متا فیزیک چیست؟
بیگ بنگ: شیادان و هدایتکنندگان برنامهء فریب عمومی گاه برای موجّه کردن روشهای خود دست به دامان بهکارگیری واژگان پرطمطراق و تکدّی و استقراض از اصطلاحات تخصصی حوزههای دانش و فلسفه میشوند. از آنجا که در روزگار ما با وجود گردش حجم انبوه دانش و اطلاعات عمومی ، کمتر از گذشته میتوان افراد را با واژگانی چون آل، بختک، یک سر و دو گوش و …. فریب داد و اقناع کرد ، واژگانی همچون متافیزیک، کوانتوم، الکترومغناطیس، انرژی و … از جمله الفاظ پرکاربرد رمّالان و فالگیران و نادانشمندان زمانه ماست. علیالظاهر مشابهت دو اصطلاح متافیزیک و فیزیک سبب شده رمّالان بر موج ناآگاهی تودههای ناآشنا با دانش و فلسفه سوار شوند و فرومایگی اعمال فریبکارانه خود را بپوشانند.
به لحاظ لغوی متافیزیک متشکل از دو کلمه “متا” به معنای بَعد و “فیزیک” به معنای طبیعت است و در ترجمه های معمول آن را با “مابَعدالطبیعه” معادل میکنند. متافیزیک بهمعنای دقیق آن شاخهای است از فلسفه (همانگونه که اپیستمولوژی (معرفتشناسی) epistemology ، زیبایی شناسی aesthetics و… شعوبی از فلسفه هستند). متافیزیک به گفته ارسطو جستوجوی نخستین اصلها و علتها و بررسیِ بودن به مثابهء بودن است، پرسشهای بنیادی متافیزیک درباره بودن، نبودن، شدن، یکی، بسیاری و… است. متافیزیک در این معنا به نوعی همان “آنتولوژی” ontology (وجودشناسی) یا بودنشناسی است.
واژهء متافیزیک ساختهء شاگردان ارسطو و نامی بود برای نامیدن دستهای از نوشتههای او که “پس از فیزیک” بودند. ولی این نام در دورههای بعد به معنایی که در بالا توضیح داده شد بهکار رفت. خود ارسطو به جای واژهء (متافیزیک) عبارت (دانش یا فلسفهء نخستین) را بهکار برده است. افراد ناآشنا با واژگان حوزه علوم و فلسفه، مابعدالطبیعه را با ماوراءالطبیعه جابهجا گرفتهاند و از روی ناآگاهی به پدیدههای عجیب و فراطبیعی (در صورت وجود) یا بهعبارتی آنچه که پدیدههای پارانرمال paranormal خوانده میشوند عنوان متافیزیک اطلاق میکنند! محتملاً بارها شنیدهایم که کسانی خواص سنگ ها یا فال تاروت یا احضار ارواح و … را زیرمجموعه مسائل متافیزیکی عنوان میکنند و علیالاصول تصور میکنند متافیزیک به معنای پدیدههایی است که فیزیک از توصیف و تفسیر آن عاجز است!
این سوءبرداشت تا به آنجا رایج و معمول شده که حتی دانشگاهیان نیز درک و قضاوت صحیحی در قبال حیطه مبحث متافیزیک ندارند. جابهجا گرفتن دو اصطلاح مابعدالطبیعه و ماوراءالطبیعه چنان رایج است که برای نمونه کتاب “هر آنچه لازمست درباره مسائل فراطبیعی (پارانرمال) بدانید”Everything you need to know about the paranormal phenomenon)) نوشتهء سیلیویا براون در فارسی ذیل عنوان (پدیدههای متافیزیکی!) ترجمه شدهاست. مخاطب فارسی زبان، پارانرمال را با متافیزیک جابهجا گرفته و این دو را به غلط با هم یکی تصور میکند. سیلیویا براون در این کتاب از اشباح ، پریدریایی، خونآشام، اشیای ناشناخته فضایی (UFO)، احضار ارواح و طلسم و برونفکنی روح و هاله و … صحبت میکند و ناشر در مقدمه، کتاب او را اینگونه معرفی میکند: کتابی که پیش رو دارید نوشتهء یکی از بزرگترین نویسندگان عرصهء متافیزیک جهان است!
سیلویا براون نویسنده چندین کتاب پرفروش با کامل ترین راهنمای خود درباره مسائل متافیزیک است! کتاب پدیدههای متافیزیکی فرهنگ کوچکی است که تمامی مسائل متافیزیکی مؤثر بر زندگی ما را در بر میگیرد! طراحان برنامه فریب عمومی که عموماً تبلیغ محصولات خود را در برنامههای زرد تلویزیونی ماهوارهای و روی میلیونها وبسایت شبکه اینترنت قرار میدهند نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنان با ترفندهای گوناگون محصولاتی نظیر تکههای سنگ، برچسب دفع سموم بدن!، مهره مار، دستبند انرژی و آرامش! ، دارو و درمانهای دروغین افزایش قد و لاغری و CD های ترک اعتیاد و … را در مقیاس انبوه به فروش میرسانند و سوار بر ناآگاهی عمومی ، تجارت آلوده خود را پیش میبرند. رمّالان و شیّادان روزگار ما برای فروش تولیدات خود، دست به دامان بهکارگیری واژگان پر ابهت و پرطنینی چون متافیزیک و امواج الکترومغناطیس و … میشوند تا بلکه مخاطب ناآگاه ، تصور کند کارکرد محصولات فوق، از پشتوانهای علمی (مخاطب ناآگاه، متافیزیک را بهمعنای فیزیک جدید یا چیزی ورای فیزیک و لذا آن را نوعی علم تلقی کرده و بلکه معتبرتر میداند) برخوردار است.
به همین جهت در تبلیغات شیّادانهء آنها دیگر سخنی از بلغم و صفرا و طبائع اربعه و سردی و گرمی و آب و باد و خاک و آتش نیست. سخن از متافیزیک است و نیروی مغناطیس! عبارات زیر عیناً از متن تبلیغات اینترنتی فروش مهرهء مار نقل شده است:[ … مهره مار دراولین برخورد شاید مساله ای خرافاتی بنماید، ولی علم نوین متافیزیک (؟) که از جمله علوم پیشرفته وجدید بشر است (؟) و واقعیات پنهان بسیاری از موضوعات را کشف واثبات مینماند و علم سنگ درمانی (؟)یکی از شاخه های بسیارجزیی آن است(؟) که امروزه توانستهاست بسیاری از مشکلات حاد بشر را حل کند(؟!) درخصوص مهره مار ، متافیزیک اینگونه اظهار نظر میکند (؟؟) : هر شیء در جهان هستی بهواسطه جوهره ساختاری خود نیرویی مغناطیسی (؟) دارد و برآیند این انرژیهای (بالاخره نیرو یا انرژی؟!) نهفته منتشر شده از اجسام واشیاء بهصورت بسیار مؤثر وقابل مشاهده نظمی را در جهان هستی پدید میآورند! …]
علی ایحال با هر رویکردی که تعریفی جامع از مابعدالطبیعه (متافیزیک) ارائه دهیم نه مهرهء مار و اثر آن بر خوشبختی و جذابیت افراد، نه خواص سنگهای ماه تولّد، نه فال تاروت و نه طالعبینی و نه نظایر این ها، هر چه که باشند هیچکدام موضوع بحث متافیزیک نیستند. یک تعریف بنیادین از متافیزیک این است که در آن، نمود appearance از واقعیت reality متمایز می شود. برخی تصور میکنند این تعریف مستلزم آن است که سرفصل موضوعات متافیزیک، واقعیت جهان نادیده unseen world باشد و بلافاصله اینطور استنتاج میکنند که موضوعاتی چون روح، بختک، جن و … از آن حیث که گویا به چشم دیده نمی شوند زیرمجموعه مسائل متافیزیک هستند! متافیزیک به بیانی دیگر پرداختن به نگرش فراگیر over-all view انسان به جهان یا طبیعت است.
ماکس پلانک متافیزیک را اینگونه تعبیر میکند: “قطعه خاکی را در نظر بگیرید، و ابعاد و حدود هندسی آن و ساختار شیمیایی و فیزیکی آن را بررسی کنید، این یک بررسی علمی است. امّا همین قطعه خاک را، ضمن یک تصویر بزرگ تر و فراگیر ببینید، بیابانی را در نظر آورید با تپه ها و دامنه ها و این قطعه خاک را ، در این مجموعه از نظرگاهی بلند نظاره کنید. تصویری دیگر از آن خواهید داشت. این دومی است که تا حدودی به بینش متافیزیکی شبیه است.” متافیزیک و علم در طول هم اند . شناخت علمی درون معرفت متافیزیکی قرار میگیرد. درست مانند فیزیولوژی و بیوشیمی. فیزیولوژی رفتار بدن را تشریح میکند و بیوشیمی علمی است که در آن تفسیر شیمیایی از رفتار بدن ارائه میشود. در فیزیولوژی از انقباض و انبساط عضلات و از ترشحات غدد درون ریز سخن میگویند و از زیاد شدن قند خون و همراه با آن ازدیاد تشنگی و …، امّا بیوشیمی چگونگی همهء این مسائل را از چشم یک شیمیدان نگاه میکند و تبیین شیمیایی از این پدیده ها ارائه میدهد. توضیح می دهد که ملکول های آکتین و میوزین چگونه از منابع انرژی بدن ATP انرژی میگیرند تا انقباض و انبساط را تامین کنند. بیوشیمی تا هر کجا که پیش رود نه رقیب فیزیولوژی می شود نه بزرگتر از آن . همیشه به منزلهء جزئی از آن باقی می ماند. بعبارت دیگر بیوشیمی در طول فیزیولوژی است نه در عرض آن.
متافیزیک و علم هم در مقام تشبیه، چنین نسبتی با یکدیگر دارند. بهر حال بار دیگر تأکید می کنیم که مباحث مطروحه در متافیزیک عمدتاً مشتمل بر پرسش هایی نظیر این است که ریشهء تنوع و تعدد چیست ؟ وجود معلول چگونه وجودی است که نیازمند علّت شده است؟ چرا نمی تواند بدون علّت بوجود بیاید؟ اساساً وجود، خودش چیست؟ چرا به جای اینکه یک چیزی نباشد چیزی هست؟ آیا هستی هر کجا یافت شود کمّیت پذیر است؟ حقیقت چیست ؟ اصالت وجود و اصالت ماهیت و رئالیسم به چه معنا هستند؟ و از این رو سرفصل موضوعات متافیزیک برخلاف آنچه که عامّه می پندارند نه اشباح سرگردان است نه کف بینی نه احضار ارواح نه پیشگویی و نه غیب گویی و نه فال تاروت و نه طالع بینی و نظایر آن.
نویسنده: عرفان کسرایی
سلام و خدا قوت. من دوتا کتاب در مورد متافیزیک خوندم خیلی عالی بود که پیشنهاد میکنم حتما بخونید. کتاب متافیزیک زندگی و کتاب متافیزیک قرآنی تالیف استاد علی اکبر خانجانی. این کتاب ها رو میتونید بصورت رایگان از سایت http://www.khanjany.org دانلود کنید
متا در زبان یونانی به معنای ؛ در کنارِ و در میانِ ، لذا متافیزیک از لحاظ زمانی هم می تواند به معنای قبل و هم بعد از طبیعت باشد و از لحاظ مکانی در کلیه جهات به معنای چپ و راست، جلو و عقب، بالا و پائین طبیعت. برای سهولت درک موضوع می توان دو کره تودرتو را تصور نمود که محیط کره میانی مرز درونی و پائینی کره بیرونی باشد که خود در کلیه جهات باز و بیکران. اینست تصویر هندسی فکر افلاطون در مورد عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت در بیرون و بالا و عالم محسوسات یا طبیعت در درون و پائین. ارسطو در فکر محیط کره میانی را برداشته و هردو را به یک کره باز و بیکران تبدیل نموده به شکل یک جهان نامتناهی، غیر حادث و قدیم یعنی آفریده نشده که همیشه بوده و هست و خواهد بود و از این راه و به این روش یگانه انگاری یعنی یکی بودن طبیعت و ماوراء طبیعت را جایگزین دوگانه انگاری افلاطون و فرم های مطلق را جانشین ایده های وی نموده که بصورت امکانات بالقوه در باطن واقعیت موجود اند و نه به شکل مثال یا الگو در ورای طبیعت. نکته مهم در این زمینه اینست که هردوی آنها بر روی ایده طلائی و فکر علمی دمکریت فیلسوف ماقبل سقراط سرپوش گذاشته اند مبنی بر موجود بودن دنیا های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار. به زبان فارسی امروز و آینده : گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار. حرکت های نزولی و صعودی از طریق نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض و وقوع مه بانگ های متوالی بر اثر این نوسانات در یک جهان باز و بیکران از نوع جهان ارسطوئی محال و غیر ممکن می باشند. نتیجه اینکه این جهان محدود و متناهیست و دارای محیطی مسدود و نفوذ ناپذیر.
متافیزیک یک خط فکری – خیالی محسوب می شود و سعی آن این است که امکانات موجود در طبیعت را شناسایی نماید. لذا پاسخ به سوال زیر محور اصلی بینش متافیزیکی می باشد : آیا طبیعت می تواند طور دیگری هم باشد، علاوه بر بودنش همین طور ؟
مثال : آیا یک مرد می تواند زن هم باشد و یک زن یک مرد ؟
عميقاً بابت توضيحات زيبا و منطقي كه ارائه فرموديد سپاسگذارم.اين توضيحات رو در فضاهاي اجتماعي پركاربرد هم به اشتراك بذاريد لطفاً 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام، من تجربه پرواز روح رو در بچگی حدود ۱۳،۱۴سالگی داشتم بدون اینکه ازش چیزی بدونم اون موقع خواب بودم و خودم رو بالا دیدم ولی بعد از چند ثانیه برگشتم دلیلش چیه
قبلا خیلی اسم متافیزیک رو شنیده بودم چیزی درموردش نمیدونم الانم اولین بار بود مطلبی درموردش میخوندم دوست دارم بهتر بتونم بفهممش و درکش کنم
این متن بسیار مفید بود … لطفا بیشتر متن بذارید که سطح اگاهیمون بالاتر بره
شاید بشه ولی اینکار قانون طبیعتو بهم میریزه و بهم ریختن قانون طبیعت اثار خیلی جبران ناپذیری داره !
بسیار عالی
اگر ما سعی کنیم تعصب روی هر چیز مثل دین، ملیت، خدا، قرآن، مکان، زمان، سبک زندگی، جهان چندمی، برتری نژاد و… رو از بین ببریم میتوانیم ب خیلی از واقعیت هایی پی ببریم ک زندگی رو زیباتر کنه، بدی هارو از بین ببره، فقط زمان اثبات میکنه حقایق رو، شما اگه ب زندگی ۵۰ سال پیش رو مطالعه کنید میفهمید ک چقدر ذهن ها و افکار ها تغییر کرده، پس تو حال و گذشته نمونید پنجاه سال بعد رو تصور کنید و خودتون رو برای اون روز آماده کنید, نگید کی مرده کی زنده، از کجا معلوم عمرهای که داره کوتاه میشه ایست کنه و ب درزا نکشه!!!؟ ب اینکه از کجا اومدیم و ب کجا میریم و بعد مرگ چ اتفاقی میوفته فکر نکنید ک هیچ کس هیچ جوابی براش نداره و همه حتی خدا ساخته ذهن بشر هست، فقط ب این فکر کنید چ چیزهایی میتونه ب شما و دیگران کمک کنه ذهنی آرام و زندگی خوش آیندی داشته باشید، حس خیر خواهی ب نظر من بهترین و زیباترین حس جهان هست هست، امیدوارم در تمام مراحل زندگی این حس همراهتون باشه
درود بر امیر محمد،
شک ندارم که با این تفکراتت جزو معدود افرادی هستی که از زمان حال جلوتر هستی. قاعدتاً هم ، از اینهمه جهل و جهالت ونا آکاهی عمومی موجود در رنج هستی.
داره میگه«حتی خدا هم ساخته ی ذهن بشره» اونوقت شما میگید از زمان حال جلوتری؟؟ ببین با کیا شدیم هفتاد میلیون نفر!
نخیر جهل رو شماها دارید با این ذهنیتتون
به کجا داریم میریم واقعاً…..
متاسفانه شما جز همون افرادی هستی که از وجودت امثال شما یه عده معدود باید رنج بکشن
چون حتی حاضر نیستی 1 دقیقه فکر کنی و سریع موضع می گیری
برای اینکه شما حداقل حداقل به فکر فرو بری که ایا خدا ساخته ذهن بشر هست یا نه؟
یا اینکه اصلا چرا یکی باید این حرف رو بزنه؟
متاسفانه برای اینکه شما یاد بگیری فکر کنی زمان زیادی نیازه و عمر بشر کوتاه
هیچ کاری ش هم نمیشه کرد بدبختانه
نمیدونم دعوا سر چیه. اصلا چه ربطی به این مقاله داره.
نویسنده مقاله با درست یا غلط ماورالطبیعه کاری نداره .
وجود داشتن یا نداشتن جن و بختک و پری دریایی و….
را نه تایید کرده و نه تکذیب.
فال و طالع بینی و پیشگویی و احضار روح و….. را همچنین. فقط گفته که اسمشون متا فیزیک نیست.
حالا اگر شما به این مسائل اعتقاد داری خب داشته باش و عقیدتون هم محترمه. ولی به اسم علم متافیزیک بیانش نکن. مثلا اسمشو بذار
دنیای نامرئی .حالا یا هرچی که دوست داری
تمام.
بسیار ارزشمند بود. سپاس
بسیار لذت بردم
متشكرم
اما با جامعه فعلی ما که پرشده از این قماش کوشش بیشتری برای روشنگری لازم داره
آره دیگه، چی بگم. جالبش اینجاست که این قماش و اون قماش نداره. هر قماشی برای خودش داره میدزده و میبره. کدومو میخوای با روشنگری بندازی بیرون حالا؟ قماشی که آش زیاد میخوره یا قماشی که ماش زیاد میخوره؟ همشون سر تا پایین یه قماشن با نام گروه قماش بگیر جیب خالی کن و ببر!
زیاد شدن خیلی. قماش خوب و بد نداریم قماش قماشه
درود
مقالتون بسیار زیبا و همچنین دارنده اطلاعات خوبی بود
ممنون خیلی خوب بود
لطف میکنید در مورد سایمنتولوژی هم صحبتی داشته باشید
بسیار عالی استاد ،کلی سوال مبهم داشتم با استناد به سخنان شما جواب گرفتم عالی بود تشکر
عالی بود . خیلی از سوالات من رو جواب داد
بسیار دقیق و تاثیرگذار
بسیار عالی ، درود بر شما
خیلی خوب بود مرسی
عالی بود سپاس
خوبه
درود
بسیار زیبا بود من در مورد متافیزیک چیزی نمیدونستم ممنون از روشنگریتون
سلام ببخشید میخواستم بدونم با علم متافیزیک میشه جون کسی رو نجات داد یا مثلا یه مُرده رو زنده کرد و یا مثلا تو فکر و ذهن کسی نفوذ کرد یا نه ؟ ممنون
اگه این مطلب رو خونده باشید متوجه می شید که متافیزیک با جادو و… کاری نداره
زنده کردن مرده هم از انسان بر نمیاد مرگ و زندگی ما هم دست خداست
عالی بود مرسی
جالب بود ممنون
سلام متنتون عالی بود
عاقا حقیقتا من خودم چندین بار انسان هایی رو که جن زده شدن رو با چشمم دیدم و به وجود جن یقین دارم کلی ممنون که چنین مطلب خوبی رو روی سایت گذاشتین من تا یه ربع پیش تصور دیگه ای از متا فیزیک داشتم
با عرض سلام و خسته نباشید برداشتی که من از این نوته داشتم این بود که اصلا متافیزیک در باره موجودات نامرعی اصولا نباید صحبت کنه چون ریشه متافیزیک خارج از محدوده زمانی هستش یعنی محدود به زمانو مکان نیست ولی موجودات نامرعی (درصورت وجود داشتن) چون همه چیز را درک نمیکنند به هر حال نواقصاتی در ذات خود دارند پس نتیجه میگیریم که محدود به زمانو مکان هستند در صورتی که متافیزیک خارج از زمان و مکان صحبت میکند ودر این متن از موجودات نامرعی زیاد استفاده شده که این نمیتونه ربطی به متافیزیک داشته باشه
عالی
بسیار زیبا…ولی این مقاله بیشتر سعی بر این داشت که وجه تمایز ها رو نشون بده..مشکل اصلی تفهیم جامعه نسبت به تعاریف اصلی و روشن متافیزیک است
یه توضیح کاملا ساده تر از اینکه کلااا متافیزیک چیه ن اون چیزی ک مردم فک میکنن ندارید؟؟یا اگه میشه این قسمت و به صورت ساده تر و قابل فهم تر بگین (ک تعریف بنیادین از متافیزیک این است که در آن، نمود appearance از واقعیت reality متمایز می شود.)
تشکر .خیلی مقاله مفید و پرباری بود . امید وارم اطلاعات علمی بیشتری در این مورد بگذارید .
از اینکه خیلی سلیس و روان توضیح دادید ممنون هستم .
جالب بود
ممنون خیلی خوب و روشن ولی هیچ نظریه نظریه نهایی نیست
طرفداران این دسته میکوشند متافیزیک را شبه علم و حتی علم جا بزنند !
خیلی عالی بود استفاده کردیم
میشه در مورد علوم غریبه هم مطلب بزارین که واقعییت داره یا نه
ظاهرا شما متن رو نخوندید یا درست متوجه نشدید.
ممنونم، عالی بود.
بسیار عالی و مفید واقعا ممنونم.
زنده باد
ممنون عالی بود
اما فکر کنم این قسمت از متن ناقصه: متافیزیک بهمعنای دقیق آن شاخهای است از فلسفه (همانگونه که اپیستمولوژی (معرفتشناسی) epistemology ، زیبایی شناسی aesthetics و… شعوبی از فلسفه هستند). متافیزیک به گفته ارسطو جستوجوی نخستین اصلها …
صحیح
درود بر شما
مقالهی بسیار زیبا و صد البته مفیدی بود 🙂
پاینده باشید…
سپاس از اظهار لطف شما
زنده باد کوتاه بود و مختصر و مفید.جامع و کامل و مانع
با اجازه باذکر نام و منبع از مقاله شما استفاده میکنم