بیگ بنگ: بینهایت فاقد محدوده و مرز است – چیزی که برای همیشه پیش میرود. توضیح یا شرح «بینهایت» از زبان ریاضیدانان، اخترفیزیکدانان یا هنرمندان متفاوت است. اما آیا هیچ یک از ما میتوانیم یک تصویر ذهنی از انبساط نامحدود جهان داشته باشیم یا تصور کنیم که «بزرگترین عدد» وجود ندارد؟
به گزارش بیگ بنگ، جالب است که اگرچه بینهایت را چیزی نمیدانیم که تا ابد ادامه پیدا کند، اجداد ما آن را به طرق متفاوتی درک میکردند. به گزارش لایو ساینس، فیلسوفان هند باستان آن را چیزی میدانستند که بخشهایی از آن قابل حذف یا اضافه شدن است، اما این ماهیت همچنان یکسان و بدون تغییر باقی میماند. یونانیان باستان آن را بصورت مجموعۀ بیپایانی از اعداد اول تصور میکردند. شاید بسیاری از ما با برداشتهای متفاوتی که از این واژه داریم تصاویر متفاوتی از بینهایت را در ذهنمان داشته باشیم.
“اندی آلبرچت”، کیهانشناس و مدیرگروه فیزیک در دانشگاه کالیفرنیا- دیویس، قیاس خود از بی نهایت را با اتاق «آینههای بی نهایت» مثال می زند. در این تجربه بازدیدکنندگان حس میکنند که این اتاق تا ابد پیش میرود. اما وقتی کسی یک توپ را به دیوار پرتاب میکند این توهم از بین میرود و آنها فورأ به این حقیقت پی می برند که این اتاق، محدود است.
وی افزود: «اما میتوانید یک اتاق بزرگتر را تجسم کنید که در آن میتوانید یک توپ را پرتاب کنید و این توپ بازنگردد. توپ باید راه طولانی را طی کند تا به دیوار مقابل برخورد کند تا جاییکه دیگر منتظر بازگشت آن نخواهید ماند. شاید این برای نمایش بینهایت کافی باشد.» ممکن است با یک قیاس که بینهایت را با چیزی مثل یک اتاق قیاس میکند متقاعد نشوید، اما آلبرچت استدلال میکند که وقتی شاخههای مختلف فیزیک مد نظر قرار دارند، مثل مکانیک کوانتوم، محاسباتی که جهان را نامحدود در نظر میگیرند در برابر آنهایی که جهان را خیلی عظیم اما محدود میدانند تفاوتهای بسیار کوچکی در نتایجشان دارند.
همه چیز به برداشت ما بستگی دارد
در نظر گرفتن بینهایت از دیدگاه ریاضیات یا فیزیک یک حس ذهنی متفاوت با تصور آن در قالب حیات، جهان یا حتی عشق است. از نظر خیلی از ما، به آسانی میتوان مفهوم بینهایت را درک کرد، اما نمیتوانیم «عظمت» یا «بیپایان» بودن آن را درک کنیم زیرا برداشت ما از زمان همیشه یک آغاز و یک پایان دارد – دقایق، روزها، سالها و طول عمر. بینهایت مثل عشق چیزی را نشان میدهد که غیرملموس است و هر انسانی آن را دقیقأ به یک شکل برداشت نمیکند. بنابراین، آیا میتوانید بینهایت را در ذهنمان به درستی تجسم کنیم؟ «این به زاویۀ دید شما به آن بستگی دارد.»
ممکن است بتوانید عشق بینهایت به فرزندتان یا معشوقتان را در درونتان تجسم کنید، اما فکر کردن به یک جهان بدون مرز و همیشه در حال انبساط یک بازی متفاوت با توپ است. آیا چیزی در ماوراء آن وجود دارد؟ آیا چیزی قبل آن وجود داشته و چیزی بعد آن وجود خواهد داشت؟ اگر جهانهای بینهایت وجود داشته باشند، چگونه میتوان گفت واقعیت هیچ مرزی ندارد؟ تمام این کهکشانهای وسیع در کجا انطباق پیدا میکنند؟ تصور «بینهایت» در ذهنمان کار چندان سادهای نیست، اما غیرممکن نیز به نظر نمیرسد چون روشهای مختلفی برای تصور و تجسم آن وجود دارد. اما شاید آلبرت اینشتین سادهترین توضیح ممکن را ارائه داده باشد: «دو چیز بینهایت هستند: کیهان و حماقت انسان.»
ترجمه: سحر اللهوردی/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: thescienceexplorer.com
لینک کوتاه نوشته : https://bigbangpage.com/?p=77339
آیا میتوان بینهایت را در ذهن تجسم کرد؟ یقیناً نمیتوان 😊
بینهایت چیست ؟ ایا وجود دارد ؟ یا اینکه نه اصلا وجود ندارد ؟
به نظر من …
اثبات وجود یا عدم وجود بینهایت از اثبات وجود یا عدم وجود خدا ۴ برابر سخت تر است و نیاز به پردازش و محاسبه ای بسیار سنگین دارد
چون در پدیده ای به نام خدا ، حداقل تعاریف و صفات خدا ، مشخص شده است و ما میدانیم براساس کدام صفات بگوییم خدا وجود دارد یا وجود ندارد اما در پدیده ای به نام بینهایت ، ما حتی صفات ان را هم “”ن م ی د ا ن ی م””
بینهایت چیست ؟
ما دو نوع بینهایت داریم ، میدانید ترسناک تر از همه چیست ؟
زمان
زمان از همه ترسناک تر است
میدانید چرا ؟
باور نمی کنیددددددددد ولی زمان ۲ بعد دارد . بله زمان دو بعدی است
یعنی بعد اول را که درک نکرده ایم به کنار حالا باید به یک بعد دوم هم فکر کنیم
اصلا بعد دوم زمانی یعنی چی ؟! اصلا چرا باید برای جهان یک بعد دوم زمانی هم پدید می اومد ؟
یعنی این بعد دوم زمانی چه ارتباطی با ما دارد ؟ ایا مثل گرانش بر روند شکل گیری جهان تاثیر گذاشته است و وجود ان ضروری بوده است ؟
ایا ممکن است جهان ۴ بعدی کشف شده توسط اقای انیشتن سه بعد مکانی و دو بعد زمانی باشد ؟ ایا ما ۳ بعدی هستیم با ۲ بعد زمان ؟ یا چهار بعدی هستیم درون یک بعد دیگر زمان ؟
یا با کشف بعد دوم زمان ، پنج بعدی ؟
یا طبق نگرش ریسمانی ۱۰ بعدی ؟ یا ۱۱ بعدی ؟
شاید هم یک هولگرام ۲ بعدی که به صورت سه بعدی نمود پیدا کرده است ؟
یا نه فقط یک نقطه ی ۱ بعدی که در اثر حرکت در دو جهت ، بعد های دیگر را به وجود اورد ؟
این جمله مقاله گویای همه چیزه که: همه چیز به برداشت ما بستگی دارد… چون ویژگی انسانی ما اینگونه ست..
خوب
بینهایت یکی از آن مفاهیمیست که کانتور بزرگ توسعه داد.دیگر سخن این نیست که بینهایت رو به عنوان یک مفهوم بپذیریم یا نه.مساله الان اینه که چندین نوع بینهایت وجود داره!تا جایی که به ریاضی برمیگرده انتزاع بینهایت مرزیست بین دانسته های ما و اقیانوسی از ناشناخته های
هولناک.اصل انتخاب در نظریه مجموعه ها در حقیقت جالبترین خوانش از مفهوم بینهایته.اصلی که راهگشایی بوده برای رسیدن به کرانه ای دیگر از تفکر ناب در منطق و ریاضی.
البته انیشتن در اولی شک داشت و به دومی یقین.
بی نهایت !!!
علم فیزیک شاید نتواند جوابی برای بی نهایت داشته باشد.
شاید فلسفه پاسخگو باشد
به نظرمن فلسفه هم پاسخگو نخواهدبود.
بی نهایت وجود نداره…بی نهایت همان محدودیت ذهن انسان یا همان رمز نهایی که مساویست با واقعیت ای کاش قبل حذف شدن به فینال واقعیت میرسیدیم
به زودی …
هر چند به نظر میرسد بینهایت بسیار پیچیده است، ولی هر روز با مفاهیمی سروکار داریم که بینهایت در تعریف آنها نقش دارد. برای مثال در هندسه، تعریف انواع خط به صورت زیر تعریف میشوند:
خط، از دو طرف ادامه دارد و برای آن نقطه شروع یا پایانی وجود ندارد.
نیم خط، خطی است که از یک طرف دارای پایان است.
پاره خط، دارای ابتدا و انتها پس پایاندار است.
مثال ساده تر هم وجود دارد:
تعداد نقاط موجود در یک پاره خط بینهایت هستند
جالب بود