کامپیوترها در حال تکامل اند ولی آیا هوشمند هستند؟
بیگ بنگ: احتمال دارد کامپیوترها در انجام برخی کارها بهتر از انسان ها عمل کنند ولی نکته اینجاست که آیا هوشمندند؟ شصتمین سالروز ورود اولین کامپیوتر به یک دانشگاه استرالیا در حالی گرامی داشته می شود که میزان هوشمندی فناوری در آن مورد بررسی قرار می گیرد.
به گزارش بیگ بنگ، عبارت هوش مصنوعی(AI) نخستین بار در سال 1956 میلادی برای توصیف عنوان یکی از کارهای آموزشی دانشمندان در دارتموث استفاده شد. شرکت کنندگان در کار آموزشی به بررسی این موضوع پرداختند که کامپیوترها چگونه خیلی زود تمامی فعالیت های انسانی را انجام می دهند، فعالیت هایی که مستلزم هوش می باشد. از جمله آنها میتوان به بازی شطرنج، ساخت موسیقی و ترجمه متون از زبانی به زبانی دیگر و … اشاره کرد. افراد پیشرو در این زمینه بسیار خوش بین بودند، گرچه جاه طلبی شان تعجب برانگیز نبود. تلاش برای ساخت ماشین های هوشمند از مدت ها پیش یکی از خواست های انسان بوده که این کار از طریق محاسبه با ماشین ها و چاپ مقالات متعدد میسر گردیده است. نخستین کامپیوترهای متعلق به دههی 1940 عمدتا با عنوان مغزهای الکترونیک و ماشین های متفکر شناخته می شوند.
آزمون تورينگ
پدر علم کامپیوتر آلن تورينگ بریتانیایی نسبت به این مسئله شک داشت که کامپیوترها بتوانند روزی فکر کنند. مقاله سال 1950 که نقطه عطف زندگی وی به شمار می رود، به معرفی آزمون تورينگ پرداخت. این مقاله ایده ی زير به چالش می کشد: آیا یک ماشین هوشمند می تواند انسان را متقاعد سازد که در واقع ماشین نیست و عملکردی فراتر از پیش بینی انسان ها انجام دهد؟
تحقیقات در حوزه هوش مصنوعی از دههی 1950 میلادی تا دههی 1970 تمرکزش را معطوف نوشتن برنامه هایی برای کامپیوترها کرد، کامپیوترهایی که برای انجام فعالیت ها نیازمند هوش انسانی اند. یکی از نخستین نمونه ها متعلق به برنامه ی آرتور ساموئل برای بازی چکرز می باشد. آرتور آمریکایی یکی از افراد پیشگام در بازی های کامپیوتری به شمار می آید. این برنامه با تحلیل موقعیت های پیروزی ارتقا یافت و خیلی زود یاد گرفت تا بازی بهتری در مقایسه با آرتور هم ارائه بدهد.
اما موفقیت های بدست آمده در بازی چکرز در برنامه نویسی بازی های پیچیده تری مثل شطرنج و گو تکرار نشد. یکی دیگر از پروژه های تحقیقاتی با موضوع هوش مصنوعی به مطالعه مسائل مقدماتی حسابان پرداخت، به ویژه انتگرال گیری نمادین. چند سال بعد، انتگرال گیری نمادین به مسئله ای حل شده تبدیل شد و برنامه های طراحی شده برای آن دیگر در دسته ي هوش مصنوعی جایگاهی نداشتند.
در مقایسه با بازی چکرز و مسائل انتگرال، برنامه های طراحي شده در زمینه ی ترجمه زبان و شناسایی گفتار موفقیت های اندکی حاصل آوردند. هیچ روشی ارائه نشد که بتواند بطور موثر از نیروی پردازش کامپیوترهای آن زمان بهره بکشد. در دههی 1980 توجه ها از طریق سیستم های هوشمند به سمت هوش مصنوعی جلب شد. برنامه هایی که حوزه فعالیت شان تشخیص های پزشکی، تجزیه و تحلیل نقشه های زمین شناسی برای مواد معدنی و رسیدگی به سفارشات کامپیوتری بود، موفقیت های عملکردی بیشتری داشتند. سیستم های هوشمند فاقد قدرت لازم بودند و برای توسعه به دانش جامعی احتیاج دارند. بعد از گرایش شدید به فعالیت های پیرامون هوش مصنوعی، توجه ها نسبت به این حوزه در دههی 1990 از لحاظ تحقیقاتی و بازرگانی با کاهش چشمگیری روبرو شد.
شناسایی گفتار
با افزایش نیروی پردازش کامپیوترها، شناسایی گفتار و پردازش زبانی توسط کامپیوترها به طرز قابل توجهی با بهبود مواجه شد. الگوریتم های جدیدی به طراحی رسیدند که هدفشان تمرکز بر روی شیوه های مدل سازی آماری بود تا رقابت با فرآیندهای انسانی. دستیارهای شخصی کنترل صدا مثل Siri اپل و Ok Google پیشرفت شگرفی داشته اند. نرم افزار ترجمه نیز می تواند مطالب اصلی یک مقاله را به خوبی خلاصه کند.
هیچکس باور نمیکند که کامپیوترها واقعا قابلیت فهمیدن زبان را دارند، علی رغم پیشرفت های چشمگیری که در حوزه هایی مثل چت – ربات به وجود آمده است. محدودیت هایی بر سر راه پردازش Siri و Ok Google وجود دارد و ترجمه ها نیز فاقد شرایط مطلوب می باشند. همین عامل باعث عدم ارائه ی ترجمه ای دقیق و روان می شود. امروزه، فیس بوک می تواند افراد را از طریق برچسب های مختلف مورد شناسایی قرار دهد. نرم افزار های دوربین نیز چهره ها را به خوبی تشخیص می دهند. اما روش های آماری پیشرفته هستند که کارساز و موثر واقع می شوند، نه هوش.
بعد از تجزیه و تحلیل جامع، ما قادر به طراحی الگوریتم های کلی هستیم که بصورت پُر بازده و کارآمد در کامپیوترها به اجرا در می آیند. برنامه های کامپیوتری در بازی شطرنج و اخیرا هم در گو توانسته اند انسان های قهرمان را شکست دهند. این کار بسیار شگفت انگیز بوده و روش های هوشمندی در این پروسه به کار گرفته شده اند. قهرمانان رشته شطرنج لزوماً قهرمانان بازی گو نیستند. شاید هوشمند بودن در یک نوع حل مسئله از شاخص های هوش به شمار نیاید. یکی دیگر از نمونه های جالب توجه قبل از پرداختن به کارهای آینده واتسون نام دارد که توسط IBM طراحی شده است. واتسون قهرمانان مشهور انسان را در نمایش تلویزیونی Jeopardy شکست داد.
دکتر واتسون؟
هم اکنون IBM از فناوری واتسون استفاده می کند. بر طبق ادعای این شرکت، فناوری فوق با خواندن تمامی گزارشات پزشکی می تواند تشخیص های پزشکی بسیار دقیقی ارائه دهد. اما این فناوری راهی طولانی در پیش دارد تا از توانایی تشخیص پزشکی برخوردار گردد. ادعاهای دیگری هم مطرح شده مبنی بر اینکه کامپیوترها تدریس را با تطابق خطاهای دانش آموزان با تصورهای غلط و اشتباهات رایج بهبود خواهند بخشید. اما این کار می طلبد تا دبیر خبره ای از آن چه که موجب انگیزش دانش آموزان می شود، آگاهی یابد. در حال حاضر، چنین چیزی امکان ندارد.
در حوزه های بسیاری باید نیروی کار انسانی به ایفای نقش بپردازند که از جمله آنها میتوان به تصمیم گیری های حقوقی و ساخت و بکارگیری اسلحه های نظامی اشاره کرد. پیشرفت ها در زمینه محاسبات طی 60 سال اخیر میزان کارهای انجام شده توسط کامپیوترها را افزایش داده است که اکثر این کارها مستلزم هوش می باشند. ساخت کامپیوترهایی با قابلیت تطابق با هوش انسان به فعالیت ها و تحقیقات بیشتری نیاز دارد.
ترجمه: منصور نقی لو/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: theconversation.com
فلسفه میگه خیر زیرا برای ساخت یک ذهن مانند انسان به ذهنی فراتر از ذهن انسان نیاز است
بنظرم آینده ی بشریت،علم،زیست بروی زمین،آینده تغیرات آب و هوایی،حتی میزان فهم ما از هستی و ….هرچیزی که تصورش رو کرد به نسل های فوق پیشرفته ی از هوش مصنوعی وابسته خواهد بود..اینم بگم که به معنی کنار رفتن هوش انسانی نیست،بلکه برعکس انسان فرصت دست یافتن به اطلاعات و امکانات و دستاوردهای رو داره که هرگز نداشته و یا فاصله زیادی (حتی دست نیافتنی!) با اون دستاوردها، بدون هوش مصنوعی داشته..برعکس خیل عظیمی از بدبین ها به هوش مصنوعی،مطمئنم این تنها آینده ی هست که میشه برای هوش مصنوعی متصور بود. 🙂
در آينده اونقدر هوش مصنوعي از طريق نرم افزار ومكانيك و سخت افزار پيشرفته ميشه كه شايد تصورش رو هم نميشه كرد!