بیگ بنگ: بهترین نظریه ی ما از واقعیت بیان میکند که همه چیز فقط زمانی که به آنها نگاه میکنیم واقعیت می یابند. به همین منظور درک اینکه کیهان چگونه به وجود آمده به توضیح بهتری نیاز دارد.

universalcollapse_main-800x533به گزارش بیگ بنگ، یک ذره ی بنیادی وقتی به آن نگاه نمیکنیم کجاست؟ فیزیک کوانتوم احتمالاً پاسخ میدهد: تقریباً همه جا. یه ذره غیر قابل مشاهده اثری کوچک از واقعیت و درخششی از وجود است. استعاره ی مناسبی برای آن وجود ندارد زیرا هم بر حسب تعریف و هم از نظر طبیعی گنگ و مبهم است. و وقتی که با دقت به آن بنگرید، تبدیل به یک ذره ی واقعی میشود و میتوان آن را به زبان آورد و برایش مکانی خاص تعریف کرد.

این تعریف کاملاً نامعقول به نظر میرسد. در صورتی که آزمایش های زیادی که در بهترین دوره ی عصر اخیر قلمروی میکروسکوپی را مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند، این نتیجه را تایید می کنند که وقتی توجه نمیکنید دنیا مبهم و نا مشخص می شود. تنها با نگاه کردن به اجسام، مورد بررسی قرار دادن و اندازه گیری است که آنها را برای واقعی تشخیص داده شدن تنظیم می کنیم.

آلبرت اینشتین نسبت به این مسئله بی تفاوت بود و با منظور خاصی این سوال را مطرح میکرد که آیا وقتی کسی به ماه نگاه نکند، وجود دارد؟ اما اینشتین همیشه مخالفت های موذیانه ای با نظریه ی کوانتومی داشت. از آن زمان تا به حال برای بسیاری از فیزیکدانان این مسئله مربوط به فرو رفتن در تردیدهای فلسفی شده است. ریاضیات کار میکند و جایگزین واقعی دیگری وجود ندارد. پس با آن کنار بیایید و از ریاضیات استفاده کنید.

بجز این، ممکن است امروزه جایگزینی وجود داشته باشد. تغییری جدید در نظریه ی کوانتومی استاندارد نه تنها نوید خلاص شدن واقعیت از دید ناظرش را میدهد، بلکه به بسیاری از مسائل حل نشده ی کیهان شناسی، از جمله چگونگی کارکرد سیاهچاله ها تا ماهیت انرژی تاریک و تا اینکه چرا زمان فقط در یک جهت جریان دارد، پاسخ می دهد. آنجلو باسی فیزیکدان کوانتومی میگوید: این جایگزین قابلیت ارائه ی راه خروجی بسیار معقولی از چنین مشکلی را دارا میباشد…

ترجمه: سياوش آزاد / سایت علمی بیگ بنگ

منبع: newscientist.com

پاسخ دادن به سامان لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

7 دیدگاه

  1. ما وقتي ب چيزي نگاه ميكنيم وجود داره مرگ هم همينجوري وقتي ما نتونيم چيزيو ببينيم و درك كنيم انگار جهان وجود نداره وعدم تحقق پيدا ميكنه درصورتي كه جهان هنوز وجود داره ولي ما نابود شديم

  2. احساس نمیکنین این مطلب فقط یک مقدمه ب ای مطلب اصلی بود؟
    منبع رو که ببینید متوجه خواهید شد …

  3. نديدن ذرات دليل بر نبودشون نيست.درسته كه ما قادر به ديدنشون نيستيم،اما با تمامي فرمولهاي فيزيك كوانتوم و فيزيك ذرات بنيادي جور در ميان.مثلا شما GRAVITON رو كه جزو بوزون نيروي جاذبه هستن رو نميبيني ولي نميتوني ادعا كني كه جاذبه رو نميبيني.ذرات بنيادي ميتونن احتمالات و سوالات رو با دقت بالايي بدست بيارن.
    باتشكر

  4. این مقاله اشاره به آزمایش دو شکاف یانگ دارد. در آن آزمایش الکترونها تک تک به سوی دو شکاف پرتاب میشدند و با اینکه انتظار میرفت پس از گذر از شکافها و برخورد با صفحه آشکار کننده شاهد ایجاد دو نوار باریک موازی باشند با الگویی مانند گذر امواج بر روی سطح آب از دو شکاف و ایجاد نوارهای روشن و تیره که دلیلی بر تداخل الکترونها با یگدیگررو برو شدند! اما میشد با قبول این موضوع که الکترونها رفتاری دوگانه موجی و ذره ای دارند نتایج را تفسیر نمود، ولی مشکل زمانی پیش آمد که با قرار دادن ابزارهای مشاهده در کنار شکافها میخواستند چگونگی گذر الکترونها را از شکافها بنگرند بدون آنکه هیج عاملی بر مسیر و محیط آزمایش اثر بگذارد، ولی آنجه را که دیدند تا به امروز هیچ کس نتوانسته توضیح دهد، با نگاه کردن الکترونها هنگام عبور از شکافها الکترونها رفتارشان تغیر کرد و به جای الگوی تداخلی فقط دو نوار باریک برروی صفحه آشکارکننده ضاهر شد!! فقط نگاه کردن به شکافها باعث تغیر رفتار الکترونها از حالت موجی به حالت ذره ای شد!!!! انیشتن حتی دوست نداشت که در این مورد صحبت کند!

  5. مگه هر چیزی که توی این عالم وجود دارد و خود ما از یک ذره درست نشده ایم !! خوب پس چرا بعدها مون فرق میکنه ؟

  6. شاید اختلال در ادراک و مشاهده ما باشد و نیازی به جستجو و یافتن ذره نباشد و اشکال از ابعاد ادراکی ما باشد که تصور میکند واقعیت همانی است که مشاهده میکند. شاید ناپدید شدن و پنهان ماندن ذره به این خاطر باشد که در زمان نگاه کردن به ذره بخاطر محدودیت ابعاد وجودی ما یعنی محبوس بودن در سه بعد، قوای ادراکی تحت قوانین این بعد تنها میتواند بخش اندک و یا سایه ای نا موزون و پر ابهام از واقعیتی را که در ابعاد دیگر است را ادراک کند. و احتمالا چون انسان نمیتواند تمام ماجرا و آنچه در واقعیت هست و جریان دارد را درک کند بلکه در یک زمان بخش اندکی از واقعیت و شاید تنها بخش مبهمی از آنرا قابل مشاهده تلقی میکند بدنبال ذره در زمان غیر مشاهده میگردد (زمانیکه ناظری سه بعدی وجود ندارد) و ذره چون وجودی فرای زمان و لحظه دارد برای ما که در زمان هستیم (برخلاف ذره که بر زمان است نه در زمان) ذره همه جائی تصور میشود که گویا در یک لحظه در هر مکانی حضور دارد.نتیجتا میتوان گفت احتمالا ذره جائی نرفته بلکه این ما هستیم که نمیتوانیم آنچه که به ظاهر واقعیت پنداشته ایم را بدرستی ادراک کنیم.