بیگ بنگ: دنیای عجیبی است. فیزیک؛ کیهان شناسی؛ زیست شناسی و زمین شناسی ؛ شیمی و فیزیولوژی و سایر علوم به همان میزان که فهم و شناخت ما از جهان هستی را زیاد می کنند ؛ به ما نشان می دهند که جهان تا به چه حد پیچیده و عجیب است.

E58699E79C9F202015-01-04201020292041زمانی که با رویکرد علمی به رویدادهای جهان نگاه کنیم همه چیز را عجیب تر و حیرت برانگیز تر می بینیم. آن وقت قطرات باران که به شیشه می خورند؛ وزش ناگهانی باد که پنجره اتاق را محکم می بندد؛ حرکت ابرها؛ پیچیدن صدای سوت قطار داخل تونل؛ تشکیل رنگین کمان؛ سوختن یک شمع؛ سوسو زدن نور ستاره در آسمان؛ سرد شدن خود بخودی لیوان قهوه داغ روی میز و خیلی پدیده های روزمره به مراتب عجیب تر از آن به نظر می رسند که ظاهرا هستند. به عبارت بهتر رویکرد علمی به جهان یک سنخ احساس حیرت را در انسان زنده می کند و سبب می شود هیچ رویداد و اتفاقی در جهان به نظر آدمیزاد بدیهی نباشد.

پشت همین دستنوشته که اکنون می خوانید؛ داستان حیرت انگیزی پنهان شده است، آن هم داخل واگن قطار مسیر شهر گوتینگن؛ حدود پنج هزار کیلومتر دورتر از شما در یک قارهء دیگر. از دیدگاه فیزیولوژیک؛ برهم کنش بین نورون ها (و سیناپس ها) و یک تبادل الکتروشیمیایی یا تکانه الکتریکی یون های سدیم و پتاسیم به میزان ۷۰- میلی ولت تا ۵۰+ میلی ولت در مغز این افکار را تولید کرده است.

سپس این فکر با تحریک عصبی ماهیچه های انگشت؛ روی صفحه کلید تایپ و به کدهای دیجیتالی تبدیل شده است و بعد از هم از طریق ماهواره ها به صورت امواج الکترومغناطیسی دوباره در کامپیوتر به کدهای دیجیتالی تبدیل شده. مانیتور ؛ این کدهای دیجیتالی را (به صورت حروف الفبا) نشان داده، شما این حروف روی مانتیتور خود می بینید؛ نور در شبکیه چشم تان به تکانه های الکتریکی تبدیل شده و با سرعت ۱۲۰ متر بر ثانیه برای پردازش به مغز شما رسیده است. در مغز شما دوباره همان اتفاقی می افتد که در مغز من افتاد؛ شما مفهوم این نوشته را درک می کنید و در قالب یک مفهوم راجع به آن فکر می کنید. یعنی تکانه های الکتریکی و همان تبادل الکتروشیمیایی یون های سدیم و پتاسیم. حتی موضوع می تواند از این هم پیچیده تر باشد.

brain6مثلا اگر دربارهء محتوای این دستنوشته با دوست خود صحبت کنید؛ در این حالت این دومینو را که از یون های سدیم و پتاسیم نورون های مغز من آغاز شده؛ با ارتعاش حنجره تان به امواج صوتی تبدیل کرده اید که در گوش دوست شما با ارتعاش مکانیکی پرده گوش به مغز او ارجاع داده شده و دوباره تبدیل به مفهوم می شود. پیچیدگی شبکه سیگنال دهی مغز تقریبا تصور ناپذیر است. یکصد میلیارد نورون که هر کدام هزار سیناپس دارد؛ ماشینی با صد تریلیون ارتباط متقابل پدید آورده. اگر شمارش آنها را با سرعت یک عدد در هر ثانیه شروع کنید ؛ تا ۳۰ میلیون سال پس از این هم هنوز در حال شمارش خواهید بود!

بله، این تنها بخشی از سرگذشت چند سطر بود که اینک در مقابل شماست. غیر از این اتفاقات روزمره زندگی همه ما به طرز حیرت برانگیزی عجیب و پیچیده اند. اگر چه که چندین و چند قاعده اصلی بر تمامی رویدادهای جهان حاکم است. به بیان دیگر این قواعد هم بر بدن ما و هم بر محیط و اشیاء اطراف حاکم هستند. مثلا قوانین ترمودینامیک؛ هم روی تبادل حرارت بین فنجان قهوه داغ روی میز با محیط اثر می کند و هم روی حرارت بدن ما. یا زمانی که خودرو ناگهان ترمز می کند بدن ما نیز مثل یک جسم معمولی بی جان تحت تاثیر قوانین فیزیک به جلو متمایل می شود. آیا مناسبات مکانیکی دنیا بر اندیشه انسان نیز حاکم است؟

این یکی از پرمناقشه ترین مباحث علوم شناختی Cognitive science است ؛ یعنی پژوهش درباره حالت ذهنی انسان؛ قبل و بعد از فکر و اندیشه. پژوهشگران علوم شناختی سالهاست که در پی یافتن پاسخی به این نوع پرسش ها هستند. آیا فکر انسان درست مثل یک ماشین به صورت جبری deterministic عمل می کند یا اراده آزاد بر اندیشه انسان حاکم است. هنوز هیچکس پاسخ دقیق این پرسش را نمی داند.

سایت علمی بیگ بنگ /نویسنده: عرفان کسرایی – پژوهشگر مطالعات علم در دانشگاه کاسل آلمان

پاسخ دادن به مــهــدی لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

7 دیدگاه

  1. ( از دیدگاه فیزیولوژیک؛ برهم کنش بین نورون ها (و سیناپس ها) و یک تبادل الکتروشیمیایی یا تکانه الکتریکی یون های سدیم و پتاسیم به میزان ۷۰- میلی ولت تا ۵۰+ میلی ولت در مغز این افکار را تولید کرده است.)افکار!!!
    آنچه که مرقوم فرمودید صرفا نظام انتقال سیگنال الکتریکی یا پیام عصبی میان نورون هاست.نه تولید افکار!!!
    اگر تغییرات پتانسیل الکتریکی غشاء نبود امکان انتقال پیام عصبی یا سیگنال الکتریکی بین نورون ها نبود.
    پتانسیل عمل، عامل انتقال پیام عصبی در سیستم عصبی است. ایجاد محرک‌هایی مانند هرگونه پیام از محیط خارجی، فعالیت نورون‌ها جهت انتقال پیام عصبی را تقویت، مهار یا تعدیل می‌کنند. یون‌ها در جهت غلظت خود از کانال‌های یونی عبور می‌کنند که در نهایت این فرایند سبب ایجاد اختلاف بار الکتریکی در دو سمت غشا و خروج سلول از حالت آرامش می‌شود. نفوذپذیری غشا نسبت به یون پتاسیم بیشتر از یون سدیم است بنابراین پتانسیل آرامش، نزدیک به پتانسیل محیطی پتاسیم خواهد بود (پتانسیل حاصل از وجود یون پتاسیم به تنهایی). انتقال پیام عصبی در نورون‌ها با همین مکانیسم انجام می‌شود.لطفا دقت بفرمایید تشکر.

  2. دلیل ابر پیچیدگی مغز در ارتباط بود اون با اراده و احساس و زندگی ماست. چه کسی میدونه بعد از مرگ چه اتفاقی برای افکار درون مغز میوفته… ینی چون ما دیگه قادر به درکشون نیستیم وجود هم نخواهند داشت؟!

  3. چطور یک چیز محدود مانند مغز انسان که در آینده ای نزدیک موسوم به سینگولاریتی تمام پیچیدگیش رمز گشایی می شود را با جهان بیکران مقایسه می کنید و ادعا می کنید که پیچیدگیشون در یک حده? ??

    1. مگر مغز یک برنامه کامپیوتری است که یچیدگی هاش رمز گشایی بشه!
      مغز در حقیقت یک مرحله بالاتر از هر برنامه ی کامپیوتریست، همان کدهای برنامه نویسی است نه برنامه ای خاص که از کدهای برنامه نویسی استفاده کند. یعنی پیچیدگی مغز حتی خیلی خیلی بالاتر از پیچیدگی جهانی است که ما در آن زندگی می کنیم.
      مساله اینجاست برای کسانی که فکر می کند مغز محدود است ، افکار محدودیت مغز،در مغزشان وجود دارد!

    1. نباید با هم تفاوتی داشته باشن. توان توصیف یکی به طور کامل میتونه برابر با توضیح دیگری به طور کامل بشه.