(از سری مقالات تاریخ علم)
گالیله در فلورانس دوباره بیمار شد و سالهای ۱۶۱۷ و ۱۶۱۸ اغلب دچار افسردگی بود. او در هنگام ظاهرشدن سه ستارهی دنبالهدار در آسمان شب و در طول ۴ ماه آخر سال ۱۶۱۸ توان کافی برای مطالعه و نظریهپردازی دربارهی آنها را نداشت. گالیله تنها زمانی به عمل فراخوانده شد که پدر «هوراشیو گراسی»، استاد ریاضی در کلگیو رومانو و یک محقق ممتاز،کتابی را منتشر و در آن استدلال کرد که ستارگان دنبالهدار شواهد تازهای علیه کیهانشناسی کوپرنیکی ارائه میدهند. گالیله بیمارتر از آن بود که خود پاسخ را فراهم کند. بنابراین، این وظیفه را به یکی از شاگردانش، ماریو گوئیدوچی، حقوقدان و فارغالتحصیل کلگیو رومانو واگذار کرد. رسالهای با عنوان گفتاری دربارهی ستارههای دنبالهدار، زیر نام گوئیچی منتشر شد. گرچه استدلالها به وضوح از آن گالیله بود.
این رویداد، پاسخ در خور گراسی را به همراه داشت و در ۱۶۲۱ و ۱۶۲۲ گالیله آنقدر برانگیخته و سالم بود که مانفیست بلیغ خود، سنجشگر (The Assayer) را منتشر کرد. در این کتاب گالیله اعلام کرد:
«« فلسفهای که در این کتاب بزرگ، جهان، نوشته میشود، در مقابل نگاه خیرهی ماه همچنان گشوده میماند و نمیتوان آن را فهمید مگر آنکه شخص در ابتدا با زبان آن آشنا شود و الفبای سازندهاش را بخواند. این کتاب به زبان ریاضی نوشته شده و شخصیتهای آن، مثلثها، دایرهها و دیگر اشکال هندسیاند که بدون آن، فهم کلمهای از کتاب ممکن نخواهد بود. بدون اینها شخص در هزارتویی تاریک سرگردان بر جای میماند.»»
سنجشگر تأیید واتیکان را گرفت و کاردینال باربرینی که از گالیله در مناظره با دلاکولومبه حمایت کرده بود، در نامهای دوستانه و دلگرم کنندهای نوشت:
«« ما همیشه برای خدمت به شما آمادهایم.»»
زمان نشان داد که آرزوهای دلگرمکنندهی باربرینی میتوانست بیش از اینها به هنگام و به جا باشد. او در ۱۶۲۳ به منصب پاپی رسید و نام اوربان هشتم را برگزید.
گالیله پس از بازیابی توان مجدد و پشت سر نهادن زمستان ضعف و بیماری، در بهار ۱۶۲۴ دوباره به رم سفر کرد. او با خود تعدادی میکروسکوپ به همراه برد. طرح اصلی میکروسکوپ مانند تلسکوپ به هلندیها تعلق داشت اما گالیله دستگاه را تا اندازه زیادی جهت مصارف علمی بهبود بخشید. تصاویر بزرگ حشرات، موجبات حیرت جماعت کلیسای رم را فراهم آورد.
گالیله کوتاه زمانی پس از رسیدن به رم ملاقاتی با پاپ جدید اوربان هشتم داشت. بر خلاف انتظارش که باربرینی، کاردینال سابق و پاپ کنونی، مانند قبل به او وعدهی حمایت خواهد داد، با نارحتی تمام با شخصیتی متفاوت روبهرو شد. پاپ جدید اقتدارگرا، فامیلدوست، ملالآور و در حصار گاردهای نظامی بود. با وجود این، گالیله رم را با این اطمینان که هنوز مسیر روشنی در پیش رو دارد، ترک کرد. او در نامهای به چزی نوشت:
«« در پاسخ به سوآلی دربارهی کوپرنیک، حضرت پاپ فرمود که کلسیای مقدس فرمان به کفرآمیز بودن عقاید کوپرنیک نداده و نمیدهد. اما آن را نوعی گستاخی تلقی میکند. تا زمانیکه دلایلی دال بر ارتداد وجود ندارد نیازی به ترس نیست.»»
اکنون تدبیر گالیله این بود که دلایل خود را به صورت فرضیههایی بیان کند بدون آنکه ادعای حقیقت مطلق را داشته باشد. قالب نوشتاری او به صورت گفتگو بود. او سه شخصیت را خلق کرد که دربارهی مزایای دو نظام کوپرنیکی و بطلیموسی بحث کنند، اما بحث نهایتاً به راه حل قاطع و روشنی منجر نمیشد. دو تن از این شخصیتها به پاس خاطرات مهرآمیز دوستان فلورانسی و ونیزیاش، «جیان فرانچسکو ساگردو» و «فیلیپو سالویاتی» نام گرفتند که هر دو مرده بودند. سالویاتی به جای گالیله سخن میگفت و ساگردو در نقش مردی عادی و غیر متخصص اما باهوش ظاهر میشد. شخصیت سوم، بطلمیوسی است و گالیله او را «سیمپلیچیو» نامید که در زبان ایتالیایی به معنای ساده و ساده لوح است.
گفتگو با عنوان کامل «در باب دو نظام عمدهی جهانی»، گالیله را به تناوب در مدت ۵ سال از ۱۶۲۴ تا ۱۶۲۹ به خود مشغول داشت. سرانجام کتاب در سال ۱۶۲۹ برای انتشار آماده بود و گالیله به رم سفر کرد تا سریعاً تأییدیه را از کلسیا بگیرد. او با اوربان دیدار کرد و با این اطمینان که مانعی در پیش نخواهد بود، بازگشت.
سپس رویداد هشداردهندهای اتفاق افتاد. ابتدا چزی درگشت. گالیله امید داشت کتابش را از طریق انجمن ببرهای چزی منتشر کند و امید فراوانی به چزی به عنوان نماینده خود در رم داشت. او اکنون نمیدانست به کجا روی آورد. هشدار مهمتر دیگر، نامهای مصرانه از کاستلی بود که به او توصیه میکرد هرچه زودتر گفتگو را در فلورانس منتشر کند. گالیله موافقت کرد. یک دلیلاش این بود که در آن زمان رم و فلورانس به سبب شیوع نوعی طاعون مسری در قرنطینه بودند. گالیله در گیر و دار طاعون، ناشری در فلورانس پیدا کرد و کار انتشار انجام شد. اما حکم تأییدیه کلیسا تا دو سال بعد صادر نشد و هنگامی که گفتگو منتشر شد، شامل مقدمه و نتیجهای به قلم یکی از مأموران تفتیش عقاید رم بود. کتاب در ابتدا موافقان همراهی به دست آورد. خوانندگان مجذوب روش مورد استفادهی گالیله در کتاب یعنی بحث و گفتگو بودند و شخصیتهای داستانی کتاب، حتی سیمپلیچیوی مسخره را سرگرمکننده یافتند.
در اگوست ۱۶۲۳ دادگاه تفتیش عقاید به ناشر گالیله دستور داد تا انتشار و فروش کتاب را متوقف کند. این حرکت ناگهانی به سبب خشم اوربان بود که استدلالهای زیرکانهی سالویاتی و ساگردو و پاسخهای سست و بیاساس سیمپلیچیو به برخی از دیدگاههای خود برخورده بود. اوربان کمیتهای را به ریاست برادرزادهاش، کاردینال فرانچسکو باربرینی، برای بازنگری کتاب تعیین کرد. کمیته در سپتامبر گزارشی به اوربان فرستاد و بررسی موضوع به دادگاه تفتیش عقاید واگذار شد.
ادامه دارد….
منبع: کتاب زندگی و زمانهی فیزیکدانان پیشرو، نوشتهی ویلیام اچ.کراپر
قسمت اول
قسمت دوم
لینک کوتاه نوشته : https://bigbangpage.com/?p=3071