تعریف واقعی نور چیست؟

تعریف دقیقی برای نور نداریم، جسم شناخته شده یا مدل مشخص که شبیه آن باشد وجود ندارد. ولی لازم نیست فهم هر چیز بر شباهت مبتنی باشد. نظریه الکترومغناطیسی و نظریه کوانتومی باهم ایجاد یک نظریه نامتناقض و بدون ابهام می‌کنند که تمام پدیده‌های نوری را شرح می دهند. نظریه ماکسول درباره انتشار نور بحث می‌کند در حالی که نظریه کوانتومی برهمکنش نور و ماده یا جذب و نشر آن را شرح می‌دهد ازآمیختن این دو نظریه ، نظریه جامعی که کوانتوم الکترودینامیک نام دارد، شکل می‌گیرد. چون نظریه‌های الکترومغناطیسی و کوانتومی علاوه بر پدیده‌های مربوط به تابش بسیاری از پدیده‌های دیگر را نیز تشریح می‌کنند منصفانه می‌توان فرض کرد که مشاهدات تجربی امروز را لااقل در قالب ریاضی جوابگو است. طبیعت نور کاملا شناخته شده است،
ماهیت های نور:1-ماهیت ذر‌ه‌ای 2-ماهیت موجی 3- ماهیت الکترومغناطیس 4-ماهیت کوانتومی نور5-نظریه مکملی ، اما باز هم این پرسش هست که واقعیت نور چیست؟

آیا نور جرم دارد یا خیر؟

نور موج ذره است، یعنی بسته به انتخاب شما می تواند بصورت ذره ای یا موجی توصیف شود. در هیچ کدام از این دوحالت « جرم سکون » بعنوان یکی از ویژگی های ذرات سازنده جهان برای نور وجود ندارد. اما می توان گفت نور، « جرم نسبی » مثبت دارد. یعنی می توان انرژی نور را به تکانه و در نتیجه جرم معادل آن مرتبط کرد. می دانیم جرم و انرژی صورتهایی از هم هستند. جرم سکون ( همان چیزی که شما با ترازو اندازه می گیرید ) برای ذرات نور برابر صفر است، همانطور که مثلا بار الکتریکی هم ندارند، به همین خاطر هم نور با سرعت نور حرکت می کند. از دید یک ناظر لخت ( که حرکت شناب دار ندارد ) ذره ای که جرم سکون مثبت داشته باشد، با افزایش سرعتش، دچار افزایش جرم می شود و این افزایش جرم باعث می شود به نیروی بیشتری برای شتاب بیشتر نیاز داشته باشد. ذره ای که جرم سکون دارد در سرعت هایی نزدیک به سرعت نور، جرمش به بی نهایت میل می کند و به همین دلیل به نیرو و زمان بی نهایت برای رسیدن به سرعت نور نیاز خواهد داشت و به همین دلیل هرگز نمی تواند با سرعت نور حرکت کند. اگر هم فکر می کنید منحرف شدن نور در میدان جاذبه بخاطر جرم داشتن نور است، در اشتباهید علت خم شدن نور در میدان جاذبه ، خمیدن شدن فضا زمانی است که نور هم درون آن حرکت می کند و علت حبس شدن نور در سیاه چاله ها بخاطر خمیده شدن فضا زمان در افق رویداد سیاه چاله تا حدی است که هر مسیری کاملا به سمت تکینگی سیاه چاله بسته می شود.

7895

خواص نور و نحوه تولید :

سرعت نور در محیطهای مختلف متفاوت است که بیشترین آن در خلاء و یا بطور تقریبی در هوا است، در داخل ماده به پارامترهای متفاوتی بر حسب حالت و خواص الکترومغناطیسی ماده وابسته است. بوسیله کاواک جسم سیاه می‌توان تمام ناحیه طول موجی نور را تولید نمود. در طبیعت در طول موجهای مختلف مشاهده شده اما مشهورترین آن نور سفید است که یک نور مرکبی از سایر طول موجها می‌باشد. تک طول موجها آنرا بوسیله لامپهای تخلیه الکتریکی که معرف طیفهای اتمی موادی هستند که داخلشان تعبیه شده می‌توان تولید کرد.
درباره ماهیت نور سه نظریه قالب وجود دارد که نظریات دیگر زیر مجموعه ای از آن میباشند ؛ نظریه نخست دیدگاه کلاسیک و سنتی نیوتن درباره نور است که نور را متشکل از ذراتی با جرم و وزنی مشخص بنام فوتون معرفی میکرد و انتشار نور در امتداد یک خط مستقیم را یکی از دلایل ذره ای بودن آن میدانست ، دیدگاه دوم نظریه موجی بودن نور است که پایه های اصلی آن بوسیله یانگ و فرنل پی ریزی شد آنها تلاش میکردند با اشاره به پدیده هایی مانند تداخل و پراش و قطبش نور ثابت کنند که نور خاصیت موجی دارد ، اما اشکال کار در این بود که نور هم خاصیت ذره ای و هم خاصیت موجی بودن را از خود نشان میداد ، پس موج سوم نور شناخت در قرن بیستم شروع شد ، در این موج سوم که انیشتین نیز از طرفدارانش بود میخواستند ثابت کنند که نور از بسته های انرژی به نام کوانتوم تشکیل شده است که دارای خاصیت ذره ای و موجی به صورت توام هستند و جرم و وزن و فرکانس دارند .
با پذیرفتن دیدگاه سوم درباره نور سعی میکنم آنرا کاملتر نمایم و بخشهای ناگفته اش را روشنتر نمایم، در این دیدگاه مطابق نظریه مکس پلانک هر کوانتوم نور با انرژی ( e=hv) انتشار می یابد که –h- یک ثابت جهانی بوده و مقدار آن برابر است با( JS 6/6256×۱۰̄⁻³⁴=h ) و ( v ) نیز فرکانس کوانتوم نور میباشد ، مشخص است که هر چقدر فرکانس بیشتر باشد مقدار انرژی کوانتوم نیز بیشتر میشود ، این کوانتومها میتوانند مطابق دیدگاه پلانک با ضرایب مشخصی به الکترونهای اتم برخورد کرده و آنها را به مدارهایی بالاتر صعود بدهند ، از سوی دیگر در دیدگاه موجی نور گفته میشود که نور ترکیبی از امواج الکتریکی E و مغناطیسی B میباشد ،در دیدگاه من امواج الکتریکی و مغناطیسی نور که با سرعت ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند ،در بازه های زمانی و مکانی مشخص در یکدیگر به گونه عمود تداخل میکنند ، در این نقاط تداخل امواج که لحظه ای و گذراست ، ذره یا همان فوتون متولد میشود ، اما این ذره ناپایدار است و با حرکت امواج EوB ذره ناپدید و از نو در بازه زمانی و مکانی دیگری ظاهر میشود ، پس نورهمواره در حال تبدیل موج به ذره و ذره به موج میباشد ، این فوتونهاکه دارای جرم لختی یعنی جرم در حال حرکت میباشند و در سکون وجود ندارند جرمشان قابل اندازه گیری میباشد و جرم این فوتونها همان جرم بنیادی جهان است که مقدار آن ربطی به فرکانس نور نیز ندارد در واقع فرمول پلانک ( e=hv) کاملا درست میباشد ، تنها برداشت ما از آن است که اشتباه میباشد ، بر خلاف تصور همگان ما به (e=hv)نمیتوانیم مفهوم بسته ای بودن و کوانتومی بودن بدهیم و آنرا به صورت ذره تصور کنیم ، زیرا همانطور که میدانیم (v=⅟t ) و (t e=h ) میشود پس ( e ) به زمان تناوب ( t ) نیز بستگی دارد پس (e=hv) نمیتواند یک کوانتوم و یا یک ذره باشد چرا که یک ذره و یا یک کوانتوم در یک لحظه به الکترون برخورد میکند و آنرا به مدار بالاتر گسیل میدارد و نیازی به زمان تناوب (t ) ندارد و اگر الکترون با کوانتوم ( e=hv) میخواست به مدار بالاتر صعود کند مطابق فرمول (t e=h⁄ ) به یک ثانیه وقت نیاز داشت تا انرژی کوانتوم را دریافت کرده و به مدار بالاتر برود و این با مفهوم بسته ای بودن نور در تضاد است ، در حقیقت آنچه را که ما میتوانیم به عنوان یک کوانتوم ثابت در نظر بگیریم (e=h)میباشد که یک مفهوم ثابت و جهانی است و آنچه که الکترون را از مدار خود حرکت میدهد نه ( e=hv) میباشد و نه (e=h) ، بلکه الکترون برای گسیل به مدار بالاتر نیاز به انرژی (e=nhv) دارد که( n) میتواند یک عدد درست و یا یک عدد کسری باشد ( ½́∙⅓∙⅔⅕∙⅗ …. ) ، این مقدار انرژی ( e=nhv) برای گسیل الکترون به مدار بالاتر در مدارهای مختلف اتم تفاوت میکند و ثابت نیست و الکترون در زمان ( t ) به مدار بالاتر جهش پیدا میکند ، این زمان بستگی به فرکانس موج دارد هر چه فرکانس موج بیشتر باشد زمان t ،( زمان گسیل الکترون به مدار بالاتر ) کوتاه تر خواهد بود ، فرکانس نور در واقع تعداد فوتونها یی میباشد که در یک ثانیه منتشر شده و میتوانند به الکترون برخورد کنند و آنرا به مدار بالاتر در اتم بفرستند جرم و انرژی همه این فوتونها در همه امواج گوناگون نوریکسان و ثابت بوده و قابل اندازه گیری میباشد ، از نگاهی دیگر میتوانیم بگوئیم که ( e=hv) هنگامی میتواند به عنوان یک کوانتوم شناخته شود که ( v=1 ) باشد در این صورت ( e=h) را میتوانیم به عنوان یک کوانتوم ثابت در نظر بگیریم که از تر کیب یک میدان الکتریکی E و یک میدان مغناطیسیB ( عمود بر هم ) بوجود آمده است ، و به زمان تناوب ( t ) نیزبستگی ندارد و لذا میتوانیم آنرا به عنوان یک ذره و یا بسته انرژی بدون زمان در نظر بگیریم .
(e=h) همانطور که پلانک آنرا به دست آورده است یک مقدار ثابت و جهانی است و کوچکترین مقدار انرژی شناخته شده جهان میباشد ، ما میتوانیم مقادیر دیگر انرژی را بر اساس آن و به عنوان مضرب درستی از آن تعیین کنیم ، ، جرم این کوانتوم ثابت و جهانی ( یا فوتون )که در حقیقت جرم بنیادی جهان نیز میباشد مطابق رابطه انیشتین (e=mc²)بدینگونه بدست می آید :
با فرض: v=1 داریم : e=h پس e=mc²=h
پس جرم یک فوتون که از ترکیب میدان الکتریکی- Bو E- بدست می آید و جرم بنیادی جهان نیز میباشد برابر است با :
M=h⁄c² kg ⁵⁹ ۷۷ × ۱۰ ⁻۷۳۶۱۷۷۷ =۱۰¹⁶۹×÷ M=6/6256×۱۰̄⁻³⁴

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

37 دیدگاه

  1. در واقع داریم میگیم که هر چیزی نه فقط نور برای وجود داشتن نیاز به جرم داره. انسان، روح، شیء و نور!
    منظورم اینه که اگه یه شیء دقیقا هم جرم با من رو اندازه گیری کنی من بعد ازینکه روحم رو از دست بدم دیگه دقیقا هم جرم با اون نیستم بخاطر اینکه روحم که جرم داره رو از دست دادم
    یا یه مثال دیگه اینه که وقتی نوترون میخواد تبدیل به الکترون و پروتون بشه برای اینکه بتونه بار منفی رو به وجود بیاره تنها وجود بار منفی براش کافی نیس و یه جرمی هر چند اندک رو باید بهش بده چون ما نمیگیم که الکترون بی وزنه!

  2. با درود. با تشكر از متن ساده و قابل فهمي كه در مطلب فوق گذاشتيد.من براي تحقيق پسرم ازش استفاده كردم. به اطلاعات خودم نيز افزوده شد.

  3. بسیار خوشحالم جوان های سرزمینم به علم فیزیک علاقه دارند، منتها با خواندن کامنت ها بسیار تاسف خوردم از اینکه هر کسی با خواندن چند خط در مورد یک موضوع نتیجه گیری های بی منطق و عجیب و غریب میکنند و خودشون رو متخصص فیزیک کوانتومی میدونند. اینگونه اظهار نظرات زمانی میتوانند سازنده و چالش برانگیز باشند که از درک مطلب به وجود اومده باشه، نه از توهم دانستن.

  4. نور نوعی انرژی هست و انرژی جرم تدارد. ولی جرم و انرژی فابل تبدیلند . مثل آب و بخار و یخ که سه حالت H2O هستند. حالا کدامیکه H20 است؟ آب یا بخار یا یخ؟

  5. میگن کامپیوتر کوانتومی ساخته اند ولی من نتونستم به عنوان کامپیوتر کوانتومی قبولش کنم… ما در کامپیوتر واحدهایی بنام بیت یا چارخونه داریم که صفر یا یک هستند و موجب تبادل داده ها میشوند… حالا اگر کامپیوتر کوانتومی بسازند باید یک بیت در لحظه ای یک باشد و در لحظه ای غیب شود و نباشد و صفر بشود… با توجه به اینکه این بیت های کونتومی حتما جرم دارند و مادی هستند بنابراین در لحظه ای که غیب میشوند سبب میشوند وزن کامپیوتر کم بشود یعنی شما یک لپتاپی داری که لحظه ای یک کیلو و لحظه ای نیم کیلوست!!… ولی کامپیوتر کوانتومی ساخته شده جرم ثابتی دارد و بنابراین نوعی کلاهبرداری است یعنی برای یک بیت دو تا لامپ گذاشته اند که لحظه ای سبز میشه و لحظه ای قرمز و بعد ادعا میکنند در آن واحد هم سبزه هم سرخ!!…………….تمام

  6. طرف ترم اول رشته فیزیک دانشگاه پیام نوره اومده تمام نظریات انیشین و هایزنبرگ رو رد میکنه، حتی یکی میگه تونستم با تلاش فراوان
    جرم منفی نور رو حساب کنم. خنده داره که با همچین اطمینانی صحبت کنیم، دیدگاه الان ما درباره نور ، مثل دیدگاه تالس و ارسطو درباره کیهانه، هنوز خیلی زوده با اطمینان صحبت کنیم، ی چند هزار سال دیگه تلاش و مطالعه کنیم شااااید به جوابش برسیم. ممنون از مطالب خوب و عالیتون، تشکر فراوان

    1. توکه هیچی نمی دونی چرا الکی نظر میدی آخه
      یعنی واقعا فرق بین 10 بتوان 36- رو با 10- بتوان 36 نمی دونی

    2. عزیزم کسی بخواد فیزیک بخونه تو بدترین حالت دانشگاه شبانه دولتی خوبی میره چون انقدر متقاضی کمه که الان به راحتی میشه رفت پس چیزی نمیدونی نظر نده.

  7. نظریات آلبرت انیشتین که خیلی هاشون امروزه به صورت حقیقی و فیزیکی ثابت شدن، مبنای نظریات جامع جدیدتری شدن. الان نظریات خیلی جدیدتر و جامع تری در مورد رفتار پدیده های کیهانی، یا حتی در سطح فیزیک کوانتوم و … ارایه شدن. نظریاتی مثل dark matter
    dark energy، multiverse، parallel worlds که پدیده های کیهانی رو قابل قبول تر تشریح میکنن.
    بهتر دوستان علاقمند اطلاعاتشون رو آپ دیت کنن، که مطمئنا پاسخ سوالاتشون رو تو این نظریات جدید پیدا خواهند کرد.
    ممنون

  8. سلام
    باید بگم نور دقیقا دارای جرم بوده و اگر طول موج و بسامد و انرژی ان را در فرمول های تابع موج قرار بدید
    میبینید که نور دارای جرم می باشد
    طبق محاسبات من جرم نور۳.۵۴ضرب در ۱۰ به توان ۳۶_میباشد
    من در حال نوشتن مقاله ای هم در رابطه تکینگی و انرژی فرضی هستم
    ممنون

  9. فقط يه جيز در رابطه با متن هر الكترون براي رفتن به تراز ارزي بالاتر فقط يك فركانس خاص رو جذب ميكنه، كه فكر كنم تمام فرضيات بعدي رو زير سؤال ببره….

  10. این که نور جرم سکونش صفره عجیب نیست میشه این طور تعریف کرد نور درحال حرکت جرمی غیر واقعی داره داره که حاصل لختی بر اساس قانون اول نیوتونفقط این سوال دارم که چطور با تکانه جرم ایجاد میشه فرمول تکانه p=mv که در اینجا m=0است ممنون

    1. درمورد ذراتی که دارای جرم نیستند مانند فوتون یا نوترینو از فرمول p=E/c برای محاسبه تکانه خطی استفاده میشود

  11. باسلام ببخشید من یک سوال داشتم طبق نظریه ی نسبیت خاص جسمی که سرعتش نزدیک به سرعت نور باشد از لحاظ ناظر ساکن زمان ان کند است می شود این موضوع را توضیح دهید؟
    با تشکر

    1. توضیح دادنش سخته چون مطلبش طولانیه و اینجا نمیشه گفت ولی یه کتاب بهت معرفی میکنم که اگه بخونی اش قشنگ ماهیت زمانو میفهمی.
      کتاب “حقایق هولناک درباره ی زمان” نوشته ی “نیک آرنولد” (Nick Arnold) و تنها ترجمه ای که من ازش دیدم مال نشر پیدایش بود که خیلی هم عالی ترجمه شده بود. امید وارم جواب سوالاتو بگیری.

      1. یادش بخیر تو 10 سالگی خوندمش و کتابشو دارم اولین بار با خوندن این کتاب عاشق فیزیک شدم .

  12. واقعا بیشتر نظرات اینحا خنده داره . یعنی من اگه جای نویسنده باشم خودمو حلق آویز می کنم

    1. سلام خدمت دوستان
      قصد توهین به هیچ کس و ندارم
      به نظر من بهتره که نظریه ها هر چقدر هم خنده دار گفته بشه تا اینکه هیچ نظری نباشه. کما که خیلی موارد داشتیم که قبل از اثبات خنده دار یا حتی جنون امیز به نظر میرسید.

  13. ما تو این مملکت چقدر اینشتین و هایزنبرگ داشتیم و نمیدونستیم! شماها دارین اینجا حروم میشین واقعا با این نظراتتون!! حالا خوبه ما نمیتونیم یک آفتابه بسازیم که با آفتابه های غربی ها بتونه رقابت کنه! اگه ما به جای اونا رفته بودیم ماه و مریخ نظراتمون چطور میشد؟

    1. بهتر نیست تشویقشون کنیم که از فکرشون استفاده کنن تا بتونن مثل اینشتین و هایزنبرگ دانشمندان بزرگی بشن؟

  14. سلام به نظر من نور یک ذره هست که به حالت موجی حرکت میکنه اما چون سرعتش زیاد به حالت موجی تاثیر داره در ضمن نظریه اینشتین در مورد اینکه در سرعت نور زمان متوقف میشه اشتباه چرا چون سرعت نور بینهایت نیست اگر بینهایت بود برای نشان دادن فواصل کیهانی از اصطلاح چند هزار سال نوری استفاده نمیکردیم در واقع سرعت نور برای فاصله های کیهانی بسیار کند هست مثل حرکت لاکپشت در یک صحرا میماند پس این نظریه واقعا خنده داره که در سرعت نور زمان متوقف میشه من میتوانم ثابت کنم سرعتی بیشتر از سرعت نور وجود دارد.ممنوم از سایت مفیدت

    1. اگه سرعت 3000000متر بر ثانیه وجود داره پس دلیلی نداره که 3000001 متر بر ثانیه وجود نداشته باشه! مسئله اینه که چیزی نمیتونه به سرعتCبرسه.

      1. شما سخت در اشتباهید. خیلی چیزها هستند که می تونن به سرعت نور برسن یا حتی سریع تر از اون باشن. اما طبق نظریه انیشتین هیچ ماهیت دارای جرمی آن هم فقط در خلا نمی تواند به سرعت نور برسد. (توضیحات بیشتر در مقالات سریالی وبسایت بیگ بنگ با عنوان سریع تر از نور)

    2. جسم ما از اتم و اتم از پروتون نوترون الکترون پروتون نیز از چند ذره تشکیل شده که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند اگر به سرعت نور بریسیم زمان متوقف نمی شود بلکه ما هرگز پیر نمی شویم یعنی زمان برای شما چند هفته و برای افراد دیگر ۱۰۰ سال طول می کشد بعد از آن هم با معادلات و شواهد می توان فهمید که اگر جسمی به سرعت نور برسد جرم بسیار افزایش پیدا می کند یا به بیانی دیگر اگر جسمی به سرعت نور حرکت کند انرژی لازم برای تبدیل شدن به انرژی محیا شده و به انرژی تبدیل می شود و سپس به انرژی تبدیل می شود یا همان e=mc^2

  15. وزن نور از صفر به منفی میرسد منظورم این هست که با تلاش توانستم وزن منفی را اندازه گیری کنم

  16. نور جرم دارد و همه دانشمندان ماهیت آن را به عنوان میگزارند اما پس از تحقیقاتی که داشتم صحت آن را بیان میکنم انیشتین در یک مورد شک داشت

  17. چرا سرعت نور روی زمین 300000ثانیه است؟
    چرا نور ماده ذره ای است ماهیت اصلی که نور جذب مواد کدر می شود با وجود ذره ای بودن الان باید تمام انسان ها اندازه دایناسور ها می شدن یا نمی شدن؟چون 24 ساعته دارن نور می خورن؟
    نظریه منم اینه نور نه مادست نه جرم داره نه وزن .. نور ماوراست از این اطمینان حاصل بکنید.یادتون باشه کسی تا اونور کره ماه نرفته تا برسه به سیاه چاله شاید اونوره سیاره ها جای باشکه نور همیشه تو حالت خمیده حرکت می کنه یا موجوداتش بجای اکسیژن دی اکسید کربن جذب می کنن؟؟؟/

    1. شما رد پا یه ادم رو میبینی حالا دو تا فرض داری:1-رد پاها به صورت ماورا طبیعه و با نظم خاصی در کنار هم قرار گرفتند و به طرز معجزه اسایی بوجود اومدند2-یه ادم از اونجا رد شده!
      شما اولی رو ترجیح میدی؟:/
      سیاهچاله ها هم یک فیلم تخیلی نیست یک واقعیت علمی اثبات شدست با دلایل علمی نه فرض…

  18. سلام نور جرم داره یا نه منظورم اینه که میتونه با جرمی گرانش عمومی بر قرار کنه طبق فرمول جهانی نیتون که اجرام هم دیگه رو جذب میکنن یا اگر جرمی نور رو میکشه به خاطر خمیدگی فضازمان هست که نور رو میکشه که تو یاهو عکس زمین و سیاه چاله رو واسم کشیدین و گفتین که که به این خمیدگی گرایش پیدا میکنه منظور کلیم اینه که اگه من خمیدگی نداشتم نور به سمتم میومد؟

    1. طبق فرمول مشهور اینشتین، یعنی هم ارزی جرم وانرژی (E=mc2 ) ، جرم میتونه به انرژی تبدیل بشه و چون نور قاعدتا باید سرعت نور رو داشته باشه(!) پس یعنی در حال حرکت جرمی براش نمیمونه و همه اش تبدیل به انرژی میشه. درحال سکون هم که انرژی نداره جرم هم نداره چون حاصلضرب جرم ومجذور سرعت باید برابر انرژی که برابر صفره باشه که به نظر من یه کم عجیبه. شاید در حال سکون بتونیم انرژی پتانسیلشو سمت چپ معادله قرار بدیم.

  19. در کل دیدگاه سوم کامل به نظر میرسید اما نباید از دیدگاه اول و دوم چشم پوشی کرد البته به نظر من
    با تشکر

  20. ممنون از مطلبی که نوشتید. سیر مقاله کمی عجولانه به نظر میاید و انگار در فرصت کوتاه قصد بازگویی موضوعی بلند داشته باشد. دوستی که قبل از من این متن را خوانده بود، برایش سوالات زیادی از خود متن به وجود آمده بود که بعد لینکش را برای من هم فرستاد. آنجا هم که گفتید “نور موج ذره است، یعنی بسته به انتخاب شما می تواند بصورت ذره ای یا موجی توصیف شود”، میتواند بحث برانگیز باشد چرا که اگر بنا بر بررسی علمی باشد، به انتخاب من نیست که نور را چگونه بیابم و نور همانطور که گفتید هم ذره است هم موج. به عبارتی، دقیق تر آنست که نور را “موج-ذره” بدانیم و بر این تعریف جدیدتر از ماهیت بیشتر تاکید داشته باشیم که همانطور که میدانید به دوگانگی موج/ذره هم مشهور است.

    به امید مقاله های بیشتر از شما و این سایت

    1. بسیار خوشحالم جوان های سرزمینم به علم فیزیک علاقه دارند، منتها با خواندن کامنت ها بسیار تاسف خوردم از اینکه هر کسی با خواندن چند خط در مورد یک موضوع نتیجه گیری های بی منطق و عجیب و غریب میکنند و خودشون رو متخصص فیزیک کوانتومی میدونند. اینگونه اظهار نظرات زمانی میتوانند سازنده و چالش برانگیز باشند که از درک مطلب به وجود اومده باشه، نه از توهم دانستن.