این تفسیر دارد؛ چندین فیزیکدان، کیهان شناس و فیلسوف اعتقاد دارند که فرضیه شبیهسازی امری قابل تامل و چالشبرانگیز است.
ایدۀ جهان شبیهسازی شده تنها یکی از چندین توضیحات احتمالی برای پارادوکس مشهور فِرمی است. این پارادوکس یک سوال اساسی را مطرح می کند: «پس دیگران کجا هستند؟» در اینجا، منظور از «دیگران»، موجودات بیگانه است. البته این سوال در گفتگوی میان ماسک و روگان که 2.5 ساعت به طول کشید، جایی نداشت. ماسک در این مصاحبه طولانی، بار دیگر نگرانی خود را از هوش مصنوعی کنترل نشده ابراز کرد. وی تاکید نمود که انسان برای دستیابی به آیندهای درخشان و مناسب باید جستجو و سکونت در سیارههای دیگر را در دستور کار خویش قرار بدهد؛ این جستجو باید هم در منظومه شمسی ما و هم در موقعیتهایی فراتر از آن انجام بگیرد. او همچنین، از نقش موثر و کلیدی سیستمهای تونل وسیع در کاهش ترافیک خبر داد. شرکت «Boring» متعلق به ماسک قصد دارد این سیستمهای حمل و نقل گسترده را در شهرهای بزرگ جهان راهاندازی کند.
ماسک همچنین بعنوان مدیر شرکت خودروسازی برقی “تسلا” اعتقاد دارد که انسان باید خود را از شر سوختهای فسیلی رها کند. از نظر ماسک، سناریویی که در آن دی اکسیدکربن وارد اتمسفر و اقیانوسها می شود و همچنان رو به افزایش است، سناریویی مبهم است و مشخص نیست که آینده بشر را با چه خطرهایی روبرو می کند. او انرژیهای جایگزین را راه حل مشکل عنوان می کند. او اخیرا ایده هواپیمای فراصوت را مطرح کرده که قادر است به صورت عمود بلند شده و یا بر روی زمین بنشیند. اما از نظر ماسک، این ایده در حال حاضر برایش یک اولویت به شمار نمی رود. او سعی دارد بر روی ایدههایی متمرکز شود که در صدد یافتن راه حلی برای تهدیدهای زندگی بشر است.
ماسک در توصیف خود می گوید که هر لحظه در پی یافتن ایدههای تازه در ذهنش است و همین ویژگی او را از سایر انسانها متمایز می کند. او این تفاوت را در سن 5 یا شش سالگی احساس کرده بود. تفاوت او با دیگران به حدی بوده که او حتی تصور میکرد که دیوانه است و اگر مقامات دولتی بدانند که او چقدر عجیب است، به یقین او را به جایی دور تبعید می کنند. در مصاحبهای که میان روگان و ماسک صورت گرفت، مسائل جالب دیگری هم مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. برای مثال، ماسک یک شمشیر سامورایی را در استودیو به دست گرفت؛ به گفته روگان، این شمشیر قدمتی به میزان 500 سال دارد.
ترجمه: منصور نقی لو/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: livescience.com
برای من ساختار ستارگان، سیارات، کهکشان ها، و خلاصه هرچه که در این فضای لایتنهاییجی دارد بسیار شبیه ساختار میکروسکوبی و زیر اتمی مینماید، اگر تا به حال تجربه نگاه کردن به دنیای کوچک مقایس از طریق یک میکروسکوب را داشته باشید یا حداقل عکس هایی در این زمینه دیده باشید متوجه این شباهت خواهید شد، فضای کلی اون چیزی که میبینید شکل و شمایل اون چیزه زنده درون اون فضا…، فقط کافی چشمانتان را ببندید و یک نگاه شبیه سازی شده درون مغزی از یک فاصله دور نسبت به اون چیزی که بشر تا حالا موفق به کشف و رویتش شده داشته باشید، به نظر شما مثلا گردی سیارات و… با حاله ها و گازها و ابرهای دورشان و فضای اطرافشان شبیه آنچه که در میکرواورگانیسم ها میبینید نیست؟ حالا در مقایسه شاید اون چیزایی که ما داریم زیر میکروسکوب میبینیم دارن اونجا تکون میخورند مشغول بجا اوردن تکالیفشون و سپری کردن زندگی خودشان هستند که قطعا همینطوره، شاید اونهام صبح بلند میشن مثل انسانها میرن سرکار، پول در میارند، شب دوباره میخوابند و…. کسی چه میداند واقعا، ما در سطح یک ناظر تا الان فقط موفق به دیدن و مطالعه رفتارشون شدیم و درکی از ابعاد و کم و کیف اون به اصطلاح دنیا نداریم، ولی مهم قضیه اینجاست که هرچه هستند و هر کاری که میکنند جرئی از ساختار حیات یک موجود را تشکیل میدهند، سوالی که اینجا مطرح میباشد این است که آیا اونها هم به دنبال کشف چگونکی به وجو امدنشان هستند؟ آیا به دنبال این هستند که کی داره از داخل یک لنز بهشون نگاه میکنه و روشون آزمایش انجام میده؟ اصلا یک الکترون یا یک پروتون یا یک نوترون هیچ وقت اتم خودشان را ملاقات میکنند؟ میدانند خودشان تشکیل دهنده جهان اتمیشان هستند؟ یا یک کوارک موفق به درک اینکه تشکیل دهنده یک الکترون است میشود؟ اگر بله، به نظر شما موفق شدند یا خواهند شد؟
ما انسانها هم بی شک یک جزع خیلی خیلی کوچک از کل و شاید پیکره یک موجود زنده عظیم هستیم که مثلا در قسمت انگشت دست راست اون موجو مشغول ایفای نقش خود هستیم، نقشمان هم هرچه که هست بی شک برای ادامه حیات اون کل لازم و ضروریست، ایا ما موفق به توجیح مهمترین تناقض نظریه کوانتوم که ریچارد فایمن میگه در واقع اختلاف است بین حقیقت دنیا و حقیقت به آن صورت که ما دوست داریم باشد میشویم؟
من با شبیه سازی موافقم هرچند نمیشه ردش کرد یا ثابتش کرد .بحث در این موارد چون هیچ مشاهده علمی قطعی ای وجود نداره سخته و فقط حدس و گمان هست من هم همیشه فکر میکنم شاید ما در یک کامپیوتر هستیم ولی فرق فکر من با بقیه اینه که فکر میکنم ما اصلا چیزی به اسم آگاهی نداریم و خودمون فکر میکنیم آگاه هستیم اگر آگاه بودیم خیلی از مسائل رو میدونستیم شاید اصلا ما ویروسی هستیم چسبیده به یک ذره (کره زمین) و اصلا نباید میبودیم و در صورت رویت ما توسط سازنده (هستی) شاید کلا پاکمون کنه تا باعث تخریب بیشتر این ذره یا سلول (زمین) نباشیم. همینجور که واقعا ما انسانها به شدت برای زمین مخرب هستیم و کلا حیات برای هر سیاره ای مخربه و باعث از بین رفتن منابع داخلی سیاره همچنین لطمه به کل اکو سیستم اون سیاره میشه حتی حیات غیر انسانی و حیوانی که باعث میشه سیاره از روال کار طبیعیش خارج بشه حتی حیات نباتی . پس از دید من ما واقعا نباید باشیم برای همین هم حیات رو نمیتونیم پیدا کنیم در سیارات دیگه چون درواقع نباید باشد و اگر به وجود بیاید نشانه نقص در سیستم هست که باید از بین برود . حالا در مورد شبیه سازی رایانه بود این ولی میتونه خیلی موارد دیگه هم باشه مثلا ما در بدن یک جاندار دیگه در سطح یک سلول به وجود آمدیم و داریم مثل یه سلول سرطانی رشد میکنیم تا در آخر با تزریق پادزهر از بین بریم. اگر از بیرون از فضا به کل منطقه انفجار بیگ بنگ نگاه کنیم و فاصله ما اونقدر دور باشه که کل بیگ بنگ که ما بهش میگیم کل هستی رو فقط یک نقطه ببینیم میشه گفت کل بیگ بنگ یک ویروس فعال شده هست و ما اصلا اونقدر ریز هستیم که نمیتونن ببینن مارو چه برسه به شبیه سازی یا کنترل و برنامه ریزیمون و فقط منطقی تر به نظر میرسه که ما باگی اضافه در این جهان هستیم که در کسری از ثانیه اون جهان اصلی تر به وجود آمدیم و شاید در یک ثانیه بعدش کل بیگ بنگمون رو پاک کنن ولی برای ما زمان خیلی طولانی بوده و شاید یک ثانیه اونها برای ما هزاران میلیارد سال به نظر بیاد . تنها یک راه برای فهمین همه اینها وجود داره و اون هم اینه که میشد به سرعتی میلیون ها بار بیشتر از سرعت نور رسید و از کل منطقه انفجار بیگ بنگ و هستی خارج شد و از دور تر به قضیه نگاه کرد
اشتباه ما اینه که بیگانگان را با شرایط محیطی خودمان و در حد و حدودهای خودمان و فقط با معیارهای خودمان جستجو میکنیم . مثلا تمدنی در حدو حدود کوانتومی و نشانه تمدن برای ما فقط اکسیژن است .
سعی کنید زمین رو جدا از فضا و یا مرکز عالم و یا یک نقطه ی خاص ندونید.
در ضمن با چند تا دلیل مسخره حیات در جهانی که ما شاید یک درصد از اون رو هم نتونیم ببینیم و از همین
یک درصد حتی نمی تونیم به نزدیک ترین منظومه به خودمون هم سفر کنیم نقض نکنید.
به نظرم کم کم وحشت داره تمام دانشمندان رو میگیره از اینکه دارند متوجه میشند ما تنهای تنها هستیم !!
اگر جهان حدود ۱۴ میلیارد سال عمر داشته باشه و در جهان حدود یک تریلیون کهکشان وجود داشته باشه وهر کهکشان خودش چند صد میلیارد ستاره داشته باشه !! پس هزاران هزار میلیارد سیاره هم باید وجود داشته باشه .
هم عمر جهان و هم تعداد سیارات متقاعد کننده تشکیل میلیونها تمدن هست .
بر طبق قوانین فیزیک که قوانین محلی نیستند و در تمام جهان صادق هستند ٬ این میلیاردها تمدن هم باید همون مراحل تمدنی که ما طی کرده ایم را طی کرده باشند و فقط شاید الان میلیون ها سال پیشرفته تر یا عقب تر از ما باشند
اگر فقط چندین تمدن درکهکشان راه شیری وجود باشه و فقط چند صد هزار سال جلوتر از ما باشند ٬ پس ما باید نوعی امواج ارتباطی از اونها رو تاکنون ره گیری کرده باشیم ٬
چون تمدن اونها مثلا ۲۰۰ هزار سال جلوتر از ما هست و زمان برای رسیدن امواج الکترو مانیتک ارتباطی ٬ از اونها به ما وجود داره بعلت اینکه قطر کهکشان راه شیری ۱۵۰ هزار سال نوری هست و امواج اونها به تمام نقاط کهکشان رسیده ولی امواج از طرف ما فقط ۱۰۰ ساله تو راه و طبیعی هست که هنوز به اونها نرسیده ٬
پس سیاره ما برای ۹۹ درصد راه شیری هنوز خاموشه ولی سیاره اونها چون چند صد هزار سال یا بیشتر شروع به
استفاده از لوازم ارتباطی کرده روشن هست و ما باید بتونیم با دیش هامون نوعی امواج از اونها رصد کنیم ٬
چون اونها چه بخواهند و چه نخواهند امواج ارتباطیشون در فضا منتشر میشه . درست مثل امواج تلویزیونی و ماهواره ایی ما ٬ که در جهان در حال انتشار هست .
حدود ۵۰ ساله که دانشمندان ۲۴ ساعته با هزاران دیش در حال جستجوی فضا هستند و حتی یک سیگنال ٬ یک سیگنال دریافت نکرده اند
جهان با عمری حدود ۱۴ میلیارد سال باید حداقل دارای میلیونها تمدن باشه که بعضی از این تمدن ها باید میلیون ها سال و حتی مییلیاردها سال از ما جلوتر باشند و اگر انتشار امواج از تمدن اونها میلیونها سال و حتی میلیاردها سال قبل شروع شده باشه ٬ پس زمان کافی وجود داشته که اموج اونها به زمین برسه و ما بتوانیم طی این ۵۰ سال نوعی امواج از تمدن اونها گرفته باشیم ولی امواج ما بعلت شروع تازه انتشارشون ٬ میلیونها سال دیگه به اونها میرسه ٬
تمام بحث من این هست که عمر جهان و تعداد زیاد سیارات به حدی هست که ما باید امروز بتوانیم سیگنال و امواجی رو از تمدن هایی در کهکشان خودمون یا کهکشان های دیگه دریافت کنیم ولی اونها نمیتونند به علت شروع تازه تمدن ارتباطی ما که حدود فقط ۱۰۰ سال از عمرش میگذره ٬ سیگنالی رو از ما دریافت کنند مگر ستاره هایی که فقط ۱۰۰ سال نوری با ما فاصله دارند.
و دهشت انگیز اینه که ما ۵۰ ساله داریم با هزاران دیش ۲۴ ساعته جهان رو رصد میکنیم و هنوز حتی یک سیگنال دریافت نکرده ایم ٬ بعضی از این دیش ها حدود نیم کیلومتر قطر دارند .
آیا براستی ما تنهای تنها نیستیم ؟ و حیات چیزی بسیار بسیار نادری نیست که فقط و فقط در زمین شکل گرفته ؟
تا امروز عرق سرد وحشت رو صورت اخترشناسان جوابی نا امید کننده به این سوال هست .
خب جواب سوالتون یا به نوعی خبرتون راحته. اگر تمدنی از ما میلیون ها سال جلوتر باشه شاید اصلا ارتباطاتشون با ما فرق داره برای مثال با آنتن رادیو نمیشه به وای فای وصل شد و اصلا نمیشه فهمید وای فای وجود داره با این آنتن اگر تکنولوژی اونها با ما به کلی فرق داشته باشه هرگز نمیتونیم سیگنالی از اونها دریافت کنیم.
خب شاید ما جلوترین تمدن هستیم! یا اولین تمدن هستیم و بقیه هنوز پا به عرصه وجود نذاشتن! و یا اصلا اونا در جهان های دیگر هستند
ایده جهان شبیه سازی شده ایده قابل تاملی است. اما باید دانست که هنوز دانش بشری چیز زیادی از محاسبات کوانتومی نمیداند و آنچه که مسلم است، اگر جهان شبیه سازی شده باشد بر اساس محاسبات بر مبنای منطق کوانتومی شبیه سازی شده است نه بر اساس محاسبات بر مبنای منطق کلاسیک و ما هنوز هیچ شهودی از منطق کوانتومی و معنای آن نداریم. در ثانی نقش آگاهی در فروپاشی تابع موج یک موجودیت کوانتومی مورد بحث فراوان است و بسیاری آنرا به عنوان یک اصل پذیرفته اند، بنابراین ما به عنوان ناظران پسیو در جهان محسوب نمیشویم بلکه خود نقش فعالی در نحوه عملکرد هستی میتوانیم داشته باشیم. همچنین باید نقش تجربه کننده را در نظر داشته باشیم آیا یک تجربه گر که عنصری آگاه است نیز قابل شبیه سازی است به عبارت دیگر آگاهی موجودیتی محاسبه پذیر است یا باید آنرا به عنوان زیر بنایی اساسی بپذیریم؟ به نظر من تجربه گر آگاه قابل شبیه سازی نیست. به علاوه تجربیات آگاهانه ما و محیطی که آنرا تجربه میکنیم در صورت شبیه سازی بودن از چه حقیقت بالاتری انتزاع شده اند مثلا درختان میوه دار از چه موجودیت در دنیای بالاتر انتزاع شده اند و اگر بگوییم از هیچ موجودیت مرتبه بالاتری انتزاع نشده اند پس آنها ایده های نابی هستند که توسط خالقین این شبیه سازی آفریده شده اند پس خود حقیقتی ناب هستند و اگر بگوییم خالقین مرتبه بالاتر مان آنرا از موجودیتی از جهان خود انتزاع کرده اند پس تجربیات مان انعکاسی از حقایق بالاتر هستند آیا میشود گفت که آن حقیقت بالاتر خود شبیه سازی از حقیقت بالاتر از خود است؟ چرا نشود چنین گفت و در نهایت مجبوریم هسته اصلی را بپذیریم تا این تسلسل باطل را به پایان رساند. و آن به نظر من آگاهی و موجود آگاه است که خود خالق تجربیات خود میباشد. پس ما خود شبیه ساز و تجربه گر این شبیه سازی هستیم ما همان موجودات برتر خالق این شبیه سازی میباشیم و هر لحظه در حال خلق تجربه جدیدی هستیم.
اینکه ما احتمال در شبیه سازی زندگی میکنیم نه بده نه غیر عقلانیه نه عجیبه
گارد گرفتن رد کنندگان این موضوع برای من عجیبه
هیچ کس نتونسته ثابت کنه که ما تو شبیه سازی هستیم
و البته هیچ کس نتونسته ثابت کنه که ما تو شبیه سازی نیستیم
و احتمالا هیچ وقت هم نمیتونیم بفهمیم
doesnt matter antway , if this world is exciting compare to the original one i dont wanna know what thats like
هر کسی از راه میرسد و ایده هایی که از قبل بوده را دوباره می گوید و عجبا که از ان خود می داند.وانسانهای فاقد دانش و تحلیل طبیعتا تحت تاثیر قرار میگیرند.
ایده من این است که جاذبه یک نیرو نیست بلکه خاصیتی از فرم هندسی فضا است.این نوع انسانها تحت تاثیر ایده من قرار میگیرند و من را خارق العاده میدانند.در حالی که این ایده صد سال قبل گفته شده بود!!!
کتاب گیتی از هیچ را لارنس کرواس مینویسد،علاقه مندان و حتی بعضی فیزیکدانان!میگویند او این ایده و نظریه را گفته و حتی در سخنرانی اش،مجری از لارنس میخواهد که ایده اش را توضیح دهد.در حالی که دوستان!این ایده لارنس نیست و او فقط بازگو کرده است.
بدون داشتن عمق علمی نباید نظر داد و تحت تاثیر قرار گرفت.موفق باشید.
احتمالاً چرا ؟ قطعاً همینطوره ؟ آیا پشت این احتمال گویی ها سیاست و اهداف خاص و مغرضانه ای نهفته اس ؟ ?
در ضمن این درست نیست که کامپیوتر طراحان شبیه سازی رو با کامپیوتر های ما مقایسه کنید….گاریماشین هست شاتل فضایی(مرحوم)هم ماشین هست این کجا و ان کجا
وقتی جناب ماسک از شبیه سازی حرف میزنن نشون میده ایشون نتها یک متفکر و مخترع هستند بلکه یک مرد شجاع هستند .شنا خلاف جهت جریان اب و همرنگ نشدن با دیگران نشان شجاعت این مرده…..دضمن من این تلاش منکران شبیه سازی رو درک نمیکنم!!!در چند سال اینده دست هر بچه ای یک تبلت با قابلیت شبیه سازی خواد بود….
من شخصاً بسیار لذت بردم از این مصاحبه، چون مسائل خیلی عامیانه در مورد افکار و زاویه دید ایلان ماسک بود.
خیلی خوشم اومد. با اینکه صاحب برنامه بیشتر از مهمان برنامه صحبت کرد.