آیا انسان قادر خواهد بود به ابعاد دیگر سفر کند؟
بیگ بنگ: شاید شما هم تا کنون فیلم های زیادی دیده باشید که در آن بشر به دیگر جهان ها و حتی دیگر ابعاد سفر می کند. اگر شما هم ذهنی داشته باشید که می خواهد چیزها را از دریچه علم ببیند، یا دربارۀ این موضوع کنجکاوید که آیا پشت چنین فیلم های تخیلی و حتی وحشتناک، نظریۀ علمی ای وجود دارد؟ شاید بپرسید که آیا اصلا چیزی به اسم جهان های فرا ابعادی واقعیت دارد یا نه؟ آیا بشر توانایی سفر به آنها را دارد؟
به گزارش بیگ بنگ، مشخصه بیشتر این گونه فیلم ها مخلوط نظریه چند جهانی با ابعاد دیگر است. ما در جهانی زندگی می کنیم که سه یا اگر زمان را هم در نظر بگیرید چهار بُعد دارد. آلبرت اینشتین اولین کسی بود که پیشنهاد کرد فضا و زمان به هم وابسته است. امروزه برخی دانشمندان بر این عقیده اند که ممکن است تعداد ابعاد جهان ما یا دیگر جهان ها ده بُعد یا حتی بیشتر باشد. اگر فرض کنیم جهان ما دارای ابعاد دیگری است، شاید آنقدر کوچکند که ما نمی توانیم آنها را ببینیم. یا شاید هم ساختار مغز ما به گونه ای باشد که نتواند این ابعاد را درک کند. یا شاید هم این ابعاد در جهان های دیگری وجود داشته باشند و ما برای درکشان باید به آنها سفر کنیم.
یکی از نظریه های موجود درباره ابعاد جهان “جهان لایه ای” است. بر طبق این تئوری جهان های مختلفی وجود دارند که به صورت لایه لایه بر روی یکدیگر قرار دارند. ممکن است حتی این جهان ها با هم موازی باقی نمانند و در جاهایی یکدیگر را قطع کنند و حتی هم پوشانی داشته باشند. ممکن است لایه های با ابعاد بالاتر طوری در سه بعد هم پوشانی داشته باشند که جهان ما را شکل دهند. نظریۀ چند جهانی در دهه 60 میلادی توسط هیو اِورت دانشجوی دکتری پرینستون ارائه شد.
او پیشنهاد داد که جهان های موازی ای وجود دارند که شبیه جهان ما رفتار می کنند. بین این جهان ها تفاوت هایی هم وجود دارد. تفاوت هایی مانند اینکه مثلا مسیر حیات در هر کدام از این جهان ها به سمت متفاوتی می رود یا اتفاقات تاریخی مانند جنگ های جهانی شکل دیگری به خود می گیرند. اِورت آن را “چند جهانی متعدد” نام گذاری و در واقع در پاسخ به حفره های موجود در مکانیک کوانتومی مطرح کرد. مثلا اینکه چرا فوتونها گاهی رفتار موج گونه دارند و گاهی ذره ای.
یا مثلا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بیان می کند که شما نمی توانید سرعت و مکان یک ذره را همزمان با دقت تعیین کنید. یا تفسیر کپنهاگی را در نظر بگیرید که توسط نیلز بور مطرح شد و می گوید که مواد هم زمان به صورت های مختلف وجود دارند. اورت از بیان بور برای نظریه خود بهره گرفت. به این شکل که فوتون در یک جهان به صورت ذره و در جهان دیگر به صورت موج رفتار می کند. این نظریه به ما در درک اینکه چرا ذرات کوانتومی به شکل های مختلفی رفتار می کنند، کمک می کند. در دهه 90 میلادی ایده ای ذهنی به نام “خودکشی کوانتومی” مطرح شد که نشان می دهد نظریه اورت امکان پذیر است. از آن موقع به بعد آزمایشات متعددی انجام شده است که نشان می دهد که احتمالا نظریه اورت درست است.
نظریه “جهان های خواهر” نظریه دیگری است که بر احتمالات متمرکز میباشد. در این نظریه فرض بر این است که هر جهان بر اساس هر عملی که صورت می گیرد به چند جهان مختلف تقسیم می شود. هر جهان در واقع ناشی از یکی از چند تصمیم احتمالی موجود و اتفاقات ناشی از آن تصمیم هاست. مثلا هر کدام از ما زمان هایی را از سر گذرانده ایم که در آنها باید درباره یک موضوع مهم تصمیم گیری می کردیم. حالا فرض کنید که مثلا از بین راه های موجود ما به جای آن راهی که در پیش گرفتیم و به اینجا رسیدیم، راه دیگری را انتخاب می کردیم. در این صورت آن راه دوم و تمام اتفاقات بعد از آن در جهان دیگری روی می داد. هر چه تعداد انتخاب ها بیشتر باشد جهان های بیشتری نیز ساخته می شود.
تئوری “ریسمان” هم یکی دیگر از نظریه های موجود در موضوع ابعاد و جهان های موازی و فرا ابعادی است. این نظریه 11 بُعد را پیشنهاد می کند که تمام مواد از رشته های مرتعش ریسمانها ساخته شده اند. تمام نیروهایی هم که بر اجسام اثر می گذارد، نتیجه همین ارتعاش ها هستند. نظریه ریسمان همچنین بیان می کند که گرانش و دیگر نیروها در بین جهان های مختلف جریان پیدا می کنند. در این نظریه برخلاف نظریه “جهان های لایه ای” وقتی دو جهان با هم موازی نیستند ممکن است با هم برخورد کنند و بیگ بنگی را به وجود بیارند که یک جهان کاملا جدید را نتیجه دهد. البته هنوز آزمایشی وجود ندارد که نظریه ریسمان را ثابت کند. ولی این پایان کار دانشمندان در نظریه ریسمان نیست. هر چه باشد اینشتین بعد از ارائه نظریه نسیبت بقیه عمرش را صرف جستجوی قطعات گمشده فیزیک کرد تا بتوان نظریه ای پیدا کرد که با آن تمام پدیده های فیزیک را توجیه کرد که اصطلاحا فیزیکدانان به آن “نظریۀ همه چیز” می گویند.
دانشمندان با انجام نظریه ها و آزمایش های مختلف در تلاشند تا جهان ما را سانت به سانت تا خود بیگ بنگ مهندسی معکوس کنند. آنها اینکار را از طریق کشف ذرات بیشتر و فهم نیروهای مابین آنها انجام می دهند. تمام این تلاش ها با امید رسیدن به “نظریه همه چیز” انجام می شود. ممکن است جهان های دیگری وجود داشته باشد. و ممکن است ما بتوانیم به برخی از آنها سفر کنیم. اما قبل از همه ما باید بتوانیم ثابت کنیم که آنها وجود دارند و ویژگی هایشان را شناسایی کنیم؛ سپس دربارۀ اینکه بهترین وسیله برای رفتن به آنجا چیست، تصمیم بگیریم!
ترجمه: ابراهیم دبیری/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: bigthink.com
اینم بدونید اگه به اونجا سفر کنید دیگ راه بازگشتی ندارید.
شما نمیتونید برید اونجا،
اونا میان میبرنتون.
ولی دیگ پیر نمیشید.
من تا امروز که یه چیزی دیدم بهش باور نداشتم ک چنین چیزی وجود داره. تا الان ک زدم تو اینترنت.
دقیقا سر ساعات خاص و جای تاریک میان.
سلام
نظریه های بعضیاتون خیلی قابل درک هست ولی کاملا دور از حقیقت و جوابی که خیلی هااا دنبالش هستن
بعضی از سوال خیلیاتون
اون ابعاد رو چی تشکیل میدهد؟؟
آیا اصلا وجود داره؟؟
چند بعد داریم؟
آیا میتوان به ابعاد دیگه سفر کرد؟
مغز ما طوری به وجود اومده که دنبال حقایق و اشیا جدیدی برای کشف و یادگیری میگرده
سوال پشت سوال
چرا چطور چه زمان و….
اما ما غافل از اینکه که همه این هااا ساخت خود اوست
همه جهانن ساخت خود مغز انسان هست نمیدونم چطور برای شما توضیح بدم
ولی میتوانم مثال بزنم
وقتی شب ما میخوابیم چرا نویسنده داستان خوابمون خود ما نیست؟
چرا هر شب یه خواب متفاوت ؟
مغز ما بسیار قدرت مند و در یک شبکه یک پارچه هوشمند و منظم عمل میکنه که طوری برنامه ریزی شده که مارو درگیر مسائلی میکنه که اون ساخته برای دور کردن ما از حقیقت اما چه حقیقتی!؟
این است سوال ؟
آیا ما متحکم هستیم یا خود مغزمان؟
خیلیاتون به دنبال جواب میگردین ولی غافل از اینکه خودتان جواب معما هستین
میدونم نظریه من ک قابل درک نیست
فقط میتوانم بگم جواب همیشه درون ما بود اما هربار یه چیزی بین ما و اون مانع شده .
شاید جهان های موازی که وجود دارن شکل دیگه باشند
مثل انسانی اصلا داخل آن نباشه و موجودات شکل دیگه باشند
یا اینکه خود ما آنجا باشیم ولی با چهره و حالت و انتخاب های متفاوت
و میشه احتمال داد کلا از ریشه فرق کنند
شاید دنیای موازی عقب افتاده تر یا بلکه پیشرفته تر باشند
سلام، همه این سطوح مختلف جهان های موازی و طبقه بندی ها یی که صورت گرفته از یک نظریه فیزیکی سر دراورده اند بنابراین ماهیت بنیادی اونا با ما یکیه چون از یه نظریه فیزیکی شکل گرفتند مثلا جهان های تورم زا از نظریه کیهان شناسی و فیزیک تورم یا نظریه جهان های کوانتوم از ایده کوانتومی هیو اورت
اما خب اصلا ممکنه جهانی وجود داشته باشه در اون تابع موج فرو میریزد و نظریه کپنهاگی اونجا کار میکنه یا جهانی که در سطوح اتمی و زیر اتمی هم توش مکانیک کلاسیک کار میکنه یا جهانی که اصلا همه چی و بنیادش با ما فرق داره
سلام بر دوستان فرهیخته و جستجوگر.
توصیه میکنم کتاب (ابرفضا- Hyper Space) نوشته میچیو کاکو را حتما مطالعه کنید. درباره ابعاد مختلف دنیا و حواشی آن است.
توضیحات بیشتر اینکه دنیاهای متعدد با خصوصیات بسیار عجیب و متناقصی وجود داره که بین اونها موانع و حجابهای محکمی قرار داده شده و عبور از اونها و وارد شدن به ابعاد دیگه منع شده. اما با روشهای خاص و مناسک و داروها و کارهای مختلفی میشه تا حدودی اینکار را انجام داد و کار بسیار خطرناک و پر از ریسک است. مثال ساده اون خارج شدن ماهی از درون آب و قرار گرفتن در خشکی است. این موضوع فوقالعاده مهم و عجیب و غریب است و کار هرکسی نیست.
شاید چیزی ک من بهش رسیدم یخورده متفاوته
نکته اول اینه که سوال درست پرسیده بشه دلیل اونم اینه ک وقتی سوال اشتباه باشه فهم از مساله اشتباه میشه
سوال:ایا جهان موازی وجود داره؟
جهان موازی چه جور جایی؟؟
ایا ما هستیم یا موجودات دیگر؟؟؟
اون موضوع درمورد ذرات کوانتم نگاه کنیم دو حالت داره پس میشه گفت دو مدل جهان هست
بنظرم وقتی یک جهان براساس یک نوع حالت کوانتمی ذره تصور کنیم به جواب نزدیک میشیم
من این موضوع باور دارم ک با مرگ ما همه چیز تمام میشه اما واقعا ذهن ما میمیره؟؟؟
تجربه های نزدیک به مرگ میگه به فراهوش میرسن مثل حالت خواب
شاید دنیای موازی همونجا باشه
فک کنم روزی هممون جواب اینو بفهمیم
سلام دوستان این نظریه منه به نظر من اگه ما از جهانی که متولد شدیم به جهان کوچکتری بریم میتونم سفر در ابعاد رو داشته باشیم شاید در این زمینه نباشه ولی اگه به نظرتون درسته لطفا بگید
دقیق تر بگم آیا ذهن ما میتونه نقطه اشتراک یا اتصال بین وجود مادیه ما با ابعاد دیگه باشه؟
یه مثال بزنم یه موجود بدون تفکر هرچقدر هم درک درستی از عمق و فضا نداشته باشه حداقل اینو میفهمه که دوتا پاش روی یه سطح قرار داره و خودش بالاتر از اون هست! بنظرم ممکنه ذهن ما هم اون سطحه مختصر و جدا کننده ما ازین بعد مادی به بعد دیگه ای باشه.
دوستان یه سوال داشتم دوستدرم نظرتونو بدونم؟ اینکه آیا ممکنه تصور،تخیل،تفکر و اون فضایی که در ذهن ما هست یک بعدی از این دنیا باشه؟
سلام دوست عزیز
بر اساس یافته های فیزیک و ریاضی و روانشناسی که بشر تونسته بهش برسه 3در جواب این سوال باید بگم بله! این نظریه هم وجود دارد که هر ذهن یه بعد است بنابراین ما هفت میلیارد ممیز 8 بعد داریم!
و این چیز درست است که هر چیزی که ما تصور میکنیم در یک بعد دیگر وجود دارد مگرنه انسان نمیتونه چیزی که وجود نداره رو تصور کنه!!!!!!
ناظر یا مشاهده گر از جنس بی چیزی و بی چونی و اصلا و اساسا از جنس چیز نیست! جهان با تمام ابعاد و تمام جهان های موازی و ذرات اتمی و زیر اتمی و ذرات مجازی اون از ناظر و مشاهده گری تبعیت میکنه که جهان رو از بقیه مشاهده گرها و ناظرها زیباتر و حقیقی تر ببینه! آزمایش دو شکاف ( دابل اسپلیت ) هم این نظریه رو با قطعیت ثابت کرده. جهان از دید ناظر تنها یه نظریه علمی نیست بلکه بزرگترین راز و حقیقت جهانه!
ناظر در هنگام مشاهده ذرات با ارسال فوتون به آنها باعث ضربه زدن و تغییر رفتار در آنها میشود. در مقیاس کوانتوم تبدیل ماهیت الکترون از موج به ذره بینهایت بار اتفاق افتاده و بینهایت بار دیگر اتغاق میافتد.جهان هستی از هیچ مشاهده گری تبعیت نمیکند و هیچ سنخیتی هم با زیبابی و حقیقی بودن جهان و نظریه من درآوردی شما ندارد.
ضمنا خود ناظر در محدوده این جهان قرار دارد لذا مادیست و قابل اندازه گیری یا مشاهده.
آرشام جان ممنونم از نظر قاطعت. به نظر من هارپ تلاش خودش رو برای درک مکانیک کوانتومی کرده ولی نتونسته اون رو بفهمه (همونطور که هیچکس نتونسته بفهمه) فرقش با بقیه اینه که دانشمندان وقتی این نظریه رو نمیفهمن میان و میگن که ما نفهمیدیم، ولی برخی افراد که کم هم نیستند و هارپ هم از اون دسته هست، وقتی نمیفهمن سعی میکنن توجیه کنن.
من هیچ حرفی در خصوص مکانیک کوانتومی ندارم که بزنم چون اساسا از فیزیک چیزی سر در نمیارم. ولی یه نکته در صحبتت سوال برانگیزه برام. اونم اینه که مشاهده چطور ممکنه بتونه فوتون ای خودش ارسال کنه؟ گرچه یه جواب سطحی و به لحاظ منطقی درست میتونه این باشه که ما از طریق تغییر رفتار ذره ها توسط مشاهده نتیجه میگیریم که مشاهده از خودش فوتون ساطع میکنه اما این یه نتیجه ی منطقیه نه یه نتیجه ی فیزیکی. به لحاظ فیزیکی ماهیت مشاهده صرفا دریافت هست نه ارسال.چون بازتاب نور به گیرنده های حسی هست که فرآیند مشاهده رو شکل میده (این حرفت شبیه اون فیلسوفهای قدیمیه که عقیده داشتند چشم ما نور ساطع میکنه و ما رو قادر به دیدن میکنه، ولی اون نظریه نمیتونست عدم توانایی چشم در تاریکی رو توجیه کنه) شاید یه مقدار در فرمول بندی نظرت اشتباه محاسباتی کردی و شاید هم من منظورت رو بد فهمیدم. شایدم نظرت درسته و من بخاطر بیسوادی ای که در زمینه ی فیزیک کوانتوم دارم نمیتونم منظورت رو خوب متوجه بشم.
با این حال چرا همین الان بدن ما از هم نمی پاشه؟؟؟ شما درست میگید ولی سخن شما یک منظومه ساده و بدون درک منطقی از وجود هستش… چرا؟ چون شما فقط از دیدگاه خودتون صحبت می کنید و همین با این حال فرعون ها و تمامی کسانی که ادعای خداوندی می کنند راست می گفتن و جهان ما ول بداهه و شانسی به وجود اومده پس با این حال چرا شما تا کنون همانند الکترون ها از هم نپاشیده و در مکان دیگری ظاهر نشده اید؟ با منطق شما جهان ما فقط یک صفحه بازی با یک تاس که وجود ما رو درست کرده……… در ضمن دیدگاه دوستمون وارپ کاملا قابل درکه و اصلا من در آوردی نیست و این شما هستید که سعی در هضم آسان فیزیک کوانتوم هستید هیچ یک از ما ادعای درک اونو نداریم ولی شما ….
سلام
هارپ خخخخخ
نظریه نسبیت انیشتین خودش این تئوری رو مطرح کرد که همه چیز به دیدگاه بستگی داره
اون وقت تو میگی حتی نظریه نسبیت نمیتونه این نظریه رو نقض کنه خخخ
بله به ابعداد دیگه میشه سفر کرد
از طریق امواج طولی الکترومغناطیس
سفر در زمان با امواج طولی الکترومغناطیس
آلبرت انیشتین با نیلز بور با اینکه با هم رفیق شفیق بودن دو تا نظر کاملا متفاوت داشتن . یکی نسبیتی و اون یکی کوانتومی و در نهایت همه دنیا متوجه شد که اساسا حق با فیزیک کوانتومه و فیزیک کوانتوم رو هم هیچ کس متوجه نمیشه و درک نمیکنه. اگه کسی ادعا کنه که مفهوم فیزیک کوانتوم رو درک کرده یعنی هیچی از اون درک نکرده! به جرات میتونم بگم فیزیک کوانتوم سر آغاز و ابتدای راه متافیزیک دعا و نیایش و خواستن و اراده کردنه! اگرچه که ممکنه این مطلب از نظر خیلی ها مسخره و خنده دار و بی ربط باشه . در هر صورت این نظر منه و من هم آزادانه نظرم رو میگم.
پس ماهیت ناظر چیه؟ به نظر من نظریه چند جهانی واقعیتی است که انسان ها آن را قبول خواهند کرد.کمی زمان….
این ناظر هست که ماهیت ماده یا آبجکت رو تعیین و مشخص میکنه و نه هیچ عامل دیگه ای . به این تئوری اساسی و بنیادی نظریه جهان از دید ناظر گفته میشه. حداقل تا امروز هیچ نظریه علمی قویتر از این نظریه وجود نداشته و نداره! حتی نظریه نسبیت آلبرت انیشتین
چه حرف بی منطقی!
فقط با مراقبه و تمرین تمرکز زیاد شما هم میتونید به این نتیجه ای که من رسیدم و گرفتم برسید. حتی نسبی بودن رو هم ناظر و مشاهده کننده تعیین میکنه. یعنی سرعت نور میتونست کمتر یا بیشتر از عدد فعلی خودش باشه و در نتیجه سرعت نور هم نسبیه و همینطور هر چیز مادی و مجازی دیگه ای هم نسبیه و مطلقا از چهار چوب نگاه و فکر ناظر و مشاهده کننده تبعیت و پیروی میکنه!
کاملا صحیح
از فیزیک خرخ شویم به منطق روی بیارین تصور کنید همهی ما خوابیم و هرکس داره خواب میبینه و افرادی که در خواب هستند یا آنطور که باید باشند نیستن یا یا طوری هستند که می خواهیم باشند پس همه چیز یه خواب ساخته و پرداخته زهن خود فرد است و هر چیزی رو که یاد میگره در واقع دباره به خودش القا میشه واگر هر جهان رو یک خواب در نظر گرفت چند جهانی خیلی دور نیست.منابع فیلم سینمایی تلقین