نظریات جدید داروينيسم – قسمت اول
بیگ بنگ: آگوست ويسمن(August Weismann) ، پزشك و زيستشناس آلماني را اغلب به عنوان بنيانگذار داروينيسم جديد نام ميبرند. مهمترين نقش او از تغيير و رد قسمتي از اعتقادات داروين، ابطال ديدگاه پانژنز يا همهزايي و نظریات داروين دربارهي وجود و عملكرد ژمولها* ( Gemmule) بود.
به گزارش بیگ بنگ، براي اين منظور ويسمن از ميان نوزادان يك دسته موش، دو گروه را بر حسب تصادف انتخاب كرد و آنها را تحت شرايط محيطي مشابه پرورش داد. دم يك گروه از موشها را از اولين لحظات تولد (هم در موشهاي نر و هم در موشهاي ماده) قطع كرد. گروه دوم را كه به عنوان شاهد تلقي ميشد، بدون قطع دم و به حالت طبيعي باقي گذاشت. موشهايي كه دم آنها قطع شده بود، بدون استثناء نوزادان داراي دم به دنيا آوردند. در اين نسل نيز عمل قطع دم تكرار گرديد. همين روند 22 نسل متوالي تكرار شد و در اين آزمايش دم 1502 موش قطع گرديد. در نسل 23 تجربه قطع دم متوقف شد و نوزادان دو گروه (گروه مورد آزمايش و گروه شاهد) با يكديگر مقايسه شدند. بررسي به وضوح نشان داد كه نه تنها زوال دم پديد نيامده، بلكه حتي كوچكترين تغيير در جهت كوچك شدن دم موشها (ميل به زوال) نيز ديده نشده است.
اين تجربه به خوبي بطلان فرضيهي ژمول را ثابت ميكند. بسياري از زيستشناسان در مقام بحث از تجارب ويسمن و البته در جهت تأييد نظرات وي به اين نكته اشاره كردهاند كه صرف توجه به رواج عمل ختنه در بين مسلمانان و يهوديان براي ابطال این نظر داروين كافي بوده و اصولاً نيازي به انجام آزمايش روي موشها در بين نبوده است. يهوديان در حدود 5000 سال قبل و مسلمانان از حدود 1400 سال قبل عمل حذف پوستهاي اضافي روي آلت جنسي مذكر را در روزها و يا ماههاي اول تولد فرزندان ذكور انجام ميدهند و اگر تعداد نسلهاي يك قرن را به طور متوسط 4 بگيريم، اين تجربه در طول 200 نسل بين يهوديان و 56 نسل بين مسلمانان به صورت منظم انجام يافته است ولي با اين همه تكرار، نياز به انجام عمل ختنه همچنان به جاي خود باقي است و به بيان ديگر، اين تغيير اكتسابي هنوز به جرگهي صفات ارثي منتقل نشده است.
ويسمن معتقد بود صفات اکتسابی موروثی نمیگردند، بلکه صفات و تغییراتی موروثی میتوانند باشند که به گونه هایی در نطفه یعنی در سلولهای «جنسی» یا ژن های جاندار وجود داشته باشند، بر طبق این نظریه سلول های بدن هر جانوری شامل دو دسته مشخص میباشند:
اوّل: سلولهای « ژرمینال(germen)» که در غدد تناسلی موجود میباشند و سلولهای نطفه را به وجود می آورند.
دوم: سلولهای «سوماتیک(soma)» که کلیه اعضاء و دستگاههای بدن را تشکیل میدهند، وقتی سلول نطفه که منشأ تشکیل هر جانداری است شکل میگیرد، در حین تقسیمات اوّلیه اش سلولهای جنسی از بقیه جدا میشوند و به صورت غدد تناسلی باقی میمانند، در صورتی که سایر سلول ها تنوع حاصل می کنند و کلیه اعضای بدن را تشکیل میدهند.
ادامه دارد»»»
منابع: كتاب تكامل موجودات زنده، نوشته دكتر اصغر نيشابوري- ویکی پدیا
نویسنده: سام- بیگ بنگ
*داروین همه تغییرات اکتسابی را ارثی نمی دانست اما به ارثی شدن برخی از تغییرات اکتسابی معتقد بود او عقیده داشت در همه اندام های بدن مواد خاصی به نام ” ژمول “( Gemmule) وجود دارند این ژمولها به هنگام ساختن نطفه ، سهمی می فرستند و در واقع نطفه های جنسی با مشارکت همه اندام های بدن به وجود می آیند و اگر تغییری در هر یک از اندامها حاصل شود این تغییر در ژمول آن اندام اثر خواهد گذاشت و از طریق سهمی که ژمول در تولید نطقه خواهد داشت به نسل بعد منتقل خواهدشد. به همین دلیل نظریه داروین را ” همه زایی ” و یا زایش بوسیله همه اندامها می نامند.
تنها صفاتی ارثی می شوند که مزیتی در زندگی ایجاد کنند. شما انتظار دارید ختنه کردن چه مزیتی برای بقا داشته باشد؟؟
اومممم ! آهان !
ختنه کردن برای جلوگیری از عفونت های میکروبی و اختلال در خونرسانی موثر است !
در تاریخ مثالهای متعددی داریم که صفتهایی که حتی مضر هستند نیز ارثی شده اند!! تالاسمی ! هموفیلی! شب کوری! زالی! و چهار هزار نوع نقص مادرزادی دیگر