سدی به نام حد سرعت نور
بیگ بنگ: بشر تاکنون روشهای بسیار متفاوتی را بهکار گرفته است که بتواند سرعت حرکت خود را افزایش دهد. هرچه فاصلهها بیشتر باشد، لزوم افزایش سرعت نیز بیشتر به چشم میآید. با پرواز بشر به مرز فضا و گشوده شدن چشم بشر به وسعت و در حقیقت بیکرانگی جهان، دریافت برای کاوش در جهان باید روشهایی برای دستیابی به سرعتهای بیشتر ابداع کند، به بیان دیگر اگر قرار باشد بشر در زمینههای فضایی به نتایج مطلوبتری دست پیدا کند، باید محدودیت کنونی سرعت را کنار بزند. در ادامه این مقاله با سرعت و مفهومهای وابسته به آن بیشتر آشنا شده و به بررسی این موضوع میپردازیم که چه زمانی و چگونه میتوان رکورد سرعت را شکست.
یکی از نکاتی که بشر همیشه به آن توجه میکرد محدودیتهای فیزیولوژیکی انسان برای تحمل سرعتهای زیاد است. حتی گفته میشود زمانی که خودرو اختراع شد و مهندسان بهدنبال آن بودند که سرعت خودروها را افزایش دهند، پزشکان آنان را از چنین کاری برحذر میداشتند چون بر این باور بودند که بدن انسان تحمل سرعت زیاد را ندارد و سرعت زیاد باعث مرگ راننده میشود. آنان سرعت ٥٠ کیلومتر در ساعت را نهایت تحمل بدن انسان در برابر سرعت میپنداشتند. اما بهراستی آیا بدن انسان حدی برای تحمل سرعت دارد؟ بالاترین سرعتی که بشر تاکنون پرواز کرده است، چه مقدار بود و چگونه میتوان از این هم فراتر رفت.
رکورد کنونی سرعت:
رکورد کنونی سرعت در دست سه فضانوردی است که ماموریت آپولو-١٠ را انجام دادند. این سه فضانورد در سال ١٩٦٩ (یعنی ٤٦ سال قبل) به سرعت ٣٩هزار و ٨٩٧ کیلومتر در ساعت نسبت به سیاره زمین رسیدند. «جیم برِی» یکی از اعضای شرکت هوافضایی لاکهید مارتین میگوید: «صد سال پیش، بشر حتی فکرش را هم نمیکرد که به سرعت ٤٠ هزار کیلومتری در فضا برسد». اما ما میتوانیم دوباره به آن رکورد و حتی بیشتر از آن دست پیدا کنیم. «برِی» برای ناسا کار میکند و قرار است در پروژه آینده خود، رکورد ٤٦ ساله را افزایش دهد. فضاپیمای اوریون از آخرین فضاپیماهای ناسا و قرار است در سال ٢٠٢١ به مریخ هم سفر کند. «بری» میگوید: «ما عملا هیچ محدودیت سرعتی نداریم، جز سرعت نور». سرعت نور به یک میلیارد کیلومتر در ساعت میرسد. اما فاصله زیادی بین رکورد ٤٠ هزار کیلومتر تا یک میلیارد کیلومتر وجود دارد. آیا ما میتوانیم فاصله رکورد ٤٠ هزار کیلومتر تا یک میلیارد کیلومتر در ساعت را پر کنیم؟
محدودیت جهانی سرعت نور:
خوشبختانه سرعت از نظر فیزیکی برای ما مشکلساز نیست. تا زمانی که با سرعت ثابت و در یک جهت حرکت کنیم، برای ما مشکلی پیش نمیآید. انسان، در تئوری، میتواند تا نزدیکی «محدودیت جهانی سرعت» یعنی سرعت نور سفر کند. اما تغییر سریع سرعت میتواند برای اندامهای انسان مرگبار باشد. اگر از سرعتهای بسیار بالا یکباره به سرعت صفر برسیم، چه میشود؟ یکی از ویژگیهای طبیعت «اینرسی» یا «لختی» است. اینرسی خاصیتی از یک جسم است که در برابر تغییر سرعت یا تغییر جهت حرکت جسم مقاومت میکند. مفهوم اینرسی در قانون اول نیوتن نیز آمده است. قانون اول نیوتن میگوید «هرگاه جسمی با سرعت ثابت در حال حرکت باشد تا زمانی که نیروی خارجی به آن وارد نشود، به حرکت خود با سرعت ثابت و همان جهت ادامه خواهد داد». «بری» میگوید: «سرعت ثابت برای بدن انسان مشکل آفرین نیست. ما باید نگران تأثیر افزایش سرعت بر بدن باشیم».
حدود یک قرن پیش و همزمان با اختراع هواپیما، علائم عجیبی در خلبانها دیده شد. از دسترفتن موقتی بینایی، سنگینی و بیوزنی ازجمله این موارد بود. عامل اصلی آن نیز نیروی گرانش بود. آزمایشها نیز نشان داده است پدیدههایی مانند تاری چشم و اختلال در بینایی، بیهوشی کامل روی میدهد و حتی احتمال سکته نیز وجود دارد. یک انسان معمولی میتواند تا حدی نیروی گرانشی را تحمل کند. خلبانها با کمک لباسها و آموزشهای ویژه نیز میتوانند حد بیشتری را تحمل کنند. فضانوردان نیز بسته به فضاپیمای خود، نیروی گرانشی بیشتری را تجربه کردهاند. آنها هنگام برخاستن فضاپیما و هنگام ورود مجدد به جو، نیرویی معادل سه تا هشت نیروی گرانشی را تجربه میکنند. احساس فضانوردی که با سرعت حدودی ١٦ هزار کلیومتر بر ساعت در فضا در حرکت است، مشابه احساس یک مسافر هواپیمای مسافربری معمولی است.
اگر نیروهای گرانشی برای سفرهای طولانیمدت اوریون مشکلزا نباشد، سنگهای کوچک فضایی مشکلزا خواهند بود. سرعت این خردهسنگها میتواند تا ٣٠٠ هزار کیلومتر بر ساعت برسد و قدرت نفوذ بالایی هم خواهد داشت. دانشمندان برای حفاظت از فضاپیمای اوریون و فضانوردان آن از یک لایه محافظتی به ضخامت ١٨ تا ٣٠ سانتیمتر استفاده کردهاند. آنها علاوه بر لایه محافظتی، از تجهیزات حفاظتی هوشمندی هم استفاده کردهاند. «بری» میگوید: «ما باید برای هر خردهسنگ برنامهای داشته باشیم». تأمین غذای فضانوردان، مشکلات روانی و همچنین آثار پرتوها بر بدن ازجمله مشکلات سفرهای طولانیمدت فضایی است. اما سرعت بالاتر میتواند این مشکلات را تا حدی حل کند. سیستمهای پیشرانش قدیمی نمیتوانند سرعتهای بالاتر را تضمین کنند. «بری» میگوید: «خوشبختانه ما توانستیم سیستمهای پیشرانش جدیدتری طراحی کنیم که میتوانند در سرعتهای بالاتر نیز کارایی داشته باشند».
«اریک دیویس»، پژوهشگر برنامه پیشرانش ناسا، است. این پروژه شش سال به طول کشید و در سال ٢٠٠٢ نیز به پایان رسید. او شیوههای اصلی رسیدن به سرعتهای بسیار زیاد را در سه مورد خلاصه میکند: شکاف، همجوشی و نابودی پادماده. روش اول درحقیقت شکافتن اتمهاست، مانند همان کاری که در راکتورهای هستهای صورت میگیرد. روش دوم نیز همجوشی است که در آن، اتمها با هم ترکیب شده و اتم سنگینتری را میسازند. انرژی خورشید نیز از طریق همجوشی اتمهای هیدروژن و تبدیل به هلیوم تأمین میشود، اما بشر تاکنون نتوانسته است به این فناوری دست یابد. روش سوم اما بهنظر بهترین گزینه است. وقتی ماده و ضدماده یا پادماده بههم برخورد میکنند، هردو از بین رفته و انرژی به جای میماند. امروزه تکنولوژی کافی برای تولید و نگهداری ضدماده نیز وجود دارد، اما باید اذعان کرد تولید پادماده در اندازه کافی نیازمند تجهیزات نسل جدید است که این هم یکی از مشکلات این روش است.
سفر به دنیای خیال:
یکی از موضوعاتی که در فیلمها و کتابهای علمی-تخیلی ازجمله فیلم «پیشتازان فضا» یا «سفر به ستارگان» مطرح شده است، حرکت با سرعتی فراتر از سرعت نور یا مافوقنور است. در این فیلمها اینگونه بیان میشود که یک فضاپیما با استفاده از مادهای با جرم منفی به سرعتهای مافوقنور میرسد. «دیویس» میگوید: «از نظر فیزیکی هیچ محدودیتی برای وجود جرم منفی وجود ندارد. اما مشکل اینجاست که هیچ نمونهای از آن تاکنون دیده نشده و ما هم در طبیعت چنین چیزی را مشاهده نکردهایم».
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: BBC – ترجمه: محمدرضا دستورانی/ روزنامه شرق
به نظرمن بایدانیشتن دوباره زنده کنیم وچندنمونه درسرتاسردونیاپخش کنیم خخخ
به نظرتون اینکه تابحال ماده ای باجرم منفی مشاهده نشده به این علت نیست که سرعتش انقدر زیاده که اصلا قابل مشاهده نیست؟
يا سلام خدمت دوستان خوبم……فاطمه خانم عزيز…..اين جهل نيست…..همين كه ميتوانيم فكر كنيم در مورد جهان هستي و اينكه چه هستيم؟ چرا زندگي بايد وجود داشته باشد؟…..خود گواه بر قدرت تفكر است…..ولي خواهش ميكنم از تفكر خودتان كمك بگيريد براي رد با قبول تئوري ها……و اينكه ما اينجا جمع شديم تا بهتر بفهميم نه اينكه هر چيزي را قبول كنيم…وگرنه ما ميشديم افريننده تمام هستي…..و هيچ سوالي بدون جواب نميماند….ما ناگزيريم كه فكر كنيم…..و هيچ چيز در هستي ثابت نيست…..همه چيز متغير است…..چون ما بر انها تسلط نداريم…..فاطمه خانم…..اين جهلي كه شما از ان حرف ميزنيد حتي انيشتين را هم دچار كرده چون به قول دوستان اينده نگر سايت تا چند هزار سال ديگر همه نظريات قرون قبل همه زير سوال ميروند…..با تشكر از دوستان همه چيز دان…..از اشپزي گرفته تا اكتشاف در عالم هستي………..
شمابه نظرمیادافکاری هم که داریدازش حرف میزنیدبرگرفته ازیه فرضیه ی بعضی خوددانشمندپندارهاست.چقدرخوب میشدروی این هم فکرمیکردید:)
این راهم بگم که میگیدتمام نظریات زیرسوال میره،بایدبگم که اشتباهه،لطفاکلی صحبت نکنید
باز هم ممنون از این که نظرات بنده را خواندید….تشکر
خواهش می کنم! همه دوستان تمام سعی شان را کردند که شما را از جهلی که گرفتارش هستید رهایی بخشند خب بعضی وقتا تلاش ها بی نتیجه می ماند.
انسان کنجکاو رو دست کم نگیرید،کسی چه میداندتا هزارسال دیگه بااین هوش سرشارش به کجا ها دست یافته!
البته این موجودهوشمندفقط وفقط توسط خودی نابود میشود!
چرا ناامیدی برادرمن . اونا هم دورانی مثل قرون وستا داشتن من مطمئن هستم ما هم به جای که باید برسیم میرسیم اما طول میکشه شاید 100 سال
امیدشه پور : یعنی الان ما تو قرون وستا هستیم تا صد سال دیگه منتظر بجایی رسیدن باشیم ؟؟
دوست من الان که تمام امکانات اونا در اختیار ما هم هست ولی به کجا رسیدیم که منتظر صد سال دیگر باشیم که شاید گفته شما به واقیت به پیونده ؟؟
واقعیت اینه که ما در گذشته سیر میکنیم آنان در زمان حال و به فکر آینده .
شرمنده من نمیتوانم بدون فلسفه گفتگو کنم…….اصولا ادمی هستم که فلسفی می اندیشم تا علمی……پس بحث ما همینجا خاتمه میابد…..ممنون ازاینکه فکر میکنید…..ولی خواهشمندم کمی واقعگرا باشید تا تئوری نگر…..ان هم در علم….که بحث بر سر ازمون و خطاست….و هر چه جلو میرود به ناتوانی خود بیشتر پی میبرد…..به اینکه هر چقدر بخواهیم بدانیم همان قدر هم با فکری نادان طرفیم…..البته جسارت نباشد حتی خود بنده را هم شامل میشود……ما تلاش میکنیم بیشتر و بیشتر بر طبیعت تسلط پیدا کنیم….بفهمیمش…رازش را برملا کنیم…..اما طبیعت مثل یک هزار تو عمل میکند….منطقی یا ریاضی وار نیست…..تصادفیست….بی نظم است…..و در اخر اینکه سرعت نوربرای ما و فقط برای ما که در مقابل کیهان در حد اتمیم یک کمیت حرکتیست… در ابعاد بزرگتر با فاصله و جرم بیشتر نور یک حرکت ساده و کند است…..گویی انسان درست در وسط این ابعاد قرار دارد نه کوچک نه بزرگ و نه پر جرم……به همین دلیل نور برای ما ثابت است…..فرض کنید در حد یک غول هستید و وسط کیهان تکیه داده به کهکشانی….به نظر شما نور برای شما که ناظرید چه حرکتی دارد با جه سرعتی؟جواب واضح است نور برای شما حرکتی مثل اسلوموشن دارد…..
علم ناتوانه!!! علم تنها چیزی هست که ما را به واقعیت نزدیک و نزدیک تر می کند، همین کامپیوتری که باهاش این متن رو تایپ کردی و توسط اینترنت با سراسر جهان در ارتباط هستی هم علم ساخته نه فلسفه( این فقط یک نمونه ی کوچک از قدرت علم است) علم متواضع هست، علم با آزمون و خطا جلو میره، علم از روی شکم سیری و نظر شخصی گفته ای رو قبول نمیکنه، بلکه اون رو مورد کاوش، تحلیل و آزمون قرار میده؛ اگر فرضیه ای جواب نده و با شواهد و مشاهدات سازگار نباشه رد میکنه و دنبال راه حل های دیگه میره، اما دقیقا برعکس این فلسفه است که همپای علم جلو نیامده و در ناتوانی خود فرو رفته است و به نوعی منزوی در گوشه ی تاقچه خاک میخورد، فقط سوالاتی مطرح می کند که ناتوانانه در آن غرق شده است، سوالتی که فقط ایجاد دور باطل می کند و به جز گیج کردن ذهن هیچ فایده ی دیگری ندارد. علم کار می کند و به جواب می رسد، فلسفه بیشتر حرف میزند تا اینکه عمل کند. پس هیچوقت علم رو با فلسفه مقایسه نکن. به قول برتراند راسل: علم چیزی است که می دانیم، فلسفه چیزی است که نمی دانیم. این رو هم اضافه کنم که پرسش ها و ندانسته های فلسفه رو هم علم و دانشمندان باید ثابت کنن، نه چیز دیگه ای! تا بلکه در آن زمان علم، فلسفه رو از آشفتگی و سردرگمی ذهنی نجات بده.
اگر فاصله دو چشم غول کم باشد(مثل یک آدم عادی)،هیچ تغییری در غالب بودن سرعت نور ایجاد نمی کند.
اگر فاصله دو چشم برحسب بزرگی آن غول خیلی زیاد باشد،مثل این می ماند دو نفر با یک چشم ناظر تماشای سرعت نور هستند،در این حالت هیچ تغییری در غالب بودن سرعت نور ایجاد نمی شود.
حرفی که شما زدید خیلی روی هوا بود و کاملا معلوم است فقط ایده را دادید و در مورد صحت آن که معلوم شد قطعا اشتباه است هیچ فکری نکردید!
من خیلی ها رو دیدم که شبیه آقای mostafa1369 استدلال میکنن و فکر هم میکنن خیلی با هوشن .
ارش جان سلام…..بزار يك مثال ديگه بزنم…..فرض كن دونفر دارن يه ازمايش انجام ميدن و اون هم اينه كه يكيشون يه توپ تو دستشه و ميخواد توپ رو باسرعت زياد از مقابل چشماي اون ديگري پرتاب كنه…….سرعت توپ براش مسلما خيلي زاده…تا اينجا درست…….حالا يك نفر ديگري هم هست كه در فاصله نيم كيلومتري از اين دو نفر ايستاده و به اونها نگاه ميكنه حالا به نظر تو سرعت توپ براي ناظر سوم كه در فاصله نيم كيلومتري ايستاده با اوني كه در فاصله يك متري ايستاده مساويه؟
mostafa1369 نوشتید: «فرض کنید در حد یک غول هستید و وسط کیهان تکیه داده به کهکشانی….به نظر شما نور برای شما که ناظرید چه حرکتی دارد با جه سرعتی؟»
1) برای یک غول که به کهکشانی تکیه داده است دیگر فرض “ثابت بودن ستارگان دور” بی اعتبار است پس فرض اول نسبیت عام نقض می شود
2) جناب غول دستش را در عرض چند ثانیه بلند می کند و بینی اش را می خاراند! سرعت حرکت دست سریعتر از سرعت حد (یعنی سرعت نور) خواهد بود پس فرض دوم نسبیت عام هم نقض می شود
بنابراین شما نمی توانید این مثال انتزاعی را در چارچوب نسبیت عام اینشتین بررسی کنید.
با سلام
دوستان عزیز…..چرا مثل فیلمهای تخیلی فکر میکنید…..اصلا ما تا میلیونها سال دیگر دوام نخواهیم اورد…..چنداحتمال برای نابودی نسل بشر وجود دارد….یک:عوامل محیطی…..دو:عوامل خارجی(برون زمینی)….پس خیال این که بشر تا میلیونها سال دیگر خوش وخرم زندگی کند باطل است……
بشر حداقل تا پایان عمر کره زمین یعنی حدود 3 میلیارد سال دیگه فرصت داره روی کره خاکی زندگی کنه .
آدم یا باید پیرامون مطلب چیزی بگه یا حداقل حرف تازه ای بزند!
فک می کنم از اون دسته از ادم هایی هستی که همش می گن من می دونم و آیه یاس می خونن.
مصداق نفی حرف تو همین قدر که 30 هزار سال از عمر بشر متمدن می گذره.
بشر به بقا فک می کنه. تز نمی ده. آزمایش می کنه. چرا الان ایالات متحده و روسیه و … آزمایشگاه های زیستی زیادی تو ایستگاه فضایی بین المللی دارن. چون اگرچه سفرهای میان ستاره ای فعلا(و فقط فعلا) برای ما مقدور نیست، اما زندگی در مدار قابل سکونت (Habitable) خورشید خودمون امکان پذیر، شک نکن اگر قرار بر انقراضی باشه، ما نه اما شاید عصاره نسل ما در قالب بازماندگان ما توسط کشورهای توسعه یافته در مداری قابل سکونت قرار گرفته و بشر میراث خود(علم خود) و همچینین میراث انتخاب طبیعی(natural selection) یعنی بشر هوشمند را حداقل تا زمان عمر منظومه شمسی(5 میلیارد سال ) حفظ خواهد کرد.
شما همه چیزو خیلی بزرگ نمایی میکنید !
در صورتیکه تا 3 میلیارد سال دیگه هم ما بجایی نمیرسیم و این اونان که با پیشرفت هاشون ما رو متعجب میکنند و یافته هاشون رو با همه دنیا درمیون میذارن دوست من .
mostafa1369 بله شما درست میگید . سرعت نور مختص خوده نوره نه چیزه
رضا جان…..من نميدونم چطور دوستان رو حالي كنم كه سرعت نوري كه دوستان در فيلمهاي علمي خيالي ميبينند….واقعي نيست…….با هيچ دستگاهي نميشه به سرعت نور رسيد……چون يك انرژي بي پاياني ميخواد(در حد انرژي عالم)…..دو اينكه انسان در ابعادي خيلي بزرگتر از نور است…….اگر به سرعت نور برسه تجزيه ميشه….سوم اينكه سرعت نور براي ما كه خيلي كوچكيم باز زياد به نظر ميرسه……من مثال اون غول رو زدم ولي دوستان باز متوجه نشدند……ميدوني انگار ما محسور سرعت نوريم……..و يك چيز خيلي مهمتر اينكه نور بي وزنه وزنش رو فقط سياه چاله ميتونه كنترل كنه…..يعني نيروي گرانشي بسيار بسيار بسيار قوي……….
باهمه ی دلایل ولی شایدراهی برای دورزدن زمان ومکان باشه:)
با سلام به دوستان علم دوست….
رسیدن به سرعت نور قطعا تخیلی بیش نیست….زیرا…..انسان قطعا خواهد مورد بدلیل اینکه با وزنی به مراتب ناچیز روبرو خواهد شد وزنی در حد ذرات یا امواج و رسیدن به سرعت نور یعنی تجزیه انسان به ذرات…..بدلیل اینکه باید به وزن صفر برسد….دوم اینکه هیچگاه به سرعتی مثل نور نخواهد رسید چون انوقت میتواند در زمان سفر کند میتواند اینده و گذشته و خلاصه زمان مفهومی برایش نخواهد داشت……و این برای انسانی که دارای عمر است از نظر فیزیولوژیکی میرا اتفاق نخواهد افتاد شاید در همان ثانیه ی اول حرکت بمیرد چون مادامی که با سرعت نور حرکت کند یا پیر خواهد شد یا کودک……..و این غیر قابل شدن است…..نور ماده است…..بیجان و بی زمان است……انسان نیست……..نور خنثی ترین و منفعل و ثابت ترین ماده در هستی است…..پس برای رسیدن به سرعت نور باید ثابت بود باید خنثی بود نامیرا بود……سرعت نور یا رسیدن به چنین سرعتی گرانش صفر میخواهد…سرعت نور بی وزنی میخواهد…..یا حداقل برای بشر این دو فاکتور را می طلبد…..ولی چگونه با سرعت نور حرکت کنیم ولی تجزیه نشویم؟یا باید درحد ذره باشیم یا باید درون یک ابر ماشین غول اسا باشیم …….شاید فک کنید دیوانه ام ولی…….نه………..نیستم من دیوانه…….من به شدت واقعگرا هستم……
کلیشه ای. اینارو ما هم می دونیم. اما بشر جاهله. بهتر الان در باره آینده نظر ندیم. 100 سال پیش هم کسی فک نمی کرد ماه قابل دستیابیه. نسبیت 90 سال عمر داره. سرعت نور 400 سال. 3 میلیارد سال از عمر شکل گیری حیات می گذره. شاید 1 میلیارد سال دیگه حرکت تو این سرعت مثل آب خوردن باشه. مشکل بشر اینه که همه این افکار رو در حوزه عمر بشر تحلیل می کنه، این در حالیه که در مقیاس نجومی و کهکشانی، اصلا عمر بشر به حساب نمیاد. زمان همه چیز رو حل می کنه، اما نه 100 سال، میلیون ها سال.
آیندگان به ما خواهند خندید، هماند خنده ما به انسان های بدوی.
اما حرف شما هم کلیشه ای و فقط یه چیز صرفا تقریبا درسته،این که پیشروی در کیهان را به گذشت زمان گره بزنیم،اونم مدت به این قدر طولانی!
کاملا موافقم
وقتی میگیم سرعت نور یعنی در یک ثانیه چندین بار دور زمین را رفته و برگشته ایم ! به نظر شما این بدن که با یک بار ترسیدن ده دقیقه به خود می لرزد تحمل چنین سرعتی را دارد ؟؟؟
برادر من، زمین دور خود و دور منظومه شمسی در حال چرخشه، منظومه شمسی دور کهکشان در حال چرخشه، کهکشان دور مرکزش در حال چرخشه، کهکشان به سمت کهکشان همجوارش کشیده می شه، تا به حال جمع سرعت های حاصله از این حرکات رو محاسبه نکردم. ولی بدون که ما رو این کره خاکی با این سرعت ها در حال حرکتیم. اینم بدون مجموع این سرعت ها کم نیست.
از طرف دیگه مثله اینکه مضمون مقاله بالا رو نفهمیدی. ببین بدن به حرکت در سرعت های نزدیک سرعت نور مشکلی نداره، مسئله مشکل ساز شتاب لازم برای رسیدن به این سرعت هاست. تا کنون بشر شتاب نزدیک به 10g رو تحمل کرده، برای رسیدن به سرعت نزدیک به سرعت نور در یک اوردر زمانی به اندازه عمر بشر، نیازمند شتاب بسیار بالایی است که بشر قادر به تحمل اون نیست.
فکر کردی من میگم هستی ثابته ؟ شما که مضمون مقاله رو فهمیدی اصلا میدونید سرعت نور یه چیز تخیلیه برای انسانه والا رباط ها هم در سرعتی برابر نور کم میارن چه برسه به بدن من و شما !
شما یهمون سرعت ۴۰۰۰۰ هزار کیلومتر در ساعت (در ساعت ) رو در نظر بگیر که فضانوردان رو به چه تمرینات و چالش هایی وامیداره آن هم یک تا ۵ سال تمرین هم برای سرعت فضا بیما هم زندگی در فضا !
حالا در یک ثانیه ( ثانیه )این بدن گوشتی ۳۰۰٬۰۰۰ کیلومتر رو بره !!!!!!!!!!!!
برادر من، مثل اینکه بین مفهوم سرعت و شتاب مشکل داری. با سرعت ثابت ما مشکل نداریم. رسیدن به اون سرعت شتاب می خواد. بدن ما تحمل شتاب رو نداره. فهم این سخته.
خوب بافهم تمام حرف منم همینه بدن گوشتی انسان تحمل سرعت بالا و شتاب سرعت ۳۰۰٬۰۰۰ در ثانیه نداره و نخواهد داشت .
آقای فهمیده
مگه هر چیزی که به سرعت نور برسه تبدیل به انرژی نمیشه؟
صدرصد به انرژی و خود نور تبدیل میشه .
رسیدن به سرعت نور فقط تخیل بشره .
تنها یک راه برای استفاده از سرعت بالا وجود داره که سرعت نور هم در برابرش ناکام میماند
شکافتن دو نقطه از فضا مانند کرم چاله ها ان هم به این زودی ها میسر نیست .
خیلی خیلی ممنون خوشحالم که با این سایت اشنا شدم
عاااااااالی بود:)
سلام.میخواستم بپرسم اگر به سرعت های بالاتر از نور برسیم.روابط نسبیت خاص انیشتین نقض نمیشه؟
اینجوری بهت بگم، بشر امروزه در مورد خیلی از علوم همچنان جاهله. شاید نظریه نسبیت پاسخگوی بسیاری از پدیده های طبیعی باشه. یا شاید نسبیت خاص هنوز رسیدن به سرعت بالاتر از نور رو منتفی بدونه. اما ممکنه هنوز ما بسیاری از ابعاد نظریه نسبیت را درست درک نکردیم.
اینشتین در نسبیت خاصش می گه:”هنگامی که یک ماده برای رسیدن به سرعت نور شتاب می گیره، جرمش به سمت بینهایت می ره. به همین دلیل رسیدن به سرعت نور یا بالاتر کمی بعید به نظر می رسه. ” در واقع انیشتین حرفی از عدم رسیدن به سرعت نور یا بالاتر نزده. لپ کلام اینکه هنوز ما در مورد رسیدن به سرعت نور یا حتی نزدیک به اون جاهلیم به عبارتی مثه یه بچه قنداقی هستیم. اما لذت اکتشاف، لذت علم و لذت توانایی برای سفرهای میان ستاره ای، همواره انگیزه ای بی نظیر برای دریافت خواص نور و سرعت های نزدیک به سرعت نور نزد دانشمندان ایجاد کرده .
شیفته علم لدنی شما شدم!
یکی از روش های مشاهده و ضبط نوترینوهای آزاد شده از ابرنواخترها و همچنین اعماق ستاره ها، پدیده چرنیکوف می باشد. در این پدیده سرعت حرکت نوترینوها در آب مقطر بیشتر از سرعت نور در آب مقطر می باشد. این مسئله سبب ساطع شدن تابشی از ماده می شود که به تابش چرنیکوف معروف است. این مسئله به ما نشان می دهد که پس از پیش بینی پائولی در حدود 80 سال پیش از وجود نوترینو، شناسایی آن در سال 1990 از طریق شکست سرعت نور در ماده و در پژوهشگاهی در ژاپن صورت پذیرفت. علم بشر در 100 سال اخیر شکست نور در ماده را نه تنها اثبات کرد، بلکه روشی برای مشاهده آن(تابش چرنیکوف) طراحی کرد.
بعید نیست در آینده ای نه چندان دور سفر با سرعت های 3C یا 4C و یا حتی بسیار بیشتر در خلا برای بشر قابل دستیابی باشد.