رویای سفر کردن در زمان، به گذشته و آینده، شاید به قدمت تصور و خیال انسان باشد. زمانی که اچ.جی. ولز، رمان «ماشین زمان» را در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد، آن را رمان علمی نامید چرا که هیچ کس نمی‌دانست سفر زمان امکان دارد یا خیر!
تنها ۱۰ سال بعد، آلبرت انیشتین نظریه چهارم نسبیت خصوصی‌اش را ارائه کرد و بخشی از این پرسش با شگفتی و حیرت بسیار پاسخ داده شد: پاسخ مثبت بود.
یکی از پیش‌بینی‌های انیشتین که امروزه با آزمایش‌های بی‌شمار بررسی و معلوم شده است، با مثالی از دوقلوها به بهترین شکل روشن می‌شود. یکی از دوقلوها در خانه می‌ماند، در حالی که دیگری با سرعتی نزدیک به سرعت نور به مدت ۱۰ سال به فضا سفر می‌کند. زمانی که مسافر بازمی‌گردد، دیگری در خانه وی را ۱۰ سال مسن‌تر می‌یابد، در حالی که خودش کاملا پیر شده است. در واقع مسافر فضا ۱۰ سال به درون آینده جهش زده است.
بعد از اینکه این مقاله رو مطالعه کردید نظرتون راجع به سفر در زمان چیه؟ به گذشته می تونیم سفر کنیم یا به آینده؟

«پارادوکس زمانی» نسبیت خصوصی است و گرچه موقعی که سرعت‌های بی‌نهایت مورد بحث است قابل توجه‌ترین مساله به‌شمار می‌رود، همواره در اطراف ما روی می‌دهد. همچنان که ما نسبت به یکدیگر جابه‌جا شده و حرکت می‌کنیم، همگی در حال سفر کردن به آینده هستیم؛ اما با سرعت و آهنگ‌های متفاوت. اختلاف‌های این درجات و سرعت‌ها بسیار کوچکند، اما واقعی هستند. سفر زمان به آینده، اجتناب‌ناپذیر است و پیامد ساختار عالم و جهان کیهان محسوب می‌شود.

تا چند دهه پیش، این موضوع به داستان‌های علمی‌ تخیلی سپرده می‌شد. در حقیقت، پرس و جویی از نخستین نویسنده داستان‌های علمی ‌تخیلی، آغاز نخستین تحقیق و مطالعه جدی و مداوم در این زمینه را دامن زد. در سال ۱۹۸۵ کارل ساگان، اخترشناس روی داستان خود با عنوان «برخورد» کار می‌کرد. قهرمان زن این کتاب به چند وسیله برای عبور و مرور سریع بین ستاره‌ای نیاز داشت و چون ساگان درگیر قوانین فیزیک می‌شد، از دوستش تورن که یک فیزیکدان نظری بود درخواست مشورت و راهنمایی کرد. وی نیز استفاده از یک کرم چاله را توصیه کرد؛ یعنی همان میانبر تونل مانند در میان فضا و زمان پیش‌بینی شده توسط اینشتین را که در بین هواداران داستان‌های علمی‌ تخیلی مشهور است. ساگان هم از روی وظیفه‌شناسی این پیشنهاد را در کتابش به کار برد.
در همان سال تورن مشخص کرد اگر شما (همانند مساله دوقلوها) در مواجهه با دو دهانه یک کرم چاله، یک دهانه را ثابت نگاه دارید و دیگری با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت کند و سپس به مجاورت دهانه ثابت شده بازگردد، در این صورت می‌توانید یک ماشین زمان خلق کنید. اگر این دهانه رونده بر حسب اندازه‌گیری دهانه ثابت ۱۰ سالی در حرکت بوده است، پس تورن می‌تواند به داخل دهانه سفر کننده پریده و از دهانه ثابت بیرون آید در حالی که ۱۰ سال به سمت گذشته رفته است.

فیزیکدانان درخصوص موضوع سفر زمان با بیقراری و ملاحظه آن در ردیف داستان‌های علمی‌ تخیلی برخورد کرده بودند، اما کار تورن، مجوزی برای جدی گرفتن آن شد و به یکباره سیلی از مقالات که بسیاری از آنها در ژورنال‌های معتبر چاپ می‌شدند رو شد. تا اواسط دهه ۹۰ دست کم ده‌ها ایده درباره روش‌های دیگر برای رفتار با بعد چهارم مثل بازی اریگامی ‌به وجود آمدند.
Time travel
تمام‌ این تفکرات قطعا نظری و در حد تئوری بودند. یک دلیلش این بود که در بیشتر موارد، طرح‌ها و نقشه‌ها نیازمند نوعی ضد جاذبه موسوم به انرژی منفی برای پایدار کردن قالب قابل کنترل فضا و زمان بود. انرژی منفی برای تولید در کمیت‌های لازم اگر ناممکن نباشد، دشوار است و هنوز این ایده سفر زمان توجهی جدی می‌طلبید. البته همه این توجهات از سر اشتیاق و علاقه‌مندی نبود. نکته اصلی و مورد بحث، مساله «تناقض پدربزرگ» بود: اگر من در زمان به عقب سفر می‌کردم و مثلا پدربزرگم را می‌کشتم، نمی‌توانستم متولد شده باشم. اما اگر متولد نشده بودم، برای سفر به گذشته و کشتن پدربزرگم نمی‌توانستم زنده بمانم. ایگور نویکوف فیزیکدان روسی و مامور تحقیق مشتاق موضوع سفر زمان اظهار کرده است که این تناقض کاربردی ندارد چون مساله فضا زمان احتمالا قائم به ذات است یعنی ممکن است من قادر به سفر بازگشت در زمان باشم و هر جور هست به گذشته‌ای که از قبل بخشی از آن بودم متصل شوم، ولی قادر به کشتن پدربزرگم نخواهم بود، چرا که من قبلا او را نکشته بودم. این فیزیکدان نظر جالبی درباره دیگر معمای سفر زمان نیز دارد: تناقض خود راه انداز. فرض کنید من به سال 2014 سفرمی‌کنم و طرحی برای یک موتور خودرو با خروجی اگزوز صفر پیدا می‌کنم و با این طرح به سال 2013 بازمی‌گردم وامتیازش را ثبت می‌کنم. فرض بگیرید که این حق امتیاز جلوتر به طرحی که من در 2014 پیدا کردم توسعه یافته می‌شود. حال سوال بدیهی این است: چه کسی موتور با خروجی صفر را اختراع کرده است؟ جواب این است که هیچ کس آن را ابداع نکرده. اگر بخواهیم درست جواب دهیم، این طرح بدون اغراق و کاملا تحت‌اللفظی از هیچ به‌وجود آمده است، با اجازه و به لطف یک ماشین زمان و (شاید) مجموعه‌ای از قوانین هنوز نانوشته مالکیت فکری.

برخی فیزیکدانان با استناد به تفسیر جهان‌های بسیار مکانیک ذره، اعتقاد دارند که سفر زمان نیازمند سفر به جهانی دیگر و موازی خواهد بود. به‌وسیله یک ماشین زمان، من از این جهان اسباب‌کشی کرده و در جهانی دیگر سکونت می‌کنم. این ایده چند مفهوم ضمنی جالب توجه دارد. مثلا بعضی فیزیکدانان اعتقاد دارند یک دلیل برای این که ما هیچ تمدنی خارج از عالم خاکی پیدا نکرده‌ایم ممکن است این باشد که آنها با استفاده از ماشین‌های زمان این جهان را ‌ترک کرده‌اند و‌ ترجیح داده‌اند در آن یکی جهان زندگی کنند. جدا از پرسش‌های فلسفی و متافیزیکی، دقیقا این مفهوم سفر زمان چقدر واقعگرایانه است؟ هر یک از طرح‌های کلی برای ساختن یک ماشین زمان، منطقه یا فضایی را خلق می‌کند که سفر زمان در آن امکان دارد و آن را از منطقه یا فضایی که در آن سفر زمان امکان‌پذیر نیست جدا می‌سازد. مرز میان این مناطق کرانه تاریخ نگاری تا اندازه‌ای یک راز باقی مانده است، چرا که طبیعت و ذات آن به مشخصه‌های فضا زمان در کوچک‌ترین مقیاس ممکن بستگی دارد. ما در بهترین حالت فهم مبهمی‌ از این مقیاس‌ها داریم و تا زمانی که نظریه کاملی از نیروی ثقل ذره را توسعه نداده‌ایم، درکی واقعی از آن نخواهیم داشت. بیش از ۲ دهه پس از طرح پر سروصدای تورن، ما هنوز نمی‌دانیم سفر زمان امکان‌پذیر است یا خیر؛ اما یک چیز مشخص است: حتی به عنوان یک ایده، سفر زمان هرچیزی هست بجز یک کار یا ایده ملال‌آور.

*راههای پیشنهاد شده برای سفر در زمان

سرعت بالاتر از نور :

براساس نظریه ی نسبیت، با افزایش سرعت یک جسم، زمان برای آن جسم کندتر میگذرد. اگر با سرعت نور باقطار حرکت کنیم زمان خیلی دیر تر می گذرد مثل این است که داریم دور سیاه چاله ای بزرگ میچرخیم وبا این کار زمان بسیار دیر تر می گذرد و اگر باسرعت نور یک هفته حرکت کنیم به 100 سال بعد می رویم ((البته این فرضیه ی استیون هاوکینگ است))
3
کرمچاله :

کرمچاله ها پدیدههایی نظری هستند که بین دو نقطه از فضازمان اتصال ایجاد میکنند. برخی معتقد اند که اگر بتوان کرمچاله ای یافت و در آن وارد شد و به سوی دیگر آن رفت، قادر خواهیم بود تا به مکان و یا زمان دیگری سفر کنیم. کرمچاله ها تاکنون به صورت تجربی مشاهده نشدهاند. همچنین بسیار ناپایدارند و تقریبا بلافاصله پس از تشکیل فرومیریزند و از بین میروند در نتیجه امکان ورد به آن غیرممکن به نظر میرسد.((علت ان هم فید بک است )).

تئوری کورت گودل :

کورت گودل در 1944 میلادی، توضیحی از جهان یافت که در معادلات گرانشی اینشتین صدق می‌کند و از نظر تئوریک می‌توان در آن به عقب برگشت. تمام استدلال‌هایی که برای رد الگوی گودل، چه بر پایه ریاضیات و چه بر پایه فلسفه، بیان شده است شکست خورده‌اند.

تناقض سفر در زمان :

یکی از سوالهایی که همیشه درباره ی امکان سفر در زمان مطرح بوده است این بوده که اگر کسی به گذشته سفر کند و یکی از عاملهای وجود خودش را از بین ببرد (برای مثال پدرش را) در آن صورت او دیگر وجود نخواهد داشت تا به گذشته برود و آن کار را انجام دهد. این تناقض ممکن است نشانه ی امکان نداشتن سفر در زمان باشد. با این وجود راه حل هایی برای این مسئله بیان شده است.

*راه حلهای ارائه شده برای حل تناقض سفر در زمان

جهانهای موازی :

برخی برای حل تناقض سفر در زمان اعتقاد دارند که هر تغییر فرد در گذشته بر وضعیت او و زمانی که از آن می آید تاثیری نخواهد گذاشت بلکه با تغییر گذشته جهانی موازی با جهانی که فرد در آن است به وجود می آید.

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

12 دیدگاه

  1. تنها چیزی ک خالق هستی دراختیار ما گذاشته وبا ارزشترین هس زمانه اگه زمان ازماگرفته بشه هیچ چیز وجود خارجی نداره🙏

  2. از لحاظ فیزیکی انسان قادر نیست با سرعت نور حرکت کنه چون بدن انسان قدرت و تاب اینو نداره که با سرعت نور حرکت کنه و مسلما متلاشی میشه حتی تجسمش باعث متلاشی شدن ذهن میشه چه برسه به اینکه تو واقعیت حرکت کنیم
    حرکت به گذشته و آینده که الان واسمون تکرار میشه مثل خواب دیدن که بچگیمونو تو خواب میبینیم یا الان که به آینده حرکت میکنیم
    الان هم بشر اون قدر پیشرفتی نکرده که بتونه با سرعت های بالا حرکت کنه و فقط تو خواب به گذشته سفر میکنه مثل روح

    اصلا مشخص هم نیست ما وقتی داخل یه کرمچاله شدیم چه عواقبی در انتظارمونه آیا واقعا اونجوری که رفتیم برمیگردیم یا …
    در مورد سفر در زمان به صورت انجماد یچیزی بگم من یه ویدئو دیدم که یه ماهی زنده رو به صورت آنی و سریع داخل یه مایعی که بخار ازش بیرون میمود و به ظاهر خیلی سرد بود انداختن و ماهی خیلی زود یخ زد بعد چند ساعت دوباره زنده شد

  3. به نظر من برای حل پارادوکس باید اصلا ببینم راهی به گذشته هست یا نه…اگه می تونستیم راهی پیدا کنیم انوقت می رفتیم و می دیدیم ایا می توانیم یکی از عامل های وجود خود را از بین ببریم یا نه

  4. همه چیز امکان داره اتفاق بیفته مثل بعضی ها که آینده رو می تونن پیش بینی کنن

  5. خلاف قوانين طبيعت و انتروپي نميشه رفتار كرد
    زمان چيزي نيست كه وجود مستقل داشته باشه
    زمان حاصل درك ما از تغييراتيست كه حاصل انرژيه
    اين موضوعات فقط با قدرت تجسم ذهن ما بوجود مياد
    مثل اين ميمونه كه اب سر بالا بره

  6. با فرض اینکه سفر به گذشته امکان پذیر باشد چه تضمینی وجود دارد که بعد از این سفر به یاد بیاوریم که از آینده آمده ایم.؟
    شاید همین الان ما از آینده آمده باشیم ولی ذهنی که در آینده داشته ایم و همچنین قصدمان از سفر به گذشته را در همان آینده جا گذاشته ایم.!

  7. دوست عزیز؛ سفر به آینده که کاری ندارد. شما یک نفر رو با یک تکنولوژی پیشرفته منجمد کنید و 100 سال دیگر او را دوباره به هوش بیاورید. ایشان حتی 1 روز هم پیر نشده ولی 100 سال به جلو سفر کرده. (اصلاً خود ما همین الان داریم به نوعی به آینده سفر می کنیم. مثلاً سوار هواپیما می شویم و با یک سرعتی حرکت می کنیم. در این حالت ما شاید 0.0000001 ثانیه به آینده حرکت کنیم) مهم این نیست. مهم این است که آیا ایشان می توانند دوباره به عقب بازگردد یا خیر

    1. یک سوال اگر ما یک نفر را منجمد کنیم و 100سال دیگه از فریزر در بیاریم اون که دیگه زنده نمیشه و قلبش و مغزش از کار افتاده .میشه بگید چه جوری زنده میشه؟

      1. خیر، کسی که فریز می شود نمی میرد فقط تا حد معین منجمد می شود. شما فرض کن که تو یک ماشین زمان نشستید و 100 سال جلو رفتید دیگران مردن شما زنده اید چون برای شما زمان کند گذشت این فریض کردن به نوعی فعالیت های بدن را کند میکنه و از پیری، پوسیدگی و … جلوگیری میشه.
        البته اطلاعات من در همین حده و ممکنه اشتباه باشه.

  8. به نظرمن سفردرزمان امکان پذیرنیست.خوب فکرکنید.سفردرزمان.
    اگرخوب فکرکنیدمتوجه می شوید ک امکان پذیرنیست.

  9. بسیار زیبا بود .
    راستی مقاله های سه قسمتی عجایب کوانتوم شما را برای درس فیزیک به عنوان تحقیق ارائه دادم ، نمی دونی که معلم از محتوای تحقیق شاخ در آورده بود .
    باز هم دستت درد نکنه