آیا انسان واقعا به ماه سفر کرد؟( قسمت اول )
بیگ بنگ: 45 سال از گام کوچک نیل آرمسترانگ بر سطح ماه و جهش بزرگ بشریت در فناوری فضایی میگذرد و هنوز هستند افرادی که بزرگترین ماجراجویی بشر در قرن گذشته را دروغ میدانند. طی سالهای اخیر، چند اتفاق خبری باعث شد داستان قدیمی و معروف دروغ بودن سفر انسان به ماه زنده شود، از مستند شبکه فاکس در سال 2001 گرفته تا درگذشت نیل آرمسترانگ، فرمانده ماموریت آپولو 11 در آگوست 2012، اما از همه اینها عجیبتر، اظهارات برخی چهرههای شناختهشده در کشور است که مشخص نیست به چه دلیل به این موضوع دامن میزنند.
اولین قدم آرمسترانگ بر روی ماه یادآور جمله معروفش است:« این گامی کوچک برای انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.»
در طول 45 سالی که از فرود آپولو 11 بر سطح ماه گذشته، بسیاری از مردم درباره اینکه آیا این سفر انجام شده یا فریبی تبلیغاتی بوده است به بحث پرداختند. بسیاری از سوالهایی که در این باره مطرح میشود سوالهای ساده و قدیمی هستند، سوالهایی مانند اینکه چرا پرچم آمریکا در ماه در حالت اهتزاز قرار داشت؟ چرا همه تصاویر این قدر باکیفیت هستند، چطور فضانوردان توانستند از محدوده تابشهای مرگبار کمربند وانآلن به سلامت عبور کنند و در نهایت اینکه چرا هیچ وقت انسان دوباره به ماه بازنگشت؟ این موارد و سوالهای دیگر بارها تکرار شده و بازهم تکرار خواهد شد. اما آغاز تشکیک در این سفر تاریخی به کجا برمیگردد؟ آیا سازمان ناسا و دانشمندان علوم فضایی هیچگاه توانستهاند پاسخی برای این شبهات مطرح شده ارایه کنند؟ برای اینکه به این موارد پاسخ دهیم باید داستان را کمی به عقب ببریم، زمانی که آمریکا توانست نخستین انسان را به سطح ماه بفرستد و سالم به زمین بازگرداند.
جنگ سرد بعد از جنگ جهانی
داستان سفر به ماه حاصل دوران پیچیدهای از تاریخ معاصر بود که بدون در نظر گرفتن پیش زمینههای موجود در آن زمان امکان بحث درباره چارچوبی که سفر به ماه در آن معنی پیدا میکرد امکان پذیر نیست. پس از پایان جنگ جهانی دوم، فضای سیاسی حاکم بر سیاره ما تغییر کرد و عصری بر اساس مواجهه دو قدرت بزرگ زمان یعنی ایالات متحده آمریکا که رهبری بلوک غرب و کشورهای صنعتی را بر عهده داشت و اتحاد جماهیر شوروی که رهبری بلوک شرق و کشورهای کمونیست را بر عهده داشت، شکل گرفت. در این دوران که به جنگ سرد معروف شد، عملا جهان در شرایط شکنندهای قرار داشت و احتمال برخوردی تنشزا و آغازی جنگی بزرگ بر سر جهان سایه افکنده بود.
در چنین شرایطی دو طرف و به خصوص رهبران جهان دو قطبی یعنی شوروی و آمریکا در حالت موازنهای قرار داشتند که برهمخوردن این موازنه همه جانبه میتوانست کفه ترازوی جنگ سرد را به نفع یک طرف سنگینتر کند. هر دو طرف به طور جدی به قوی کردن زرادخانه تسلیحاتی خود مشغول بودند. شگفتانگیزترین دوران جاسوسی در جهان شکل گرفته بود و طرفین سعی در جذب حامیان جدید و افزایش تاثیر فرهنگی و اقتصادی خود داشتند. موجی از وحشت عمومی از دیگری در کشورهای هر یک از این دو قطب سایه افکنده بود. در چنین شرایطی یکی از مهمترین غنیمتهای جنگ جهانی دوم عرصه جدیدی را در این رقابت آغاز کرد.
[ورنر فون براون با ماکتی از موشک وی2 در دست] آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم موفق شده بود موشک بالستیک را توسعه دهد. این موشک قارهپیما که به نام وی 2 شناخته میشد، برای هدف قرار دادن مناطقی در فواصل بسیار دوردست طراحی شده بود. هیتلر البته هیچگاه نتوانست از این موشک برای تغییر معادلات جنگ جهانی استفاده کند اما زمانی که فاتحان جنگ آلمان را به اشغال خود درآوردند، متوجه اهمیت این موشک شدند. این موشکها به همراه مهندسان فعال روی آن و نقشهها و طرحهای آن مهمترین غنیمت جنگ جهانی دوم بود، غنیمتی که سنگ بنای برنامههای فضایی آمریکا و شوروی شد.
در حالیکه آمریکا در کنار تعدادی از موشکها، ورنر فون براون، مرد اول صنایع موشکی آلمان را نیز در اختیار داشت، اما به دلیل اختلافات داخلی و سیستم پیچیده بوروکراتیک خود نتوانست گام اول را در زمینه فضا بردارد. در حالیکه مدتی پیش از آنکه اسپوتنیک – 1 (نخستین ماهواره جهان) در مدار قرار بگیرد آمریکا دست به آزمایشی موشکی زد که میتوانست با اندکی تغییر ماهوارهای را در مدار زمین قرار دهد، از تیم فونبراون و نیروی زمینی تعهد گرفته شد که هیچ ماهوارهای در کلاهک این موشک نباید به مدار زمین فرستاده شود.
وقتی روسها اسپوتنیک – 1 را به مدار فرستادند، آمریکاییها متوجه شدند بدون آنکه مستقیما مورد حمله نظامی قرار بگیرند روحیه و غرورشان مورد تاخت و تاز قرار گرفته است. فونبراون ماموریت یافت که ظرف مدت 90 روز اولین ماهواره آمریکایی را در مدار زمین قرار دهد و او توانست پیش از پایان ضربالاجل، این کار را انجام دهد.
کندی وارد میشود
رقابت نفسگیر و نزدیک آمریکا و شوروی در حوزه تازه کشف شده فضا در حالی به پیش میرفت که آمریکا همیشه یک گام عقبتر بود. در چنین شرایطی بود که جان اف. کندی در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد و در نخستین سال ریاست جمهوریاش آنهم در حالیکه تنها 3 هفته از بازگشت نخستین آمریکایی سفرکرده به فضا میگذشت و تنها 3 سال از تاسیس سازمان هوا و فضانوردی آمریکا، ناسا گذشته بود، در جلسه مشترک مجلسین ایالات متحده که به State of Union معروف است، سخنرانی تاریخی خود را درباره ضرورت سفر به ماه ارایه کرد.
او احساس میکرد آمریکا در حال واگذار کردن بازی فضایی به شوروی است و با وجود اینکه تعداد ماموریتهای آمریکا تا زمان کندی نسبت به شوروی پیشی گرفته بود، اما آنها هیچ عنوان مهمی را به خود اختصاص نداده بودند. از طرفی دوران زمامداری کندی همراه با رویدادهای سریع و پیچیده بینالمللی بود. او در دوران کوتاه ریاستجمهوریاش، یک بار تا آستانه جنگی اتمی با شوروی در جریان بحران موشکی کوبا پیش رفت. کندی در آن سخنرانی معروف اعلام کرد که در این برهه از زمان هیچ ماموریتی برای آمریکا مهمتر از فرستادن انسان به ماه و برگرداندن سالم او به زمین نیست. او البته از دشواری کار آگاهی داشت و به همین دلیل اعلام کرد هیچ ماموریتی به اندازه سفر به ماه برای آمریکا در این زمان دشوار و پرهزینه نیست. اما او خود و مردم آمریکا را متعهد به انجام این کار میدید : «من معتقدم این ملت باید خود را متعهد به انجام این ماموریت کند … که تا پیش از به پایان رساندن این دهه، انسان را به ماه فرستاده و سالم به زمین برگرداند». اندکی بعد او در سخنرانی دیگری که در دانشگاه ریس ایراد کرد به طور جدیتری به این موضع پرداخت و بازهم با اشاره به دشواریهای این سفر اعلام کرد «ما باید این کار را انجام دهیم نه به این دلیل که کار سادهای است بلکه به این دلیل که این کار تلاش دشواری را میطلبد»
در همان زمان هم بسیاری صحبتهای کندی را خیالپردازانه میدانستند. چطور کشوری که هنوز هیچ پشرفت و پیشگامی جدی در حوزه فضایی ندارد و از عمر سازمان فضاییاش تنها 3 سال میگذرد و تازه 3 هفته از بازگشت اولین فضانوردش از مدار زمین میگذرد، میتواند در کمتر از 10 سال انسان را به ماه ببرد؟ چالشهای پیش روی این مسیر بسیار بیشتر از آن بود که تصور میشد، اما کندی برای اینکه این اتفاق را عملی کند با موافقت هر دو حزب، بودجه ناسا را افزایش داد بهطوریکه در اوج برنامه آپولو بودجه ناسا به 5 درصد بودجه فدرال رسید که بالاترین میزان بودجه این سازمان در تاریخ خود بوده است. از هر 100 دلار درآمد دولت 5 دلار خرج ناسا میشد و این در حالی است که اکنون این مقدار در حد نیم درصد است، به این معنی که از آن 100 دلار فرضی درآمد دولت تنها 50 سنت هزینه ناسا میشود.
پروژه آپولو
برای به انجام رساندن این پروژه در کنار تامین هزینه گزاف آن نوعی عزم ملی هم در جامعه آمریکا به وجود آمد. برروی برنامههای آموزش ریاضیات و علوم در مدارس سرمایهگذاری شد و رسانهها سعی کردند مساله فضا و کاوشهای فضایی را به زندگی روزمره مردم وارد کنند. این بحثها نه تنها حوزههای جدی ترویج علم و آموزش علوم که حتی برنامههای سرگرمی را نیز در بر میگرفت. نخستین مجموعه پیشتازان فضا (Star Trek) که به یکی از محبوبترین و الهامبخشترین سریالهای تاریخی تلویزیون بدل شد در فاصله سالهای 1966 تا 1969 از تلویزیون پخش میشد و مردم رویای سفر در فضا را به عنوان آخرین قلمرو کشف نشده در ذهن میپروراندند.
اینچنین بود که چنین پروژه گران و نفسگیری گام به گام تکمیل شد. دو پروژه جمینی و آپولو با هدف رساندن گام به گام انسان به ماه طراحی و اجرا شدند و البته گاهی در این مسیر هزینههای جدی نیز پرداخت شد. 3 فضانورد آپولو – 1 روی سکوی پرتاب و مقابل چشم صدها نفر از حاضران زندهزنده در آتش کابین سوختند. در نهایت بیش از 20هزار شرکت تجاری به عنوان پیمانکارهای جزء به جمع 400 هزار نفر مهندس، دانشمند، طراح، فضانورد و کارگری پیوستند که در این پروژه حضور مستقیم داشتند.
حاصل همه این تلاشها در تیر ماه سال 1969 به نتیجه رسید و پیش از پایان دهه 1960 و در زمانی که کندی وعده داده بود، نیل آرمسرانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز با ماموریت آپولو – 11 عازم ماه شدند. ماهنشین ایگل (عقاب) در حالیکه آرمسترانگ و آلدرین بر آن سوار بودند بر سطح ماه فرود آمد و آرمسترانگ به نخستین انسانی بدل شد که قدم بر خاک کره دیگری غیر از زمین نهاده است. کندی که در سومین سال حضورش در کاخ سفید و تنها 2 سال پس از آن نطق تاریخی ترور شده بود، هرگز نتوانست تحقق وعده خود را ببیند؛ اما به یاد او مرکز فضایی کیپکاناورال در ایالت فلوریدا را که موشک ساترن5 از آنجا زمین را به مقصد ماه ترک کرد و بعدها مرکز پروازهای سرنشیندار ناسا شد، کیپکندی نام نهادند.
ماموریتهای آپولو به طور منظم (غیر از وقفهای که در ماموریت آپولو – 13 و به دلیل نقص فنی پیش آمد و سرنشینانش بدون آنکه بتوانند بر ماه فرود آیند به زمین بازگشتند) تا آپولو – 17 ادامه پیدا کرد. اما بلافاصله پس از آپولو – 11 بود که سیاستمداران و قانونگذاران کنگره و سنا مخالفتهای خود را با ادامه برنامه اعلام کردند. آنها به طور مداوم این سوال را میپرسیدند که چرا باید بعد از فتح ماه که عملا بازی و رقابتهای فضایی را به نفع آمریکا تغییر داده و شوروی را نیز به تمجید از این ماموریت وادار کرده، این ماموریتها را ادامه داد؟
جیم لاول، جانشین آرمسترانگ در ماموریت آپولو – 11، عضو خدمه آپولو – 8 (نخستین سفینه سرنشینداری که ماه را دور زد) و فرمانده ماموریت آپولو – 13 (که یکی از بحرانیترین حواث فضایی را به سلامت از سر گذراند) در جایی نوشته است که یک بار در پاسخ به این سوال به یکی از سناتورها گفته بود: «تصور کنید کریستوف کلمب پس از فتح آمریکا به اروپا برمیگشت و هیچ کس دیگری راه او را ادامه نمیداد. امروز من و شما کجا بودیم؟ » این پاسخ شاید برای لحظهای جلوی انتقادهای آن سیاستمدار را گرفته باشد اما برای آنها راضیکننده نبود. نیکسون، رییسجمهور وقت آمریکا باید تصمیمی برای ادامه برنامه سرنشیندار فضایی آمریکا میگرفت که هم بتواند بودجه آن را کاهش دهد و هم برنامه را زنده نگاه دارد. در حالیکه طرحهای مختلفی روی میز وی گذاشته شده بود، در نهایت برآیند نظر سیاستمداران و دانشمندان این شد که برنامه سفر به ماه تا مدت نامعلومی تعلیق شود و به جای آن سفر در مدارهای پایین مورد تمرکز قرار بگیرند.
اینگونه بود که برنامه شاتلهای فضایی اولویت اول ناسا برای پروازهای سرنشیندار تعیین شد، برنامهای که به همراه طرح ایستگاه بینالمللی فضایی به بدنه اصلی فعالیتهای سرنشیندار ناسا در 30 سال بعد بدل شد.
ادامه دارد »»»
پوریا ناظمی
مطلب مرتبط:
توجه تون رو به چند نکته معطوف کنید:
1-مگه نه اینست که با پیشرفت تکنولوژی هم کیفیت، هم امکانات و هم قیمت ساخت یک محصول کاهش میابد! حدود 25 سال پیش با 5000 دلار یه کامپیوتر خانگی میخریدی که به اندازه ی یه ماشین حساب قدرت نداشت الان با 3000 دلار پیشرفته ترین کامپیوتر بازار رو میشه خرید. عده ای میگن سفر به ماه الان مقرون به صرفه نیست یا توجیه علمی نداره و رباتها بهتر میتونن انجام وظیفه بکنن. الان باید هم قیمت ساخت و هم کیفیت وقدرت موشکها بهتر شده باشن و در ضمن خودتون قضاوت کنید که یک انسان بهتر میتونه بهتر اکتشاف انجام بده یا یک ربات که خیلی زود خراب میشه
2-اون موقع هم بودن تلسکوپهایی که بتونن نشستن یک سفینه رو روی ماه تشخیص بدن ولی هیچ تلسکوپی این کار رو نکرد چو مسئولین ناسا گفتن ما سفینه رو روی قسمت پشت ماه نشوندیم!!!!!!
3-در ضمن امریکایی که انسان رو به ماه برده الان باید قدرت فضاییش خیلی بیشتر باشه پس چرا بعد از بازنشسته شدن فضاپیماهاش دیگه نتونست محموله هاش رو به ایستگاه فضایی آلفا بفرسته و کشورهای دیگه اینکارو براش انجام میدن!
با درود، به نظر می آید شما یک قسمت از این مجموعه را مطالعه کرده اید، این مجموعه 7 قسمت است. 1- در ضمن باید توجه داشته باشید که انسان ماموریت های زیادی در مدار ماه و همچنین سطح ماه انجام داده است، نخستین ماموریت آپولو ۱۱ بود که نیل آرمسترانگ بعنوان نخستین انسان بر روی ماه گام نهاده است، پس از این سفر پروژه های سرنشین دار آپولو ۱۲-۱۴-۱۵-۱۶و۱۷ نیز در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ در ماه فرود آمدند و در مجموع ۱۲ نفر موفق شدند در ماه گام بگذارند. بعضی تصور می کنند انسان فقط یک سفر به ماه داشته و ناسا هم بارها به اشکالات بی مورد این افراد پاسخ داده است. 2- جهت اطلاع شما مدارگرد LRO آثار بجا مانده فضانوردان از سفرهای ماه را مشاهده کرده است. در این مطلب می توانید مشاهده کنید. 3- مگر ناسا بارها قدرت فضایی خود را در ارسال کاوشگر و مدارگرد به سیارات مختلف از جمله مریخ، زحل،مشتری و … نشان نداد. 25 سال کار مداوم تلسکوپ هابل که چشم ما را به روی کیهان باز کرد چطور؟ تلسکوپ چاندرا و ارسال انواع و اقسام ماهواره و فضاپیما چه سرنشین دار و چه بی سرنشین و هزینه های زیاد فضایی برای شناخت کیهان کافی نیست! ناسا شاتل را بازنشسته کرد تا با موشک جدید اوریون بتواند مجددا سفر سرنشین دار به ماه و مریخ را از سر بگیرد.
بهتر نیست بجای ایرادات به سفر به ماه، به این فکر کنیم که ما چه تلاش هایی در راستای رسیدن به حقیقت و درک واقعیت جهان اطراف خود انجام دادیم؟ برنامه سفر انسان به فضا چه صورت گرفته باشد و چه با فریبهای رایج سینمایی بازسازی شده باشد یک واقعیت غیر قابل انکار را در دل خود نهفته دارد که تحقیقات و پژوهشهای علمی در راستای این پروژه کاملا واقعی بودند. بسیاری از داشتههای علمی و تکنولوژیکی بشریت در حال حاضر مرهون تلاشهای پژوهشی آن زمان است. افتخار سفر احتمالی انسان به تنها قمر زمین تنها از آن آمریکاییها نبود، همانطور که هیچ کدام از اکتشافات و اختراعات را نمیتوان به نام یک ملت و دایره بسته مرزهای جغرافیایی یا سیاسی محدود کرد.
بله تصاویر محل فرود منتشر شده و بهتر است حداقل در زمینه ی علمی از تعصبات بیخود دست بکشیم و دنبال حقیقت باشیم”
ممنون از مطالب عالیتون 🙂
یک سوال ساده : آیا برچمی که در سفر به ماه بر سطح ماه نصب شده بود توسط تلسکوب های فوق بیشرفته از روی زمین فابل رویت نیست ؟ اگر هست که حتما انتظار میرود باشد چرا تاکنون یک عکس از روی زمین از این برچم در سطح ماه منتشر نشده است ؟
خوب تصاویر از پرچم که مسلما قابل رویت نیست، اما تصاویری از مکان فرود و تجهیزات فضانوردان در ماه توسط مدارگرد LRO به ثبت رسیده است، که در این مطلب به آن اشاره کرده ایم.
بله انسان واقعا به کره ماه سفر کرد و اونایی که مخالف هستن با این واقعیت یا (( متوهم )) هستن یا اغراض مذهبی و سیاسی دارن و یا به شدت حسود هستن که در این صورت باید هرچه زودتر خودشون رو به یه روانپزشک یا روانشناس یا مشاور معرفی کنن ! .
خب چه چیزی را ثابت کردید؟ پس جواب سوالات چی شد؟ من هنوز باور نمیکنم چون این یک بازی سیاسی برای حفظ آبروی سیاسی امریکا بود و این اولین بار نبوده که قدرتها با توسل به تکرار یک دروغ بزرگ استفاده های سیاسی میبرند.
در این مطلب به اکثر سوالات مطرح شده پاسخ داده ایم.
سلام تعدادی از مردم این سخن را باور کرده اند که سفر به ماه دروغ بوده ولی شما که میگید دروغ بوده مدرک تون کجاست؟
دلیل پذیرش توهم توطئه توسط مردم عادی عدم اطلاع از پروژه ها و همچنین قوانین و قاعده های سفرهای فضایی است و گرنه این توهمات توطئه در جامعه ی علمی هیچ گونه اعتباری ندارند .
ممنون از شما. مطلب خوبی بود. اما به اکثر سوالایی که ابتدای نوشتارتون مطرح کردید پاسخ ندادید
در این مطلب به اکثر سوالات مطرح شده پاسخ داده ایم.