بیگ بنگ: اجتناب ناپذیر بودن پیری، ممکن است یک تئوری بیولوژیکی باشد که پیشرفت های علمی در آینده ای نزدیک آن را رد کند. برخی دانشمندان معتقدند که طول عمر مفهومی عرفی است که ظاهرا ما دیگر نیاز نداریم به آن به عنوان یه قانون مطلق از طبیعت بنگریم وباید آن را از اساس بازنگری کنیم.

به گزارش بیگ بنگ، برای اینکه در نبرد بیولوژیکی بر مرگ غلبه کنیم ابتدا باید اطلاعاتمان از دشمن را بالا ببریم. پیری فرایندی است که در سطح سلولی آغاز می شود. به طور مثال، پس از تقسیم های سلولی متوالی، DNA به مرور تضعیف شده ( مثلا تلومرهایی که از کروموزوم ها محافظت می کنند تضعیف و کوتاه می شوند) و نسبت به آسیب و بیماری حساس تر می شود. برای سال ها دانشمندان امیدوار بودند که با تغییر و دستکاری در تلومرها کلید توقف پیری را پیدا خواهند کرد، اما این «کلاهک ها» که از DNA محافظت می کنند کارکرد بسیار پیچیده تری نسبت به آنچه قبلا تصور می شد دارند.

وقتی که زیست شناسان کشف کردند که تلومرها با بالا رفتن سن تضعیف می گردند، استدلال کردند که اگر طول این رشته های محافظ DNA را افزایش دهند می تواند عمر جاویدان را برایمان به ارمغان آورند. اما پس از مدتی محققان به این حقیقت پی بردند که اگر طول تلومرها خیلی زیاد شود ممکن است با پیامدهای جبران ناپذیری همچون سرطان همراه شود. و از آن به بعد آزمایشگاه های سراسر جهان به مطالعه مکانیسم های مولکولی تلومرها پرداختند تا با حفظ اندازه مناسب به اصلاح آن بپردازند.

همزمان، علم ویرایش ژنتیک پیشرفت های جالب توجهی در این زمینه کرده است. فرایند انقلابی ویرایش DNA موسوم به «CRISPR/Cas» به دانشمندان توانایی ایجاد تغییرات ژنتیکی در سلول های حیاتی پستانداران را داده است و حتی به نجات یک دختربچه از سرطان نیز کمک کرد. مهندسی ژنتیک تنها یکی از چندین حیطۀ پزشکیِ در حال پیشرفت است که بر روی طولانی کردن عمر انسان کار می کنند. با این حال هنوز هم بعضی معتقدند که ظرفیت بدن انسان برای همیشه نمی تواند ثابت باقی بماند و پایان آن را اجتناب ناپذیر می دانند.

جاودانگی مجازی

این روزها تکنولوژی با زندگی مدرن بشر پیوند خورده است، ما به وضوح نوعی از زندگی مجازی خود را تجربه می کنیم. با پیشرفت هایی که در فناوری های هوش مصنوعی و مغزهای مجازی در حال انجام است، این سوال به وجود می آید که در حقیقت مرز بین واقعیت مجازی و واقعیت حقیقی کجاست؟ ما می توانیم سِروِر هایی طراحی کنیم که حتی شامل بدن های فیزیکی هم باشند و به مراتب بسیار طولانی تر از بدن های فعلی ما عمر کنند. این را هم در نظر بگیرید که این بدن های رباتیک می توانند طیف بسیار گسترده تری از شرایطی که بدن های فعلیمان نمی توانند تحمل کنند را از سر بگذرانند. مثلا برای سفر به فضا طراحی سفینه هایی که نیازی به حمل آب، غذا و فضای لازم برای حیات انسان را نداشته باشند بسیار ساده و امکان پذیرتر است. حتی این هم مهم نیست که سفر به جهانی دیگر چقدر طول خواهد کشید ما حتی دیگر به اتاقک های فریز برای خواب زمستانی نیازی نخواهیم داشت.

در حالی که بسیاری اندیشمندان این ایده که بشر را خارج از بدن واقعی اش حفظ کنیم رد می کنند، صاحب نظرانی مانند ایلان ماسک در حال برداشتن گام هایی برای ادغام انسان و ماشین هستند. ماسک می گوید که در آینده ای نزدیک از لوله های عصبی ای پرده برداری خواهیم کرد که موجب رشد و افزایش کارکرد مغز خواهند شد. وقتی که کامپیوتر با مغز انسان یکپارچه شود، قابل تصور است که به افزایش کارایی ذهن و حافظه ما منجر خواهد شد.

متفکرینی همچون ماسک و شرکت های دیگری که در حال کار بر تئوری جادوانگی انسان هستند، ما را وادار می کنند که درباره مفهوم اجتناب ناپذیر بودن مرگ بازنگری کنیم، و سوال های جدیدی برایمان رقم بخورد، مثلا بر سر مفهوم زندگی و مرگ چه خواهد آمد؟ چه چیزی زندگی را از مرگ جدا می کند؟ برای افزودن 100 سال به عمر خود چه قیمتی باید بپردازیم؟ برای 1000 سال چطور؟ با پیشرفت هایی که در آینده در تکنولوژی شاهد خواهیم بود احتمالا به زودی و یا شاید هم کمی دیرتر به جواب سوال های خود خواهیم رسید.

ترجمه: امین میرزایی/ سایت علمی بیگ بنگ

منبع: futurism.com

پاسخ دادن به علی لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

8 دیدگاه

  1. عالی بود، اما طول عمر زیاد هم مشکلات خاص خودش رو داره و عملا از تکثر نسل جلوگیری می کنه. به نظرم یک تلاش انحصار طلبانه و خودخواهانه بشر هست. انسان با توجه به محدودیت سن تقويمي حق زیستن رو در دنیا داره چرا که نسل های ديگه هم حق دنیا اومدن و زندگی رو دارند و منابع دنیا هم محدود هست، تصور کنید دو میلیارد هندی و چینی قصد داشته باشند هزار سال زندگی کنند، تصورش هم فاجعه هست. همونطور که اساس DNA هوشمند هست به نظرم از اون هوشمند تر نظم و اساس ساختار نظم بیولوژیک و اکوسیستم جهانی هست. مقاله عالی بود. به سهم خودم قدردانم. حسین زینی وند

  2. آقای میرزایی خیلی خوب بود با وجود اینکه از کیهان و علوم پیشرفته اطلاعات زیادی ندارم ولی بسیار روان و ساده نوشته بودید و خیلی هم عالی بود

    1. شما محکوم به فنا هستید ،با عمری کوتاه و فیزیکی محدود .
      اماکن زمین فانی هستی و در این برهه از زمان محکوم به زوال / آیا برای انسان که تاریخی پر از طمع و لذت جوی رو به ذات خود رقم زده ، جاودانگی و فرار از پایانی زود رأس قابل قبول خواهد بود …؟
      خیر ،میل به رشد و تکامل ،امید روساختار هست ،امید :سازنده ی علم میشود / گرچه علم محدودیتی بسیاااار رو متحمل هست با گذشت هزاران سال از تمدن بشری ،اما ( مغز + قدرت تخیل ) جزءقویترین ابزار برای ادامه ی بقاء و معجزه ی جاودانگی میتوانند باشد و راه حلی برای سفر و فرار از جاذبه ی زمین و طولعمربه حساب بیایند.
      موفق باشید /
      Have a lucky time
      =Chance is no really=

  3. ممنون از مقاله پر بارتون.
    جا داره تذکری خرد بدهم در راستای اشاره ای به ایلن ماسک که او را صاحب نظر معرفی کردید.
    در صورتی که ایلن ماسک رئیس کمپانی تسلا و اسپیس ایکس میباشد و در حقیقت صاحب نظر نمیباشد.و صرفا سرمایه گذار و بیزینس من در حوزه اقتصادی است.

  4. البته طبق قانون دوم ترمودینامیک و انتروپی همه سیستم ها ذاتا مشمول پیری و زوال و مرگ هستند و مرگ پدیده ای برنامه ریزی شده است.
    نظر شخصی من اینکه عقائدها و باورها بزاریم کنار و علمی هم نگاه کنیم باز قانون دوم پیروز و غلبه میکنه حتی بر ستارگان و کهکشان ها هم صدق میکنه.
    خلاصه اینکه مرگ فعلا گریز ناپذیر و شاید در اینده دور و پیشرفت تکنولوژی بتوانیم اگاهی خود را درون ربات ها اپلود کنیم و به قول میچو کاکو مرگ کیهان ما به معنای مرگ هوش نیست.درتمدن های نوع سه یا چهار شاید بشه هوش و اگاهی انتقال داد به جهان های موازی و با مرگ این جهان در امان باشیم.باتشکر

  5. با کشف پیچیدگیهای ساختار بدن بسیاری از عقاید محکم کنونی تبدیل میشن به خرافه هایی خنده دار.

  6. ولی عواقب زندگی جاودانه هم اندیشمندان و دانشمندان باید درنظر بگیرند و همیشه نمیشه خوش بینانه به قضیه نگاه کرد.یعنی دیگه زندگی ابدی چه معنایی داره
    هدف و مدیریت زندگی دیگه پوچ میشه
    خلاصه اینکه هر پدیده ای در طبیعت و جامعه ما یک سری اهداف مثبت و منفی دارند و جاودانگی شاید جنبه منفی خیلی بیشتر و بالاتری داشته باشه. باتشکر