بیگ بنگ: مجریان برنامه های فریب عمومی از اینکه طرح و برنامه فریب خود را در معرض روش علمی و تفکر انتقادی قرار دهند شدیدا دوری می کنند. آنها نمی خواهند گزارش های فراطبیعی و ادعاهای اصطلاحا پارانرمال؛ با رویکرد علمی و در آزمایشگاه مورد آزمون قرار بگیرد. چرا که روش علمی ؛ مانند چراغی ابعاد پنهان پدیده ها را روشن می کند و برای یک پدیده رازآلود و حیرت برانگیز؛ یک تفسیر و توضیح قانع کننده پیدا می کند. این درست همان چیزی است که کسب و کار مجریان برنامه فریب عمومی؛ رمال ها و فالگیرها و انرژی درمان ها و طالع بین ها را از سکه می اندازد.

circuiteyeسوزان بلک مور در کتاب آگاهی یکی از بهترین نمونه های روش نقادانه علم در برابر گزارش های فراطبیعی را ذکر می کند. در اواسط قرن نوزدهم تب احضار ارواح بالا گرفته و از یک شهر کوچک در ایالت نیویورک به کل اروپا و آمریکا گسترش پیدا کرده بود. مدیوم ها یعنی کسانی که ادعا می کردند واسطه ارتباط با ارواح هستند از چیزهایی حرف میزدند که ادعا می شد از طریق ارتباط با ارواح در یافته اند. یکی از رایج ترین روش های آنان نمایش تکان خوردن ظاهرا خودبخودی میز بود. در این نوع از جلسه احضار روح؛ چند نفر دور یکدیگر می نشستند و دست خود را صاف روی میز می گذاشتند. سپس فرد مدیوم (واسطه تماس با ارواح مردگان) ؛ ارواح را فرا میخواند و از آنها می خواست تا حضورشان را اعلام کنند. درست در همین لحظه میز به طور مرموزی شروع به حرکت می کرد.

مثلا از ارواح خواسته می شد به جای ٬بله٬ یک بار و به جای ٬خیر٬ دو بار میز را تکان دهند. گاهی هم از رمزهای الفبایی پیچیده تری استفاده می شد و بدین ترتیب سوالاتی طرح و پاسخ هایی هم گرفته می شد. حاضران در جلسه وقتی به سر کار و زندگی شان بر می گشتند باور داشتند که با پدر و مادر؛ بستگان یا بچه های از دست رفته خود حرف زده اند. در جلسه های مهیج تر ؛ میز صرفا تکان نمی خورد؛ بلکه از قرار معلوم کج می شد و یک پایه یا حتی به کلی از زمین بلند می شد. در همان زمان البته گاهی مچ بسیاری از شیادان و مجریان برنامه فریب عمومی گرفته می شد. شیادانی که با هماهنگی با همدست های مخفی (که به صورت ناشناس در جمع می نشستند) یا با عصاهای تاشو یا نخ یا ریسمان مخفی؛ این تردستی را اجرا می کردند لو می رفتند . برخی از آنها اما که حرفه ای تر بودند به این سادگی ها دم به تله نمی دادند و برای اینکه نشان دهند حقه ای در کار نیست خود را با طناب می بستند یا چشم هایشان را می پوشاندند.

مایکل فارادی (۱۷۹۱ـ۱۸۶۷) فیزیکدان مشهور

مایکل فارادی (۱۷۹۱ـ۱۸۶۷) فیزیکدان که به سبب قوانینی که در فیزیک الکتریسیته صورتبندی کرده شهرت دارد در سال ۱۸۵۳ آزمایش مهمی در مورد کنترل آگاهانه انجام داد. او می خواست درباید واقعیت چیست. اگر واقعا پای نیروی جدیدی در میان بود ؛ از دید او این کشف می توانست علم فیزیک را دگرگون کند . اگر آگاهی ارواح مردگان می توانست یک میز سنگین را بلند کند ؛ بدون تردید بایستی به عنوان بخش ناشناخته ای از فیزیک به رسمیت شناخته می شد. روش نقادانه و راه حل بررسی علمی این پدیده توسط فارادی بسیار جالب توجه است. او قطعه مقواهایی را با چسبی که هنوز سفت نشده روی میز چسباند؛ به صورتی که اگر دست حاضران به این طرف و آن طرف حرکت می کرد این مقواها کمی جابجا می شدند. استدلال فارادی این بود که اگر ارواح واقعا میز را تکان می دهند؛ قطعه های مقوا بعد از این حرکت تکان خواهند خورد. اگر حاضران میز را بکشند یا هل دهند ؛ مقواها باید در همان جهت روی میز عقب و جلو بروند. نتیجه روشن بود. کارت ها همیشه در جهتی که میز تکان می خورد حرکت می کردند. به عبارت دیگر؛ این خود حاضران بودند که میز را تکان می دادند نه ارواح!

نظیر همین داستان برای روش های دیگر احضار روح مثلا با لیوان وارونه یا نعلبکی هم صادق است. افراد حاضر که انگشت شان را روی کف یک نعلبکی وارونه قرار می دهند و سوالاتی می پرسند. نعلبکی شروع به حرکت می کند و افراد تصور می کنند که روح درگذشتگان با این وسیله پیامی را به دنیای زندگان منتقل می کند. واقعیت این است که افراد حاضر بی آنکه اطلاع داشته باشند خودشان موجب حرکت نعلبکی می شوند. علت اش آن است که ماهیچه های دست زود خسته می شوند و مشکل می توان محل قرار گرفتن انگشت را حفظ کرد. وقتی حرکتی جزیی روی می دهد ؛ هر کس وضعیت انگشت اش را تنظیم می کند و این خودش سبب حرکت بزرگتری می شود. این نوع تنظیم ها و جابجایی ها کاملا عادی اند. حتی موقعی که سعی می کنیم بی حرکت بایستیم و یا موقع نگاه داشتن یک فنجان چای داغ در دست مان ؛ هیچ ماهیچه ای نمی تواند کاملا ساکن بماند. از همین رو؛ بدن ما مدام در حالت جابجایی های جزیی است و همین طور تنظیم و تعدیل های جزیی.

فیزیک؛ شیمی؛ تردستی ها و حقه ها

در گذشته ممکن بود یک پدیده طبیعی که توضیح فیزیکی مشخصی برای آن وجود نداشت به عنوان یک پدیده فراطبیعی ارزیابی شود. مثلا بسیاری از واکنش های سوخت و احتراق شیمیایی به صورت خارق العاده ای حیرت برانگیز و خیره کننده اند. تجزیه آمونیوم دی کرومات NH4)2Cr2O7) شاید در نظر انسان اعصار گذشته به عنوان یک پدیده جادویی جلوه کند. ویدئوی مربوطه را در پایین مشاهده کنید:

دانلود ویدئو

شگفت تر از آن مثلا واکنش تیوسیانات جیوه ۲Hg-SCN ممکن است به عنوان یک پدیده جادویی به چشم بیاید. گویی که از دل زمین یک موجود زنده یا اژدهای آتشین برخاسته و به چشم به هم زدنی به یک غول سرکش تبدیل می شود. ویدئوی مربوطه را در پایین مشاهده کنید:

دانلود ویدئو

در ایران ما نیز تردستی و شعبده بازی؛ رمالی و معرکه گیری مبتنی بر شبه علم و خرافات سابقه طولانی دارد. از مراسم زار در جنوب گرفته تا خاش گیران در شمال. (خاش در گویش محلی به معنای استخوان است). از پنهان کردن آهنربا زیر آستین برای حرکت دادن عقربه ساعت گرفته تا کار گذاشتن آهنربا در بین کفش و عصا برای جفت شدن آن جلوی پای شخص مدعی بهره مندی از نیروهای فراطبیعی همه و همه بخشی از یک طرح پرسود فریب عمومی است. مثلا در مراسم زار در برخی مناطق جنوب اعتقاد بر این است که بادها عده ای را بیمار می کنند و با مراسم سنتی پیچیده و آداب و رسوم خاصی ؛ فرد کاهن سعی می کند دیو شریر را از بدن بیمار بیرون کرده و برای این کار درآمدی هم کسب می کند. از چوب خیزران گرفته تا پیراهن حریر و حلقه طلا ؛ دستمزد یک نمایش سنتی است که به صورت محلی هنوز هم برگزار می شود.

در شمال ایران نیز هنوز می توان رد پای خاش گیران (خاش وگیران) را پیدا کرد. آنها برای درمان بسیاری از بیماری ها نسخه می پیچند و کسب و کار سکه ای هم دارند. گلودرد باشد یا سرفه تفاوتی نمی کند. خاش وگیران دست در گلوی مریض نگون بخت کرده و با تردستی تکه استخوانی که زیر آستین پنهان کرده اند را به اطرافیان بیمار نشان می دهند و ادعا می کنند استخوانی در گلوی بیمار گیر کرده و موجب درد و ناخوشی شده است.

روش نقادانه علم ؛ با رویکردی انتقادی و با طراحی آزمون های کنترلی ؛ دست فالگیرها؛ درمانگرهای شعور کیهانی و رمال ها و غیب گوها را رو می کند. هر کدام از شما اگر تجربه ای در این زمینه دارد و موردی را سراغ دارد که پدیده ای ناقض قواعد فیزیک دنیا را از نزدیک مشاهده کرده کافیست گزارشی از آن پدیده فراطبیعی به نشانی ایمیل شخصی ام ارسال کند تا ؛ پدیده مذکور را با روش نقادانه علمی مورد پژوهش و بررسی قرار دهیم. اگر کسی را می شناسید که می تواند روی هوا معلق شود؛ ذهن خوانی کند ؛ فال قهوه بگیرد و از گذشته تان خبر دهد یا آینده را پیش بینی کند؛ یا کاری انجام دهد که با قوانین فیزیک همخوانی ندارد و به لحاظ علمی توجیه پذیر نیست؛ ما را بی خبر نگذارید!

سایت علمی بیگ بنگ /نویسنده: عرفان کسرایی: پژوهشگر مطالعات علم در دانشگاه کاسل آلمان

ایمیل: erfan_kasraie@gmx.de

پاسخ دادن به نوش لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

11 دیدگاه

  1. پس به گفته شما حرکت نعبلکی به خاطرحرکت ناخواسته ماهیچه های افراد هست اما این با عقل جور در نمیاد چون چطور ممکنه این حرکت های ناخواسته همه متحد نعبکی رو به سمت یکسری حروف حرکت بدن که تشکیل یک کلمه رو بدن؟ مخصوصا اگه حروف را به هم ریخته بنویسیم که خود حضار هم اگه بخوان نمیتونن به اون سرعت حروف مورد نظر رو پیداش کنن و نعبکی رو به طرفش هدایت کنن؟ مخصوصا اگه سوالی که می پرسند جوابی داشته باشه که همه حضار جوابش رو ندونن؟ من خودم هم این نوع احضار روح رو قبول ندارم چون فکر میکنم نباید به این راحتی باشه و افراد عادی نباید بتونن به راحتی این کاررو انجام بدن، اما حرکت خود به خودی و معنی دار نعلبکی منو به شک میندازه!

  2. یک سوال
    اگر چند نفر همزمان یک شخصی رو ببینن که اصلا اون شخص در اون محل حاضر نبوده ، آن موقع چه اتفاقی افتاده؟

  3. با سلام ما ي همسايهاي داريم كه منو اذيت ميكنه از اينده خبر ميده روحمو تسخير ميكنه با وايفايل كار ميكنه اطفا كمكم كنيد از دسته اين شياد خلاص شم 09198240643

  4. اگر بپذیریم که هرپدیده ای علتی دارد، پس علم اگر نتواند این علت ها را توضیح دهد آیا این بازار همواره گرم نخواهد ماند؟
    اگربپذیریم عده ای از واقعیت های علمی سواستفا ه میکنند، آیا تلویحا دست به یک آزمایش علمی نمی زنند؟در اینصورت آیا کار آنها علمی است؟
    نکته سوم در خصوص بحث خاش گیران یا خاش ویگیران در شمال هست. در این خصوص آیا علم روشنگری کرده است؟ بنده از نزدیک شاهد این تجربه بوده ام. اگر بپذیریم که واقعا استخوانی از گلو خارج نمیشود، علت بهبودی و کاهش ناگهانی تب در بچه و میل وی به غذا را باید چگونه توجیه کنیم؟ یعنی اگر حتی بپذیریم که شخص خاش گیر کار دیگری میکند ولی طوری دیگر وانمود میکند، تلویحا به تلویحا به توانایی و مهارتی اعتراف می کنیم که جامعه پزشکی از آن بی اطلاع است.
    در این مورد به خصوص حاضر به همه نوع همکاری هستم.

    1. اگر به گذشته بشر نگاهی انداخته باشی، هر جا ناتوانی بشردر فهم وقایع طبیعی بود، قدرت فراطبیعی هم بود. به فرض اگر کسی زیر درخت گردو می خوابید و دچار خفگی ناشی ازتجمع دی اکسید کربن می شد، جن زده قلم داد میشد. یا سیل و زلزله قهر خدایانی بود که بعدا علتی نظیر فعل و انفعالات هسته زمین و یا تغییرات آب و هوایی دلایل آن ها معرفی شد.
      اینکه علم از پاسخ دادن به برخی از سوالات ناتوان است، ضعف علم نیست. اتفاقا قوت اون بوده، علم همواره به اینکه در باره توضیح برخی از وقایع ناتوان اعتراف کرده و تلاشش همواره این بوده تا بتواند دلیلی منطقی برای توضیح این وقایع پیدا کند.
      در مورد مسئله خاش گیران، همواره شیادانای وجود دارد که به اسم قدرت های فرا طبیعی دست به تلکه مردم درمانده از برخی وقایع فعلا لا علاج می زنند. در قرون وسطی یا در امریکا مدرن امروز یا فاصله بین قرون وسطی تا انقلاب صنعتی همواره شعبده بازانی بوده اند که مردم را انگشت به دهان می گذاشتند. ترفند هایی که برای انسان عامه فهمی دشوار داشت. اما بشر به جای فکر کردن درباره علت فهم آن سعی می کرد راحترین راه را انتخاب کند، عوامل ماوراالطبیعه. اینکه استخوان از گلو خارج شود ترفندی بصری بوده که خاش گیر در انجام آن بسیار متبحر بوده. شما دوست عزیز که اینقدر منطقی به نظر می رسید. چه طور بعد از گذشت سال ها از فهمیدن علل بیماری که اغلب میکروب، سلول های پر کار و یا باکتری می باشند. علت تب بچه رو در استخوانی اضافی در بدن او می دونید.
      بدون شک خاش گیری که شما می گید، شعبده بازی ماهر بوده.

  5. اینا به کنار. هنوز بین مردم می شنوی افرادی هستند که با نوشتن یه سری محمل می تونن نازایی یا فلج بودن رو درمان کنند. دیگه احضار روح که جای خود دارد. خلاصه یکی از خوبی و نتیجه های توسعه علم و روش علمی بین مردم همین هست.
    🙂

  6. به هر حال نميتوان احضار ارواح را به كل انكار كرد و شيادانه خواند چرا كه محققان و فيزيكداناني مانند ويليام كروكس . ماير .دكتر هاجسن . جيمز و بساري ديگر در اين زمينه تحقيق كرده اند و هر چند كه به نتيجه ي قطعي نرسيدند و لي منكر نيز نشده اند .رساله ي پروسيدينگز نتيجه ي تحقيقات جامع و كامل اين گروه ميباشد.

    1. اگر امکانش هست لینک مواردی رو که حول موضوع فرمودید برای راهنمایی و اطلاع بیشتر قرار دهید. بنده روی این مسائل در حال تحقیق هستم. سپاسگزار خواهم بود.

  7. اینطوری که شما هم میگید نیست
    اون تکنیک فارادی اتفاقا خیلی غیر علمی بوده. می تونست شخص رو ببره تو محیط و بین افرادی که بهشون اعتماد داره و تست بگیره
    گفته میشه سالها قبل از اینکه داروی بی حسی کشف بشه یکی اونو کشف کرده بود و استفاده میکرد ولی برای اینکه همه قبول کنند باید جلوی دانشمندها تست می داد. از اتفاق بد حادثه شخصی که برای تست گذاشتند آدم چاقی بود و این باعث شد روی اون شخص توی اون شرایط این دارو جواب نده. این باعث شد تا مدتها دیگه کسی سراغ این موضوع نره
    مگه با یک بار رد شدن در یک تست بخصوص کل مساله زیر سوال میره. تقریبا اغلب قوانین حالت استثنا دارند
    خود روش فارادی یک روش علمی نبوده

  8. با تشکر از مطالبتون میشه در مورد mentalist ها هم صحبت کنید چون علاوه بر ذهن خوانی و هیپنوتیزم که در روانشناسی قابل توجیهه در مواردی گویا از اتفاقات گذشته هم به نحوی باخبر می شن، یکی از مشهورترین افراد در این زمینه keith barry هست که حتی تو کنفرانس های TED هم اجرا داشته:
    http://www.ted.com/talks/keith_barry_does_brain_magic