معرفي كتاب: در جستجوي بسگيتي
بیگ بنگ: لحظهاي پيش چشمتان به اين كتاب خورد، آن را برداشتيد، براندازش كرديد و اكنون داريد اين سطرها را ميخوانيد. بسيار عالي! شايد با نگاهي به مطالب، آن را بخريد، شايد هم نخريد. ولي خب … آيا امكان ندارد كه شما در جهاني ديگر، دست به اين كارها نميزديد؟ اگر شما زماني كه چشمتان به كتاب خورد، از آن رو برميگردانديد و سراغش نميآمديد، چه؟ آيا شما در موازات خودتان حضور داريد؟
در جستجوي بسگيتي
امكانپذيريهايي در موازات
——————–
Seeking The Multiverse
Possiblities In Parallel
ويراستار : جسي امزپك (از ويراستاران ساينتيفيك امريكن)
ترجمه: رامين رامبد
انتشارات: مازيار
موضوع: کیهان شناسی – جهانهاي موازي
چاپ اول، 1392
تعداد صفحه: 188 – مصور – نمودار – جدول
وبسايت ناشر : www.mazyarpub.com
قيمت: 8500 تومان
از مقدمهي كتاب:
جهانهاي موازي، در جاي جاي علمي تخيلي حضور دارند، و تعجبي هم ندارد. آنها به ما اين امكان را ميدهند تا با بيرون رفتن كامل از جهان خودمان، در مورد همين پرسش خيالپردازي كنيم كه «« اگر …. چه؟»» نه اينكه تنها بينديشيم جهاني كه ميشناسيم در اثر يك رويداد به چه صورت ديگري در ميآمد. براي كيهانشناسان اين پرسش مطرح است كه اگر ثابتهايي كه سنگ بناي بنيادي فيزيك را ميسازند، متفاوت بودند، چه؟ ايدهاي كه در اين كتاب بررسي ميشود همين است. در جستجوي بسگيتي، امكانپذيريهايي در موازات. نوشتارهاي آمده در اين كتاب له يا عليه اين ايده افسونگر، از سوي برترين انديشهورزان اين حوزه است. كه از امكانپذيري نظري بسگيتي گرفته تا سفر در زمان را در بر ميگيرد. همچنين به ايدهي «« برينها» و وجود بُعدهاي ديگر پرداخته ميشود. و نيز وارسي اين امكان كه آيا به راستي ثابتهاي طبيعت ثابتاند؟ يكي از بزرگترين دستاوردهاي علم اين است كه ميتوانيم بپرسيم چرا گيتي به اين صورت است كه هست؟ امكانپذيريهاي گوناگوني براي بسگيتي وجود دارد و كوشش علمي عظيمي در اين راه صرف ميشود تا در نهايت به اين پرسش غايي بپردازد كه «« اگر … چه، چرا ما، چرا اكنون؟»»
در ادامه به قسمتهايي از متن اين كتاب توجه فرماييد: تورم بسطي است بر نظريهي بيگبنگ و به بسياري از نكات مبهم آن نظريه سامان ميدهد. مثل اينكه چرا گيتي چنين بزرگ، چنين يكنواخت و چنين تخت است. كشيدگي سريع فضا در مدتها پيش ميتواند يكجا به همهي اينها و ديگر موارد مرتبط پاسخ دهد. چنين كشيدگياي را نظرياتي متعدد در فيزيك ذرات پيشبيني ميكنند، و همهي شواهد موجود بر آن صحه ميگذارد. عبارت «جاودانهي آشوبناك» به چيزي برميگردد كه در بزرگترين مقياس رخ ميدهد. فضا در كل در حالت كشيدگي است و همواره به اين روند ادامه خواهد داد ولي برخي مناطق فضا دست از كشيدگي بر ميدارند و حبابهايي مشخص ميسازند، مانند حبابهاي گاز در خمير نان در حال ورز آمدن. تعداد بيشماري از اين حبابها پديدار ميشوند. هر كدام بسگيتي ردهي 1 جنيني است: نامتناهي در اندازه و پر از مادهي نهاده شده توسط ميدان انرژي پيشبرندهي تورم.
اين حبابها بيش از بينهايت دور از زمين قرار دارند، از اين جنبه كه اگر براي هميشه با سرعت نور برويد، به آنها نخواهيد رسيد. دليلش اين است كه فضاي بين حباب خودمان و همسايگانش تندتر از چيزي كه بتوانيد از درونش سفر كنيد، دارد گسترش مييابد. زادگان شما هرگز همزادهاي خود را در ردهي 2 بسگيتي نخواهند ديد. به همين دليل، اگر انبساط كيهاني در حال شتابگيري باشد،چيزي كه رصدهاي ما بر آن مهر تأييد ميزند، شايد دگرمنهاي خويش را حتي در ردهي 1 هم نبينند. ديدگاه غالب در فيزيك امروزين آن است كه ابعاديت فضازمان، كيفيتهاي ذرات بنيادي، و بسياري از به اصطلاح ثابتهاي فيزيكي بر حسب قوانين فيزيك ساخته نميشوند، بلكه پيامد فرآيندهايياند معروف به شكستهشدن تقارن.
براي نمونه نظريهپردازان ميانديشند كه فضا در گيتي خودمان زماني 9 بعد داشت، همگي روي پايهاي يكسان. در آغازين روزهاي پيشينهي گيتي، سه تا از آنها در انبساط فضا مشاركت كردند و به سه بعدي تبديل شدند كه هم اكنون ميبينيم. شش تاي ديگر اكنون مشاهدهناپذيرند. يا چون با توپولوژي دوناتمانند به صورت ميكروسكپي ماندهاند يا چون همهي ماده به رويهاي سه بعدي (ممبرين يا غشاء يا به سادگي برين) در فضا زمان 9 بعدي مقيد است. بدين ترتيب تقارن اصلي در ميان بعدها شكسته شد. افت و خيزهاي كوانتومي پيشبرندهي تورم آشوبناك ميتواند سبب شكستهشدن متفاوت تقارن در حبابهاي متفاوت شود. برخي شايد چهار بعدي شوند، ديگران شايد بتوانند به جاي سه نسل از كواركها به دو نسل برسند و شايد برخي هم باشند كه به ثابت كيهانشناختي قويتري از گيتي خودمان دست يابند. ديگر شيوهي ايجاد بسگيتي ردهي 2 چه بسا از راه زايش و نابودي چرخهي گيتيها باشد.
فهرست مطالب
پيشگفتار
اگر … چه؟ چرا ما؟ چرا اكنون؟
بخش 1 – جهانهاي كشف نشده
گيتيهاي موازي (مكس تگمارگ)
ادعاهاي خارقالعاده (جرج آليس)
سواري در قطار هوايي عظيم كيهاني (كليف برجس)
بخش 2 – كندوكاوها
به زور گشودن پنجره (جرج ماسر)
بيرون از تاريكي (گئورگي ديوالي)
بخش 3 – بعدهاي چندگانه
جستجوي حيات در بسگيتي (گيلاد پرز)
گرانش كوانتومي در تختستان (استيون كارليپ)
بعدهاي ناديدهي گيتي (نيما حامد اركاني، ساواس ديموپولوس)
بخش 4 – زمان و باز هم زمان
فيزيك كوانتومي سفر در زمان (ديويد دويچ)
اسطورهي سرآغاز زمان (گابريله ونه زيانو)
بود كه بود (جرج ماسر)
بخش 5 – چرا اكنون زندگي ميكنيم
چشم انداز نظريهي ريسمان (رافائل بوسو)
ثابتهاي ناثابت (جان بارو)
بحث بر سر تورم (پل استاين هارت)
سلام فرید
ازدوستانی که این کتاب را خوانده اند سئوال دارم که تفاوت ها و مشابهت های این کتاب با کتاب جهان های موازی میچیو کاکو در چیست؟
به نظر من اینکه در یک لحظه میتوانیم چه کار کنیم یاچه فکر کنیم به مغز وقدرت انتخابمون بستگی داره نه چند جهانی .که اگر در اینجا باشی این انتخاب واگر انتخاب دیگر کنی از یک جهان دیگری .
جهان های موازی هم در اندازه های بی نهایت بزرگ و هم در اندازه های بی نهایت کوچیک وجود داره . اینکه در یه لحظه فکر کنیم که چه کاری انجام بدیم و چه (( فرکانسی )) به مغز ما برسه و به اون فرمان بده و در نتیجه بدن ما از این فرمان مغز پیروی کنه برمیگرده به جهان های موازی در اندازه های خیلی خیلی خیلی … کوچیک . اون فرکانس اگه یه خورده خیلی خیلی خیلی … کوچیک تغییر میکرد ما یه کار دیگه ای رو انجام میدادیم ! . پس کوچیک ترین چیزها هستن که بزرگترین چیز ها رو تغییر میدن و اصولا هرچی چیزها کوچیک تر باشن (( تعیین کننده )) تر هستن . در اندازه های خیلی خیلی خیلی … بزرگ هم همین موازی بودن جهان ها رو داریم . کوچیک بودن وبزرگ بودن هیچ حد و مرزی نداره . چیزهای (( بی نهایت )) کوچیک و چیزهای (( بی نهایت بزرگ )) . بی نهایت جهان موازی در اندازه های بی نهایت کوچیک و بی نهایت جهان موازی در اندازه های بی نهایت بزرگ .
واسه درک بی نهایت میتونیم دوتا آیینه رو که به طور صد در صد و کاملا موازی روبروی هم قرار گرفتن رو تصور کنیم که در نتیجه (( بی نهایت )) تصویر رو داریم که دوتا آیینه از همدیگه منعکس میکنن . هرکدوم از این تصاویر رو میتونیم یه جهان موازی با جهان های دیگه ( تصاویر دیگه ) در نظر بگیریم .
یاد جمله ای از فیلم فلسفی-کوانتومی “آقای هیچ کس” (Mr. nobody) افتادم. در جایی از فیلم شخصیت اول داستان از خود می پرسد: چرا من خودم هستم و چرا کس دیگری نیستم؟! این جمله در عین سادگی (و شاید به ظاهر احمقانه بودنش) درصورت عمیق شدن در آن بسیار عمیق است.
ممنون دوستان از پاسختون .
این موضوع رو متوجه هستم بیشتر منظورم اینه که بسگیتی یه کلمه جدید هست یا اینکه قبلا هم در فرهنگ فارسی استفاده می شده ؟ و اینکه دلیل استفاده از این کلمه به جای چند جهانی چیه ؟ آیا معادل بهتری واسه Multiverse هست و معنای این کلمه رو بهتر می رسونه ؟
بیشتر در مورد ریشه این کلمه دوس دارم بدونم چون توی فرهنگ عمید ندیدمش .
در کل به نظرم کتاب بسیار ارزشمندی باشه و از هین چند سطر به نظر میاد خوب و روان ترجمه شده باشه . دوستانی که کتاب رو خوندن اگه در مورد ترجمه اش هم یه کم توضیح بدن خیلی لطف می کنند.
من که خیلی راغب به مطالعه این کتاب هستم.
بازم ممنون
ببخشید میشه یه کم در مورد واژه بسگیتی توضیح بدید ؟
بسگیتی معادل انگلیسی مولتی ورس ( در مقابل یونیورس ) و معادل فارسی چند جهانی و منظور جهان های دیگه و جهان های موازی در برابر جهان خودمون هست .
بله همان طور که دوست گرامی علی اشاره کردند معادل Multiverse ( چند جهانی ) یا جهان های موازی میباشد.