بیگ بنگ: اولین باری که این سؤال را از خود پرسیدم، به نظرم مسخره آمد. اگر شما به زیر پایتان نگاهی بیندازید، زمین را کشف خواهید کرد! این کاری است که نخستین انسان ها، صدها هزار سال پیش نیز انجام داده اند. اما بهتر است سؤال را اینگونه مطرح کنم: چه کسی کشف کرد که زمین یک سیاره است؟

نمای زیبای زمین از فضا
نمای زیبای زمین از فضا

به گزارش بیگ بنگ، در عهد باستان مردم اقوامی از جمله، یونانیان، هندوها ،چینان باستان، بابلیان و … بر این عقیده بودند که زمین در مرکز جهان جای دارد و خورشید، ماه، سیارات و ستارگان به گرد آن می چرخند. اگر چه بسیاری به مسطح بودن زمین اعتقاد داشتند، اما تصور کرویت زمین اولین بار در اندیشه‌های فلسفی یونانیان باستان شکل گرفت. فیلسوف بزرگ یونانی، فیثاغورث نخستین کسی بود که در حدود سال 525 قبل از میلاد عقیده داشت زمین یک کره است. پس از آن در حدود سال 350 پیش از میلاد ارسطو ، دلیل قاطعی بر گرد بودن زمین ارائه کرد. موثرترین دلیل وی این بود که اگر کسی به طرف شمال یا به طرف جنوب مسافرت کند، در افق روبروی او ستارگان جدیدی ظاهر می‌شوند و در افق پشت سر او ستارگانی که قبلا دیده می‌شدند، ناپدید می‌شوند. ارسطو همچنین دلیل می‌آورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا دکل آنها ناپدید می‌شود.

در این تصویر محاسبات آریستارخوس و اندازه های نسبی خورشید، زمین و ماه را از چپ به راست مشاهده می کنید.
در این تصویر محاسبات آریستارخوس و اندازه های نسبی خورشید، زمین و ماه را از چپ به راست مشاهده می کنید.

یونانیان بسیاری فکر می کردند ستارگان و سیارات در حال گردش به دور زمین هستند، از دیگر اعتقادات یونانیان این بود که آنها تصور می کردند که هر یک از اجرام آسمانی و ستارگان، کره های بلورینی هستند که ما را احاطه کرده اند.

سپس در قرن سوم پیش از میلاد، آریستارخوس ساموسی یک سامانه خورشید مرکزی پیشنهاد نمود که مطابق آن، زمین و سایر سیارات به دور خورشید می‌ چرخیدند، وی به کمک هندسه از روی اندازه سایه زمین، ماه و خورشید در خلال خسوف و کسوف، اندازه نسبی آنها را محاسبه کرد.

اعداد و ارقامش کاملا نادرست بودند، اما از آنجا که دریافت خورشید از زمین بسیار بزرگتر است، اظهار داشت که طبیعتا خورشید باید در مرکز جهان باشد. هر چند تا آن زمان نظریه ی زمین مرکزی همچنان تا قبل از انقلاب علمی، نظریه پیشتاز بود و کسی به نظریات دیگر توجهی نمی کرد.

تصویری از نیکلاس کوپرنیک و مدل تاریخی خورشید مرکزی، بطوریکه خورشید در مرکز تصویر جای دارد و زمین در مراحل مختلف گردش خود به گرد خورشید نشان داده شده است.
تصویری از نیکلاس کوپرنیک و مدل تاریخی خورشید مرکزی، بطوریکه خورشید در مرکز تصویر جای دارد و زمین در مراحل مختلف گردش خود به گرد خورشید نشان داده شده است.

پس از گذشت زمان بسیار، بالاخره در قرن 16 میلادی بود که ریاضیدان و اخترشناس لهستانی نیکلاس کوپرنیک، نظریه خورشید مرکزی را ارائه داد و معتقد بود طبق آن زمین و دیگر سیارات به گرد خورشید در حال چرخش هستند، اما باز هم به این سؤال پاسخ درستی داده نشد. در نهایت مدلی که کوپرنیک از منظومه شمسی ارائه کرده بود، با مشاهدات یوهانس کپلر ستاره شناس آلمانی و در نهایت توسط  گالیلئو گالیله ستاره شناسی ایتالیایی به تأیید رسید.

یوهانس کپلر در سال ۱۶۰۶ کتاب نجوم جدید را منتشر کرد و در آن نشان داد که سیاره‌ها در مدارهای بیضی شکل به دور خورشید و حول یک کانون مشترک حرکت می‌کنند و این که اگر خطی بین خورشید و یک ستاره در حال حرکت رسم شود این خط در زمان مساوی از نواحی مساوی ازمدار بیضی خواهد گذشت (قوانین اول و دوم کپلر). او پس از چندین سال مطالعه در حرکت سیارات در سال ۱۶۱۸ موفق به کشف قانون سوم خود شد، کپلر در قوانین سه‌گانه خود مدل جدیدی از کیهان را ارائه کرد.

گالیلئو گالیله - دانشمند ایتالیایی
گالیلئو گالیله – دانشمند ایتالیایی

این قوانین نه تنها در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی به دور خورشید به خوبی پاسخگو بود، بلکه چگونگی حرکت چهار قمر بزرگ مشتری که چندی بعد گالیله آنها را یافت را نیز به دقت خوبی پیش‌بینی کرد. گالیله دریافت که مشتری قمرهایی برای خود دارد و سیاره ناهید نیز همانند ماه ما دوره های هلالی را تجربه می کند، وی نتایج مشاهدات و محاسبات ریاضی وار خود را در کتابی به نام “پیک آسمان” منتشر کرد.

البته چندین سال طول کشید تا چنین نظریه ای پذیرفته شود، نطریه ای که در آن جامعه علمی با این واقعیت موافقت کردند که: بله؛ زمین نیز یک سیاره است که به دور خورشید می چرخد و مرکز جهان محسوب نمی شود. بطور کلی در تعریف سیاره (Planet) باید گفت: جرمی آسمانی است که در حرکتی مداری به دور یک ستاره و یا بقایای ستاره‌ای (کوتوله‌های سفید و سیاه، ستاره نوترونی، سیاهچاله) می‌ چرخد، جرم آن به اندازه‌ای هست که تحت تأثیر نیروی گرانش خود گِرد شود.

اما آنقدر زیاد نیست که سبب همجوشی حرارتی هسته‌ای شود، و همچنین می‌بایست همسایگی خود را از سیارک‌ها پاکسازی کرده‌ باشد و می تواند دارای چند یا چندین ماه باشد که در گرانش سیاره اسیر شده اند.

نویسنده و ترجمه: سمیر الله وردی / سایت علمی بیگ بنگ

منابع ببشتر: Planet , Earth , universetoday , nasa

پاسخ دادن به A.h لغو پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

8 دیدگاه

  1. سلام
    سایت بیگ بنگ ازنظر تنوع مطالب واطلاعات فوق‌العاده ست
    تبریک میگم وسپاسگزارم.
    یه سوال اسم زمین رو چه کسی انتخاب کرده در سامانه خورشیدی هم اسم سیاره ما زمین هستش ؟؟
    پویا باشید.

  2. همینطور گوشزد کنید که اکثر دانشمندان و فیلسوفان یونان باستان در ایران درس خواندند

    1. کی همچین حرفی به شما زده؟ اصلن اینطور نبوده تاریخو بخاطر تعصبات قومی خودتون عوض نکنید این انوشیروان پادشاه ساسانی بود که از فیلسوفان یونانی که از اتن اخراج شده بودن در گندیشاپور برای بالا بردن سطح دانش استفاده میکرد.
      نمیدونم چرا ایرانی ها همیشه دوست دارن در تاریخ در اوج بوده باشن حتی به قیمت عوض کردن تاریخ…
      یونان مهد تفکر فلسفیست و به قول برتراند راسل هیچ چیز عجیب تر از کیفیت وقوع تمدن یونان در تاریخ عجیب نیست

    1. با درود، در واقع همه تمدنهای پیش-مدرن، از جمله، چین باستان، بابلاین و … بر این باور بودند که زمین مرکز جهان است و همه سیارات به دور زمین می‌گردند، ابن سینا دانشمند ایرانی نیز متوجه پدیده گذر ناهید شده‌ بود و چنین نوشت است که ناهید حداقل گاهی زیر خورشید قرار می‌گیرد. در قرن دوازدهم ابن باجه دو سیاره را به شکل دو لکه تیره روی خورشید مشاهده نمود که بعدها در قرن سیزدهم، اخترشناس رصدخانه مراغه، قطب‌الدین شیرازی، متوجه شد که آنها گذر عطارد و گذر ناهید هستند. هرچند که ابن باجه نمی‌توانسته گذر ناهید را دیده باشد زیرا در دوران زندگی وی اتفاق نیفتاده است. در مقاله سعی شده به نام های اصلی که نقش مهم تری در سیاره بودن زمین و همچنین مدل خورشید محوری ارائه کرده اند اشاره شود و از زیاده گویی و تکرار مباحث پرهیز شود.