حقیقت تناسخ چیست؟
بیگ بنگ: آیا همهی ما ساکن کالبدی هستیم که زندگیهای پیشینی را تجربه کرده است؟ این ایدهی فریبنده ای است که خیلی از مردم از جمله شرلی مک لینِ بازیگر و دالایی لاما(رهبر بوداییان تبت) به آن اعتقاد دارند. همانطور که انتظار میرود، اثبات علمی اینکه یک شخص زندگانیای قبل از تولد داشته است، کار ساده ای نیست.
به گزارش بیگ بنگ، شواهد قابل استفاده باید به شکل اطلاعات و جزئیات ویژه ای دربارۀ زندگی های پیشین باشد که هیچکس دیگری از آنها اطلاع ندارد. حتی بهتر است شامل اطلاعاتی باشد که ابهاماتی را حل میکند. مثلا اگر شخصی ادعا میکند که آملیا ارهارت یا جیمی هوفا (یا سالها بعد ناتالی هالووی) بوده است، باید معماهای پیرامون سرنوشت آنها را حل کند.
با اینکه میلیونها نفر از مردم به تناسخ اعتقاد دارند اما افراد اندکی ادعا میکنند خاطراتی را از زندگی پیشینشان به یاد دارند. معمولا این تجدید خاطرات در طول یک تکنیک روان درمانی بحث برانگیز (و اصولا بی اعتبار) به نام “برگشت به زندگی گذشته”، اتفاق میافتد. در واقع بهترین نمونهی تناسخ از این طریق پیدا شده است.
بردی مورفی
معروفترین نمونهی زندگی پیشین، بردی مورفی بود. بردی زنی ایرلندی در قرن 19 میلادی بود که ویرجینیا تای اهل کلرادا، ادعا کرد در زندگی پیشینش بوده است. ادعای شگفت انگیز وی در سال 1952 و در طول یک جلسۀ هیپنوتیزم غیرحرفه ای توسط موری برن استین، اتفاق افتاد. تای تحت هیپنوتیزم -با یک لهجهی ایرلندی- خاطراتی را مربوط به زندگی پیشینش در دههی 1800 در شهر کورک- ایرلند و شامل تولدش در 20 دسامبر 1789، زندگی، ازدواج و مرگش در سال 1864 بیان کرد. داستان تای در نگاه اول بسیار قانع کننده است؛ او هیچ وقت در ایرلند نبوده است و احتمالا نمیتوانسته بسیاری از جزئیاتی را که به خاطر آورده است بداند مگر اینکه، یک قرن پیش آنها را زندگی کرده باشد. برن استین یک کتاب پرفروش در این مورد و بردی مورفی نوشت که تأثیر جهانی دربرداشت.
نگاهی دقیق تر
زمانی که روزنامهنگاران محقق برای بررسی این ماجرا به ایرلند رفتند، داستان بردی مورفی شروع به فروپاشی کرد. درحالی که برخی ادعاهای کلی اثبات شدند، اما واقعا هیچ مدرکی مطابق با اکثر خاطرات تای توسط محققان پیدا نشد. هیچ پیشینه یا نوشته ای مربوط به بردی مورفی که در آن تاریخ ها متولد شده و وفات کرده باشد، وجود نداشت. کسانی که تای به عنوان بردی مورفی با آنها مواجه شده بود از جمله همسرش و دیگران، هرگز وجود نداشته اند.
به نظر میرسد که برن استین و ناشرانش آنقدر برای استفاده از این فرصت برای شهرت و منافعشان اشتیاق داشتند که از بررسی تطابق ماجراهای مورفی با واقعیتهای تاریخی، غافل شدند. بعدها مشخص شد که تای در دوران کودکی وقتش را با همسایه ای که یک مهاجر ایرلندی بوده( اتفاقا به نام بردی مورفی) میگذرانده و جزئیاتی در مورد ایرلند، با لهجهی ایرلندی دریافت میکرده است.
برخی معتقدند که تای عمدا این داستان را ساخته بود. اما احتمال قوی تر این است که او به صورت ناخودآگاه آن را با استفاده از تصورات و قسمت هایی از خاطراتش به وجود آورده بود. دهها سال تحقیقات روان شناسی نشان میدهد که انسان تحت هیپنوتیزم میتواند به صورت واقعی، به تفصیل و به عنوان اول-شخص، وقایعی را نقل کند که هرگز تجربه نکرده است. دانشمندان نشان داده اند که اعتقاد به تناسخ احتمالا با اشتباهات حافظه مرتبط میباشد.
افراد اغلب تحت تأثیر ترغیبات اشتباه درمانگر به باور تصورات خود میرسند. همین روش ِ روان شناختی به توضیح بسیاری از داستانهای مربوط به “شاهدان عینی ربایندگان توسط بیگانگان” نیز کمک میکند. به همین صورت اگر هر روح یا کالبد بین نسل ها در قرون متمادی حرکت کند و جابه جا شود، کمی ریاضیات ساده نیز به باور زندگی های پیشین پایان میدهد. بهترین ارزیابی این است که در حال حاضر حدود 7 میلیارد انسان روی کرۀ زمین زندگی میکنند. در حالی که در حدود سال 1800 کمتر از 1 میلیارد انسان زندگی می کرده است. پس 6 میلیارد روح جدید در طول 200 سال گذشته از کجا آمده اند؟
آیا هر انسان در زمان پدربزرگِ پدربزرگ های ما 6 روح در خود داشته است؟ اگر “بهترین نمونهی تناسخ” توسط بررسی های دقیق کنار گذاشته می شود، به نظر نمیرسد ادعای خانم های خانه دار امروز مبنی بر ژاندارک یا کلئوپاترا بودن در گذشته، اعتبار بیشتری داشته باشد. یک صنعت روستایی پیرامون تناسخ وجود دارد که در آن “کارشناسان” در مورد این موضوع کتاب هایی میفروشند، سمینار برگزار میکنند و “بازگشت به زندگی گذشته” را به مشتریان ساده دل پیشنهاد میدهند! پس به نظر میرسد تا زمانی که ارواح در رفت و آمدند، داستان های تناسخ همچنان با ما خواهند بود!
ترجمه: زهرا دوست محمدی/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: Livescience.com
👌👌👌
ای دو نو🤣
وقتی خوابتون میاد قبلش احساس خستگی و خواب آلودگی میکنید و کم کم خوابتون میبره و خودتون نمیفهمید که خوابید، تا اینکه چند ساعت بعدش بیدار میشید و نمیدونید چطور خوابتون برده و زمان گذشته. مرگ هم همینجوره فقط دیگه بیدار نمیشید و تمام. قبل از مرگ احساس بیماری، احساس درد، احساس ترس گذرا یا احساس یه اتفاق عجیب و کوتاه دارید تا اینکه میمیرید و حتی نمیفهمید که مُرده اید و عدم وجود. هر خاطره یا هر اتفاق آشنایی که توی زندگیتون می افته دکترها و متخصصان توی همین زمینه، علمی دلایلش را توضیح دادند حتی نور یا تونلی که بعضی ها دیدند همشون جواب علمی داره و ربطی به زندگی های قبلی و بعدی نداره. مغز خیلی قدرتمنده و خیلی تخیل میبافه چه توی خواب چه توی بیداری. تناسخ دروغ و خرافاتی بیش نیست چون اگه واقعیت داشت آدما گناه و ظلم نمیکردند، خیانت و حق خوری در حق همدیگه نمیکردند چون میدونستند بعد از مرگ باز متولد میشن و جواب پس میدن و کارمای خودشون را دریافت میکنند.
سلام …علم یه ابزاره دقیقه و نامحدود مثل یه ظرف که ک چیزهای کوچکتر از خودش توش جا میشه اگه یه چیز بزرگتر از خود ظرف باشه چی؟! مجبوره اون چیز چیز رو بشکنه و خورد کنه آخر سر هم توش جا نمیشه و ردش میکنه !! ما با کدوم فرمول و قاعده ای تونستیم روح رو از نظر علمی ثابت کنیم ک بخوابم پیامد های حضور روح رو بررسی کنیم؟.. اصلا دنیای روح و کالبد های اثیری و ماورا توی ظرف علم جا نمیشن ک بخواد تحت بررسی موشکافانه علم قرار بگیره تنها وقتی میتونه که ظرف علم به بزرگی دنیای ماورا بشه ..نمونه های زیادی توی تاریخه…برای مثل تخت بودن زمین یا گردش زمین به دور خودش ک زمانی خود علم بود و توی دانشگاهها تدریس میشد ولی امروزه علم گذشته خودشو زیر سوال میبره و علم آینده گذشته خودش ک علوم امروزی هست رو دوباره زیر سوال میبرع
اگه تناسخی وجود نداشته باشه پس بعد از مرگ نه جهنم نه بهشت نه برزخ نه تولد نه کارما نه معاد و نه هیچ چیز دیگه ای وجود نداره. یعنی در کل یه بار اومدیم از هیچ و به همون هیچ فرو میرویم و تمام.
تناسخ= مزخرفات مدرن. من نمیدونم این انسان کی میخواد دست از آرزوی زندگی جاودانه برداره؟!! بابا تو یه بار به دنیا میای در این دنیای مادی و یه بار هم میمیری برای همیشه. هیچ اتفاق خاصی هم چه با تو و چه بی تو نمی افته چون عملا توی انسان اصلا برای این طبیعت اهمیتی نداری. انقدر هم به این پیشرفت علم و تکنولوژی ننازید که هیچی رو ماورای ماده رو تا حالا نتونسته اثبات کنه.
سلام یه روز منو دخترخالم داشتیم صحبت میکردیم که یکدفعه به یک داستان متشابه برخورد کردیم که تمام کسانی که در ذهن ما در آنجا بودند آن خاطره را به یاد نمی آوردند. من به دختر خالم گفتم گربه به اون بزرگی که جلوی در زیرزمین بود را یادته ؟؟دختر خالم گفتش مگه اون خواب نبود که من دیدم !؟!؟بهش گفتم یعنی چی؟ گفت اخه من فکر میکردم گربه ای به اون بزرگی رو که توی ذهنم هست و خواب دیدم؟ ازش پرسیدم گربه چه شکلی بود ، دیدم همون مشخصاتی رو داد که توی ذهن من هست. نوبت به نوبت و تیکه تیکه داستان را برای هم تعریف کردیم دیدیم که یه قسمت هایش با هم مو نمیزدند. من یادم بود که با خالمو دختر خالم یه گربه بزرگی را دیدیم که هرکاری می کردیم از جلوی در زیرزمین خونه مادربزرگم تکون نمیخورد دختر خالم هم فقط گربه بزرگ رو یادشه که منم پیش دخترخالم بودم . (شاید شما فکر کنید که تخیل بچه گانه است ولی اون خاطره به قدری واضح بود که ما مطمئنیم اتفاق افتاده بود) ما از خاله و مادر و مادربزرگمون پرسیدیم بعد چند سال که آیا این خاطره رو یادتونه ولی با جواب منفی مواجه میشدیم
ممنون میشم اگه کسی دلیل این موضوع رو میدونه بهمون راهنمایی کنه چون تقریبا دو سال هست که ذهنمو درگیر اینه
اینم بگم گربه به اندازه زیادی بزرگ بود که دقیقا رنگ و شکل و اندازه گربه ای که توی ذهنمون هست مثل همه
زیاد ذهنتو درگیر نکن ممکنه دژاوو باشه که برای همه گاهی اتفاق میفته
بنظر من تناسخ واقعیه
ما چند بار در دنیا متولد میشیم و وقتی زمان تمام شدن دنیا رسید از دنیا میریم و بخاطر تمام گناهایی که در بدن های مختلف کردیم مجازات میشیم
در واقع من معتقدم که بعد از تناسخ به قیامت میریم
منم همین دیدگاهو دارم .یعنی دقیقا همین دیگاه عجیبه بخداا عجیبه دو نفر همزمان در یک سال با هم این دیگاه رو دارن .داره مخم هنگ میکنه
کاملا اشتباه ما تا وقتی اینجا هستیم که به تکامل کامل برسیم وقتی به تکامل کامل رسیدیم اون وقت از بین میریم
کی صد درصد گفته ما باید به تکامل برسیم؟ اصلا چرا باید به تکامل برسیم؟ که چی بشه؟ یکی ۵ سال عمر میکنه یکی ۵۰ سال یکی ۱۰۰ سال و … آخرشم تموم میشه. حتی وقتی هم میمیریم نمی فهمیم که مُردیم. مذخرفات مدرن را باور نکنید.
من قرن نوزدهم تو یه منطقه ای که شباهت زیادی به بریتانیا داشته زندگی کردم … خیلی اوقات خاطرات اون زندگی تو ذهن من مرور میشه … حتی چهره ی تقریبی خانوادمم تو ذهنم هست …
جر🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
هرچیزی در این دنیا امکان پذیره و کسی نمیتونه رد و انکار کنه
هر احتمالی میتونه واقعیت داشته باشه
حتی بهشت و جهنم
و بنظر من تنها عکس العمل منطقی در مقابل همه ی این احتمالات دیوانه شدنه… واقعا در پاسخ به همه ی این اتفاق ها ففط دیوانگی منطقی ترینه
مثلا همین سوال ساده ما چرا اینجاییم و بعدش کجا میریم؟
هیچ جواب منطقی ای براش وجود نداره جز دیوانه شدن
من به شخصه خیلی وقته این اتفاق برام افتاده…
قبلنا خیلی فکر میکردم ب این مسائل ک دیدم فایده نداره… هر رازی حل بشه صدتا راز دیگه سر در میارن… پس تصمیم گرفتم دیوانه بشم چون علمی ترین پاسخ به هر سوالیه و منطقی ترینه
نه کسی میتونه انکار کنه و نه میتونه اثبات کنه بهترین کار اینه که خودتون رو ندانم گرا فرض کنید نه ینکه به سلامت روانتون صدمه بزنید
سلام .دوستان گرامی غریزه از کجا می آید.؟وقتی ما یک فرگشت داریم . میتونیم یک فرگشت روحی هم داشته باشیم البته نه مثل جسممون…
اسرار ازل را نه تو دانی ونه من!
دوستان، واقعا ظرفیت عقل انسان به عنوان یک آفریده شده ، چندین درجه محدودتر از آفریننده است! قرنها همه دراین اسرار هستی درمانده اند!! همه این کامنتها، اعتقادات، اختلاف نظرها و ادیان و…… درحد یک نظریه است که ریشه منطقه ای وجغرافیایی دارد! تعصب را کنار بگذارید ، پذیرش قطعی یک نظر ویک تفکر خودش ضعف عقلانی است!!چه بخواهی چه نخواهی، محدوده وظرفیت اندیشه ما ، چندین پله پایین تر ازعامل طراحی شده!! فقط مختاریم اعلام نظر درمحدوده ذهن محدودمون بکنیم مصداق اینکه؛ چون پرده برافتد، نه تو دانی ونه من!
سلام، بیشتر نظرات رو خوندم و خواستم یه توضیح اندکی در اندازه علم اندک خودم برای دست برداشتن از این احساسات ماورایی دوستان بدم.
اولین نقطه مشترک خواب و خاطرات و مکان و زمان و تاریخ بود که دوستان تجربه کردن و قطع به یقین اونو به زندگیه گذشته ربط دادن، علت اصلی این موضوع که اغلب در بچه های کم سن تر دیدن میشه قدرت بیشتر تخلیه بار الکتریکی از نورونهای مغزه، واسه همینم بیشتر مکان و زمانی میبینن که حس میکنن پیش تر هم دیدن. وقتی هم سن بیشتر میشه این نورونها تخلیه بار کمتری میکنن که البته در بعضی موارد اینطوری نیست و این تخلیه بار قوی تر و نابهنگام میشه که در این صورت اپیلپسی و انواعش مد نظره.
در مورد وجود ترس از گربه، ارتفاع، فضای بسته و … هم متاسفانه هیچ ربطی به زندگی گذشته شما نداره، دلیلش فقط و فقط شوک ناگهانی یا ناکامی یا ترس و هم سو شدن این ها و تثبیت اون در ذهن و قوی تر شدنشه، نهایت زمان گذشته این مورد بر میگرده به حاملگی مادر که مثلاً در پی ترس از گربه این ترس وجودی به جنین منتقل شده و توی ناخودآگاه شما تثبیت شده، برای درمانش هم کافیه به یه cbtکار مراجعه کنید تا حل بشه.
مورد بعدی هم خواب بود، خواب ها در کل همیشه معنایی ندارن، یک سری خواب با نماد مشخص هستند که اونا هم شاه راهی به ناخودآگاه هستن که حتی تداعی آزاد در مورد اونهاست که اهمیت دارن. شما با موزیکای مختلف یا دکلمه های مختلف بخواب و خوابهایی که دیدی متفاوت خواهند بود.
درباره علاقه مند بودن به یکسری قوانین، شرایط، دههها و فرهنگ های گذشته هم چیزی نیست جز القای افکار از کودکی، تشویق و پاداش گرفتن برای جلب کردن توجه به اونها، خواهشاً نگید که اینطوری نبوده چون تمام اینها و تمام شخصیت شما توی ۲سال اول شکل گرفته، بهتره برید پدربزرگها و مادربزرگهاتون رو بررسی کنید تا شاید این تثبیت شما از طرف اونها بوده.
در آخرم بگم تنها چیزی که قطعا بدون شک و تردید در این دنیا جاودان بوده و خواهد بود DNA شماست، هیچ چیزی نه از شما میمونه نه شما جایی خواهید رفت، فقط ژن های مشترکی که از نسل های قبل به شما رسیده با تغییرات خیلی زیاد ولی مشابه شما منتقل میشه، که این ژن هیچ روحی نیست. میتونید ژنوم یک انسان تا جلبک رو بررسی کنید.
باشد به یادگار ᕙ(☉ਊ☉)ᕗ
واقعا از این همه سوادتون لذت بردم
سلام
ببخشید
ولی یه چیز دیگه هست
مثلا الان یه بچه به دنیا میاد ، هوش و استعداد خیلی زیادی داره ….
تو ۱۰ ، ۱۲ سالگی بهش پیشنهاد میدن که بره تو ناسا کار بکنه
این هوش و استعداد از همون بچگی به نظر شما از کجا میاد ؟
خب ماله زندگیه قبلیه
چون اون انسان خیلی تجربه داشته
و بعد از مرگ ، روحش هم اون تجربه ، استعداد ، هوش و ذکاوتش رو با خودش برده تو اون بچه
وگرنه چطور ممکنه یه بچهی ۱۰ یا ۱۲ ساله
اونقد هوش و استعداد رو داشته باشه ؟
ببخشید ولی باید از همه زاویه ها بهش نگا کنیم
نمیدونم شایدم اشتباه باشه
یه چیزه گنگ و نامفهومه
قابل اثبات نیس اصلا
شب و روزگار خوش
منم موافقم
درسته
توضیحاتتون علمی بود و جالب ولی در مورد هیچ چیز توی این دنیا به صورت مطلق نمیتونیم صحبت کنیم و همیشه شک و شبهه وجود داره و نظریه های مختلف از دانشمندان مختلف- شما هم مسلما از آموزه هاتون میگین که به نظر من اگه بعد مطالعاتتونو گسترش بدین با یه نادانی عجیبی مواجه میشین
موافقم که DNA یه چیز انکار ناپذیره ولی اونوقت منشا حیات چیه؟ جهان چرا وجود داره دلیلش چیه ؟ مه بانگ ؟ ولی خود مه بانگ از کجا اومده ؟ خدا به وجودش آورده پس خدا چجوری شروع شده؟
به قول دوست عزیزمون تنها راهش ((دیوانگیه))