بیگ بنگ: ستاره شناسان می گویند، یک کهکشان به رنگ آبی کم رنگ که 30 میلیون سال نوری از منظومه راه شیری فاصله دارد می تواند سرنخ هایی در زمینه پیدایش کیهان ارائه دهد.

image_3865e-Leoncino-Dwarfبه گزارش بیگ بنگ به نقل از ایرنا، این کهکشان که توسط ستاره شناسان دانشگاه ایندیانا کشف شده، یک کهکشان کوچک، کم رنگ و نسبتا ساده است. اما محتوی شیمیایی این کهکشان آن را کاملا غیر عادی می سازد محققان بطور حیرت آوری متوجه شدند که چند عنصر شیمیایی سنگین در داخل این کهکشان که آن را Leoncino یا شیر کوچولو نامیده اند، وجود دارد. در واقع این کهکشان کمترین میزان فلزات را نسبت به هر سیستم مشاهده شده ستاره گرانشی دارد.

جان سالزر استاد ستاره شناسی در دانشگاه ایندیانا می گوید: « کشف کهکشانی که کمترین میزان فلز را داشته باشد حیرت انگیز است زیرا این کهکشان می تواند به انجام یک آزمایش کمی در رابطه با بیگ بنگ کمک کند.» وی افزود: برای کشف شرایطی که در آن جهان به وجود آمده است روش های نسبتا اندکی وجود دارد اما کهکشان هایی که فلز کم دارند از جمله امیدوار کننده ترین روش ها در این رابطه هستند.

بیشتر کهکشان ها به ویژه کهکشان های نزدیک به راه شیری، دارای سطوح نسبتا زیاد فلزات هستند. زیرا فلزات سنگین داخل هسته ستاره های در حال سوختن می روند و هر کدام باعث تولید ستارگانی با فلزات بیشتر می شوند. اما بیگ بنگ و پیدایش اولیه جهان کاملا عاری از فلزات سنگین بود و کهکشان هایی مانند Leoncino که بطور رسمی AGC 198691 خوانده می شود، شرایطی شبیه پیدایش اولیه جهان دارند و فرصت آزمایش الگوهایی که بیگ بنگ را شبیه سازی می کنند، به ستاره شناسان می دهند.

کهکشان شیر کوچولو نسبتا کوچک است و تنها هزار سال نوری قطر دارد که به این ترتیب شرایط یک کهکشان کوتوله را دارد. همچنین در حالیکه کهکشان راه شیری دارای 400 میلیارد ستاره اما Leoncino تنها چند میلیون ستاره دارد. ستاره های این کهکشان نسبتا جوان و داغ هستند اما بطور غیر منتظره ای کم نور هستند. این ستاره های داغ باعث شده اند که این کهکشان رنگ آبی کم رنگ داشته باشد. جزئیات بیشتر این مطالعه در مجله Astrophysical Journal منتشر شده است.

سایت علمی بیگ بنگ / منبع: sciencedaily.com

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

1 دیدگاه

  1. یکی از معما های حل نشده در علم کیهان شناسی این است که در حین انبساط کیهان چگونه جاذبه های محلی توانسته اند روند انبساط یک نواخت را بر هم بزنند و کهکشان ها را ایجاد کنند ؟ اگر ابر های هیدروژنی و هلیومی بطور یکنواخت انبساط می یافتند تا کنون در پهنه گیتی هیچ چیزی به وجود نیامده بود. نوسانات کوانتایئ و نوسانات چگالی تنها نظریه هایی اند که کیهان شناسان پدیده شکل گیری کهکشانها را به کمک آنها شرح میدهند. یکی از بزرگترین یا نقص عمده علم کیهان شناسی این است که غیر از نظریه نسبیت عام که بر اساس آن زمان مکان نسبی انشتین در گذشته های دور دست ( حدود چهارده میلیارد سال پیش ) تا حد یک حجم بسیار ریز به نام حجم پلانک با ابعاد ۱۰ بتوان منهای ۳۵ متر ( طول و عرض و عمق مکان سه بعدی ) و ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه در دل نیستی در هم پیچیده و متراکم بوده و کلیه محتوای کیهان در آن حجم بسیار ریز بصورت دمای محض و همگن متمرکز بوده است و پس از آغاز انبساط تاکنون مرزهای آن در دل نیستی در حال باز شدن و گسترش می باشد، نظریه نیوتونی زمان مکان مطلق را نمی پذیرد و آنرا منتفی شده تلقی میکند. نقص در این نکته نهفته است که کیهان شناسان برای جهان یک محیط و فضای سه بعدی ثابت و پایدار قائل نیستند که خود مشمول حال انبساط و انقباض نبوده بلکه در چهارچوب آن محتوای جهان در حال انبساط و انقباص به سر میبرد. نسبیت عام انشتین علی رغم انسجام و زیبایی و اختلال ناپذیر ساختار ریاضی یک پدیده ذهنی است و واقعیت عینی ندارد. انبساط و انقباض کیهان هردو بر اثر ریزش و سقوط آزاد و چرخشی انرژی و جرم از ارتفاع و راس و قله به سمت دامنه و قاعده صورت می پذیرند و نه بر اثر باز و بسته شدن زمانمکان نسبی انشتین. در لحظات اولیه یعنی قبل از آغاز انبساط، مرکز جهان رفیع ترین قله و محیط جهان ( مرز فضای سه بعدی ثابت و پایدار ) عمیق ترین دامنه را تشکیل میداده اند. زمانیکه دور ترین کهکشان ها در آینده های دور دست به دامنه برخورد کردند آنگاه محیط جهان به رفیع ترین قله ها و مرکز جهان به عمیق ترین دامنه تبدیل خواهند شد و پس از آن فاز انقباض آغاز خواهد شد. حال اگر خواننده گرامی پرسید که با زمان مکان نسبی انشتین چه کار کنیم ؟ پاسخ به شرح زیر می باشد: ذرات زمان مکان دارای همزاد های جاودانه خویش میباشند تحت عناوین ذرات بیزمانی و بیمکانی . طوریکه اطلاع داریم اندیشمندان دینی این مفاهیم را از صفات خداوند متعال می پندارند و تا کنون به این فکر و اندیشه نیافتاده اند که برای این مفاهیم یک کاربرد عینی دست و پا کنند و مفاهیم زمان مکان معمولی را از انزوا و تنهایی نجات دهند. این ذرات چهار بعدی روی ذرات چهار بعدی زمانمکان هرکدام با ابعاد پلانک نوسانگر های بنیادی هشت قطبی را تشکیل میدهند که مقدار بسامد یا فرکانس آنها برابر با معکوس زمان پلانک یعنی به اندازه ۱۰ بتوان ۴۳ بار در ثانیه میباشد. این فرکانس بسیار زیاد در هیچ آزمایشگاه و شتاب دهنده ای قابل دست یابی نمی باشد. اگر بخواهیم به آن برسیم نیازمند به شتاب دهنده ای به بزرگی کره زمین خواهیم بود. از تراکم بسیار شدید بخشی از این نوسانگر های بنیادی ( حدود ۸ تا ۱۰ درصد ) کلیه ذرات اتمی و زیر اتمی و ذرات نور در اولین لحظات انبساط آفریده شده اند و بخش عظیم آنها در قالب سیاه چاله های ریز و درشت باقی مانده است که در علم کیهان شناسی تحت عناوین انرژی و ماده تاریک معروف گردیده و کیهان شناسان تاکنون به ریشه اصالت وجودی آن پی نبرده اند. کهکشانها در طی سقوط و ریزش انرژی و جرم بر اثر چرخش ایجاد شده اند، زیرا تکینگی یا تجرد فیزیکی اولیه علاوه بر چگالی فوق العاده زیاد دارای حرکت چرخشی سرسام آور در اطراف محور ناچیز خویش هم بوده است و حرکت چرخشی فعلی کهکشان ها در اطراف مراکز خویش حاصل بقاء آن حرکت چرخشی اولیه می باشد. اگر حرکت چرخشی وجود نداشت، سقوط و ریزش انرژی و جرم هم بطور یکنواخت صورت می گرفت و نوسانات کوانتایئ و چگالی ایجاد نمی شد و کهکشان ها هم شکل نمی گرفتند. فضای سه بعدی ثابت و پایدار جهان دارای یک بعد چهارم زمانی می باشد که میتوان آنرا ابد نامید. طول عمر کیهان و طبیعت و موجودات زنده و غیر زنده توسط لحظه ابد رقم زده میشوند و طول لحظه ابد برابر است با طول لحظه حال که آنهم برابر است با زمان پلانک یعنی ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه. این نکته مهم است که بدانیم که مفاهیم بیزمانی و بیمکانی به معنای عدم وجود زمان و مکان نیستند بلکه واقعیت های عینی. بطور خلاصه میتوان باور داشت که جهان از لحاظ فیزیکی دارای ۱۲ بعد می باشد. یک فضای ثابت و پایدار سه بعدی با یک بعد زمانی به نام لحظه ابد و هشت بعد زمانمکان و بیزمانی بیمکانی که بخشی از آن به ذرات نور و جرم تبدیل شده اند. این هشت بعد، دیگر قابل باز و بسته شدن نیستند که بتوانند انحنا یابند و با جرم و انرژی مشغول عمل و عکس العمل شوند. در عوض مفاهیم متضاد و زوجی غیر مادی از قبیل ؛ پستی و بلندی، ارتفاع و عمق ، راس و قاعده، قله و دامنه هستند که با انرژی و جرم در حال فعل و انفعال متقابل به سر میبرند و ریشه گرانش و انبساط و انقباض در کل کیهان اند. غیر از این جهان ، تعداد بسیار زیادی جهان های دیگر وجود دارند که از لحاظ فرم و شکل و محتوا با این جهان مطلقا همسان و برابر می باشند. در بینهایت دور دست ها در پهنه لایه تناهی و بیکرانی در همین لحظه جهان های نو در حال ایجاد و به ظهور رسیدن اند و تعداد جهان ها بطور کلی هرگز به پایان نخواهد رسید. علم فیزیک و ریاضی ، فلسفه و حکمت ، عرفان و الاهیات تاکنون نتوانسته اند که مفاهیم بینهایت، لایه تناهی ، نامتناهی، بیکرانی را بطور روشن و قابل فهم توضیح و شرح دهند. تنها تعریفی که تاکنون توسط حکمت و فلسفه و الاهیات ارائه شده است : نا متناهی در ذهن انسان نمی گنجد، همان طوریکه آب اقیانوس در یک کوزه کوچک نمی گنجد.