ناگفته‌های تازه از پروژه منهتن ( قسمت سوم)

نگاهی دیگر به تاریخ شکل‌گیری پروژه منهتن
نقش آلبرت انیشتین در برنامه اتمی آمریکا – قسمت دوم

انیشتین از این فکر که شکافت هسته‌ای در بمب اتمی به کار گرفته شود، مبهوت شد. این واکنش بسیاری از مفسرات را شگفت‌زده کرد. چطور ممکن بود مردی با بینش و توانایی بی‌همتا مانند انیشتین، متوجه توان بالقوه نظامی فرایند واکنش زنجیره‌ای که ژیلارد در سال ۱۹۳۳ به آن اشاره کرده بود نشده باشد؟
محتمل‌ترین توضیحی که می‌توان در اینباره داد آن است که انیشتین بسیار بیش از آنچه خیلی‌ها فکر می‌کردند از دنیا کناره گرفته بود. البته او از آخرین اخبار مربوط به کارهای پژوهشی در جامعه عملی آگاه می‌شد و مشترک مجلات علمی آن زمان بود، ولی احتمال داشت که چیزی را به جز موضوع‌هایی که به آنها دلبستگی داشت، نخوانده باشد.
کارهای خود او در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ ارتباط کمی با جریان‌های اصلی فیزیک داشت و در بیست سال آخر عمر، کم و بیش به تنهایی در زمینه وحدت نیروهای بنیادی کار می‌کرد. احتمال زیادی وجود دارد که او بحث‌های مربوط به شکافت هسته‌ای را دنبال نکرده باشد.
albert2

لئو ژیلارد در کنار آلبرت انیشتین

اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، انیشتین درباره خبری که ژیلارد برای او آورده بود گفت: من واقعاً پیش‌بینی نمی‌کردم که این موضوع در زمان من محقق شود. فقط فکر می‌کردم که به لحاظ نظری امکان‌پذیر است.
نیشتین در بدبینی خود نسبت به کاربرد شکافت هسته‌ای تنها نبود. از قول فردریک لیندمان فیزیک‌دان، که در بسیاری از سفرهای انیشتین به لندن میزبان او بود نقل شده است که وی شگفتی خود را از اینکه عالم طوری ساخته شده باشد که بتواند چنین قدرتی را در اختیار “افراد غیر مسئول” بگذارد، ابراز پشیمانی کرده است. یکی از همکاران او یک بار گفته بود که به نظر او بیشتر افراد بشر حیوانات پشمالوی کوچک هستند.

همانطور که همه می‌دانند، انیشتین موافقت کرد که نقش سخنگوی جامعه‌ی علمی را به عهده گیرد و نامه‌ای را که ژیلارد متن آن را تهیه کرده بود و هدف آن متقاعد کردن رئیس‌جمهور به اقدام در مورد استفاده بالقوه از شکافت هسته‌ای بود، امضاء کند.
متن نامه نهایی به روزولت، مورخ ۲ اوت ۱۹۳۹ به این شرح است:

“عالیجناب،
بعضی از کارهای اخیر ای‌.فرمی و ال. ژیلارد که به صورت دست‌نویس به من داده شده است، این انتظار را در من به وجود آورد که عنصر اورانیوم ممکن است در آینده‌ی نزدیک به صورت یک چشمه مهم انرژی دراید. به نظر می‌رسد که پاره‌ای از جنبه‌های این وضع نیاز به مراقبت و در صورت لزوم اقدام سریع از طرف دولت دارد. در نتیجه، گمان می‌کنم وظیفه دارم توجه شما را به واقعیت‌ها و توصیه‌های زیر جلب کنم.
در طی چهار ماه اخیر، کارهای ژولیو در فرانسه و همچنین فرمی در ژیلارد در آمریکا، این امکان را به وجود آورده است که بتوان واکنش‌های زنچیره‌ای را در توده‌ای بزرگ از اورانیوم ایجاد کرد. این واکنش باعث تولید مقدار زیادی انرژی و عناصر جدید رادیم‌مانند خواهد شد. اکنون دستیابی به آن در آینده نزدیک تقریباً حتمی به نظر می‌رسد.
این پدیده‌ی جدید همچنین می‌تواند برای ساخت بمب به کار گرفته شود و ممکن است، اگرچه اطمینان کمتری در این مورد وجود دارد که بتوان بمب‌های بسیار پرقدرتی از این نوع ساخت. یک بمب از این نوع که با کشتی حمل و یا در یک بندر منفجر شود، می‌تواند به سادگی تمام بندر و حتی سرزمین‌های مجاور را نابود کند. البته ممکن است که این بمب‌ها برای حمل از طریق هوا بسیار سنگین باشند.
منابع اورانیوم ایالات متحده محدود هستند و کیفیت مطلوبی ندارند. بعضی سنگ‌ معدن‌های خوب اورانیوم در کانادا و چکسلواکی وجود دارد ولی مهمترین منبع آن، کنگوی بلژیک است.
با در نظر گرفتن این وضع، ممکن است مناسب بدانید که تماس دائمی بین دولت و گروهی از فیزیک‌دانان که در آمریکا، در زمینه واکنش‌ زنجیره‌ای کار می‌کنند، برقرار شود. یک راه عملی برای دستیابی به این هدف آن است که این کار را بر عهده شخصی بگذارید که از اعتماد شما برخوردار است و شاید به طور غیر رسمی در خدمت شما باشد. مسئولیت او می‌تواند شامل موارد زیر باشد:
الف) برقراری ارتباط با بخش‌های مختلف دولت، اطلاع‌رسانی به آنها درباره تحولات جدید و ارائه توصیه برای اقدامات دولت، با توجه خاص به مسئله تدارک مطمئن سنگ معدن اورانیوم برای ایالات متحده.
ب) سرعت بخشیدن به کارهای تجربی با فراهم کردن اعتبارات لازم برای کارهایی که اکنون در محدوده بودجه‌ی آزمایشگاه‌ها انجام می‌شود. برای تأمین این اعتبارات، شخص مورد اعتماد شما می‌تواند با اشخاص بخش خصوصی نیز که مایل به کمک در اجرای این کارها هستند، تماس برقرار کند. همچنین شاید بتوان همکاری آزمایشگاه‌های صنعتی را که تجهیزات مورد نیاز را دارند، جذب کرد.
اطلاع دارم که آلمان فروش اورانیوم از معادن چکسلواکی را پس از تصرف این کشور متوقف کرده است. اینکه آلمان زود به این اقدام دست زده، ممکن است با این موضوع ارتباط داشته باشد که پسر معاون وزارت خارجه آلمان، فون وایسکر در انستیتوی قیصر ویلیهم در برلن کار می‌کند و بعضی از کارهای دانشمندان آمریکایی در مورد اورانیوم در آنجا تکرار می‌شود.
دوستدار شما
آ.انیشتین

رابط ارسال این نامه اقتصاددانی بود به نام آلکساندر ساکس که از قرار معلوم، نفوذ قابل ملاحظه‌ای بر رئیس‌جمهور داشت. با وجود این، ساکس باید منتظر موقعیت مناسبی برای دادن نامه به روزولت می‌شد. زمان مناسب تا ۱۱ اکتبر پیدا نشد.
روزولت پس از خواندن نامه انیشتین اعلام کرد: “این کار نیاز به اقدام دارد” در آخر همان شب، او گروه کوچکی را مأمور بررسی کارهای بالقوه‌ی فرایند شکافت کرد. از این لحظه راه هیروشیما باز شد.

ادامه دارد ……

لینک قسمت اول

لینک قسمت دوم

لینک کوتاه نوشته : https://bigbangpage.com/?p=1094

(۱۴ نفر , میانگین : ۴,۶۴ از ۵)
اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.