5- نظریه هایم- دروشر:

یکی دیگر از حالت های ممکن برای پیشی گرفتن از سرعت نور در نظریه هایم- دروشر مطرح شده است. این نظریه در سال 1957 توسط فیزیکدان نه چندان شناخته شده آلمانی بنام بور کهاردهایم ارائه شد. هایم هنگامی به این نظریه دست یافت که در تلاش بود تا دو پاره مهم فیزیک یعنی مکانیک کوانتومی و نظریه نسبیت عام اینشتین را با همدیگر پیوند دهد.
نظریه هایم به لحاظ ریاضی فوق العاده پیچیده است و در یک ابر فضای شش بعدی کوانتیده فرمول بندی می شود. از دیدگاه این نظریه کل جهان به جای چهار بعدی، شش بعدی است. سال ها بعد یکی از فیزیکدانان همکار هایم بنام والتر دروشر با تعمیم نظریه هایم، نظریه کامل تر هایم- دروشر را ارئه کرد. در نظریه هایم- دروشر چهار بعد دیگر هم به ابر فضا افزوده می شود و تعداد ابعاد آن را به دوازده بعد می رساند.

universe
اما بنابر نظریه هایم- دروشر چنانچه ما واقعا بجای یک فضای چهار بعدی در یک ابر فضای دوازده بعدی زندگی کنیم، مقدار واقعی ثابت های بنیادین جهان می توانند نسبت به آنچه ما در ظاهر اندازه گیری می کنیم کاملا متفاوت باشند. به عنوان مثال سرعت واقعی نور می تواند به مراتب بیشتر از مقداری باشد که ما تجربه می کنیم. اگر چنین باشد ما مجاز خواهیم بود بدون آنکه حد واقعی سرعت را در نسبیت خاص نقض کنیم به سرعت های بالاتری از آنچه تاکنون بعنوان سرعت نور تصور می کردیم دست پیدا کنیم.

البته نظریه هایم هنوز هم در بین فیزیکدان ها چندان شناخته شده نیست و علت آن هم به دو عامل باز می گردد، عامل اول پیچیدگی ریاضی فوق العاده بالای این نظریه و تمایز ساختار ریاضی آن نسبت به سایر نظریات مطرح در این عرصه است. و اما عامل دوم که از عامل اول هم نقش به مراتب پر رنگ تری در ناشناخته ماندن نظریه هایم داشته به ویژگی های شخصیتی خود هایم باز می گردد.

6– متغیر بودن سرعت نور

براساس نظریه متغیر بودن سرعت نور که به طور مخفف، نظریه VLS نامیده می شود سرعت نور در خلا در واقع ثابت نبوده بلکه تابعی از زمان کیهانی است. به عبارتی در لحظات آغازین بیگ بنگ، مقدار سرعت نور در خلا به مراتب بیش از مقدار کنونی آن بوده است. بدین ترتیب هر چند در لحظات نخستین پس از پیدایش جهان هیچ ذره ای با جرم حقیقی بزرگتر از صفر نمی توانست با سرعت نور یا سریع تر از آن در پهنه فضا حرکت کند؛ اما از آنجایی که سرعت نور در آن دوران به مراتب از سرعت فعلی آن بیشتر بود؛ تقریبا تمامی ذرات جهان در آن زمان سریع تر از سرعت فعلی نور در فضا حرکت می کردند.

04458544
امروزه نیز فیزیکدان ها همچنان به نظریه متغیر بودن سرعت نور علاقمندند و نسخه های جدیدتر و بدیع تری از آن هم ارائه شده است. به عنوان مثال 15 سال پیش یعنی در سال 1998 دو فیزیکدان و کیهان شناس بنام های آندریاس آلبرشت و خوآئو ماگوئیجو از امپریال کالج لندن نظریه جالبی را در مورد متغیر بودن سرعت نور مطرح کردند که می تواند بعضی معماهای مطرح در عرصه کیهان شناسی را حل کند که یکی از آنها معمای یکنواختی دمای جهان است. شواهد کیهان شناختی حاکی از آن است که دمای متوسط جهان در همه جای عالم یکی است. این در حالی است که بعضی بخش های جهان با چنان سرعتی از هم دور می شوند که قاعدتا تا هیچ گاه فرصت کافی برای هم دما شدن با همدیگر را نداشته اند.

حال سوال اینجاست که پس چگونه این بخش های جهان با همدیگر همدما شده اند؟ نظریه متغیر بودن سرعت نور آلبرشت- ماگوئیجو پاسخ جالبی برای این معما ارائه داده می دهد. براساس نظریه این دو فیزیکدان، سرعت نور در خلا یعنی یک میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون میلیون بار بیشتر از سرعت فعلی نور در خلا بوده است! بدین ترتیب ذرات و نور با این سرعت بالای خود توانسته اند به سرعت در گستره کیهان جا به جا شده و انرژی خود را به بخش های مختلف آن منتقل کنند و به این صورت بخش های مختلف جهان فرصت هم دما شدن با همدیگر را در جهان آغازین پیدا کرده بودند.

ادامه دارد »»»

قسمت اول

قسمت دوم

دانستنی ها

پاسخ دادن به خلیل نسب لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

5 دیدگاه

  1. هر سه قسمتش لایک?????????????????????????????? داشت، (تازه اینجا من کم لایک گذاشتم???) من که عـــــــــــ❤ـــــاشق این مطالب عاااااللللللللییییییی تون شدم ممنون که مطالب به این خوبی می زارین!!

    از سمیرالله وردی تشکر می کنم که مطالب به این خوبی میذارن.

    یاعلی

  2. تعریفی که نسبیت خاص از سرعت نوز میکند در تجربه ثابت شده و علم کوانتوم هم قضاوتی راکه درمورد فتون و الکترون کرده تاحدود زیادی اثبات شده ولی هنوز هم پاسخگوی تمامی سوالات نیست . لطفا نظریه هارا با فرضیه های پیچیده اشتباه نگیریم ویک مقدار سرعت ثابت جهانی نوررا به ارامی پیش ببریم تا بتوانیم ان را تعقیب کنیم 300000کیلومتر در ثانیه کجاو 30000000000000000000000000000000000000کیلومتربرثانیه کجا البته باتخفیف مقداری از صفرها…که از طرف دو دانشمند به قول سام ناشناس اقایان نور آلبرشت- ماگوئیجو ارایه شده ظاهرا خیلی از واقعیت جلو زده واگر البرت انشتین زنده بود و این فرضیه پردازهارا میدید شکش درمورد طاس بازی کردن خدا رفع میشد البته انشتین برای عدم قطعیت هایزنبرگ طاس را مطرح کرده بود و تازه نصف بیشتر فیزیکدانان عدم قطعیت را قبول دارند ولی سرعت نور را میلیونها بار بیشتر از متعارف ان چطور به غیر از دو دانشمند فوق نور آلبرشت- ماگوئیجو …