بیگ بنگ: گاهی اوقات افراد احساس عجیبی از حضور شخص یا چیزی که قابل دیدن نیست را در اطرافشان گزارش می کنند و این پدیده را به وجود روح نسبت می دهند. اما دانشمندان در پژوهشی جدید نشان داده اند که روح تنها توهمی است که بوسیله ی مغز ما ایجاد می شود.

ghost-experimentبه گزارش بیگ بنگ، در این آزمایش محققان قادرند مغز شرکت کننده ها را با ایجاد نوعی احساس وهم فریب دهند. احساسی که تصور می کنید شخصی در نزدیکی شماست ولی در واقع کسی حضور ندارد. محققان به این نوع توهم «احساس حضور» می گویند. اگرچه این افراد «حضور شخص» را نمی بینند. اما می توانند موقعیت مکانی آن را تشخیص دهند و مکررا به اطراف بچرخند یا حتی به آن شخص نامرئی غذا تعارف کنند. صرف نظر از اینکه این پدیده موضوع مهمی در تمام فرهنگ ها محسوب می شود، اما محققان می گویند افرادی که معمولا دارای مشکلات روانی و عصبی هستند این پدیده را توصیف کرده اند. حتی افراد سالمی که تجربه خستگی مفرط جسمی داشته اند مانند افرادی که کوهنوردی بیش از حد داشته اند نیز این پدیده را توصیف کرده اند. محققان در این پژوهش روباتی را ساخته اند تا با ایجاد ناهماهنگی در حواس، موجب پدید آمدن توهم روح در برخی افراد سالم شود.

دکتر اولاف بلانک عصب شناس از دانشگاه پلی تکنیک فدرال لوزان (EPFL) در سوئیس می گوید: «در اولین آزمایش، 30 درصد از شرکت کننده های سالم به طور خود به خود این احساس را که شخصی در پشت سر آنها قرار دارد و آنها را لمس می کند گزارش کرده اند. این روبات از دو بخش تشکیل شده است و شرکت کننده ها در حالیکه چشم بند بسته اند و هدفون در گوش دارند در بین این دو بخش می ایستند. یک بخش در پشت آنها و بخش دیگر در جلوی آنها قرار دارد. این افراد به بخش جلو دسترسی دارند و با زدن کلیدی بر روی روبات جلویی، روبات پشت سر خود را بکار می اندازند. این کار باعث می شود که روبات پشت سر «حرکت دست» شرکت کننده ها رادوباره ایجاد کند و پشت آنها را لمس کند. این عمل باعث ایجاد توهمی می شود که در آن شرکت کننده ها دست خود را به جلو دراز کرده اند ولی انگار در حال لمس پشت خود هستند. این موضوع حتی عجیب تر نیز می شود و آن هنگامیست که محققان تأخیری کوچک بین عملکرد شرکت کننده ها و عکس العمل روبات ایجاد می کنند.

ttt.JPGتجربه ی روح مانند

تأخیری که بین دراز کردن دست شرکت کننده ها به جلو و سیگنال های حسی که از پشت دریافت می کنند ایجاد می شود، باعث اختلال در منشأ احساس این افراد می شود. در این حالت مغز با وضعیت غیرممکنی مواجه می شود که در آن سیگنال های حسی و حرکتی با یکدیگر هماهنگی ندارند. نتیجه ی این آزمایش تجربه ی توهم آوری بود که در آن شرکت کننده ها تصور می کردند که شخصی نامرئی پشت آنها را لمس می کند. گیلیو روگنینی، عصب شناس در دانشگاه EPFL که این پژوهش را رهبری میکند می گوید: برای برخی افراد این احساس چنان قدرتمند بود که خواهان توقف آزمایش شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تعادل دقیقی بین مکانیزم های مغزی، که تجربه ی «خود» در مقابل «دیگران» را ایجاد می کنند، وجود دارد. بهم زدن چنین مکانیزمی می تواند تجربه های عجیبی را بوجود آورد.

روح در مغز است

دکتر بلانک می گوید: آزمایش این روبات در افراد سالم مشابه احساس برخی بیماران روحی روانی یا افراد سالمی است که تحت شرایط دشوار قرار می گیرند. این موضوع تأیید می کند که تصور وجود روح از طریق تغییر ادراک بدن آنها در مغز ایجاد می شود. محققان برای بررسی اساس این توهم در مغز، به ضایعه ی مغزی 12 بیماری نگاه کردند که از بیماری صرع یا سکته ی مغزی رنج می بردند. تمامی این بیماران تجربه هایی را گزارش کرده اند که در آن حضور شخص یا سایه ای را درست در پشت سرشان یا در گوشه ی چشمشان احساس می کردند.

این محققان توهم ادراک روح را به ضایعه هایی در سه ناحیه از مغز مرتبط می دانند: قشر (Temporoparietal)، قشر (Insular) و قشر (Frontoparietal). این یافته ها همچنین به محققان کمک می کند تا ریشه ی علائم بیماری اسکیزوفرنی را بهتر درک کنند. همانطور که در پژوهش های قبلی عنوان شده،این علائم توهمی بیماران، مانند شنیدن صدای موجودات بیگانه و توهم اینکه آنها تحت کنترل هستند، می تواند به وسیله ی پیوستگی نامناسب حواس در مغز بوجود آید.

ترجمه: محسن ارزانی/ سایت علمی بیگ بنگ

منبع: livescience

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

20 دیدگاه

  1. سلام. من یه مستند راجع به این ازمایش دیدم همین دکتری که این ازمایش رو انجام داده به نکته خیلی جالبی اشاره میکنه اون می گه “در موقع ازمایش. ما انسان ها محرکی رو بوجود میاریم که باعث واکنش مغز و بوجود امدن چنین نتیجه ای میشه حالا سوال اصلی اینه که چه محرکی در طبیعت سبب بوجود امدن چنین پاسخی میشه اونجا که دیگه ما دخالت نداریم”. دوستان یه نکته ای رو در نظر داشته باشید و اونم اینه که علم نورولوژی همیشه تحت یک انتقاد بزرگه از لحاظ فلسفه علم: یک پدیده زمانی علم خوانده میشه که هم از کفایت توضیحی explanatory adequacy و هم از کفایت توصیفی descriptive adequacy برخوردار باشه علم نورولوژی تنها توصیف ارتباطات هستش به همین دلیلبه اون میگن
    It is a science of correlation, it is not a science of explanation. و درست به همین خاطر که از دهه 1980 به بعد روانشناسی خودشو از نورولوژی جدا کرده و امروزه ما دو علم متفاوت داریم: psychology and neuropsychology.
    درست همین اتفاق راجع به زبان شناسی هم افتاد: linguistic and neurolinguistic
    این تفکیکها به این خاطر اتفاق افتاد که واقعا نورولوژی قادر به بررسی علمی تمامی رفتارهای انسانی نبود. وحتی این تفکیکها تا جایی پیش رفته که امروزه 12 علم جدا برای بررسی مغز وجود داره. این نکات رو به این خاطر گفتم که بدونید این مسایل فوق العاده پیچیده هستند و ما نباید اینها رو به دعوای دین و علم ربط بدیم. دوستان انقدر سر دین و علم با هم نجنگید دین و علم زمانی ارزش دارن که در حیطه خصوصی ما تعریف بشن وقتی که اونا تبدیل به ابزاری واسه بحث میکنیم دوتاشون تبدیل میشن به ایدولوژی….. با تشکر از دوستان بیگ بنگی بخاطر این سایت فوق العاده خوبشون

  2. این مقاله چه ربطی به روح داشت تعریف این ها از روح چیست که با یک ازمایش درصدد انکار ان هستند

  3. مثل همیشه عالی بود.
    لطفن نظرات بعضی از دوستان شما رو از قعالیت در این کار سرد نکنه. نظرات اهمیت مضوع رو بیشتر میکنه و باعث میشه همه آدما دنبال( به قول آقای میلاداسکندردوست) برهان های جدیدی در هر زمینه باشن.
    دست اندر کاران این سایت به بزرگی کاری که انجام میدن حتمن واقف هستند.

  4. اصلن ربطی به اعتقادات نداره مقاله کاملا علمی و درسته
    فقط یه مشگل وجود داره اونم اینه که اصلن این روحی که تو این مقاله گفته آن روح نیست که ما بهش اعتقاد داریم اگه به تعریف روح نگاه کنین میفهمین

    روح چیست ؟
    گاهی اوقات افراد احساس عجیبی از حضور شخص یا چیزی که قابل دیدن نیست را در اطرافشان گزارش می کنند و این پدیده را به وجود روح نسبت می دهند.
    خخخخخخخخ
    الکی مثلا ما روح نمیدونیم چیه

  5. اگه دقت کنید منظور این مقاله اینه که مثلا فردی میگه امروز یه روح دیدم! این روحی که دیده توهمه! از عنوانم میشه این مطلبو فهمید ولی پیش زمینه های ذهنی مانعش میشه!

  6. ببینیدمشکل اساسی ماایرانی هااین ست که اگرچیزی درعلم باشدکه بااعتقادات ما درتناقض باشدیا سپری درمقابل علم میگیریم یاسپری درمقابل دین میگیریم میدانیدچرا؟
    چوت مامفهوم علم رادرک نکرده ایم.همه ی ما دردبستان اموخته ایم که اول فرضیه است وبعد مشاهده وبعدیک نظریه به وجومی آیدپس نتیجه میگیریم که هرچیزی که علم میگوید چیزی است که بامشاهدات ما جوردرمی آیدپس مبنا براین نیست که هرچیزی علم اثبات کرد حیقت است.!

    1. آیا منظور شما این است که انسان قادر به درک فراتر از مشاهداتش است!؟

    2. چیزی که ما مشاهده می کنیم و از طبیعت ناشی می شود حقیقت نیست!!!

  7. به نظر من که این دانشمندا با این کار نه روح رو توی ذهن ایجاد کردن، و نه وجود یا عدم وجود روح توی ذهن رو ثابت کردن
    فقط باعث ایجاد حالتی خاص توی مغز و حواس افراد مورد آزمایش شدن…که یه پیشرفت توی مهندسی پزشکی حساب میشه

  8. رابطه مغز و کیهان خیلی شبیه به هم است طور مثال نور های بسیار دوری در کیهان هستند که هنوز به چشم ما نرسیده اند و برای مغز هم همین طور است یعنی هنوز فکر انسان به جاهای عمیق مانند علم باورنکردنی نرسیده است فکر های انسان ها با هم متفاوت هستند پس رسیدن فکر و نور در کیهان هر دو شبیه به هم هستند در رابطه با جهان های موازی میتوان گفتباز هم میتوان به مغز تشبیه کردبه طور مثال هر انسان در مغزش توسط فکر و خیال پردازی یک جهان خیالی برای خود تشکیل می دهدالبته با قوانین مختلف خودش و این روند در بیشتر انسان ها رواج دارد ممکن است است بعضی از این خیال ها و فکر ها شبیه هم باشند پس کیهان و مغز میتوان با هم تشبیه کرد در اخر در مورد این بحث می توان گفت ما نباید چیز هایی را که ندیده ایم راباور نکنیم در علم هر چیزی ممکن میشود شاید انسان بعد از مرگ به خواب همیشگی برود هیچ چیز معلوم نیست بطور یک مثال ساده یک دیوار را در روبه روی خود در نظر بگیرید ایا میتوانید پشت این دیوار را ببینید؟خیر چون هنوز دید ندارید بنابراین نمیتوتانید بگویید چیزی ان پشت نیست در علم هم همینطور است ما بعضی از انسان ها خیلی دیر باور هستیم حتما باید ان چیز اثبات بشود برایمان تا بتوانیم ان را باور کنیم خلاصه علم را همیشه باید باور کرد

  9. هدف علم،کشف حقایق هست.هرچقدرهم که این حقایق باورنکردنی باشد.اگر بخواهیم پیش داوری کنیم و مثل بعضی ها ،علم را گاهی خطرناک برای عقاید بدانیم،مطمئنا علم پیشرفت نمی کرد و اصلا به وجود نمی امد.گاهی مسائلی که از قبل پذیرفته ایم فقط به این دلیل با علم جور در نمی اید که یا علم هنوز کامل نیست و یا ان مسئله را حتی اگر وجود داشته باشد،دلایلی برای ان بکاربرده ایم که دلایلی اشتباه است ،یعنی اگر علم با ان دلایل خودمان همسان نباشد و علم ،دلیل مورد قبول ما را رد کند،انگاه می گوئیم که ان پدیده که ما فکر می کردیم وبه اعتقادما مربوط می شود وجود ندارد؟!درحالی که شاید دلیل و برهان ما اشتباه بوده نه لزوما ان اعتقاد.در هر صورت عقیده من این است که علم چنان پر قدرت به پیش می رود که اگر کسی اعتقادی داردباید به دنبال برهان های جدید بگردد و خود را به بعضی برهان های قدیمی محدود نکند.گاهی برهان ها را از خود مباحث اعتقادی مانند خدا ،روح و غیره مهمتر می دانیم.

  10. متاسفم براتون
    ژورنالیست بازی تا کجا
    این چه تیتریه برای برای جذب مخاطب زدید !!
    این مقاله در مورد بررسی یک پدیده است که ممکن است کسی به روح ربطش داده باشد
    از کی تا حالا دلیل وجود روح این توهم بوده که حالا با این تحقیق ادعا کنید روح یک توهم است ؟!!

    اصول حرفه ای را قربانی جذب مخاطب نکنید

    1. دوست عزیز این متن عینا مطابق لینک منبع ترجمه شده است و تیتر هم صد در صد مرتبط با این تحقیقات و نتیجه گیری های آن میباشد. این درست نیست که چون این خبر باورهای شما را رد می کند، به عوامل بیگ بنگ توهین کنید. ما بی طرفانه در پی انتشار اخبار صحیح و تحقیقات علمی دانشمندان هستیم.

      1. منم با نظر آقای محمد حسین موافقم.
        در ضمن نتایج تحقیقات ابدی نیستند و قابلیت ابطال پذیری دارند و این از اصول موضوعه علم میباشد، پس نمی توان با این قطعیت در مورد روح نظر داد.

    2. دوست عزیز اگر متن اصلی و ترجمه مقاله را کامل خوانده باشید متوجه می شوید عنوانی که برای این مقاله انتخاب شده دقیقا چکیده ی مختصر و مفیدی از مطالبی است که در مقاله به آن اشاره شده است.در ضمن با تیتر اصلی مقاله هم منافاتی ندارد و همان مفهوم را می رساند.

    3. بعد اووخت این ژورنالیست بازی که می گین چجور بازییه!!؟؟ چطوره کلاشینکوف برداری بری بازیشونو خراب کنی!!
      خب عزیز من خوشت نمیاد نخون مجبورت که نکردن

  11. خوشحالم که با پیشرفت علم خرافات یکی یکی دارن برچیده میشن