بلوغ:

حدودا تا 11 سالگي هر دو جنس از فيزيك يكسانيبرخوردار هستند، اما از اين زمان به بعد هورمونهاي جنسي ، اختلافهايي را آشكار مي سازد. فيزيك بدني پسران قويتر مي شود. آنها در پرتاب اشيا موفق ترند. از اين زمان تا سن بلوغ، دخترها و پسرها در مواجهه با يكديگر بيشتر احتياط مي كنند كه البته اين موضوع اكتسابي است. در سنين بلوغ، هورمونهاي جنسي به اوج مي رسد و رفتار نيز همراه با ظاهر تغييرات سريعي پيدا مي كند كه همگي در راستاي فرگشت و بقا و يادگارهاي گذشته ما هستند.

3در دخترها با افزايش استروژن، متابوليسم بدن كندتر شده و لايه اي از چربي در سراسر بدن ذخيره مي شود. لگن و باسن به منظور راحتي زايمان بزرگتر مي شود. خواص زنانه تقويت و معمولا اولين پريد اتفاق مي افتد. در اين دوره دخترها دل رحم تر شده و روابط اجتماعي قويتري پيدا مي كنند. در پسرها تستوسترون به اوج مي رسد. شانه هاي آنها پهن تر، صدا بم شده، زورشان بيشتر و ريسك پذيرتر و هيجاني ترمي شوند. هورمونهاي جنسي از حمله قلبي زودرس نيز جلوگيري مي كنند. ظاهرا ارتباط خاصي ميان رشد انگشت انگشتر با هورمونهاي جنسي وجود دارد. بزرگتر بودن اين انگشت از انگشت سبابه خبر خوبي براي هر دو جنس است. در پسرها خطر كمتر در مقابل بيماريهاي قلبي – عروقي و در دخترها ايمني بيشتر در مقابل سرطان سينه!

جنسيت و بيولوژي:

اختلافهاي بيولوژيكي دو جنس كه در بلوغ به اوج خود مي رسد، در اين دوره از تمدن به چالشي بزرگ براي درك يكديگر اين دو جنس بدل شده است كه معمولا تا آخر عمر باقي ميماند!به نظرم معمولا مردها زني را دوست دارند كه رفتارش مردانه باشد و زنها مردي را با رفتار زنانه مي پسندند. خانمها دوستدار چيدمان منظم و گاهي وسواس گونه، آقايان، بي نظم و گاهي تا حد شلخته. يكي مشغول صحبت تلفني، ديگري تماشاي فوتبال. يكي خواهان گذراندن وقت با خريد، ديگري دوستدار بازي و هيجان. يكي حسود، ديگري مغرور. يكي خواهان رفتار مودبانه و تشريفاتي، ديگري راحت و بي قيد و بند. يكي احساسي، ديگري منطقي و … با اين حال اين تفاوتها همچنان براي بقاي نسل انسان الزامي است! حتي شباهت ژنتيكي زياد ريسك اختلالات ژنتيكي نوزادان را بالا مي برد و اين خطر براي زوج فاميل حدود دو برابر سايرين است. به همين ترتيب تنوع ژنتيكي گونه ها شانس يك يا چند گونه را در مواجهه با بيماريها و تغييرات طبيعي افزايش مي دهد.

MenVs.Women_فرومونهاي رابطه ی جنسی كه از هر دو جنس متصاعد مي شود، نقش چشمگيري در جذب دو جنس به يكديگر دارد. انتخاب از طريق بوي بدن جنس مخالف، يعني انتخاب يك زوج با سيستم ايمني متفاوت كه نويد توليد نوزاداني با سيستم ايمني قويتري را مي دهد. طبق آمار آمريكا مردان 54 % و زنها 19% از اوقات روز را به رابطه جنسي فكر مي كنند. در پسران، اسپرمها در دوران بلوغ ساخته مي شوند. اسپرمهاي ناشي از يك بار ارضاي يك پسر مي تواند حدود 400 ميليون دختر را باردار كند، اما يك دختر حدودا با 3 ميليون تخمك به دنيا مي آيد كه در سن بلوغ 400 هزار عدد از آنها باقي مي مانند و در طول زندگيش فقط 450 تا از تخمكها را توليد مي كند. تخمك بزرگترين سلول يك زن است و اين براي تغذيه چند روز اول جنين الزامي است. تغذيه نوزاد در طول بارداري نيز از اهميت خاصي برخوردار است.

شايد بالا بودن ذخيره چربي زنها به اين خاطر باشد.تستوسترون باعث عضلاني شدن مردها و ذخيره چربي كمتر تا حدود 15% مي شود. در عوض استروژن، ميزان چربي زنها را به دو برابر مردها افزايش مي دهد. بيشتر تفاوتهاي جسمي و رواني امروزه كه خود نتيجه اختلافهاي بيولوژيكي مي باشد، ريشه در فرگشت داشته است.گفتيم كه مردها به دنبال شكار و تامين غذا و امنيت گروه و زنها محافظ فرزندان و جمع آوري منابع غذايي گياهي بوده اند. اولين نتيجه اين است كه مردها بايد براي اين وظيفه قويتر باشند و اين قدرت در ساختار بيولوژيكي بايد مشهود باشد. آيا همينطور است؟

گلبولهاي قرمز خوني مرد بيشتر است و بنابراين اكسيژن موجود در خون مرد نيز 40% بيشتر از زن مي باشد. مردان در فعاليتهاي ورزشي و فيزيكي قوي ترند، چون آنزيمهاي بيشتري توليد مي كنند. آنزيمها، مواد جانبي حاصل از فعاليتهاي ناگهاني ، مانند اسيد لاكتيك و تركيبات ديگر را پاك مي كنند. قلب زن 20% كوچكتر است، بنابراين هنگام ورزش تندتر از مرد مي زند. بافت ريه مرد نيز سطح بيشتري از زن دارد. همه اينها سبب برتري در فعاليتهاي فيزيكي است. با اين حال در فعاليتهاي استقامتي مانند دو و شنا، زنها مي توانندمردها را پشت سر بگذارند!

article-2291640-12CDA9C5000005DC-422_634x456طول عمر:

يائسگي كه در حدود 50 سالگي براي زنان رخ مي دهد، انرژي آنها را براي حفظ و نگهداري نوه ها ذخيره مي كند و ارتباط احساسي ادامه پيدا مي كندكه اين بار با نوه هاست و از نقاط قوت زنها محسوب مي شود! اين تقسيم پرستاري از بچه ها ميان زنها و مادر بزرگها باعث استفاده بيشتر زنها از وقت، براي كشاورزي و جمع آوري غذا مي شود كه كمك موثري براي رشد اجتماع و تمدن بشري به حساب مي آيد. احتمالا همين نقش مادر بزرگها در نگهداري از بچه هاست كه طول عمر بيشتر زنها را توسط طبيعت رقم مي زند. سيستم ايمني زنها بهتر عمل مي كند. آمار خودكشي در مردها بالاتر است. تصادفات و جنگها نيز آمار مرگ و مير مردها را افزايش مي دهد.نتيجه اينكه در سن 85 سالگي به ازاي هر مرد، سه زن وجود دارد! احتمالا تستوسترون يك عامل كوتاهي عمر مردان است! عامل ديگر را بايد در سلولها جست. مردها يك كروموزم X دارند، در حاليكه زنها يك جفت از آنها را دارند. اگر اختلالي در اين كروموزم حاصل شود، كروموزم X دوم زنها به كمكش مي آيد. بنابراين مرگ و مير سلولها در زنها ديرتر آغاز مي شود.

پایان

نویسنده: احمد مصدر/ سایت علمی بیگ بنگ

منابع بیشتر: ncbi.nlm , ncbi , Sex-determination_system

Y_chromosome , Female , Male , bbc

Neuroscience_of_sex_differences

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.