انجماد بدن پس از مرگ چگونه انجام می شود؟
به گزارش بیگ بنگ به نقل از ایسنا، ایده انجام این کار این است که مردگان را برای مدت نامحدود و تا زمانی که علم و فناوریهای موجود بتواند آنها را دوباره زنده کند، نگهداری کنیم. با این روش شاید بتوان افراد را پس از مرگ نیز دوباره به زندگی بازگرداند و حتی بیماریهایی که سبب مرگ آنها شده را درمان کرد. اما در حال حاضر چنین فناوری وجود ندارد.
بر اساس گزارش موسسه سرما زیستی، یک سازمان آمریکایی که روش سرما زیستی را اجرا میکند، هدف اساسی این روش دادن شانس دوباره برای زندگی به افراد و گسترش طول عمر آنها است. اما دانشمندانی که از این روش در مقیاس های کوچک تر برای مقاصد پژوهشی استفاده میکنند درباره استفاده از آن برای نگهداری انسانها پس از مرگ تردید دارند. این فرآیند شامل سه مرحله کلیدی آن هم در زمانی است که مرگ فرد به طور رسمی و قانونی اثبات شده باشد.
در مرحله نخست، بدن فرد مرده بلافاصله در حمام یخ قرار داده میشود. در همان زمان، از ماسک تهویه برای ادامه ارائه اکسیژن به اندامهای بدن به خصوص مغز استفاده شده و از هپارین ضد انعقاد و CPR خودکار برای حفظ جریان خون استفاده می شود. در همین حین درجه حرارت بدن برای اطمینان از کاهش تدریجی مورد نظارت قرار میگیرد. در مرحله بعد، بدن منجمد میشود به این معنی که سلولها و اندامهای آن برای تغییر در دمای فوق العاده کم آماده میشوند.
این مرحله شامل جایگزین کردن مایعات بدن با عوامل ضد سرمازیستی است که در بدن تزریق شده و به عنوان ضد یخ عمل میکند و بدن را از آسیبهای یخ زدگی محافظت میکند. حالا که بدن برای دمای فوقالعاده پایین و سرد آماده شده، روند سرمایشی کنترل شده آغاز میشود. این آخرین مرحله قبل از ذخیره سازی طولانی مدت بوده که شامل خنک کردن تدریجی بدن است. پس از آن بدن در داخل یک کیسه عایق حفاظتی و بعد در داخل یک جعبه خنک کننده که در آن نیتروژن مایع در میزان ثابت وجود دارد قرار میگیرد. این روند به آرامی و در طی چند روز اتفاق میافتد تا زمانی که بدن به دمای منهای 200 درجه سانتیگراد برسد.
قبل یا بعد از مرحله دوم، بدن برای تکمیل این روند به نزدیک ترین مرکز ذخیره سازی انتقال داده میشود. هنگامی که بدن برای ذخیره سازی آماده شد، داخل یک کپسول نیتروژن مایع قرار میگیرد. این کپسولها نیروی خود را از برق تامین نمیکنند بنابراین هیچگاه با مشکل قطع برق مواجه نخواهند شد. روش دیگری که محققان از آن استفاده میکنند neuropreservation نام دارد که در آن تنها سر فرد فوت شده منجمد و نگهداری میشود تا در آینده دوباره بتوان به آن جان تازه بخشید.
محققان پیشتر از این روش برای نگهداری تد ویلیامز بازیکن بیس بال که در سال 2002 درگذشت استفاده کردند و سر وی را به امید روزی که بتوان آن را مجددا احیا کرد منجمد کردند. در نهایت بازگردانی مردگان به زندگی و دادن جان دوباره به آنها هنوز هم جنبه داستانهای تخیلی و غیر واقعی را داشته و برخی هنوز هم با این فرضیه به شدت مخالفت میکنند و آن را خلاف مسائل اخلاقی میدانند. شاید برای اثبات این فرضیه سالها زمان نیاز باشد و در این سالها باید به تماشای پیشرفت روز افزون علم و فناوری نشست.
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: CNN
بسیار عالی و زیبا
به نظر من نبود خط قرمز در علم جالبه. تا هر جایی که میره باید دنبالش کرد.
تشکر از مترجم و سایت مفیدتون
درود برشما حامد عزیز و گرامی.
بحث باور نیست.من به شخص عاشق علم هستم ولی آیا مرگ پدیده ذاتی و قانون حیات نیست؟؟؟؟؟
آیا باور به جاودانگی منشأ ار ترس و احساسات درون فردی نیست؟؟؟
باتشکر
به نظر من امروز مرگ شاید پدیده ذاتی و قانون حیات دیده میشه، اما در آینده شاید قانون قدرتی نداشته باشه.
هیچ چیز مطلق نیست به نظرم
همه چی که نسبی منم قبول دارم و مطلقی وجود نداره ولی فکرنکنم قوانین جهان هستی مثل انتروپی و قانون دوم ترمودینامیک تغییر پذیر باشن.یعنی ی سری قوانین از ابتدای بیگ بنگ ثابت هستن.
باتشکر
نظر من اینه که همین الان اش هم ما نمیمیریم و تولید مثل به شکل افقی دارم. همینکه من و شما اینجا داریم بحث میکنیم داریم تولید مثل میکنیم. و انسان هم با مرگ خودش فقط جسمش میمیرد ولی اون اثری که در زمین می گذارد که به شکل کتاب یا فیلم یا اثر روی یک بچه و…. جاری می ماند و نفس انیشتین و فایمن و… الان زنده هستند چون ایده هاشون در مغز من و شما یجوری در جریان است.
اگر مرگ قانون حیات هم باشد، بشر حداقل در زمین خیلی از قوانین را عوض کرده است. نمیخوام لیست کنم اختراعات و تاثیرشان در عوض شدن خط قرمزها و محدودیت را.
حتی اگر فرض کنیم باور به جاودانگی منشا ترس دارد بازم مشکل اش چی هست؟ آمریکا و شوروی از ترس همدیگه اینقدر تکنولوژی فضایی و موشکی را ارتقا دادند. همین ترس ها به شکل های مختلف بوده که انسان را به فکر واداشته تا پیشرفت کند.
دردود برشما حامد جان
منظور من اون ترس نبود ولی شما اشاره خوبی کردی.
ولی اینم درنظر داشته باشیم پیشرفت علم و تکنولوژی هم نسبی.
پس نمیشه مطلق گفت علم به همه چی میرسه
این دنیا ساختارش برپایه نسبی و محدود و تضاد.
باتشکر
درضمن اون پدیده هایی که علم باعث تغییرشکل شده قوانین های نسبی و اکتسابی بودن ن ذاتی.
پدیده های ذاتی همیشه ثابت بودن به نظرم
علی آقا عزیز شما میتونی باور به جاودانگی داشته باشی.هرجور راحتی دوست عزیز.
من دیدگاه خودمو گفتم و نظرات دوستان هم برام محترم.
اینم بازم یکی از اون مراحل انکار مرگ که چندین هزارسال داره با واژگان جدید بیان میشه و آخرش هم نتیجه نداشته و نداره.
چرا؟ جنابعالی علامه تمام علومی؟ یا از به چالش کشیده شدن اعتقاداتت وحشت داری؟ که البته در تاریخ علم زیاد اتفاق افتاده از زمان ارائه نظریه داروین تا به امروز.
anything is possible
طبیعی است باور نکردن شما هم ممکن است و من تعجب نمیکنم.
یه زمانی وقتی داشتن هواپیما میساختن میگفتن اینکار هزاران ساله فقط یک رویاست و توهمه یا اینکه اگه قرار بود پرواز کنیم آفریدگار برامون بال میذاشت !!! الان میبینیم چه تفکری درست میگه و کدوم تفکر انسانها را به جلو میبره