بیگ بنگ: محققان روشی را برای شناسایی کرمچاله‌های قابل عبور پیشنهاد دادند؛ روش ِ این تیم بر شناسایی یک «کرمچاله» در اطراف سیاهچاله «کمان *ای» استوار است؛ این سیاهچالۀ غول‌پیکر در مرکز کهکشان راه‌شیری قرار دارد. نظریه نسبیت عام وجود کرمچاله‌ را پیش‌بینی کرده است، کرمچاله می‌تواند یک میانبر کیهانی باشد که برای سفرهای طولانی در فضا و کوتاه کردن مسیر سفر، مورد استفاده قرار گیرد.

wormholeبه گزارش بیگ بنگ، پروفسور «دیان استوکوویچ» کیهان‌شناس در دانشگاه هنر و علوم بوفالو بیان کرد: «اگر کرمچاله‌ها روزی کشف شوند، قطعا شبیه چیزی که در فیلم‌های علمی-تخیلی می‌بینید، نخواهند بود. حتی اگر کرمچاله قابل عبور باشد، افراد و فضاپیماها به احتمال فراوان قرار نیست از درون آن گذر کنند. از دید واقع گرایانه، به یک منبع انرژی منفی نیاز داریم تا کرمچاله باز بماند و ما هنوز نمیدانیم چطور میتوان این کار را انجام داد. برای ایجاد کرمچالۀ عظیمی که پایدار باشد، به نوعی جادو نیاز است.»

با این حال، کرمچاله‌ها (قابل عبور باشند یا خیر) از جمله پدیده‌های نظری جالبی هستند که مطالعات بسیاری پیرامون آنها در حال انجام است. اگرچه هنوز هیچ شواهدی مبنی بر وجود این مسیرها در دست نیست، اما از لحاظ نظری آنها امکان پذیرند. پروفسور استوکوویچ گفت: «کرمچاله‌ها، راه حلی مشروع برای معادله‌های اینشتین هستند. مقاله‌ای که بنده و همکارم دکتر دیچانگ دایه از دانشگاه یانگژو در یکی از مجلات معتبر منتشر کردیم، بر این موضوع تاکید دارد که اخترشناسان چطور می‌توانند با بررسی اختلال‌ها در مسیر ستاره S2 در مدار اطراف ِ سیاهچاله کمان *ای، به شکار “کرمچاله” بپردازند.»

آقای استوکوویچ در ادامه این چنین توضیح میدهد: «اگر دو ستاره داشته باشید که هر کدام در یکی از بخش‌های کرمچاله قرار داشته باشند، ستاره‌ای که به سمت ما قرار دارد، باید تاثیر گرانشیِ ستاره‌ای را که در طرف ِ دیگر است، احساس کند. شار گرانشی به درون کرمچاله نفوذ خواهد کرد. پس اگر مدار گردش مورد انتظار یک ستاره به دور سیاهچالۀ کمان *ای را ترسیم کنید، باید به انحراف از آن مدار توجه کنید که آیا در آنجا کرمچاله‌ای با یک ستاره در طرف دیگر هست یا خیر.»

image Sagittarius A General Relativity Test
تصویری هنری که مسیر ستارۀ S2 را در زمان نزدیکی آن به سیاهچاله غول‌پیکر راه شیری نشان میدهد. با نزدیک شدن این ستاره به سیاهچاله، میدان گرانشی خیلی قوی باعث می‌شود رنگ ستاره قدری به سرخ تغییر پیدا کند؛ یکی از اثرات نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین.

اگرچه روش‌های بررسی و رصدِ فعلی به قدر کافی دقیق نیستند تا وجود کرمچاله‌ها را افشا بسازند، اما جمع‌آوری داده دربارۀ ستاره S2 در بازه‌های زمانی طولانی یا طراحی روش‌هایی برای رصد حرکت آن به شکل دقیق‌تر میتواند زمینه را برای پی بردن به وجود کرمچاله‌ها فراهم نماید. این گونه پیشرفت‌ها چندان دور از دسترس نیستند و شاید در طول یک یا دو دهه اتفاق بیفتند.

پروفسور استوکوویچ خاطرنشان کرد: «اگرچه میتوان از روش جدید برای شناسایی یک کرمچاله(در صورتی که وجود داشته باشد) استفاده کرد، اما ثابت نمی‌کند که کرمچاله وجود دارد. وقتی به دقتِ مورد نیازمان در مشاهده‌ها می‌رسیم، شاید بتوانیم بگوییم که در صورت شناسایی اختلال‌هایی در مدار گردش ستاره S2، کرمچاله محتمل‌ترین توضیح است. اما در واقع نمی‌توان مدعی شد که این بی‌تردید یک کرمچاله است. شاید توضیح دیگری برای آن اختلال‌ها و آشفتگی‌ها وجود داشته باشد. اگرچه تمرکز ما به کرمچاله‌های قابل عبور معطوف است، اما روش مورد نظر می‌تواند وجود کرمچاله قابل عبور یا غیرقابل عبور را نشان بدهد. چون جاذبه به معنای انحنای فضا-زمان است، اثرات جاذبه در هر دو طرف کرمچاله احساس می‌شود.» جزئیات بیشتر این پژوهش در مجله Physical Review D منتشر شده است.

ترجمه: منصور نقی‌لو/ سایت علمی بیگ بنگ

منبع: sci-news.com

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.