بیگ بنگ: آیا نظریه ی معروفِ «بیگ بنگ» به بازبینی نیاز دارد؟ گروهی از فیزیکدانانِ نظری فرض می کنند که کیهان پس از سقوط یک ستاره ی چهار بُعدی در سیاه چاله و خارج شدنِ بقایای آن متولد شده است. قبل از پرداختن به یافته های آنها، بهتر است بگوییم که هیچ کس هیچ چیزی را با اطمینان نمی داند. به طور آشکار انسان ها در زمان آغاز کیهان وجود نداشتند. نظریه ی استاندارد این است که جهان از یک نقطه ی بی نهایت چگال یا تکینگی رشد کرده، اما چه کسی می داند که قبل از آن چه چیزی وجود داشته؟

1.13743-C0141244-Black_hole,_artwork-SPL-1عکسی هنری از افق رویداد یک سیاه چاله/کپی رایت: Victor de Schwanberg

به گزارش بیگ بنگ، نیایش افشوردی، اختر فیزیکدان ایرانی در موسسه ی فیزیک نجومی در کانادا که یکی از نویسندگان این مطالعه است گفت: محدودیت های نظریه ی بیگ بنگ کدام است؟ تکینگی یکی از آنها است. همچنین، نمی توان به راحتی پیش بینی کرد که چرا بیگ بنگ کیهانی را تولید کرده که دمای تقریبأ یکنواختی دارد، زیرا سنِ جهان (حدود 13.8 میلیارد سال) به اندازه ی نیست – تاجاییکه می توان گفت – که به تعادل دما دست یابد. هدف دانشمندان این است: مدلی که ایجاد کرده اند کیهان سه بُعدی را نشان می دهد که بصورت یک غشاء در «کیهانی حجیم» و چهار بُعدی شناور است.

بنابراین، اگر این کیهان حجیم ستارگانی جهاربعدی داشته باشد، این ستارگان می تواند همان چرخه ی زندگی ستارگان سه بعدی که با آن آشنایی داریم را داشته باشند. حجیم ترینِ آنها بصورت ابرنواخترها منفجر می شوند، پوست می اندازند و درونی ترین بخش هایشان بصورت یک سیاه چاله فرو می پاشد. «افق رویدادِ» سیاه چاله ی چهاربعدی درست مثل سیاه چاله ی سه بعدی که با آن آشنایی داریم خواهد بود. افقِ رویداد مرز بین درون و بیرونِ سیاه چاله است.

Big Bangجدول زمانی جهان در مدت 13.8 میلیارد سال ، از بیگ بنگ، دوران تاریک کیهانی، تشکیل نخستین ستارگان، و گسترش و انبساط کیهان تا دوران کنونی. / کپی رایت: تیم دانش NASA/WMAP

نظریه های زیادی در مورد اینکه درون سیاه چاله چه خبر است وجود دارد، اگرچه تاکنون چیزی مشاهده نشده است. درحالیکه این مدل توضیح می دهد چرا کیهان دارای دمای تقریبأ یکنواختی است (کیهان چهاربعدیِ ماقبلِ آن به مدت بسیار طولانی تری وجود داشته) تلسکوپ آژانس فضایی اروپا به نام پلانک اخیرأ اختلافات دمایی اندکی را در تابش پس زمینه ی مایکروویوکیهانی ترسیم کرده است که معتقدند بقایای آغازِ کیهان باشد. (در اینجا مطالب بیشتری را در مورد CMB بخوانید).

 این مدل جدید حدود 4 درصد با خوانشِ تابش پس زمینه ی مایکروو کیهانی ( CMB ) متفاوت است، بنابراین محققان قصد دارند این مدل را تصحیح کنند. آنها هنوز احساس می کنند که این مدل ارزشمند است. پلانک نشان می دهد که تورم در حال وقوع است، اما علت آن را نشان نمی دهد. محققان بیان کردند: «این مطالعه به ما کمک می کند نشان دهیم تورم چگونه با حرکت کیهان در واقعیتی با ابعادِ بیشتر، آغاز می شود.»

جزئیات این مقاله در nature منتشر شده است.

Read More : http://www.universetoday.com/104863/goodbye-big-bang-hello-hyper-black-hole-a-new-theory-on-universes-creation

http://www.nature.com/news/did-a-hyper-black-hole-spawn-the-universe-1.13743

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

35 دیدگاه

  1. اصولا کیهان شناسی با فیزیک و اختر فیزیک فرق دارد. کیهان شناسی تبیین جهان بر اساس داده های فیزیکی و رصدی است. لذا ممکن است دانشمندی با همان داده ها تبیین متفاوتی از جهان بدهد.
    بحث سیاهچاله داده رصدی نیست بلکه خودش تبیینی است از برخی ناهنجاری های رصد شده و ممکن است در آینده به نحوی متفاوت توجیه شوند.

  2. پس اینجا منظور از چهاربعدی دارای چهار بعد فضا است ستاره ای گفته شده منشا جهان است مثل مرد نامرئى اچ.جی.ولز رفتار میکنه

  3. در مقاله ای توی فیزیک لتترز بی نوشته که ستاره ای در فضا زمان پنج بعدی مینکوفسکی (چهاربعد فضا یک بعد زمان )منشا جهان است

  4. این حرفش هم نمیفهمم نظریه اول هاوکینگ بر این اساس مطرح شده است که باید زمان را در قالب یک بعد، مانند طول، عرض و یا ارتفاع در نظر گرفت. وی در مثالی می گوید: “در هنگام رانندگی به سوی جلو حرکت می کنید، این یک جهت است، به سمت راست یا چپ دور می زنید، این جهتی دیگر است، جهت سوم زمانی است که بر روی یک جاده کوهستانی حرکت می کنید و بعد چهارم در چنین سفری زمان است.”

  5. یک سوال خیلی فنی؟؟؟؟
    مگه حتی نور هم (که یک صورتی از انرژیه) نمیتونه از نیروی گرانش سیاه چاله رد بشه، اونوقت چجوری انرژی(طبق نظریه ی تابش هاوکینگ)از سیاه چاله رد میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    1. باید مربوط به ماده ی تاریک باشه که حامل انرژی هست در واقع در فضای سیاه رنگی که ما مشاهده می‌کنیم خلا وجود نداره بلکه ماده تاریک وجود داره و حتی انرژی تاریک فعلا که دانشمندان هم اطلاعات زیادی از ماده تاریکی که فضا رو در بر گرفته ندارن اما وجودش اثبات شده

  6. نظر هاتون فوق العاده بود من که کلی استفاده کردم . ولی بعد چهارم رو نفهمیدم

  7. من متوجه نمیشم چطور بعضی دوستان نظریه وجود زمان رو رد میکنند و میگن فقط توجیه حرکت اجاسم و این حرفاس…
    اگر هم نظریه از خودتون هست هیچ اشکالی نداره بیان کنید..!
    ولی لاقل نه با این اطمینان با این حرف تمام نظریه های انیشتن راجب ماشین زمان ، و نظریه های نسبیت که راجب زمانه رو از بین میبرید…
    دانشمندان بزرگ با مطالعات بسیار زیاد و نظریه های متعدد زمان رو تایید کردن…
    التماس تفکر

  8. وجود داشتن چنین نظریه ای تقریبا غیر ممکنه
    بقایای ستاره چهار بعدی نمیتونه چنین کیهانی رو بسازه

  9. حالا همه واسه ما فیلسوف شدن
    بابا برین تورو خدا دوتا صفحه از کتاب جهان در پوست گردو هاوکینگ رو خوندن اومدن با توهمات خودشون تلفیق کردن اینجا کامنت میذارن
    مثلا اون moresa که دیگه واقعا معرکست.
    هنوز دانشمندان بزرگی مثل هاوکینگ با این اطمینان و این عبارت”مغز من” نیومدن حرف بزنن چون علم روز به روز در حال تکامله و هیچ جمله ی جبرگرایانه ای نمیتونه مورد قبول باشه ولی شماها؟؟؟؟
    بیخیال
    امیدوارم ملت همیشه در صحنه لااقل در مورد علم یکم آهسته تر…

    1. احمد آقا سلام. امیدوارم از این حرف من ناراحت نشین. اگه کشش درک این مطالب رو ندارین مجبور نیستین بیایین و بخونین. آلبرت انیشتین هم یک انسان معمولی بود که فقط از سلولهای مغزش یک مقدار بیشتر کار کشید. لطفا به نظرات دیگران بی احترامی نکنین چون بر عکس جنابعالی من یکی از مطالبی که دوستان زحمت کشیدند و گذاشتند استفاده کردم. بازم امیدوارم که از حرفم ناراحت نشده باشین

      1. بنظر من با اینجور آدما نباید بحث الکی کرد
        خودتون رو آزار ندید و براش توضیحی کامل نیست دوست عزیز 🙂

  10. به نظر من جهان حتما یه نقطه آغاز داره چراکه وقتی افق رویداد را درتصویر شماره 2 در نظر میگیرید خلا جزیی از صفحه فضا زمان است .خلا هیچ چیز نیست بلکه خلا خودش یک چیزی است. پس خارج از افق رویداد که نیستی می شود منظور خلا نیست .مغز انسان به صورت کلی نمی تواند فراتر از 3 بعد ادراک کند همان جورکه شما درباره ی چیزی که تا به حال ندیده اید نمی توانید اضهار نظر کنید .پس جهانی با ابعاد بیش تر امکان پذیر است.
    جهانی با 10 الی 11 بعد (نظریه ریسمان) و یا با نظریه جهان های موازی.
    و اینکه ما بعد زمان را در نظر نگیریم باعث از بین رفتن بیس فرضیات ما می شود.چراکه افق رویداد بر حسب صفحه ی فضا زمان یک پارچه انعطاف پذیر تعریف می شود که با اجرام مختلف قابل خم شدن است.
    واین که چرا جهان یک آغاز دارد…همه چیز به زمان ربط پیدا می کند شما زمان را مانند صفحات کتابی تصور کنید که به هر برگ نشان دهنده ی یک لحظه است و با ورود به یک سیاهچاله در زمان سفر میکنید ما تاجایی می توانید پیش روید که مسیر به شما اجازه می دهد .برای مثال اتومبیلی را در نظر بگیرید که در جاده ای در حال ساخت حرکت می کند اتومبیل تاجایی می رود که جاده ساخته شده است.
    حال اگر زمان را از ازل تا ابد در نظر بگیریم بحث گسترش جهان منتفی می شود .

  11. واما درمورد زمان
    زمان وجود خارجی نداردوسیرر وحرکت نسبت به ساکن است یعنی حتی تجزیه وترکیب هم در سیر نسبت به ساکن قرار دارد که این سیر نسبت به ساکن را یا همان حرکت در طول چه در پیش وچه در پس نقطه ساکن را اصطلاحا زمان میگویند.

  12. بیگ بنگ نقطه وسط جهان است نه نقطه آغاز
    نقطه دوباره رسیدن تمام اجزای تشکیل دهنده جهان است نه نقطه ابتدا.نصف سمت راست انفجار بیگ بنگ که افق شرق که ماهم جزو آن هستیم در این نظریه هست با نصف دیگر افق که ساهی مطلق هست تفاوت دارد که کسی انطرف بینگ بنگ را ندیده.میتواندر گفت که هنوز دنیای ما روبه انتقال است واین انتقال ادامه دارد.

    1. این نظریه مربوط به دکتر نیری و و وفا و یکی دیگه ست که البته بعیده به این زودی ها بشه مورد آزمایش قرار بگیره .حالا من موندم شما چطور با قطعیت حرف میزنید اینقدر !!!

  13. دیگاه من بر اینه که هر چقدر به جلو بریم یعنی به طرف کهکشانهای قبل از خودمان برویم علم کمتر وزندگی های کمتری خواهیم دید حداقل نا 10میلیارد سال ولی هرچه جلوتر وبه کهکشانهای جلوتر از خودمون بریم دنیای برتر وبهتری رو شاهد خواهیم بود.انگار ما در نقطه ای از جهان هستیم که سوار وپیاده میشویم
    دلیل اینکه من اینو نوشتم خودم هم نمیدونم ولی یه اعتقاد خاصی دارم.
    انفجار بینگ بنگ چیزی که هنوز هم سواله.شما روی یک توپ توپهای مختلف بچسبونید.
    اگه منفجر بشه به صورت دورانی البته در تمام فضای اطراف پخش میشه.
    پس انفجار بینگ بنگ رو چرا بصورت خط افقی باید ببینیم.پس این یک انتقال خواهد بود نه انفجار.چرا که همان توپهارو اگه از یک لوله خلا رد کنیم تو خالی میشن ولی از لوله رد میشن.پس انفجار در کار نیست.نظرتونو به سیله چاله جلب میکنم.از این سمت نگاه کنیم فقط تجزیه وبلع مواده.ولی پشت قظیه ترکیب وتغزیه مواد رخ میده.به نظر مغزی که من دارم همین اتفاق باعث گوناگونی حیاط وماورای حیاط شده.من که اینطور فکر میکنم.شما چطور

  14. میخوام چیزی بنویسم مغزم یا ذهنم نهی میکنه مغز برا منه یا نه پس چرا اون چیزی رو که میخوام نهی میکنه برا نوشتن

  15. به عقل نيايد كه چيزي به وجود ايد از هيچ .پس هيوم را قديم است و آنچه را هست تغيير است ودگرگوني. ذكرياي رازي

  16. ولی به نظر من کائنات هیچ آغازی ندارد و نمیتواند داشته باشد و این کمی وحشتناک است همانطور که جاودانگی وحشتناک است.
    و کائنات هم در صورتی آغاز خواهد داشت که آنرا جزئی از هستی کل بدانیم در این صورت میتوان پایانی هم برای آن متصور بود و این خلایی در هستی کل ایجاد میکند و این پارادوکس ببار می آورد
    بحث در این مورد از حوصله ی یک نوشته ی کوتاه خارج است پس خلاصه اینکه در نظر من کائنات را هیچ آغازی نیست.
    هر چند شاید این در نظر دوستان خنده دار بنماید

  17. زمان بعد چهارم نیست . چیزی به اسم زمان وجود نداره . زمان برای توجیه حرکت ماده استفاده میشه و اساسا زمان جز توهم و خیال چیز دیگه ای نیست . ذهن ما چون به واسطه مغز فیزیکی که تو جمجمه سر ما هست و همین طور بدن ما که دایم در حال حرکت هستش فعالیت ( تفکر ) میکنه زمان رو برای توجیه این فعالیت از خودش اختراع کرده . همه چیز از صفر شروع میشه ( بعد صفر ) . خط ( بعد 1 ) . صفحه ( بعد 2 ) . ماده ( بعد 3 ) . اون چیزی که ماده رو به حرکت وادار میکنه ( بعد 4 ) و …میشه فضا زمان نظریه نسبیت آلبرت انیشتین رو فضا حرکت تفسیر کرد .

  18. فوق العاده است ….اگه بیگ بنگ آغاز جهان نباشه پس طرح استیون هاوکینگ نقض میشه …

  19. من در زمینه فیزیک اطلاعات زیادی ندارم. پس اگر سوال من نادرست یا ساده هست پیشاپیش عذرخواهی می کنم.
    کامل مفهوم یک ستاره چهار بعدی رو نمی فهمم. اگر منظور از بعد چهارم زمان هست که ما حالا هم تو یه دنیای چهار بعدی زندگی می کنیم و ستارگان هم بعد چهارم دارن. در غیر این صورت معنای این بعد چهارم چیه؟ و چطور می شه داشتم این بعد اضافی رو ملموس تر تعریف کرد؟

    1. درود بر شما، در واقع من اینطوری که از این نظریه برداشت کرده ام مدلی که بیان شده است یک کیهان سه بعدی را نشان می دهد که همچون پوسته ای در یک کیهان پهناور چهاربعدی شناور است ( منظور از بعد چهارم بعد زمان نمیباشد، بلکه ابعادی فراتر از ابعاد شناختی ما بیان دارد)

      در این کیهان ستارگان چهار بعدی وجود داشتند، سنگین ترین آنها بصورت ابرنواخترها منفجر می شوند، پوست می اندازند و درونی ترین بخش هایشان بصورت یک سیاه چاله فرو می پاشد. این سیاه چاله ها «افق رویدادِ» چهاربعدی داشتند درست مثل سیاه چاله ی سه بعدی که با آن آشنایی داریم خواهند بود. افقِ رویداد مرز بین درون و بیرونِ سیاه چاله است. در یک کیهان سه بعدی، افق رویداد همچون یک سطح دوبعدی به نظر می رسد.

      بنابر این این کیهان چهاربعدی، افق رویداد می بایست جسمی سه بعدی باشد به نام ابَرکُره. پس اساسا چیزی که این مدل می گوید این ست که هنگامی که یک ستاره ی چهاربعدی بصورت ابر نواختر منفجر می شود و از هم می پاشد، مواد به جا مانده ی در حال پرتاب، یک پوسته ی سه بعدی حول یک افق رویداد سه بعدی می سازند و شروع به گسترش می نمایند.

    2. منظور از بعد چهارم زمان نیست. در واقع یک بعد اضافی مکانی است. برای درک این بعد میشه ارتباط و نگاشت از بعد سوم به دوم را مدنظر قرار داد تا بدینوسیله متوجه شویم که اگر یک موجود با چهار بعد وارد دنیای ما (دنیای سه بعدی) شود، ما چه پدیده ای را مشاهده میکنیم؟
      نگاشت ما موجودات سه بعدی به دنیای دو بعدی مثل سایه ها میمونه که روی سطح دو بعدی دیده میشوند. فرض کنید در یک دنیای دو بعدی (مثلا یک سطح کاغذ که طول و عرض زیادی دارد) موجوداتی دو بعدی زندگی میکنند. مثلا یک مربع را درنظر بگیرید که در یک صفحه کاغذ بزرگ مشغول به زندگی است. حرکات مجاز این مربع به چپ و راست و جلو و عقب است و هیچگاه درکی از بالا و پایین دنیای خود (پشت و روی کاغذ ذکر شده) ندارد. حال اگر فرضا یک کره سه بعدی از فضای بالای کاغذ وارد دنیای دو بعدی (کاغذ) شود و از آن رد شود، پدیده ای که موجود دو بعدی (مربع) مشاهده میکند ظاهر شدن ناگهانی یک نقطه و سپس تبدیل شدن آن نقطه به دایره و بزرگ شدن تدریجی آن دایره و سپس کوچک شدن آن و در نهایت تبدیل شدنش به یک نقطه و محو شدن آن میباشد. بدین ترتیب اگر یک موجود چهاربعدی وارد دنیای ما موجودات سه بعدی شود، پدیده ای که ما مشاهده میکنیم نیز میتواند شبیه به مورد ذکر شده باشد. یعنی ما ناگهان در فضای مقابلمان مشاهده میکنیم که یک نقطه بوجود می آید و سپس تبدیل به یک کره تو پر میشود و رفته رفته اندازه ابعاد این کره بزرگ و بزرگتر میشود و سپس ابعاد کره رو به کوچکی میروند و در نهایت هم تبدیل به یک نقطه میشود و نابود میگردد (از دید ما). این فرایند در واقع عبور یک موجود چهار بعدی از دنیای ما انسانهای سه بعدی بود. که از دید ما انسانها بدین شکل مشاهده میشود. البته اینکه روح میتواند بعد چهارم باشد هم نکته جالب توجه و بحث برانگیزی است. به هر حال مواردی که گفتم مستقل از اینکه بعد چهار چه است میباشد و منظورم فقط درک راحت تر بعد چهارم است.