آیا خوشحالی تو شبیه خوشحالی من است؟
بیگ بنگ: بسیاری از شما انیمیشن درون بیرون(inside out) را دیدهاید؛ داستان آدمکهای کوچک درون سر یک دختر نوجوان که هر کدام مسئول یکی از هیجانات شادی، غم، خشم، ترس و بیزاری بودند. در بازههای زمانی مختلف و براساس یک اتفاق بیرونی یا یادآوری یک خاطره از گذشته، یکی از این آدمکها مسئولیت هدایت مرکز فرماندهی (مغز) را به عهده میگرفت.
به گزارش بیگ بنگ به نقل از جام جم، بررسی فعالیت مغز هنگام احساس هیجانات مختلف، یکی از موضوعات مورد علاقه حوزه علوم اعصاب به حساب میآید. در مطالعات متعدد سعی شده با کمک تصویربرداری امآرآی عملکردی بفهمند، ما زمانی که به یاد خاطرههای خوشایند میافتیم، فیلم ترسناک نگاه میکنیم یا به آهنگی غمگین گوش میدهیم، مغز چه الگوی فعالیتی از خود نشان میدهد. دانشمندان حتی توانستهاند با نگاه کردن به تصاویر مغز افراد، حدس بزنند که آنها در حال تجربه کدام یک از موارد بالا بودهاند.
اما آیا میتوان هیجانهای افراد را در غیاب محرکهای خارجی حدس زد؟ پاسخدادن به این سوال شاید مشکل باشد، زیرا روانشناسان درباره تعریف هیجانها با یکدیگر توافق ندارند. با وجود این، برخی پژوهشگران سعی میکنند، هیجانهای ما را دقیقتر شناسایی کنند. گروهی از محققان از دانشگاه آلتو فنلاند، مطالعهای را سال گذشته در نشریه سربرال کورتکس (Cerebral Cortex) منتشر کردند که در آن، از مغز افراد هنگام یادآوری خاطرات با بار هیجانی مختلف یا مشاهده فیلمهای کوتاه که هیجانهای خاصی را برمیانگیخت، عکس میگرفتند. افراد همچنین پرسشنامهای را پر کردند که از آنها خواسته بود، به شباهت هیجانهای مختلف به یکدیگر (برای مثال میزان نزدیک بودن حس اضطراب به ترس یا خوشحالی) نمره بدهند.
با استفاده از این اطلاعات نرمافزار شناسایی الگو توانست تشخیص دهد که افراد تحت تاثیر کدام هیجان قرار داشتند. هر چقدر افراد در پرسشنامه دو هیجان را نزدیکتر به یکدیگر توصیف کرده بودند، تصاویر مغزشان تحت این دو حالت هیجانی بیشتر به یکدیگر شباهت داشت. مطالعه دیگری که اواخر تابستان سال گذشته در مجله پلوس بیولوژی (PLOS Biology) منتشر شد، سعی کرد تا تصاویر اسکن مغز افراد داخل امآرآی را با هفت الگوی هیجانی نشان داده شده در مطالعه قبلی مرتبط کند. محققان دریافتند که میتوان با صحت 75 درصد، هیجان گزارش شده توسط افراد را پیشبینی کرد.
با وجود این، همه موافق این شیوه مطالعه هیجان در انسانها نیستند. دکتر لیزا فلدمن بارت، استاد روانشناسی دانشگاه نورث ایسترن میگوید، ممکن است اسکن مغزی هیجانهای یک فرد لزوما شبیه فرد دیگری نباشد. بارت میگوید: شاید شما پنج الگوی متفاوت برای عصبانیت داشته باشید، در حالی که من هفت الگوی فعالیت مغزی متفاوت برایش دارم و فرد دیگر فقط دو الگو دارد. این الگوها ممکن است شباهت داشته باشند یا نداشته باشند. به نظر میرسد با انجام مطالعات بیشتر، با دیدگاههای متنوعی درباره تعریف هیجان و شیوه مطالعه آنها روبهرو خواهیم شد. بنابراین تا زمان هم راستا شدن این دیدگاهها، شاید مطمئن تر باشد تا به جای نگاه به تصویر مغز افراد، از آنها بپرسیم چه حسی دارند.
منبع: scientificamerican.com
مترجم: پدیده ناصری/ جام جم