بیگ بنگ: تیمی از محققان دانشگاه بردافورد، دانشگاه ناتینگهام ترنت و دانشگاه لندن به بررسی اولین خاطرات افراد در مقیاسی وسیع پرداخته‌اند. یافته‌های آنان نشان می دهد که تقریبا 40 درصد افراد اولین خاطره‌شان را به شکل تخیلی تجربه کرده‌اند.

image e Fictional First Memoryبه گزارش بیگ بنگ، در این مطالعه بزرگ مقیاس، 6641 نفر اولین خاطره خود و سنی را که در آن خاطره مورد نظرشان را رمزگذاری کردند، توصیف نمودند. آنان آزمون‌های رتبه‌بندی و قضاوت حافظه مختلفی را هم انجام دادند. دیدگاه رایج این است که افراد خاطرات کمی از دوره پیش کلامی به یاد دارند یا اصلا هیچ خاطره‌ای از این دوره ندارند. اما اختر و همکارانش دریافتند که 2487 خاطره اول (تقریبا 40 درصد کل جمعیت نمونه) قسمتی از خاطرات دو سالگی را می توانند به یاد آورند. تحقیقات فعلی نشان می دهد که نخستین خاطرات افراد به سنین 3 تا 3.5 سالگی بازمی گردد. با این وجود، بر اساس تحقیقات جدید، 38.6 درصد از مجموع 6641 افرادی که در نظرسنجی شرکت کردند، مدعی شدند که می توانند خاطراتی را از دو سالگی و حتی قبل از آن به یاد آورند.

دکتر «شازیا اختر» نویسنده و محقق در دانشکده روانشناسی در دانشگاه برادفورد بیان کرد: «به باور ما، هر آنچه فرد وقتی خاطرات غیرمحتمل دوران ابتدایی زندگی را به خاطر می آورد در ذهنش دارد، یک نمایش ذهنی حافظه اپیزودی یا قسمتی است که از بخش‌های بخاطر سپرده شده تجارب ابتدایی و دانش‌هایی در خصوص کودکی یا نوزادی فرد تشکیل می یابد. افزون بر این، شاید جزئیات بیشتری را هم می توان افزود؛ مثلا ایستادن فردی در کنار تخت خواب در حالی که لباس مخصوص خواب بر تن دارد. چنین نمایش‌های ذهنی حافظه اپیزودی زمانی به طور جمعی توسط فرد تجربه می شوند که بر ذهن وارد شده و فرد آنها را صرفا خاطراتی توصیف می کند که به ابتدای کودکی اشاره دارند.»

دکتر اختر و همکارانش در مطالعه خود از شرکت‌کنندگان درخواست کردند تا اولین خاطره خود را به همراه سن‌شان در آن زمان با جزئیات کامل شرح دهند. به شرکت‌کنندگان اطلاع داده شد که باید خاطره‌ای را بازگو کنند که مطمئن هستند به یاد دارند. برای مثال، این خاطره نباید مبتنی بر یک عکس خانوادگی، خاطره خانوادگی یا هر تجربه‌ای به غیر از تجربه مستقیم باشد. با توجه به این توصیف‌ها، محققان به بررسی محتوا، زبان، ماهیت و جزئیات توصیفی از شرح ابتدایی‌ترین خاطره فرد پرداختند. سپس این مسئله مورد ارزیابی قرار گرفت که چرا افراد مدعی می شوند می توانند خاطراتی را از دوران کودکی به یاد داشته باشند، در حالی که تحقیقات چنین ادعایی را رد می کند.

از آنجا که بیشتر این خاطرات به قبل از سن دو سالگی مربوط می شدند، آنها بر پایه بخش‌هایی از تجربه ابتدایی هستند که به خاطر سپرده شده‌اند؛ مثل روابط خانوادگی و احساس غم و ناراحتی. در نتیجه، هر آنچه فرد وقتی خاطرات غیرمحتمل دوران ابتدایی زندگی را به خاطر می آورد در ذهنش دارد، یک نمایش ذهنی حافظه اپیزودی یا قسمتی است که از بخش های بخاطر سپرده شده تجارب ابتدایی و دانش هایی در خصوص کودکی یا نوزادی فرد تشکیل می یابد. پس نمی توان آنها را به عنوان خاطرات واقعی قلمداد کرد.

با گذشت زمان، چنین نمایش‌های ذهنی به طور جمعی توسط فرد تجربه می شوند. فرد اینها را صرفا بعنوان خاطراتی در نظر می گیرد که محتوای آن رابطه‌ای قوی با یک زمان مشخص دارد. این طور به نظر می رسد که خاطرات بسیار ابتدایی موهومی یا غیرواقعی در بزرگسالان و یا افراد میانسال رواج بیشتری داشته باشد. پروفسور «مارتین کانوِی» نویسنده و محقق ارشد از دانشکده روانشناسی در دانشگاه لندن خاطر نشان کرد: «ما در مطالعه خود از افراد خواستیم نخستین خاطره‌ای را که واقعا در ذهن داشتند را به یاد آورند؛ البته آنان باید اطمینان حاصل می کردند که خاطره مورد نظرشان به یک داستان یا عکس خانوادگی ارتباط ندارد. ما وقتی پاسخ شرکت‌کنندگان را مورد بررسی قرار دادیم، دریافتیم که بسیاری از این خاطرات ابتدایی عمدتا به دوران نوزادی و طفولیت مربوط می شوند؛ یک نمونه بارز هم خاطره‌ای است که بچه در آن روی کالسکه بچه قرار دارد.

به همین منظور، این نوع خاطره می تواند از این نشات بگیرد که کسی گفته باشد: مادر یک کالسکه بچه بزرگ و سبز رنگ داشت. سپس فرد تصویر آن کالسکه را در ذهن خود متصور می شود. با گذشت زمان، این بخش ها به یک خاطره تبدیل می شوند و سپس فرد خودش چیزهایی را به آن خاطره می افزاید. فردی که این خاطره را در ذهنش دارد، نمی داند که این خاطره از واقعیتی که رخ داده به دور است. در واقع، وقتی به افراد گفته می شود که خاطرات‌شان کذب است، غالبا اعتنایی به این گفته نمی کنند. دلیل این امر تا حدودی به این واقعیت بازمی گردد که سیستم‌هایی که به ما اجازه می دهند چیزها را به یاد آوریم، خیلی پیچیده‌اند و وقتی به سن 5 یا 6 سالگی می رسیم، خاطراتی شبیه به آنچه در بزرگسالی تجربه می کنیم، در ذهن‌مان شکل می گیرد. این امر به گسترش و رشد مغز اشاره دارد.» جزئیات بیشتر این پژوهش در مجله Psychological Science منتشر شده‌اند.

ترجمه: منصور نقی لو/ سایت علمی بیگ بنگ

منبع: sci-news.com

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

1 دیدگاه